ارتباط ناشناخته. ارتباط بدون سانسور. ارتباط برقرار نمی‌شود. سایت اصلی احتمالاً زیر سانسور است. ارتباط با سایت (های) موازی برقرار شد. ارتباط برقرار نمی‌شود. ارتباط اینترنت خود را امتحان کنید. احتمال دارد اینترنت به طور سراسری قطع شده باشد. ادامه مطلب

آزادی بیان و پیامدهای ترور پاریس از نگاه ناظران

نظرخواهی پانته‌آ بهرامی از عبدی کلانتری و پرتو نوری‌علا

پانته‌آ بهرامی - حد آزادی بیان چیست و حمله مسلحانه به دفتر نشریه «شارلی ابدو» چه پیامدهایی برای آزادی‌های مدنی خواهد داشت؟ عبدی کلانتری و پرتو نوری علا به این پرسش‌ها پاسخ می‌دهند.

برادران کواشی که به سلاح سنگین مسلح بودند، صبح چهارشنبه (۷ ژانویه/ ۱۷ دی) به دفتر نشریه فکاهی «شارلی ابدو» در پاریس حمله کردند. «کابو»، «شارب»، «تینیوس» و «ولینسکی» چهار کارتونیست باسابقه و چیره‌دست فرانسوی در حمله مسلحانه به دفتر نشریه شارلی ابدو به قتل رسیدند.

«راهپیمایی همبستگی» ۱۱ ژانویه در پاریس

پیشینه دشمنی اسلامگرایان با «شارلی ابدو» به جنجال کاریکاتورهای پیامبر اسلام در روزنامه دانمارکی «یولاندز پستن» بازمی‌گردد. «شارلی ابدو» این کاریکاتور‌ها را بازنشر کرده بود.

روز گذشته صدها هزار نفر از فرانسوی‌ها به خیابان‌ها آمدند که بگویند آزادی بیان برایشان مهم است. «راهپیمایی همبستگی» ۱۱ ژانویه بزرگ‌ترین راهپیمایی پس از آزادی فرانسه در اوت ۱۹۴۴ بود.

با عبدی کلانتری (نویسنده) و پرتو نوری‌علا، شاعر و نویسنده این پرسش را در میان گذاشتیم که حد آزادی بیان چیست و به نظر آن‌ها حمله مسلحانه به دفتر نشریه «شارلی ابدو» چه پیامدهایی برای آزادی‌های مدنی خواهد داشت؟

در زیر، نظر عبدی کلانتری و پرتو نوری‌علا را می‌خوانید:

عبدی کلانتری: آزادی بیان متضمن سلامت جامعه

عبدی کلانتری، نویسنده و جامعه‌شناس

آزادی بیان یک حق است. آزادی بيان در يک جامعه دموکراتيک حقی است که به شهروندان داده می‌شود تا بدون ترس از پـیگرد و سرکوب دولتی دست به انتشار عقايدشان بزنند. تثبيت اين حق از آن‌رو برای دموکراسی اهميت دارد که شهروندان بتوانند از دولت خود انتقاد کنند بدون آن‌که متهم به خيانت، توطئه عليه امنيت کشور، يا ضديت با نظام شوند. نظام دادگستری (قوه قضاییه) در یک جامعه دموکراتیک موظف است از حق شهروند در برابر حکومت و در برابر گروه‌های فشار غيردولتی حمايت به عمل آورد. بر اين اساس، چاپ و انتشار همه نوع روزنامه، نشريه و کتاب، باید آزادانه صورت گيرد و هرگز شاهد آن نباشیم که روزنامه‌ای از سوی دولت و گروه‌های فشار تعطيل شود. حتا در دموکراتيک‌ترين نظام‌ها، حقوق و آزادی‌ها دايماً از سوی دستگاه‌های پلیسی و امنیتی، شرکت‌های خصوصی، و گروه‌های صاحب نفوذ مورد تهديد قرار می‌گیرند؛ افشاگران «اطلاعات محرمانه» (قانون‌شکنی‌های دولتی که از چشم رسانه‌ها پنهان شده) زیر فشار قرار می‌گیرند و به زندان می‌افتند. بدون ديده‌بانی مستمر، دفاع از حقوق شهروندی ممکن نيست. اين همان گفته قديمی را تأييد می‌کند که آزادی دادنی نيست، گرفتنی است! بدون ديده‌بانی مستمر از پايين، فرادستان (صاحبان قدرت و ثروت) آزادی‌ها را به نفع خود مصادره می‌کنند.

