ارتباط ناشناخته. ارتباط بدون سانسور. ارتباط برقرار نمی‌شود. سایت اصلی احتمالاً زیر سانسور است. ارتباط با سایت (های) موازی برقرار شد. ارتباط برقرار نمی‌شود. ارتباط اینترنت خود را امتحان کنید. احتمال دارد اینترنت به طور سراسری قطع شده باشد. ادامه مطلب

جنبش پگیدا؛ ننگ یا تصویر جامعه آلمان؟

پگیدا پدیده‌ای پر از تناقض است. خواست‌‌ها عبارتند از سخت‌گیری نسبت به پناهندگان متخلف و جلوگیری از گسترش اسلام در آلمان. تعداد مسلمانان ایالت مهد این حرکت تنها نیم‌درصد است.

پگیدا پدیده‌ای پر از تناقض است. خواست‌های اصلی عبارتند از سخت‌گیری نسبت به پناهندگان متخلف و جلوگیری از گسترش اسلام در آلمان.  مبتکر این حرکت، دو سال به جرم سرقت در زندان بوده و ایالت زاکسن‌، زادگاه آن، تنها نیم‌ درصد مسلمان دارد.

پگیدا نام اختصاری Patriotische Europäer gegen die Islamisierung des Abendlandes است.

«اروپایی‌های وطن‌پرست علیه اسلامی کردن مغرب زمین» نام کامل جنبشی شهروندی موسوم به «پگیدا» است که از اکتبر ۲۰۱۴ در شهر درسدن ‌آلمان به راه افتاده است. راهپیمایی‌های پگیدا هر دوشنبه طبق سنت تظاهرات پیش از وحدت آلمان، با شعار "ما مردم هستیم" برگزار می‌شوند.

شهر درسدن مرکز ایالت زاکسن، در شرق آلمان قرار دارد و جمعیت ‌آن حدود ۵۳۰ هزار نفر است. در این شهر تعداد مهاجرانی که از کشورهای مسلمان آمده‌اند، حدود ۲۵ هزار نفر می‌شود. جمعیت ایالت زاکسن بالغ بر ۴ میلیون و ۵۰ هزار نفر است و از این میزان دو و نیم درصد خارجی و حدود نیم درصد مسلمان هستند.

طبق گزارش اداره نظارت بر قانون اساسی آلمان، در کل این ایالت ۱۰۰ نفر مسلمان تندرو (سلفی) فعالیت می‌کنند. رشد جمعیتی این ایالت منفی‌ست و طی ۳۰ سال گذشته کاهشی یک میلیون نفری داشته است. طبق پیش‌بینی‌ها، این روند کاهشی ادامه خواهد یافت.

اولین تظاهرات این گروه به ابتکار "لوتس باخمن" با یک فراخوان "فیس‌بوکی" و با شرکت ۵۰۰ نفر انجام گرفت. برگزارکنندگان هدف‌شان را جلب توجه به سیاست‌های غلط مهاجرت و پناهندگی عنوان کردند. مطالبات اولیه پگیدا در قبال سیاست مهاجرت در ‌آلمان شامل ۸ مورد و به این قرار بودند: کنترل بیشتر پلیس، و «مدارای صفر» در مقابل «گروه‌های رادیکال مذهبی» و «مهاجران متخلف».

پگیدا به تدریج افراد بیشتری را گرد خود ‌آورد تا آنجا که در ۱۵ دسامبر حدود ۱۵ هزار نفر در تظاهرات آن شرکت کردند. اینک بیانیه‌های پگیدا برای جلب نظر طیف وسیع‌تری تنظیم می‌شوند و تلاش بر این است که در شعارها، شائبه نژاد‌پرستی پیش نیاید. هشدار در مورد «نفوذ بنیادگرایی مذهبی در فرهنگ مسیحی-یهودی مغرب زمین» و «سوءاستفاده از پناهندگی» از محورهای فکری پگیدا هستند.

مانیفست پگیدا

مواصع رسمی پگیدا در ماه دسامبر ۲۰۱۴ در ۱۹ ماده اعلام شد. از جمله بندهای این «مانیفست» عبارتند از : درج «الزام به همپیوندی در قانون اساسی»، سکنای غیرمتمرکز آوارگان جنگی و پرهیز از کمپ‌های پناهندگی خلاف شان انسان، حمایت بهتر از پناهندگان به کمک مددکاران اجتماعی، تسریع رسیدگی به درخواست پناهندگی، جلوگیری از شکل‌گیری «جامعه موازی، دادگاه موازی» (بر اساس قوانین اسلامی).

