• دیدگاه
آیت‌الله خمینی، اسطوره فاقد پیرو
اکبر گنجی- آیت‌الله خمینی حرفی برای نسل‌های بعدی ندارد، جنبشی نمی‌تواند بیافریند یا راهی بگشاید. بودجه "موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی" موید چنین مدعایی است.
اکبر گنجی
آیت‌الله خمینی حرفی برای نسل‌های بعدی ندارد، جنبشی نمی‌تواند بیافریند یا راهی بگشاید. بودجه "موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی" موید چنین مدعایی است.
امام دارای میلیون‌ها پیرون نباید نیازمند کمک‌های دولتی باشد نه آن که دولت بای نشر آثار او میلیاردها تومان پول خرج کند. مقبره‌ای که با ده‌ها میلیارد تومان هزینه برای او ساخته‌اند، باید درآمدزا باشد، نه هزینه‌بر.
ایران تحت شدیدترین تحریم‌های طول تاریخ قرار دارد. در ماه‌های گذشته، قیمت نفت، به نصف کاهش یافته است. بیکاری، تورم، افزایش فقرا، و...؛ برخی از نتایج این متغیرهاست. اقتصاد دولتی رانتی فاسد، با مدیران ناکارآمد، رشد اقتصادی را به شدت کاهش داده و در سال ۹۱ به منفی ۵,۸ درصد رسانده است.
در این شرایط، دولت قادر به تأمین بسیاری از نیازهای ضروری زندگی مردم نیست. اگر همه کمربندها به سفتی تمام بسته شوند، باز هم معلوم نیست با تداوم تحریم‌های فلج کننده- یعنی مجازات جمعی مردم ایران- وضعیت بهبود یابد.
اقتصاد رانتی بسیاری را فاسد می‌سازد. ساختار اقتصادی به گونه‌ای است که بسیاری از افراد سالم نیز مجبور به فساد می‌شوند. اما گویی قرار نیست از این فرایند خارج شده و ویژه خواری‌های بلادلیل قطع شود.
دولت حسن روحانی لایحه بودجه سال ۹۴ را تقدیم مجلس کرده است. رانت‌های گوناگونی در این بودجه دیده میشود. حسن روحانی در بودجه سال آینده، همچنان رانت‌های زیادی به موسسه‌های مختلف- از جمله مراکز آیت‌الله جوادی آملی، آیت‌الله مصباح یزدی، و...- داده است. "مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی"، با بودجه‌ای بیش از ۵۳ میلیارد تومان، یکی از این موارد است.
موارد بودجه موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی
به گزارش تابناک، بودجه ۵۳ میلیارد تومانی به شرح زیر قرار است هزینه شود:
الف- "برنامه احداث، تأمین، نگهداری و اداره اماکن و فضاهای فرهنگی": ۲۰ میلیارد تومان
ب- "برنامه برنامه ریزی و ساماندهی اجرای مراسم ملی و مذهبی در کشور":۱۰ میلیارد تومان
پ- "برنامه حمایت و هدایت فعالیت‌های فرهنگی- دینی": ۱۰ میلیارد تومان
ت- "برنامه ساختمان‌ها و تجهیزات": ۲,۴ میلیارد تومان
ث- "برنامه توسعه نشر و ترویج کتاب‌خوانی": ۴ میلیارد تومان
ج- "پژوهشکده امام خمینی": ۵,۴ میلیارد تومان
"شب شعر جشن میلاد مسابقات نقاشی شعر و خاطره": ۴۰۰ میلیون تومان
"برنامه حمایت و هدایت فعالیت‌های فرهنگی ـ دینی": ۱۰ میلیارد و ۹۰ میلیون تومان
"حمایت از سایت پرتال امام خمینی": ۲ میلیارد و ۹۰۰ میلیون تومان
"انجام امور فرهنگی و تبلیغی در خصوص امام خمینی شامل پوستر":۴۰۰ میلیون تومان
اسطوره فاقد پیرو
آیت‌الله خمینی حرفی برای نسل‌های بعدی ندارد، جنبشی نمی‌تواند بیافریند یا راهی بگشاید. (بنگرید به مقاله "اسطوره خمینی چگونه ساخته شد و از آن چه به جا مانده است؟") بودجه "موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی"- به دلایل زیر- مؤید این مدعاست:
یکم- مقبره‌ای که با ده‌ها میلیارد تومان هزینه برای او ساخته اند، باید درآمدزا باشد، نه هزینه‌بر. پیروان "امام راحل" حتماً پولی نذر امامشان می‌کنند. آن پول‌های احتمالی چگونه هزینه شده یا میشود؟
دوم- امام دارای میلیون‌ها پیرو نباید نیازمند کمک‌های دولتی باشد. پیروان باید برای اندیشه‌های او سر و دست بشکنند، نه آن که دولت میلیاردها تومان به نشر آثار او اختصاص دهد. اما گویی این مدعا کاذب است. کتاب‌های امام گویی خواننده‌ای ندارند که برای "چاپ هزار جلد کتاب از آثار فقهی و سیاسی مرتبط با حضرت امام خمینی" با تیراژ هزار جلد، یک میلیارد و چهارصد میلیون تومان در نظر گرفته شده و تأکید شده هر جلد یک میلیون و چهارصد هزار تومان میشود.
