مخالفخوانی؛ آواز همیشگی نظام اسلامی
کاوه کوهیار - امت حزب الله به کنسرت گروه لیان در بوشهر هجوم برد. مجید درخشانی هم ممنوعالخروج شد. این هنرمندان و مخاطبان آنها هستند که محروم و تنبیه میشوند.
چند رویداد در عرصه موسیقی ایران اتفاق افتاد است. این رویدادها، همه هدفی جز اعمال محدودیتهای بیشتر برای هنرمندان این حوزه ندارند، اگرچه به هیچ روی بیسابقه نیستند اما تأکید دوبارهای بر این واقعیتاند که حتی دولتهایی که با وعده گشودن فضای فرهنگی و هنری در جمهوری اسلامی به روی کار میآیند نه احتمالاً مایل و نه قطعا قادرند که این وعدهها را عملی کنند.
روز جمعه، ۱۲ دی ماه، گروهی که خبرگزاریهای ایران آنها را لباس شخصی و امت حزبالله معرفی کردهاند، با یورش به داخل سالنی در بوشهر، مانع برگزاری اولین سانس کنسرت گروه لیان شدند.
پیشتر با آنکه مجوز اجرای این کنسرت توسط اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی استان بوشهر و با موافقت شورای تأمین این استان صادر شده بود، اما امام جمعه بوشهر و گروهی با نام «امت حزبالله» با برگزاری این کنسرت مخالفت کرده بودند.
در روز جمعه، مخالفان برگزاری کنسرت ابتدا اقدام به اقامه نماز در مقابل محل برگزاری کنسرت کردند و سپس به داخل سالن حمله بردند و به این ترتیب، مانع برگزاری سانس اول کنسرتی شدند که بلیتهای آن از مدتها قبل به فروش رسیده بود.
با ادامه تجمع، سرانجام و در اقدامی نادر، نیروی انتظامی امت حزبالله معترض را متفرق کرد. این اقدام نیروی انتظامی واکنش تند مقامات حامی معترضان از جمله امام جمعه بوشهر و رییس ستاد امر به معروف و نهی از منکر این استان را به دنبال داشت.
غلامعلی صفایی بوشهری، اما جمعه بوشهر در همین رابطه گفت: «در حوادثی که شب گذشته در شهر بوشهر اتفاق افتاد تذکرات جدی به برخی از مسئولان امر داده شد و این برخورد باعث شد تا دوستان انقلابی در مقابل یکدیگر قرار گیرند.»
محمدرضا فکوری، مسئول ستاد احیاء امر به معروف و نهی از منکر استان بوشهر نیز خواستار عزل استاندار بوشهر شد و گفت: «باید این موضوع را پیگیری کرد تا مشخص شود که چه کسی دستور حمله به نیروهای حزبالله داده است.»
هرچند، به دنبال این درگیریها، گروه پرطرفدار لیان سرانجام توانست پس از ۱۶ سال در چند نوبت در زادگاه خود برنامه اجرا کند، اما عموماً بخت حتی تا همین اندازه نیز با دیگر هنرمندان حوزه موسیقی همراهی نکرده است.
زن و موسیقی؛ مشکل به توان دو برای نظام اسلامی
روز یکشنبه، ۱۴ دی ماه، مجید درخشانی، آهنگساز ایرانی اعلام کرد که هنگام خروج از ایران از ممنوع الخروج بودن خود آگاه شده است.
او گفت مأموران نیروی انتظامی در فرودگاه پاسپورت او را ضبط کردند و از او خواستند که برای پیگیری موضوع ممنوعالخروجی خود به اداره گذرنامه مراجعه کند.
به گفته آقای درخشانی، با توجه به حوادث اخیر، دلیل ممنوعالخروج شدن وی، حضور خواننده زن در گروه «ماه» و انتشار گسترده کلیپهای این گروه است.
ممنوعالخروج شدن آقای درخشانی که سرپرست گروه «ماه» یا «ماه بانو» است، تازهترین مرحله از فشارهای فزاینده بر این گروه بوده است. اعضای گروه «ماه بانو»، در دو ماه گذشته چند بار از سوی نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی احضار شده بودند.
مجید درخشانی میگوید که مأموران به او درباره دلیل توقیف گذرنامه توضیح ندادهاند، اما بر اساس احضارها و توضیحات قبلی، دلیل این برخوردها «داشتن خواننده زن در گروه ماه و انتشار گسترده کلیپهای موسیقی این گروه» بوده است.