معترضان آمادگی خود را برای مبارزه علیه «ایدئولوژی ضد زن و سیاست‌ورزی خشونت‌آمیز» هم اعلام کرده‌اند. در این زمینه، منظور آنها مسلمانانی نیستند که به خوبی با جامعه آلمان پیوند خورده و «انتگره» شده‌اند.

علی‌رغم حضور "مظنونان همیشگی" یعنی نئونازی‌ها و یا اوباش، بخش بزرگی از شرکت‌کنندگان در این جنبش را آن دسته از «شهروندان خشمگین» تشکیل می‌دهند که از همه کس و همه چیز ناراضی هستند: از دولت، از احزاب و از رسانه‌ها... و مقصر همه مشکلات شخصی و اجتماعی آنها هم، پناهندگانی هستند که برای "تولید مثل" و "سوءاستفاده از کمک‌های اجتماعی" به آلمان آمده‌اند.

سطح بحث شرکت‌کنندگان از این فراتر نمی‌رود و توجهی به آمار منتشره اخیر ندارند که ترازنامه دریافت و پرداخت خارجی‌ها، سودی ۲۲ میلیارد یورویی به صندوق تامین اجتماعی آلمان سرازیر می‌کند.

لوتس باخمن، مبتکر جنبش پگیدا در مصاحبه‌ای با نیویورک تایمز گفته که مخالفتی با جنگزده‌ها، اسلام و خارجی‌ها ندارد، بلکه مخالفت او تنها در مقابل پناهندگان اقتصادی‌ست که از سیستم خدمات اجتماعی آلمان سوءاستفاده می‌کنند. باخمن در یکی از تجمع‌ها‌ و در بخشی از سخنرانی خود به «بازنشستگان فقیری» اشاره کرد که در خانه‌های بدون سیستم گرمایش زندگی می‌کنند و چیزی برای خوردن ندارند در حالی که متقاضیان پناهندگی در اقامتگاه‌های لوکس بسر می‌برند.

ارزیابی پژوهش‌گران سیاسی و اجتماعی در باره جایگاه پگیدا در سیاست آلمان بسیار متفاوت است. برخی از ناظران، این گروه را جزء طیف پوپولیست‌های راست تا راست افراطی می‌دانند و گروهی دیگر آنها را در طیف راست محافظه‌کار قرار می‌دهند.

دانیلو استاروستا از دفتر فرهنگی ایالت زاکسن می‌گوید: «ما شاهد حضور اقشار پایینی طبقه متوسط، صاحبان بنگاه‌های کوچک اقتصادی، اقشار کم‌درآمد و به میزان زیادی هواداران فوتبال در گردهمایی‌های پگیدا هستیم». به نظر می‌رسد که سازمان‌دهندگان موفق شده‌اند افراد بسیاری را از خارج از گروه‌های معمول دست‌راستی جلب کنند.

به عقیده یوهانس کیس، پژوهشگر ساز و کار «راست افراطی» در دانشگاه لایپزیک، پگیدا مسائلی را عنوان می‌کند که بسیاری با آن موافقند ولی از بیان آنها ابا دارند.

تظاهرات دیگری نیز در درسدن در مخالفت با پگیدا و در احترام به حقوق پناهنده‌ها به راه افتاده‌اند

یوهانس کیس می‌گوید: «با اینکه سازمان‌دهندگان این جریان و حامیان‌شان، خود را راست افراطی نمی‌دانند اما دیدگاه‌شان دست راستی و به همین دلیل ضددمکراتیک و نسبت به بعضی از اقلیت‌ها تحقیرآمیز است. آنها نظراتی را عنوان می‌کنند که ریشه در پیش‌داوری‌ها دارند و این حرکت  موجی از رفتارهای ضد دمکراتیک را به راه انداخته است.»

آلکساندر هویسلر، جامعه شناس، معتقد است این جریان «گروهی از شهروندان عصبانی دارای جهت‌گیری راست هستند که با طیفی از فعالان، دست‌راستی تا هولیگان‌ها (اوباش) پیوند خورده است.» پژوهشگر سیاسی هایو فونکه معتقد است که این تظاهرات جهت‌گیری «رادیکالیستی ، پوپولیستی و ناسیونالیستی دست راستی دارد» اما اکثریت تظاهرکنندگان با وجود حضور نئونازی‌ها در این صفوف، دست راستی نیستند: «می‌توان گفت آنها بیشتر، شهروندانی نگران و مایوس هستند که از توسعه اجتماعی و شخصی ناامید شده‌اند.»