این اعداد اگر درست باشند، فساد عظیمی را به نمایش می‌گذارند. کتاب یک میلیون و چهارصد هزار تومانی چه معنایی دارد؟
سوم- همه فعالان عرصه نشر در ایران به خوبی آگاهند که وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، سپاه و بسیج و مساجد، و...همه ساله اقدام به خرید انبوه کتاب برای مراکز و نیروهای خود می‌کنند. آثار آیت‌الله خمینی در این خریدها، جایگاه ویژه‌ای به خود اختصاص داده و می‌دهد. با این همه، موسسه هنوز برای نشر کتاب‌های "امام راحل" نیازمند کمک‌های میلیاردی است. هزینه این نهادهای حکومتی بابت کتاب‌های "امام راحل" باید جداگانه محاسبه شود.
چهارم- اگر اسطوره خمینی زنده بود و پیرو داشت، نباید برای "اهدای کتاب جهت پژوهشگران، اندیشمندان، مرکز فرهنگی و هنری" با تیراژ هزار جلد، یک میلیارد و هفتصد میلیون تومان در نظر گرفته شود، که با احتساب ۱۰۰۰ جلد نوشته شده در بودجه، هر جلد یک میلیون و هفتصد هزار تومان هزینه بر دارد.
دوباره با فساد بزرگی مواجه هستیم. این بار کتاب یک میلیون و هفتصد هزار تومانی. شاید آمارهای بودجه دولت اشتباه باشند. در این صورت وای به حال دولتی که ارقام بودجه اش این گونه نادرست است. اگر این طور باشد، چرا بقیه ردیف‌های بودجه گرفتار این گونه اشتباهات مهلک نباشد؟
پنجم- آیت‌الله خمینی از جهت دیگری هم فاقد پیرو است. او به مسئولان سیمای جمهوری اسلامی اعتراض کرد که چرا این قدر عکس و تصویر و سخنانش را پخش می کنند؟ به آنها گفت: «از این وضع رادیو- تلویزیون خوشم نمىآید. واقع آن است که آن قدر که پابرهنهها به رادیو- تلویزیون حق دارند، ما نداریم... من مدتهاست که وقتى مىبینم رادیو- تلویزیون را هر وقتى بازش مىکنم از من اسم مى برد، خوشم نمىآید...من گفتهام که آن چیزهایى که مربوط به من است گفته نشود، من با آقایان کارى ندارم...این دیگر در رادیو- تلویزیون گفتن ندارد که رادیو بگوید، تلویزیون بگوید، رادیو چند دفعه، تلویزیون چند دفعه، این کارها مردم را خسته مىکند هیچ محتوا هم ندارد. من و شما صحبت مىکنیم و همین طور دیگران؛ یعنى دیگران با من صحبت مىکنند، آنها را من قطع مىکنم. و همین طور آن چیزهایى که الآن در تلویزیون موجود است؛ مثلًا اول خبر که مى خواهد شروع کند عکس مرا مى گذارند، آن را بردارید، و اگر کسى از شما سؤال کرد بگویید فلانى گفته است... قلب مردم در غیر از اینهاست. مسأله اینها نیست، ما سابقاً با مردم تماس داشتیم و به آنها ارادت داشتیم و مردم به ما لطف داشتند، ولى این طور نبود که ما رادیو- تلویزیون داشته باشیم، آن باب دیگرى است.»
