دو کتاب بحثبرانگیز در اروپا در پرتو زندگی اسلامی
انتشار دو کتاب در بریتانیا و فرانسه با بحثهایی در مورد تحریک افکار عمومی همراه شد: «تسلیم» از میشل اوئِلبِک و «ترور مارگارت تاچر» از هیلاری منتل.
سازگاری با محدودیتهای اسلامی در بعضی آثار ادبی در کشورهای اروپایی بازتاب داشته است. برای نمونه دو کتاب که بهتازگی خبر چاپ آنها در بریتانیا و فرانسه منتشر شد، هر یک به نوع خود، دید جامعهی غربی را نسبت به سبک زندگی اسلامی بازتاب میدهند. یکی به تفصیل و دیگری در داستانی کوتاه: رمان «تسلیم» از میشل اوئِلبِک و مجموعه داستان «ترور مارگارت تاچر» از هیلاری منتل دو کتابی هستند که در یکی از آنها قدرتگیری اسلام در غرب به شکل طعنهآمیز برجسته میشود و در دیگری نویسنده میان موضوعهای گوناگون به محدودیتهای روزمرهی یک زن در زادگاه اسلام، عربستان سعودی، نیز اشاره میکند.
ادامه حملههای ائتلاف بینالمللی به گروه تروریستی «دولت اسلامی» در عراق و سوریه و انتشار روزانه تصاویر رویدادهای این دو کشور به حرکتهای هویتاندیش و ضد اسلامی و نیز مهاجرستیزی در بعضی کشورهای اروپایی دامن زده. افزایش بدبینی به اسلام و مسلمانان و «نگرانی از اسلامیشدن غرب» برای نمونه در دو ماه گذشته با تظاهرات گروههای اغلب راستگرا در آلمان همراه بود.
در فصل پایانی سال ۲۰۱۴ حملههای هر چند معدود به مکانهای مذهبی مسلمانان و سکونتگاههای پناهجویان برای نمونه در سوئد و آلمان از نمودهای بدبینی بیشتر و نفرت نسبت به اسلام و مهاجران مسلمان بودهاند.
ترس از سرسپردگی فرانسه به اسلام
میشل اوئِلبِک با انتشار کتاب ۳۰۰ صفحهای «تسلیم» از سوی انتشارات «فلاماریون» در روزهای آینده، ششمین رمان خود را روانه بازار میکند.
او در این رمان که بعضی روزنامههای اروپایی آن را «تحریکآمیز و گزنده» ارزیابی کردهاند، فرانسه را در سال ۲۰۲۲ به تصویر میکشد که در آن مسلمانی عربتبار با نام محمد پس از دو دورهی فرضی ریاست جمهوری فرانسوا اولاند، رئیس جمهور کنونی، به قدرت میرسد.
در این رمان، فرانسه عملاً تسلیم اعراب مهاجر و مسلمان خود میشود که در حال حاضر با حدود پنج میلیون نفر مسلمان، بزرگترین اقلیت اسلامی را در میان کشورهای اروپایی دارد. نام کتاب، تسلیم نیز به معنای واژه اسلام اشاره دارد که دین «تسلیم در برابر الله» است.
هر چند سناریوی ریاست جمهوری یک مسلمان در فرانسه لائیک در سال ۲۰۲۲ عملاَ محال است، اما برای آفرینش ادبی در دوره افزایش محبوبیت راستگرایان تندرو در حزب «جبههی ملی» آن کشور، افزایش اعتراضها به مهاجرت مسلمانان، هراس از درگیریهای مذهبی مسلمانان و تروریسم در اروپا، ابزاری روزآمد به نظر میرسد.
در رمان اوئِلبِک، وضع سیاسی فرانسه در سال ۲۰۲۲ به گونهای تصویر میشود که در آن احزاب چپگرا و سوسیالیست، حزب راستگرای «اتحاد برای جنبش مردمی» نزدیک به نیکولا سرکوزی، رئیس جمهوری سابق، و احزاب میانهرو برای جلوگیری از پیروزی ملیگرایان تندرو به رهبری مارین لوپن، در انتخابات ریاست جمهوری با حزب ابداعی نویسنده، «اخوانالمسلمین» فرانسه، ائتلاف میکنند!
به نوشته روزنامه «لوموند» شخصیت اصلی رمان اوئِلبِک، فرانسوا نام دارد. این استاد سابق دانشگاه فردیست سرخورده و ناراضی که دانشکده محل تدریس خود را ترک کرده: او نمیخواسته در «دانشگاه اسلامی سوربن» تدریس کند که اسلام در آن دست بالا را گرفته و کارکنان زن آن هم طبق مقررات دولت اسلامی جدید باید روسری به سر کنند.
از یک سو، این، سناریویی آشنا برای جامعه ایرانیست که انقلاب فرهنگی در دانشگاهها را با همیاری «روشنفکری دینی» امروزی تجربه کرده و از سوی دیگر مضحک یا هولناک برای جامعه فرانسه که لائیسته و جدایی دین و دولت از اصول بدیهی و رعایت آن از دید دانشگاهی ضروریست.
