رشد جمعیت سالمندان بدون درآمد و بیمههای خدمات اجتماعی در ایران
شمار جمعیت سالمندان، به ویژه سالمندان بدون درآمد و بیمه خدمات اجتماعی در ایران به مرز نگرانکنندهای رسیده است.
شمار جمعیت سالمندان، به ویژه سالمندان بدون درآمد و بیمههای خدمات اجتماعی در ایران به مرز نگرانکنندهای رسیده است.
نقصها و ضعفهای نظام تامین اجتماعی در ایران باعث شده است که هنوز ۷۰ درصد سالمندان نتوانند از بیمههای تکمیلی استفاده کنند. همچنین ۲۷ درصد آنها بیکارند و از دریافت حقوق بازنشستگی نیز محروم هستند. آنان برای تعیین حداقل معیشت زندگی خود هیچ درآمدی ندارند.
شواهد موجود نشان میدهد که بیش از نیمی از زنان سالمند و نزدیک به یک چهارم مردان سالمند در ایران از نظر اقتصادی به اطرافیان خود وابسته هستند.
آن دسته از سالمندانی که بیمه دارند هم از دریافت خدماتی چون توانبخشی، مراقبت در منزل یا مراقبتهای آسایشگاهی بیبهرهاند.
رئیس دبیرخانه شورای ملی سالمندان ایران، ۱۱ مهرماه سال جاری به خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) گفت: «قریب به ۷۰ درصد سالمندان بیمه تکمیلی ندارند که یک علت آن هزینههای بالای درمان آنهاست.»
به گفته صادق رستمی، با وجود آغاز ثبت نام بیمه سلامت همگانی از خردادماه، هنوز درصد قابل توجهی از سالمندان نتوانستهاند از بیمههای پایه و تکمیلی استفاده کنند.
بیمه پایه دربرگیرنده خدمات پایه پزشکی ازجمله معاینه، تشخیص و درمان بیماریهاست. بیمه تکمیلی نیز شامل خدمات پاراکلینیکی، آزمایشگاهی، عمل جراحی و خدمات مربوط به بستری شدن در بیمارستان است. رستمی میگوید: «۲۰ درصد سالمندان حتی بیمه پایه هم ندارند.»
۵۸درصد سالمندان زندگی انفرادی دارند
علیاکبر سیاری، معاون بهداشت وزارت بهداشت، نهم مهرماه سال جاری به خبرگزاری ایسنا گفت: «۱۷درصد سالمندان از هرگونه حمایت مالی محرومند، ۳۸درصد آنها نیاز به حمایت مالی دارند و ۱۸درصد با مشکلات سلامتی و جسمی مواجه هستند.»
بهرنگ زندی میگوید: «در ایران به دلیل ساختار سنتی خانوادهها عموماً وظیفه نگهداری از سالمندان به ساختار خانواده محول شده و هزینههای درمانی آنان یا از حقوق بازنشستگیشان یا از طرف فرزندانشان تامین میشود. به همین دلیل دولت تعهدی در قبال بخش عظیمی از جمعیت سالمندان احساس نمیکند.»
بر اساس آخرین آمارهای منتشر شده در ایران، ۵۸ درصد سالمندان تنها زندگی میکنند و ۳۰درصد آنان هم تحت پوشش مراکز حمایتی از جمله بهزیستی و کمیته امداد هستند.
این درحالی است که به گفته همایون هاشمی، رئیس سازمان بهزیستی، ۱۸۰هزار بیمار روانی مزمن که اغلب سالمند هستند در مراکز بهزیستی نگهداری میشوند.
پنجم مهرماه سال جاری، علی ربیعی، وزیر کار، رفاه و تعاون اجتماعی، در حاشیه اولین نشست شورای ملی سالمندان از گنجانده شدن بخش مختص سالمندی در برنامه ششم توسعه ایران خبر داد بدون این که اعلام کند سند مورد نظر دارای چه نکات و راهکارهایی برای خدمات بیمهای، مراقبتهای درمانی یا توانبخشی خواهد بود.
