• دیدگاه
چاه خشک هستهای و برآشفتگی ماجراجویان هستهای
علی افشاری- در ماههای اخیر گفتمان نیروهای ارشد دولت اعتدال، بیشتر به جای ایجاد ظرفیت برای تفاهم هستهای به سمت تلاش برای دفاع و تثبیت از حقوق هستهای ملت ایران سوق یافته است.
در ماههای اخیر گفتمان نیروهای ارشد دولت اعتدال، بیشتر به جای ایجاد ظرفیت برای تفاهم هستهای به سمت تلاش برای دفاع و تثبیت از حقوق هستهای ملت ایران سوق یافته است.
اظهارات انتقادی احمد شیرزاد، صادق زیبا کلام و هرمیداس باوند در همایش «ده سال مذاکرات هستهای"، فضا و دورنمای جدیدی را در داخل کشور پیرامون برنامه هستهای آشکار میسازد.
در همایشی که توسط انجمن اسلامی دانشجویان دانشکده ادربیات دانشگاه تهران برگزار شد، سخنرانان به مخالفت صریح با ادعاهای هستهای حکومت پرداخته و از دولت روحانی خواستند اقدامات را لازم برای مصالحه هستهای انجام دهد. از دید آنان برنامه هستهای نه تنها تاثیری بزرگ و تعیینکننده در پیشرفت علم و فناوری و رشد توسعه کشور نداشته، بلکه هزینههای سنگینی به مراتب بیشتر از جنگ ۸ ساله را بر میهن و ملت تحمیل کرده است.
سخنان آنها که همزمان با اولین دور از مذاکرات تمدید ۷ ماهه در ژنو برگزار شد، بازتاب زیادی در داخل کشور داشت و موجب برخورد شتابزده و خشمگینانه اصولگرایان افراطی شد که به حربههای همیشگی اتهامزنی و دشنام های سیاسی متوسل شدند.
در میان سخنرانان احمد شیرزاد تندتر از دیگران، منطقی را که پشت سر یک دهه ماجراجویی هستهای بوده، زیر سئوال برد. او در دوران نمایندگی مجلس ششم نیز اظهارات مشابهی داشت. سخنان شیرزاد با توجه به اینکه او استاد فیزیک دانشگاه صنعتی اصفهان است و در زمینه مسائل هستهای تخصص دارد، اهمیت بیشتری دارد.
تاثیرات احتمالی بر فضای مذاکرات
نخستین تاثیر این سخنان شکستن فضایی است که مدافعان گسترش برنامه هستهای، بدون اعتنا به مخالفتهای غرب در دو سال گذشته ایجاد کردهاند. در این فضا فقط رهبری، نهادهای امنیتی و نظامی و اصولگرایان فعال نیستند، بلکه برخی از کوشندگان سیاسی داخل و خارج نیز برساخته کاذب تناسب برنامه هستهای با منافع ملی کشور و غرور ملی و ارزش مقاومت در برابر غرب را تقویت و همراهی میکنند.
بخشی از نیرو های داخل در ماه های اخیر یا ترجیح دادهاند به صورت غیر کاربردی، به حکومت و دولتهای غربی توصیه کنند که راهحلی پیدا کرده و عقبنشینی های متقابلی داشته باشند یا آب در آسیاب پروپاگاندای حکومتی ریختهاند که هدف اصلی غرب، ممانعت از پیشرفت علم و تکنولوژی در ایران است. سر و صدای این نیروها در دو سال گذشته و بهخصوص بعد از انتخابات ریاست جمهوری یازدهم بلند بوده است.
فقط رهبری، نهادهای امنیتی و نظامی و اصولگرایان در تبلیغ تناسب برنامه اتمی با منافع و غرور ملی فعال نیستند، بلکه برخی از کوشندگان سیاسی داخل و خارج نیز این برساخته کاذب را همراهی و تقویت میکنند.
اینک مخالفت صریح و در عین حال شجاعانه شیرزاد، زیباکلام و باوند این صورتبندی غلط را زیر سئوال برده و منشا اصلی مشکل یعنی پافشاری لجوجانه بخش مسلط قدرت برای استفاده ابزاری از فناوری هستهای برای اهداف امنیتی و سیاست خارجی ستیزهجویانه را برجسته ساخته است. این موضوع میتواند موجب شکسته شدن فضای امنیتی و مساعد شدن زمینه تحرک برای مخالفان ماجراجوئی هستهای حکومت در داخل باشد.