یکی از شعارهای ثابت راهپیمایی‌های پگیدا، «رسانه‌های دروغ» و حمله به سیاست‌مداران احزاب مردمی آلمان است. در عین حال، برخی از رسانه‌ها و سیاستمداران محافظه‌کار، توجه زیادی به این جنبش نشان داده و می‌گویند نبایست عجولانه آنها را جزء دست‌راستی‌ها محسوب کرد.

پگیدا و گفتمان سیاسی ‌آلمان

پدیده پگیدا تاثیری راست‌گرایانه بر گفتمان سیاسی آلمان داشته است. مثلا عنوان یک میزگرد رادیویی در روز دوشنبه ۱۵ دسامبر این بود: «اسلام چقدر برای آلمان قابل تحمل است؟» تظاهرکنندگان این گونه بحث‌ها را تائیدی بر اهمیت خواست‌‌های خود می دانند اما در واقع، عنوان این میزگرد در چنین شرایطی می‌توانست چیز دیگری باشد: «پگیدا چقدر برای آلمان قابل تحمل است؟»

تا کنون هیچ موردی از تعرض مسلمانان افراطی در درسدن گزارش نشده است. در مقابل اما سال ۲۰۰۹ "مروه الشربینی" در سالن دادگاهی در درسدن با ضربات کارد مردی به قتل رسید که مروه از او به دلیل توهین به حجابش شکایت کرده بود. قاتل، مروه را تروریست و «فاحشه اسلامی» خوانده بود. تازه نشان یادبود قربانی در درسدن‌، بعد از مدت کوتاهی توسط افراد ناشناس تخریب شد. پس از ‌آن، درخواست رسمی برای نامگذاری خیابانی به نام مروه در شهر، تبدیل به کشمکشی خجالت‌آور در درسدن شد.

ظاهرا ظهور"پگیدا" فضای سیاسی خاصی را به وجود آورده و بستر مناسبی برای دست‌راستی‌های تندرو فراهم کرده چرا که در هفته‌های اخیر، یک مجموعه مسکونی پناهندگان در اطراف نورنبرگ و چادرهای یک کمپ پناهندگی در هانوفر به آتش کشیده شده‌اند.

واکنش سیاستمداران آلمان به اعتراض‌ "شهروندان خشمگین" مانند همیشه است: ناتوان و بدون برنامه. وزیر کشور ایالت زاکسن قصد دارد یک واحد ویژه‌ پلیس برای مبارزه با متقاضیان پناهندگی تشکیل دهد که مرتکب جرایم شده‌اند و این در حالی‌ست که آنها مجرم‌تر از آلمانی‌ها نیستند.

در حزب محافظه‌کار دمکرات‌مسیحی تقاضای ممنوعیت "روبنده» مطرح شده است، این در حالی‌ست که کسی نمی‌داند که چند زن مسلمان در ‌آلمان فدرال از این پوشش استفاده می‌کنند. دویست نفر، صد نفر و یا حتی کمتر؟

پیشنهاد دیگری هم از طرف محافظه‌کاران سوسیال‌مسیحی بایرن مطرح شد که مهاجران برای اثبات هم‌پیوندی با جامعه میزبان، باید در خانه‌هایشان هم آلمانی حرف بزنند. این پیشنهاد به سرعت دستمایه جوک‌ و طنز عمومی شد.

این مطلب را پسندیدید؟ کمک مالی شما به ما این امکان را خواهد داد که از این نوع مطالب بیشتر منتشر کنیم.

آیا مایل هستید ما را در تحقیق و نوشتن تعداد بیشتری از این‌گونه مطالب یاری کنید؟

.در حال حاضر امکان دریافت کمک مخاطبان ساکن ایران وجود ندارد

توضیح بیشتر در مورد اینکه چطور از ما حمایت کنید

نظر بدهید

در پرکردن فرم خطایی صورت گرفته

نظرها

  • امید

    سلام من با گروه پگیدا کاملا موافقم مردم هر سرزمینی حق دارند در مورد روش زندگی و آینده خودشان و مهمانان که به کشورشان می آیند تصمیم بگیرند شرم بر دولت آلمان است که با همکاری دیگر دوستان جنایتکارش سالهای مرگ و بدبختی را برای مردم خاورمیانه به ارمغان آورند گروههای تروریستی و آمکش را اجیر و برای قتل و کشتار و آوارگی مردم بیچاره منطقه ارسال می کنند خانم مرکل و بقیه همکارانشان مشتی آدم کش و جنایتکار که مزدور و مشاور گروهای قدرت و سرمایه دار هستند آمیدوارم روزی را ببینیم مردم همه سرزمینها با تلاش و کوشش خود به آبادانی و پیشرفت جهان بپردازند و بدون ترس از مرگ و آوارگی ، زندگی شرافتمند خود برای ساختن جهانی زیبا تر ادامه دهند.