او به مسئولان سیمای جمهوری اسلامی اعتراض کرد که چرا این قدر عکس و تصویر مرا پخش می‌کنید؟ چرا عکس‌های مرا در همه ادارات و نهادها و مراکز چسبانده اید؟ آنان پاسخ دادند که شما در قلب مردم جای دارید. آیت‌الله خمینی گفت: قبل از این عکس‌ها و رادیو و تلویزیون هم من با مردم ارتباط داشتم، جز در موارد ضروری سخنان مرا به عنوان اولین خبرها منتشر نکنید.
حداقل نوادگان آیت‌الله خمینی و "موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی" باید پیرو امام باشند. اما در این بودجه حدود ۴۰۰ میلیون تومان برای پوسترهای امام اختصاص داده‌اند (اگر همه پوستر‌ها با ابعاد ۱۰۰ در ۷۰ سانتی‌متر و چهاررنگ در نظر گرفته شود، و قیمت هر پوستر ـ آن هم در این تیراژ بالا ـ ۴۰۰ تومان محاسبه گردد، یک میلیون نسخه پوستر چاپ خواهد شد.)
سیمای جمهوری اسلامی دائماً آیت‌الله خمینی را به تصویر می‌کشد. صدا و سیما سخنرانی‌های او را پخش می‌کنند. نهادهای دیگر نیز تصاویر وی را منتشر می‌سازند. آیا باز هم به این هزینه‌های مستقل احتیاج است؟ با این همه، برای تهیه و تدوین ماهنامه، فصلنامه، هفته‌نامه و گاهنامه ۹۰۰ میلیون تومان در بودجه در نظر گرفته شده است.
ششم- موسسه‌ای که سالانه ده‌ها میلیارد تومان برای تبلیغ آیت‌الله خمینی هزینه میکند، چرا برای یک بار در خصوص جزئیات قتل‌عام زندانیان سیاسی در تابستان ۱۳۶۷، روشنگری نمیکند؟ خاطرات آیت‌الله منتظری، نامه ۶/۱/۶۸ آیت‌الله خمینی درباره عزل آیت‌الله منتظری و خاطرات سید احمد خمینی، تنها مستندات این واقعه در این سطح از مسئولان نظام جمهوری اسلامی هستند.
اگر تصمیم‌های "امام راحل" درست بودند، مسئولان موسسه نباید از بیان حقایق این جنایت عظیم هراس داشته باشند و به جای حقیقت‌گویی، مسئولیت گناه آن را به گردن دیگران بیندازد (از جمله رجوع شود به مصاحبه آیت‌الله موسوی بجنوردی، پدر همسر حاج حسن خمینی که منکر صدور حکم اعدام زندانیان توسط آیت‌الله خمینی شده است). این هم دلیل دیگری است که شکست پروژه آیت‌الله خمینی را نشان می‌دهد.
نظرها
پیام
یک نفر مثل اکبر گنجی به این درجه رسیده که خمینی طرفداری ندارد جای شکرش باقی است ولی من درسال 58 به این نتیجه رسیدم اما شما پس ازاین همه جنایت وکشتار بالاخره کشف کردید که خمینی یک دیو بود که توسط جیمی کارتر وبه کمک کشورهای اروپائی مخصوصا فرانسه توانست قدرت را بدست بگیرد اما همین کشورها تاوان سنگینی را درافغانستان وعراق پس ازسی سال پرداخت کردند هنوزهم سردرنمی اورند که ازکجا دارند ضربه میخورند.امریکا باید بیشترازاین هزینه کند که با ما اینچنین برخورد کرد وهنوزهم دستبردارنیست واین اوباما همان را برژنسکی وکارتررا دارد طی میکند اما بالاخره این هم تمام میشود
کریم
پورتال ! این موسسه چه کاری انجام می دهد که برای آن باید نزدیک به سه میلیارد تومان هزینه شود، هر متخصص که در این زمینه کار می کند این سوال را دارد که این هزینه برای چه کاری است و به چه کسی پرداخت می شود؟
ترانه
برام يه مساله جالبه اونم فاصله اي كه اين نوشته با جامعه داره از لحاظ اقتصادي.جوري از تحريم گفته شده انگار دهه شصت.واقعا آقاي گنجي اگه ميتونستيد بيايد ايران تعجب ميكرديد كه چقدر مصرفزدگي و خرج بيخود وجود داره و اصن شبيه جامعه اي نيست كه شما تركش كرديد.اون موقع بهترين ماشين خيابون ها ماكسيما بود.احمدي نژاد انقلابي در اين كشور كرد كه واقعا مصرف ولخرجي رو نميشه ازشون گرفت