زیبا کلام به نحو مناسبی تشریح میکند که ادعای حکومت در خصوص مخالفت بهانهجویانه غرب با برنامه هستهای و مشکل با پیشرفت و رشد ایران غلط است. هر سه سخنران با درک شرایط خطیر کنونی و اهمیت از دست ندادن فرصت توافق جامع به دولت روحانی توصیه کردند تا مصالحه هستهای را قربانی شمار سانتریفوژها و ابعاد برنامه غنیسازی نکند که به نظر آنان با نیاز های ایران حداقل در ۷ سال آینده تطبیق نمیکند. آنها همچنین حل مشکل را در گرو تنشزدائی با دولت آمریکا و برخورد واقعبینانه با نحوه برداشتن تحریمها تبیین کردند که به یکباره کلیت آن قابل حصول نیست.
چرا اکنون؟
اما این سئوال مطرح است که چرا حرفهای این سه نفر، در چنین زمانی طرح شده است؟ در نگاه نخست میتوان حدس زد که نیاز دولت روحانی به تقابل و خنثیسازی تحرکات اصولگرایان افراطی و کارشکنیهای آنان در مسیر توافق هستهای باعث شده تا مدافعان توافق به میدان آمده و حرکتی را برای ایجاد فشار اجتماعی به راه بیاندازند. هدف از این حرکت، میتواند شکل دادن به حمایت اجتماعی برای دولت روحانی باشد تا با عبور از مخالفتهای اصولگرایان و بخش های انتصابی، بتواند انعطاف به خرج داده و با دادن امتیازات بیشتر، بنبست موجود را بشکند.
اتفاقاتی در هفته گذشته رخ داد که صحت این گمانهزنی را تایید میکنند. از جمله سایتهای نزدیک به دولت روحانی با درج نظرات یکی از منابع آگاه از مذاکرات هستهای، چند روز پیش مدعی شدند که توافق نهایی با غرب حاصل شده و تحقق عملی آن نیازمند مهار کردن تندرو های داخلی است که به نام «دلواپسها» مشهور هستند. روحانی در سخنرانی اش در بانک مرکزی نیز به گونهای سخن گفت که در کوتاه مدت اتفاقات مثبتی در مذاکرات رخ داده و تحریمهای بیشتری برداشته خواهند شد.
این برداشت از حرفهای طرح شده در همایش "ده سال مذاکرات هستهای" باعث شد تا حسین شریعتمداری مدیر مسئول روزنامه کیهان، به میدان آمده و از حسن روحانی بخواهد تا موضع منفی خود را در برابر پیشنهادات افراد یاد شده بیان کند. به نظر شریعتمداری، این پیشنهادات، مشوق دولت به سمت خیانت به کشور ( نظام) هستند.
نوشته شریعتمداری نگرانی را در بین مدافعان ماجراجویی هستهای آشکار میسازد که امکان موفقیت مذاکرات جاری را در چارچوب حفظ خطوط قرمز رهبری ناچیز دانسته و آماده قرار گرفتن دوباره رویکرد تقابلی بر روی ریلهای هستهای هستند. آنها میخواهند با تحت فشار قرار دادن دولت روحانی، مانع از ایجاد فشار اجتماعی در مخالفت با برنامه هستهای حکومت شوند.
ژرفکاوی تحولات روی داده و بهخصوص مواضع اخیر کارگزاران دولت روحانی، دیدگاه دیگری را برجسته میسازد که شاید مخاطب اصلی حرفهای شیرزاد، باوند و زیبا کلام، روحانی و جواد ظریف هستند و آنها به نوعی میخواهند تذکر دهند که دولت از وعدههای انتخاباتی خود عقب ننشیند و در برخوردی منفعلانه تن به خطوط قرمز و راهبرد هستهای رهبری و نیرو های همسو با او ندهد.
مسائل مطرح در همایش ده سال مذاکرات هستهای، میزان نگرانی و حساسیت افکار عمومی نسبت به رشد سرطانی استفاده از انرژی هستهای و از دست رفتن فرصت توافق هستهای را نیز آشکار میسازد.