  • عبد ابودانى

    با سلام جهت اطلاع چادر ى كه اتش گرفته،ابتدا چادر محل تجمع معترضين به قوانين پناهندگى واز از اهالى سودان ميباشد كه خواستهايى در رابطه با مشگلات پناهندگيشان دارند به هيچ وجه كمپ پناهندگى نبوده ودر اين حادثه متاسفانه يك نفر بدليل گاز گرفتگى به بيمارستان اعزام شده است،محل اعتراض هم در نزديكيهاى پشت راه آهن هانوفر ميباشد

  • Behrouz

    جالب است هر جنبشی که خطرات اسلام را افشا میکند برای ایرانیان فراری از اسلام، دست راستی و نازی است و این ایرانیان دست بقلم نمیدانند که مسلمانان به رهبری حاج امین الحسینی متحد آلمان نازی بوده و با تشکیل سپاه اس اس در جنایتهای آلمان هیتلری شریک بودند و ایران هم متحد آلمان هیتلری بود. در سالهای اخیر در اروپا مسلمانان با پرچم حماس و حزب اله همراه با کمونیست ها و نازیها در تظاهرات شرکت داشته اند واز ایرانیان حساس، نوشته و افشاگری ندیده ام.

  • جمهوریخواه

    در زمان حاضر دو جنبش مردمی، توده ایی، عقب مانده و ارتجاعی در جهان، در جریان است، اولی‌ (۱)مبارزین تندرو اسلامی هستند که از طرف هم مسلکی‌هایشان مورد حمایت مالی‌ و معنوی قرار میگیرند و در غیاب یک سرمایه داری با چهره انسانی‌ (=مقوله‌هایی‌ چون استثمار، اتحادیه، بیمه‌، دارمان، آموزش...) و یا یک سوسیالیسم با نگاهی‌ واقعی تر به اجتماع (=ابتکار و رقابت آزاد، آزادیهای فردی و مدنی، آزادی انتخاب....)، به بدیلی سوم در جهان سوم اسلامی، مبدل گشته اند که ساده اندیشی، کٔج فهمی‌ و توحش را فضیلت دانسته و دنیا را به خاک و خون میکشاند. دومی‌ (۲) توده‌های پرانتزی در جامعه غربی و افسوس خور ظاهربینی هستند که میخواهند بیشتر از کوپن‌شان مصرف کنند، آنها سنت اروپایی خالص تک فرهنگی‌ را به مدرنیسم مختلط اقوام مختلف چند فرهنگی‌ ترجیح می‌دهند، اکثریت این توده‌های بومی متمدن حاشیه ایی ؟! متنفر از مظاهر فقر و کم داری هستند، پدیده‌هایی‌ که در اسلام و مسلمانی، پناهندگی، مشاغل ساده، برخوردها و سو تفاهم‌های فرهنگی‌، تبهکاری و.... جلوه پیدا میکند. خواسته‌های آنها از طرف نخبگان سیاسی- اقتصادی کشورشان شنیده نمیشود زیرا نخبگان میدانند که اساس جامعه به تولید، مصرف و همکاری تجاری جهانی‌، احتیاج دارد که نسل دوم و سوم مهاجرین، مبشر و بازاریاب خوبی‌ در آینده و پیشرفت این کشورهای غربی خواهند شد. در هر دوی این جریان‌های مردمی ارتجاعی، افراد فرصت طلب و جاه طلبی، سر از تخم بیرون میاورند که بدنبال شغلی‌، مقامی و شهرتی هستند زیرا سیاسیون غربی از حقوق و مزیای خوبی‌ برخوردار هستند. از جمله فردی (لوتس باخمن)که در اینجا اشاره شده است. در کشورهای چون ما در بهترین شکل ، روشنفکر دینی- رحمانی و قلم بدستان اصلاح طلب در تشکیلات مخوف هستند که شمشیر اسلامی را با پنبه روامداری تعویض کرده اند !