این رمان کنایهای طنزآمیز به واکنشهای احتمالی احزاب چپ و میانهروی فرانسه به افزایش محبوبیت حزب راست افراطی جبههی ملی نیز هست.
اوئِلبِک در رمانهای خود از جمله به درونمایههایی چون مرگ، سکس، سکسوالیته به مثابه صحنه رویارویی زنان و مردان در جامعه سرمایهداری یا تبدیل شدن فرانسه به تفریحگاه چینیها پرداخته.
این نویسنده ۵۷ ساله در گذشته در مصاحبهای با مجله ادبی «لیر» اسلام را «احمقانهترین دین» خوانده بود که در پی آن مسجد پاریس از وی شکایت کرد، اما سرانجام در دادگاهی با حضور سه قاضی، نویسنده، در چارچوب قوانین آزادی نقد دین در فرانسه تبرئه شد.
«ترور مارگارت تاچر» و داستانهای آن
شهرت هیلاری منتل، نویسنده انگلیسی، بیشتر به دلیل نوشتن رمانهای بلند تاریخی بوده. او در کتاب جدید خود «ترور مارگارت تاچر» سناریوی سوءقصد به نخستوزیر سابق آن کشور را روایت میکند.
اگرچه تاچر در آوریل سال ۲۰۱۳ درگذشت، اما مطبوعات محافظهکار بریتانیا طرح ترور تاچر در این کتاب را «تکاندهنده» و وحشتناک دانستند. انتشار کتاب با جنجال و حاشیههایی برای درخواست تحقیق پلیس در مورد توطئه ترور تاچر نیز همراه شد.
نورمن تبیت، از وزیران سابق در هیئت دولت، در گفتوگویی اثر تازه منتل را «کتابی بیمار، زاییده ذهنی بیمار» خواند و بعضی مطبوعات محافظهکار بریتانیا نویسنده را به بدذاتی و بیسلیقگی ادبی متهم کردند.
به گفته منتل در مصاحبههایش، ایده ترور نخستوزیر سابق بریتانیا برای داستاننویسی به بیش از ۳۰ سال قبل برمیگشته، اما او به زمانی طولانی نیاز داشته تا آن را در قالب روایت داستانی مناسب پیاده کند.
کتاب تازه او در ۲۵۶ صفحه از انتشارات «هنری هولت»، از ۱۰ داستان کوتاه تشکیل شده که یکی از آنها با عنوان «ببخشید مزاحم شدم» در عربستان سعودی و بقیه در بریتانیا رخ میدهند. راوی آنها یک زن است. عنوان مجموعه، از نام داستان پایانی گرفته شده که راوی، زمان وقوع آن را در اوت سال ۱۹۸۳ ذکر میکند.
در یکی از داستانها، راوی با اشاره به زندگی روزمره در عربستان با محدودیتهایی از دید زنانه، بار دیگر خواننده را با تنگناهای سازگاری با قوانین شریعت درگیر میکند. این وضع با تجربه زندگی شخصی هیلاری منتل پیوند مستقیم دارد که چهار سال همراه با همسر خود در شهر جده عربستان زندگی کرده است.
نویسنده در ۱۰ داستان واقعیت تلخ زندگی روزمره، ناپایداری روابط و سرگذشت انسانهایی اغلب عادی را روایت میکند که رویدادهایی ناخواسته برایشان رخ میدهد. در داستانها دستمایههایی مانند خیانت مردی به همسرش، آگاه شدن دختری از رابطه بیرون از ازدواج پدر با زنی دیگر، بیرحمی رانندهای نسبت به یک حیوان در حین رانندگی و در نهایت تصور چگونگی ترور تاچر توسط یک تکتیرانداز سازمان انقلابی «ارتش جمهوریخواه ایرلند» (آی آر اِی) خواننده را درگیر میکنند.
در آخرین و مهمترین داستان کتاب که در سال ۱۹۸۳ رخ میدهد، راوی، مردی ناشناس را به خانه خود راه میدهد که در اصل عضو ارتش جمهوریخواه ایرلند است. مرد ناشناس قصد دارد مارگارت تاچر را که برای جراحی چشم به خیابان مجاور منزل راوی داستان رفته، ترور کند. راوی ناآگاه از نقشه مرد، ابتدا گروگان او میشود. بعد در گفتوگویی مفصل با او وجه اشتراک نفرت نسبت به سیاستهای تاچر را کشف میکند و در داستان، بیشتر به همدست او تغییر نقش میدهد. نقطه قوت داستان گفتوگوپردازی قوی آن است.
هیلاری منتل ۶۲ ساله، در گذشته، پیش از نگارش داستان ترور مارگرت تاچر نیز با تشبیه کیت میدلتون، عروس خاندان سلطنتی بریتانیا، به عروسک باربی بحثانگیز شده بود.
با وجود این، بعضی منتقدان او را از بهترین نویسندگان انگلیسیزبان میدانند که با دو رمان «تالار گرگها» و «شاهینها» دو بار موفق به دریافت جایزهی ادبی «بوکر» شد. از این دو کتاب، رمان نخست به فارسی نیز ترجمه شده است.
نظرها
نظری وجود ندارد.