در ماههای اخیر گفتمان نیروهای ارشد دولت اعتدال، بیشتر به جای ایجاد ظرفیت برای تفاهم هستهای به سمت تلاش برای دفاع و تثبیت از حقوق هستهای ملت ایران سوق یافته است. در اظهارات متاخر روحانی و مسئولان مذاکرات هستهای، نکات اشتراک بیشتری با رویکرد مسئولان گذشته پرونده اتمی یعنی تیم سعید جلیلی مشاهده میشود.
هزینههای سنگین شکست
سخنرانان یاد شده با نگرانی از مخاطرات شکست نهایی مذاکرات و هزینههای سنگینی که بر منافع ملی کشور وارد میسازد، توجه دولت را به مسئولیت خطیر تاریخی خود جلب کردهاند که محاسبه درستی از مسائل داشته باشد و با کنارهگیری از رویکرد ایدئولوژیک و غیر عقلانی اصولگرایان، الزامات رویکرد آشتیجویانه و متعهد به منافع ملی در دور جدید مذاکرات را رعایت کنند.
حرف اصلی آنها که بازتاب نظرات بخشی مهم از جامعه ایران و کنشگران سیاسی است، مخالفت با رشد سرطانی استفاده از انرژی هستهای است که وضعیت نابهنجاری را برای دیگر حوزه های انرژی ،فناوری و در کل اقتصاد کشور رقم زده است.
همچنین این اظهارات میزان نگرانی و حساسیت افکار عمومی نسبت به از دست رفتن فرصت توافق هستهای را نیز آشکار میسازد.
پسامد منطقی این سخنان، توجه جدی و واقعبینانه به شکاف بین نظرات هستهای رهبری و وعدههای انتخاباتی روحانی است که دولت باید با بسیج نیرو های اجتماعی حامی بکوشد آن ر ابه نفع مصالحه هستهای حل کند.
اصولگرایان نیز با درک نتایج این رویکرد و آشکار شدن بیشتر فاصله ادعاهای آنان با خواست ملی و مردمی در زمینه برنامه هستهای موجود، حملات شدیدی را علیه سخنرانان سازمان دادهاند تا از طریق ترور شخصیت و پروندهسازی با برخورد منعطف دولت در مذاکرات هستهای و عدم توقف روی خطوط قرمز رهبری مقابله کنند.
نظرها
جمهوریخواه
برای سرنگون طلبان رئالیست مخالف جمهوری اسلامی، معضل اتمی رژیم با غرب تنها راه برونرفت از این نظام نکبت و شعار است زیرا سرکوب و کنترل شدید در ایران، از طریق حزب سیاسی- نظامی سپاه پاسداران صورت میگیرد که از تشکیلات منسجمی برخوردار است و با بیش از ۳۴ سال تجربه در مسائل اقتصادی- امنیتی و سیاسی ، افسار قدرت ایران را در دست دارد , عبور از این حزب تمامیت خواه در چهارچوب "فقط" یک جنبش ملی- میهنی غیر ممکن است. نبرد آزادی خواهانه مردم ایران به حمایت سیاسی و معنوی غرب احتیاج دارد و از طریق فشار نظامی ضربتی و کوتاه مدت به رژیم، اقتدار نظام در میان مردم ایران تنزل کرده و فضای سیاسی ایران برای یک تغییر رادیکال سیاسی آماده و ناقوس مرگ این رژیم بصدا خواهد آمد. چند لایه گی در میان سپاهیان از اوایل انقلاب وجود داشته است، در سالهای اولیل انقلاب، بخش کوچکی طرفدار سازمان مجاهدین بودند که بتدریج با کلاسهای سیاسی- ایدئولوژیک سپاه، شستشوی مغزی شدند و تعدادی هم پاکسازی گشتند. در زمان جنگ و بروز اختلاف میان بنی صدر معتدل با باند سه نفره تندروهای اسلامی (بهشتی،رفسنجانی، خامنه ایی)، بخش قابل توجهی طرفدار بنی صدر بودند که با تحولات و حوادث آنزمان و تاکتیکهای اشتباه بنی صدر، طیف طرفدار او، بلافاصله تغییر موضع داد و در سپاه ذوب شد. تحمل و حیات سیاسی- فیزیکی امروز هاشمی رفسنجانی در گرو، پشتیبانی بخش بزرگی از سپاهیان است که نمک گیر او و اهل بیت اش هستند. حتا آقای روحانی از همان طیف امنیتی- سپاهی است که میتوان گفت نوچه ایی بود که امروز سرور شده است. مطرح شدن سخنان افرادی چون آقای زیبا کلام که از حمایت رفسنجانی و رضایی برخوردار است، تلاشی جناحی در راستای توافق به یک تفاهم اتمی با آمریکا است تا تضمینی برای بقای رژیم جمهوری اسلامی باشد. معضل اتمی برای اپوزیسیون واقعی ضّد رژیم یک فرصت برای تغییر است که باید از طریق اتحاد و همکاری نیروهای ملی و دمکراتیک با هم و در کمترین زمان پس از نابودی پایگاههای نظامی سپاه بوقع بپیوندد تا بدیلی جایگزین شود و هزینههای انسانی و سیاسی در ایران و منطقه پر آشوب خاورمیانه به کمترین حد ممکن برسد !