بهرنگ زندی، نویسنده و فعال کارگری ساکن ترکیه اما مشکل اصلی وضعیت نامناسب بیمه سالمندان در ایران را مربوط به ساختار تامین اجتماعی میداند و به رادیو زمانه میگوید: «در کشورهای توسعهیافته، بدون در نظر گرفتن بازنشسته یا غیربازنشسته بودن فرد سالمند از مشاغل دولتی و خصوصی، بار تامین هزینههای درمانی که عموماً در سنین بالا رو به افزایش است، بر دوش مالیاتدهندگان جوان است. ساختار مدرن نقش خانوادهها در نگهداری از سالمندان در ایران را نسبت به گذشته کمرنگتر کرده و این وظیفه را برعهده دولت گذاشته است. به همین دلیل دولت حتی اگر در سطح عمومی به خدمات و بیمههای اجتماعی متعهد نباشد، نسبت به سالمندان وظایف مشخصی دارد که متاسفانه به این وظایف را به درستی انجام نمیدهد.»
مراحل پیشرفته سالمندی جمعیت در سه دهه آینده
احمد اسفندیاری، سرپرست وقت سازمان بهزیستی در سال ۱۳۹۰ گفته بود که در تمام استانهای کشور جمعیت سالمندان طی ۱۵ سال (۱۴۰۰- ۱۳۸۵) همواره روند افزایشی خواهد داشت.
به گفته وی، بر اساس آمار مرکز آمار ایران، جمعیت سالمندان مرد بین سالهای ۱۳۸۵ تا ۱۳۹۰، در بیشتر استانها بیشتر از زنان سالمند بوده، اما در سالهای ۱۳۹۰ تا ۱۴۰۰ تعداد زنان سالمند در تمام استانها بیشتر از مردان سالمند خواهد بود که حاکی از زنانه شدن جمعیت سالمند در سالهای آینده است.
در سرشماری سال ۱۳۹۰ اعلام شده بود که نزدیک به شش میلیون سالمند در ایران زندگی میکنند.
این در حالی است که علیاکبر محزون، مدیرکل دفتر آمار، جمعیت و اطلاعات مهاجرتی سازمان ثبت احوال کشور ۲۴ مردادماه اعلام کرد: «اگر سن سالمندی را از ۶۰ سال به بالا در نظر بگیریم، سهم سالمندان کشور ۸/۲ درصد جمعیت یعنی معادل شش میلیون و ۲۰۰ هزار نفر میشود.» بنابراین از دیدگاه مسئولان امر، در طول سه سال اخیر، تعداد سالمندان در ایران با توجه به مراحل پیشرفته سالمندی تغییر محسوسی نکرده است.
آمارها ضد و نقیض است. به گزارش خبرگزاری رسمی ایران (ایرنا)، ده استان گیلان، اصفهان، آذربایجان شرقی، خراسان جنوبی، تهران، سمنان، زنجان، مرکزی، همدان و مازندران دارای بیشترین جمعیت سالمند هستند.
ده استان گیلان، اصفهان، آذربایجان شرقی، خراسان جنوبی، تهران، سمنان، زنجان، مرکزی، همدان و مازندران دارای بیشترین جمعیت سالمند هستند.
مرکز پژوهشهای مجلس در زمستان ۱۳۸۹ در گزارشی نسبت به پیر شدن جمعیت ایران هشدار داده بود و بر لزوم برنامهریزی برای تمرکز بر نیازهای سالمندان و سالخوردگان در دو دهه آینده تاکید کرده بود. در این گزارش آمده بود که نیمی از سالمندان کشور دچار اختلالات حرکتی هستند و نیاز به رسیدگیهای ویژه دارند.
این در حالی است که نه استانداردهای شهرسازی در مورد معابر عمومی و خیابانها رعایت شده است و نه شرایط فیزیکی و محیط روانی شهرهای ایران در تقابل با نیازهای سالمندان قرار دارند.
بهرنگ زندی میگوید: «در ایران به دلیل ساختار سنتی خانوادهها عموماً وظیفه نگهداری از سالمندان به ساختار خانواده محول شده و هزینههای درمانی آنان یا از حقوق بازنشستگیشان یا از طرف فرزندانشان تامین میشود. به همین دلیل دولت تعهدی را در قبال بخش عظیمی از جمعیت سالمندان احساس نمیکند.»
مطالعات جمعیتشناسان نشان میدهد تا سال ۱۴۰۵ جمعیت سالمند ایران بیش از ۹۶ درصد رشد و تعداد سالمندان از حدود پنج میلیون نفر به حدود ۱۰ میلیون نفر افزایش خواهد یافت.
خبرگزاری تسنیم به نقل از نایب رئیس کمیسیون اجتماعی مجلس در چهارمین همایش ملی تجلیل از مددجویان سالمند کمیته امداد نوشته است: «مطابق آمار از سال ۱۳۷۵ تا ۱۴۰۴ حدود ۴۳ درصد به جمعیت کشور اضافه میشود که در این مدت زمان ۱۳۰ درصد به جمعیت سالمندی کشور اضافه میشود.»