آقای درخشانی گفته است که نیروهای امنیتی از او به دلیل استفاده از خواننده زن بازجویی کردهاند و با برخی از اعضای این گروه نیز برخوردهای غیر محترمانه انجام دادهاند.
از آغاز استقرار نظام اسلامی، آواز خواندن زنان ممنوع بوده است؛ اما در ماههای اخیر و پس از روی کار آمدن دولت «تدبیر و امید» به رغم برخی اعتراضات مقامات مسئول در وزارت ارشاد، فشارها بر زنان بیش از پیش افزایش یافته است و از جمله در بسیاری از شهرهای ایران، به گروههایی که در آنها زنان نوازنده حضور دارند، مجوز برگزاری کنسرت داده نمیشود.
تفکیک جنسیتی کنسرتهای موسیقی
در مردادماه امسال، یروز ارجمند، مدیر کل دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی از وجود شورایی به نام «شورای برگزاری کنسرتها» خبر داد که به گفته او زیر نظر نیروی انتظامی فعالیت میکند.
آقای ارجمند گفت این شورا پیشنهادهایی در زمینه تفکیک جنسیتی کنسرتهای موسیقی در شهرستانها ارائه داده است.
بیشتر بخوانید: مدیر کل دفتر موسیقی از یک شورای فراقانونی پرده برداشت
با آنکه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی اعلام کرده که مخالف تفکیک جنسیتی کنسرتها و نیز جلوگیری از حضور نوازندگان زن بر روی صحنه است، اما آنچه در عمل اتفاق افتاده چیزی جز نظر شورای برگزاری کنسرتها و نیروی انتظامی نبوده است.
در ماههای اخیر، کنسرتهای متعددی در بسیاری از شهرها و استانهای کشور از جمله خراسان شمالی، مازندران، گیلان، آذربایجان غربی و آذربایجان شرقی به دلیل عدم تفکیک جنسیتی مخاطبان و یا حضور نوازنده زن در میان اعضای گروه موسیقی لغو شدهاند.
همه با هم؛ شعاری که حداقل یک جا عملی شده
به این ترتیب، به نظر میرسد که وزارت ارشاد و دستگاههای زیر نظر دولت که خود هم سهمی عمده در اعمال محدودیتهای گسترده به هنرمندان دارند، در نهایت قادر به تصمیم گیری نهایی نیستند و تصمیمگیری در مورد اموری ذاتاً فرهنگی و هنری مانند یک کنسرت موسیقی در حوزه اختیارات نیروهای انتظامی و امنیتی است.
برخورد پلیسی و امنیتی با هنر و هنرمند، رویهای ثابت در نظام اسلامی بوده و آنچه در این میان تفاوت کرده بازوی اجرایی اعمال محدودیت بوده است.
اگر در مواردی، دولت به دلایلی متفاوت به ویژه به دلیل وعدههای انتخاباتی بکوشد از شدت سختگیریها بکاهد، دستگاهها و نهادهای متعددی وجود دارند که بلافاصله و گاه با شدتی بیشتر این خلاء را پر میکنند.
آنچه که در این مبان اغلب اتفاق میافتد همسویی همه این دستگاهها و نهادهای حکومتی است. به عنوان نمونه، جشنواره موسیقی بانوان امسال نیز برگزار نشد. این جشنواره، در دوران ریاست جمهوری محمود احمدینژاد دیگر امکان برگزاری نیافت و بسیاری امیدوار بودند که پس از استقرار دولت حسن روحانی با توجه به وعدههای انتخاباتی او، گشایشی دستکم نسبی پدید آید و از جمله جشنواره موسیقی بانوان نیز امکان برگزاری پیدا کند. اما چنین اتفاقی نیفتاد. با آنکه مجوز برگزاری جشنواره در فروردین ماه صادر شده بود، روز ۲۴ خرداد ماه و در روز افتتاح جشنواره به ناگهان خبر لغو برگزاری آن اعلام شد.
بیشتر بخوانید:جشنواره موسیقی بانوان برگزار نشد
نمونهای گویاتر از جهتگیریهای همسوی دولت حسن روحانی با دیگر مراکز قدرت در نظام اسلامی از جمله نهادهای امنیتی، سپاه پاسداران و بسیج، ستاد امر به معروف و نهی از منکر، لباس شخصیها، امت حزبالله و... را میتوان در موضع گیری وزارت ارشاد اسلامی در قبال یکی از سرشناسترین و مهمترین هنرمندان امروز ایران دید.