mansour
اقای افشاری! چرا از رفقای چپ (حزب سبز های اروپا )طرق مبارزه در رابطه با استفاده از انرژی اتمی را نمی آموزید؟مگر امریکا دولت آلمان را از ساختن بمب اتمی محروم نساخته است؟مردم آلمان چرا حساسیت نشان نمی دهند؟ لج و لج بازی دوّل ایران و آمریکا و موافقان و مخالفان نظام را فقط افزایش دانش سیاسی و علمی مردم حریف است و نه شعار و تهدید و عوام فریبی! به جای اینکه بر طبل جنگ و تحریم و سرنگونی و غیره... بکوبید،مردم را در مقابل دولت قرار دهید و عواقب بد استفاده از نیروی هسته ای را برایشان بیان کنید. همچنین محسنات آنرا برای مردم توضیح دهید که مشکل موجود بتوسط خود مردم حل گردد و نه به دستور اجنبی و یا درگیری میان دولتمردان و اپوزیسیون! متاسفانه حتی جناب عالی هم از محسنات و بدیهای انرژی هسته ای و نیروگاه های اتمی مورد نیاز چیزی نمی دانید و اگر هم میدانید،ناقص است.ضمنأ از کارشناسان و دانشمندان علوم هسته ای هم کمکی گرفته نمی شود که مردم خوب و بد استفاده از انرژی هسته ای و فن آوری هسته ای را بدانند و خود تصمیم بگیرند که چه بکنند؟ چرا همیشه باید برای ما یا اجنبی ،یا حاکمان و یا سیاسیون تصمیم بگیرند و جوابگو ی تصمیمات گرفته شده غلط خود هم نباشندو مردم بیچاره پی در پی هزینه نادانی این سه گروه را بدهند؟اینگونه است دمکراسی؟؟؟
شاهد
برخی پایوران حکومت مقدس چنان از مردم و اگاهی دادن به انان سخن می گویند که انگار در مملکت تحت حکومت اسلامی می توان آزادانه سخن گفت اینان شرایط ازادی در ایران را با المان مقایسه می کنند که به همت هواداران محیط زیست و مخالفان انرژی هسته ای در حال بستن همه نیروگاه های هسته ای است . ایشان در حالیکه پس از سالها اکنون سه تن جرات به خرج داده اند و از نگرانی خود برای هزینه های تحمیل شده توسط باند های فدرت بر مردم ایران سخن گفته اند به خشم امده و بر علی افشاری که به تایید این سه تن برخاسته که اکنون در معرض تهدید و زندانی شدن هستند می تازد که چرا " از خوبی های انرژی هسته ای سخن نمی گوید " انگار تمام دستگا ه های تبلیغاتی حکومت اسلامی غیر از این کاری می کنند ! افکار توتالیتر در وجود پایوران نطام مقدس چنان اشکار است که حتی از هواداری اندک مخالفتی به غلیان می ایند . اینان خواهان جامعه ای هستند که فقط صدای خود و پژواک انرا بشنوند . اشکار کردن قلمزنان هوادار شریعتمداری کیهان هر چند ردای منطق و گفتگو بر دوش بیاندازند بخشی از مبارزه ازادیخواهانه مردم ایران است