hamid
برای ساختن این استبداد سیاه در کودتا علیه اولین منتخب ملت ایران و بر علیه اصول انقلاب بزرگ ایران آزادی و استقلال همراه خمینی بودید و حتا از او داغتر بودید! امروز بدون هیچ پوزش!! اعلام می‌کنید عمر مصرف خمینی برای بقای استبداد پایان یافته!!! آقای محترم باید اضافه کنم، عمر سیاسی شما همراهان او در ساختن این استبداد سیاه هم پایان یافته!! امیدوارم بزودی بجای نوشتن این مطالب، بیائید گروگانگیری سفارت آمریکا را محکوم کنید و آنرا خیانت بنامید، بیائید ادامه جنگ وقتی صلح بعد از ۹ ماه ممکن شده بود آن هم با شعار جنگ نعمت است محکوم سازید و..، و با گفتن حقایق افشاگری کنید، چون دشمن استبداد اصلاحات با ماندن در دروغ و سانسور نیست!! اصلاحات حقیقی دروغ گفتن را رها کردن و گفتن حقایق و شکستن سانسور است!! خدا این کودتاچیان را نیامرزد! که در دشمنی با انقلاب بزرگ ایران حد نمی‌شناسند! امروز با بدبختی که در ایران ساخته‌اند با پر رویی می‌گویند انقلاب نشد که زندگی بهتر شود!! یا انقلاب یعنی این استبداد!! سعی کنید آقای گنجی و امثالهم انسان آزاد شوید، ایران محتاج انسانهای آزاد است! شاد باشید. حمید
Majid
آقای اکبر گنجی طبق معمول سنواتی کم لطفی نموده و براحتی فراموش مینمایند که خود روزی پیروی این اسطوره بوده و چه بسا که هنوز هم به ایشان ارادت قلبی دارند! و بهر حال از برای پیروان جاهل و از خدا بدور خط ایشان که پروانه وار به دور ایشان چرخیده، عصر بردگی خود به ایشان را عصر طلایی نامیده، و به هنگام تشیع جنازه ایشان جسدش را چون توپی به هوا پرتاب کردند همان بس که همچون سپاه پاسداران روزی ۵ بار از برابر عکس بزرگ مقوایی ایشان رژه بروند! که این عمل خرجی ندارد و در غیر اینصورت اگر یک تومان خرج تقدیر!؟! ایشان شود اسراف است و عملی مختص پیروان خط شیطان بر طبق گفته خداوند در قرآن: "و حق خويشاوند را به او بده و مستمند و در راه مانده را [دستگيرى كن] و ولخرجى و اسراف مكن چرا كه اسرافكاران برادران شيطانند و شيطان همواره نسبت به پروردگارش ناسپاس بوده است." آیه های ۲۶ و ۲۷ از سوره ۱۷.
مزدک
لعنت ابدی بر کسی که از گند آباد سیاه تاریخ بی هیچ برنامه و مقصودی جز ویرانی وضع موجود آمد و امید ملتی را به یاس و مرگ تبدیل کرد. آدمی که مملو از کینه و حسد بود و میراث خون و مرگ برجای گذاشت . ژست عدالت گرفت و منبر تبعیض و ریا برپا داشت........ نفرین ابدی
حمید
تومانی که عکس این اسطوره فاقد پیرو روی آن حک شده باشد فاقد ارزش است و به قول احمدی نژاد کاغذ پاره ای بیش نیست. حال چه هزار و چه صدها هزار از آن هم خرج تبلیغ اسطوره شود فرقی نمیکند که بهیچوجه صرف تومان برای چنین تبلیغاتی تنبان نمیشود که نمیشود. و دیر یا زود ماهیت حقیقی اسطوره بر همگی عریان خواهد گشت.
hasani
حزب الله لبنان با ارسال سبد گل فرا رسیدن سال نو میلادی را به کارکنان دفتر بی بی سی در بیروت تبریک گفت.!! به گزارش عصرایران، حزب الله لبنان این سبد گل را به مناسبت کریسمس و فرا رسیدن سال نو میلادی به دفتر بی بی سی در بیروت فرستاده است. خبرنگاران بی بی سی این عکس را در شبکه های اجتماعی منتشر کرده اند. بی بی سی = بوجود اورنده حکومت اسلامی و سقوط دادن شاه بمنظور متلاشی ساختن اوپک و سقوط قیمت نفت .