تنها کمتر از دو سال پیش، حسن روحانی در کارزار انتخاباتی خود از محمد رضا شجریان به عنوان هنرمند مورد علاقه خویش نام برد و در بخشی از فیلم تبلیغاتیاش در حالی نشان داده شد که در حال گوش دادن به آواز آقای شجریان است. با این همه و پس از فروکش کردن تب و تاب انتخابات، سخنگوی وزارت ارشاد دولت حسن روحانی شرط دادن اجازه کار به محمد رضا شجریان را توبه، جبران گذشته خود در قبال نظام اسلامی و بازگشت به آغوش نظام و متعهد ماندن به چارچوبهای نظام عنوان کرد. به این ترتیب، اینکه چه کس یا گروهی عامل اعمال محدویت، جلوگیری از نشر آثار، ساخته شدن یا نمایش فیلمها و یا لغو کنسرتهای موسیقی است، اهمیتی ثانویه دارد زیرا در هر حالت، نتیجه یکی است و این هنرمندان و مخاطبان آنها هستند که محروم و تنبیه میشوند.
بیشتر بخوانید: توبه و صراحت؛ چرا و چگونه دولت روحانی به اینجا رسید؟
طیفی از مراکز قدرت، خود را اصولاً بینیاز از رأی مردم میدانند و آنچه را چارچوب نظام میانگارند و برای حفظ نظام درست میپندارند انجام میدهند. طیف دیگری، در مقاطع زمانی مشخصی، مثلا در آستانه انتخابات و یا در میانه منازعات جناحی، برای تقویت خود و ضربه زدن به حریف، در صدد جلب افکار عمومی برمیآیند: از این روند انتقاد میکند، از ضرورت مقاومت در برابر روند موجود سخن میگوید و خواهان تغییر وضعیت میشود؛ اما زمانی که این نیاز برطرف شود آن وعدهها هم فراموش میشوند و عمدتاً با این توجیه که گروه رقیب که دولت بر آن کنترلی ندارد اجازه نمیدهند.
به این ترتیب، نتیجه دلخواه در هر وضعیتی حاصل میشود. در این میان فقط گاهی جای آمر و عامل، یا مجری و مباشر عوض میشود.
نظرها
روزبه
نظام اسلامی با همه چی و همه کس مشکل دار به غیر از گریه و زاری و عزا و شهادت.
hasani
خرابه های جمهوری اسلامی نصف شان دارند سنگ پرت می کنند توی چاه، نصف شان درش می آورند. نصف بودجه را می دهند به شورای نگهبان و مجلس و قوه قضائیه که برای دولت دردسر کنند، نصفش اش را هم می دهند به دولت که جلوی دردسرهایی که حکومت برایش درست می کند بگیرند. ...... چهار، یکی از ویژگیهای تمدن جمهوری اسلامی این بود که هیچ وقت به نتیجه نمی رسید، هر برنامه ای را شروع می کرد، ولی به سرعت از کاری که کرده بود پشیمان می شد و کار جدیدی را شروع می کرد. به همین دلیل اکثر مردم در آن متهم می شدند،...... پنج، بقایای تمدن جمهوری اسلامی نشان می دهد که اغلب اشخاص مهم در آن دائما در حال حرف زدن بودند و هر کسی تصمیم می گرفت هر کاری بکند، همه سعی می کردند جلوی او را بگیرند و هیچ اثری از اینکه این تمدن چگونه اداره می شد در بقایای آن یافته نشده است. ..... شش، برخلاف اغلب تمدنها که براثر سعی و خطا اداره می شدند، تمدن جمهوری اسلامی براساس تئوری خطا و خطا اداره می شد، نشانه های یافته شده در منطقه ای به نام پاستور نشان می دهد که آنها دائما خطا می کردند، بعد آن را متوقف می کردند و خطای دیگری را تکرار می کردند. ...... همه اینها را گفتم که بگویم قانون "امر به معروف و نهی از منکر" که بعد از چند ماه دعوا، بزن بزن، درگیری، بی آبرویی، اسیدپاشی، چاقو زنی در جهرم و جاهای دیگر به وسیله نمایندگان مجلس تصویب شده بود و اعضای شورای نگهبان هم بارها از آن حمایت کرده بودند، دیروز توسط شورای نگهبان به دلیل اینکه مخالف قانون اساسی بود، رد شد. این قانون رد شده سیزده ماده داشت که در این سیزده ماده، چهارده مورد خلاف قانون اساسی بود.!! باز هم بگید خدا نیست !! بهزاد نبوی