به گفته فرجالله عارفی، برپایه آمارها از سال ۷۵ تا ۹۵ حدود ۱۰ سال به میانگین سنی جمعیت اضافه میشود و هرم جمعیتی ایران به سمت سالمندی پیش میرود.
با توجه به آمارهای ارائه شده از سوی مسئولان و سازمانهای متولی، چه اقدامی برای رویارویی با مراحل پیشرفته سالمندی جمعیت در سه دهه آینده صورت گرفته است؟
افزایش۱۳۰ درصدی جمعیت سالمندان و نبود خدمات
طبق شواهد موجود، بیش از نیمی از زنان سالمند و حدود یک چهارم مردان سالمند از نظر اقتصادی به اطرافیان خود وابسته هستند.
بیش از نیمی از زنان سالمند و حدود یک چهارم مردان سالمند از نظر اقتصادی به اطرافیان خود وابسته هستند. تعداد زیادی از آنها زیر پوشش هیچ بیمهای قرار ندارند و اگر هم دارند، خدماتی چون توانبخشی، مراقبت در منزل یا مراقبتهای آسایشگاهی را دریافت نمیکنند.
تعداد زیادی از آنها زیر پوشش هیچ بیمهای قرار ندارند و اگر هم دارند، خدماتی چون توانبخشی، مراقبت در منزل یا مراقبتهای آسایشگاهی را دریافت نمیکنند.
بهرنگ زندی با اشاره به افزایش ۱۳۰ درصدی جمعیت سالمندان به نقل از نایب رئیس کمیسیون اجتماعی مجلس به رادیو زمانه میگوید: «هرم جمعیتی ایران رو به سالمندی است. این درحالی است که در دولت قبلی ادعا شد که همه سالمندان بیمه میشوند و آماری که سه سال پیش ارائه شد این بود که ۸۰درصد از سالمندان از بیمه پایهای درمانی برخوردار هستنند، اما این آمار حال که پس از سه سال، آماری جدیدی ارائه میشود و افزایش جمعیت سالمند کشور را تائید میکند، با آمار قبلی نمیخواند.»
به گفته وی، سه سال پیش هم، دولت قبل وعده داد که ۷۰درصد باقی مانده از جمعیت سالمند ایران تحت پوشش بیمه تکمیلی قرار میگیرند، اما پس از گذشت سه سال هنوز این وعده تحقق نیافته است.
زندی میافزاید: «با افزایش ۱۳۰درصدی جمعیت سالمندان در ایران و به دلیل ضعف ساختاری بیمه و شانه خالی کردن دولت از انجام تعهدات خود در قبال سالمندان، نباید انتظار وضعیت بهتری را داشت.»
رسانهها در ایران اما در حالی از نبود بیمه فراگیر تامین اجتماعی و نداشتن بیمه تکمیلی ۷۰ درصد سالمندان خبر میدهند که درمان بیماریهای مفصلی، مشکلات کلیوی و عروقی و ضعف بینایی و شنوایی که از جمله بیماریهای رایج در دوران پیری به شمار میروند، به صورت سرپایی امکانپذیر نیست.
هزینههای بستری شدن در بیمارستان، معاینهها و رسیدگیهای تخصصی فیزیوتراپی بدون برخورداری از بیمه تکمیلی کمرشکن است.
بهرنگ زندی، فعال کارگری ساکن ترکیه معتقد است: «شرکتهای بیمه برای بیمه عمر سالمندان در ایران که از ۶۵ سال به بالا است، سختگیریهای بیشتری میکنند که این سختگیریها باعث محروم شدن بخش عظیمی از این جمعیت، از مزایای بیمه میشود. تاسفبارتر اینکه ۶۴درصد جمعیت سالمندان ایران حقوق بازنشستگی ندارند و ۹۰درصد از سالمندان ایران به دلیل بالابودن هزینهها هیچ واکسیناسیونی نمیشوند.»
تعداد جمعیت سالمندان در ایران در حالی رو به افزایش است که این نسل با مشکلات زیادی از جمله «کاهش فرهنگ توجه به سالمندان»، «نداشتن نظام پیشگیری و پایش سلامت»، «نبود بیمه فراگیر تامین اجتماعی»، «نبود راههای عبور و مرور مناسب» و «کمبود مراکز مراقبت در منزل و نگهداری روزانه سالمندان با امکانات قابل قبول»، روبهرو هستند.
نظرها
نظری وجود ندارد.