یک کاربر ساده
نویسنده محترم این مقاله از پیروان سابق آن امام هستند، فقدان علاقه و دلبستگی‌های گذشته افراد به ناکجا آباد اسلامی را هم به امام راحل و هم, به همه گمراهان و فریب خوردگان فکری،مذهبی، سیاسی رژیم حاکم تبریک و تسلیت می‌گوئیم !
رهگذر
چرا همیشه فاصله روشنفکران-یا حداقل مدعیان روشنفکری مثل آقای گنجی - با عامه مردم اینقدر زیاد است؟ به فرض صحت آمار ارائه شده در متن، نویسنده توضیح نمی دهد که علی رغم اوضاع فاجعه بار اقتصادی، قضایی، اجتماعی و ... چرا حکومتی که آیت الله خمینی بنا کرده هنوز سقوط نکرده است؟ واضح است که بدون حمایت نسبی توده های مردم- بخشهایی از ملت ایران و امت اسلامی- هیچ سپاه و گاردی توان سرپا نگه داشتن حکومتی را ندارد. ایکاش روشنفکران به جای تک گویی های جمعی، میان مردم کوچه و بازار میزیستند،با تاکسی و مترو رفت و آمد میکردند و فحش های روزمره به حکومت را میشنیدند، در مسجد و نمازخانه و مصلی هم حاضر میشدند ؛ آنگاه به جای آنکه تحلیل های خویش پسند بنویسند مثلا به این توجهه میکردند که چرا با اینهمه فاصله میان "آرمانهای امام راحل" و حکومت بنا شده بوسیله ایشان ، و همچنین طی شدن ربع قرنی از درگذشتشان، پارادوکس کاریزمای ایشان همچنان زنده است؟
شاهد
هرجا که "توده ها" بدلیل بحران های سیاسی و اجتماعی که هستی انان را دگرگون کرده است به سیاست روی اورند احتمال شکل گیری حکومتی توتالیتر وجود دارد . پیوستن تودها به سیاست برخلاف طبقات وگروه ها نه براساس منافع سیاسی و اجتماعی بلکه کوششی برای یافتن راهی به بحران های هستی شناسی است . بحران های سیاسی و اجتماعی حصار اجتماعی سالیان دراز را از بین برده است وحصین امن زندگی ارام گذشته را نابود کرده و بی ثباتی ذهنی و اجتماعی افریده است از اینرو رهبری می طلبد تا به انان ارامش دهد .جایی در اینده تاریخ زندگی دو باره به روال "عادی " باز خواهد گشت و اشوب ذهنی کنونی جای خود را به نظم و ارامش درونی خواهد داد که رهبر تود ها را بدانجا فرامی خواند . تنها با اعتقاد قلبی به اوست که این "جهان" خواهد امد . از اغاز قرن بیستم با صورت نوپدیدی از حکومت های بی سابقه توتالیتر و شبه توتالیتر رو بروییم که تعاریف حکومت ها در فلسفه سیاسی را بی اعتبار کرده است . فرض بر این بوده است که حکومت قانونی و قدرت مشروع از یکسو حکومت غیر قانونی و قدرت غیر مشروع از سوی دیگر هم عنان هستند .ااما حاکمیت های نو پدید مبنای قانونی خود را نه از قوانین موضوعه بشری بلکه از اینده تاریخ می گیرند چنین حکومتی هر لحظه که لازم بداند قادر است قوانینی که خود برای تداوم سیر زندگی روزانه بوجود اورده است بدون الغا کردن بدور بریزد بدون اینکه از سوی "توده ها" هوادار بازخواست شود . مشروعیت این حکومت در نزد هواداران در اتکای ان به اینده ای است که می تواند به استقرار فرامانروایی تمام و کمال "عدالت " بینجامد .
ناظر
در سال 57 غیر از اقلیتی از مردم که هنوز با روحانیت در ارتباط بودند و آخوند را می شناختند ، بقیه مردم ایران دنبال خمینی راه افتادند . اشتباهی بود که همه مرتکب شدیم ، این قدر بابت این حماقت همگانی به یکدیگر سرکوفت نزنیم .