علاوه بر انتقاد از حکومت و حاکمان، حق آزادی بيان از اين لحاظ به سلامت يک جامعه کمک می‌کند که اجازه می‌دهد نويسندگان، روزنامه‌نگاران، هنرمندان، در مقام منتقد، کاستی‌ها و ناهنجاری‌ها را گوشزد کنند. منتقدان در ستون‌های دايمی روزنامه‌ها، در برنامه‌های راديو تلويزيونی، شوهای تفريحی، در طنزنامه‌ها، يا برنامه‌های زنده کمدی و صحنه‌ای، اين امکان را پيدا می‌کنند تا آيينه‌ای در برابر جامعه قرار دهند که کمبودها و اشکالات خود را ببيند. باعث بحث و گفت‌وگو در حوزه عمومی می‌شوند. مردم، بدون ترس از مقامات (دولت و کلیسا)، تمرين «ديالوگ» می‌کنند و ديدگاه‌های موافق و مخالف را می‌سنجند؛ «سنجش انتقادی» را می‌آموزند، طرز مصالحه و ميانجی‌گری را در امور محلّه، شهر، و ايالت تجربه می‌کنند و از اين راه «مشارکت مردمی» که بنيان دموکراسی است تحقق پيدا می‌کند.

اساساً تثبيت آزادی بيان به عنوان يک «حق» باعث گسترش احساسی از امنيت اجتماعی می‌شود که انسان‌ها از کودکی آن را باطنی می‌کنند و در قوام‌ بخشيدن به نوع شخصيت آن‌ها بسيار حائز اهميت است. اين يک تجربه «وجودی» يا «اگزيستانسيل» است که معمولاً ساکنان يک کشور ديکتاتوری که هيچ‌گاه طعم آزادی را نچشيده‌اند آن را درک نمی‌کنند. اگر فردی از يک کشور ديکتاتوری به کشوری آزاد سفر، يا حتا به طور کامل مهاجرت کند، مدت‌های مديد طول خواهد کشيد تا اين احساس و تجربه وجودی را باطنی و از درون آن را احساس کند. در يک فرهنگ بسته و محافظه‌کار، فشار بيرونی تبديل به فشار درونی می‌شود، افراد حتا در خلوت نيز اين فشار را احساس می‌کنند، گويی چشمی از بالا مدام آن‌ها را زير نظر دارد و افکار و حرکات آن‌ها را ثبت می‌کند! بنابراين، «آزادی» علاوه بر جنبه حقوقی و قانونی، يک ساختار احساسی است. چيزی است که از درون ما را می‌سازد و عواطف و احساس و رفتارمان را رنگ‌آميزی می‌کند. نخست ما بايد اين آزادی را ــ طی طول زندگی از کودکی به بعد ــ تجربه کنيم تا سپس بتوانيم آن را در منش و رفتار به شکل آزادگی و آزادمنشی بروز دهيم.

پرتو نوری‌علا: آزادی با انسان متولد می‌شود

پرتو نوری‌علا، شاعر و نویسنده

آزادی حقی است که با انسان متولد می‌شود؛ بنابراین ذاتیِ بشر است و حد و مرزی ندارد. اما همین آزادیِ ذاتی، قرن‌ها، - جز در مواردی محدود و کوتاه - زیر سلطه باورهای جزمیِ مذهبی، عقیدتی و مالیِ قدرتمندان جوامع مختلف، محدود و اسیر بوده است. تنها با پیدایش تفکر اُمانیستی در غرب، و توجه و احترام تدریجی به فردیت انسان بود که خروجِ کم و بیشِ آزادی فردی، از زیرِ سلطه باورهای مؤبد و خاخام و کشیش و آخوند و سلطان و مستبدان غیرمذهبی، میسر شد. طبیعتاً آزادی‌های فردی، از جمله آزادی بیان، به آشکار شدن نظرات و عقاید مختلف یا متضاد، انجامید و در نتیجه کشمکش و برخوردهائی میان مردم برای محق دانستن باور خود را بوجود آورد. این اتفاق موجب قرار دادن حد و مرزی در برابر آزادی بیان شد.

اهمیت قانون

قانون. قانون زمینی و سکولار، یعنی قوانینی جدا از باورهای مذهبی و ایدئولوژی افراد یا جمع و گروه قدرتمند حد و مرز آزادی بیان را تعیین می‌کند؛ قانونی که بتواند در برابر همه‌گان، متساوی‌الاجرا باشد. چنین قانونی، تنها در سایه دمکراسی، ممکن و کاراست. از نظر من، آزادیِ بیان بی‌حد و حصر و استثناء است. اما بر اساس‌‌ همان قانونِ مبتنی بر حقوق بشر، اگر آزادی بیان، به قصد، موجب دروغ پراکنی، تحریفِ واقعیت، یا در ایام جنگ، مددرسان دشمن باشد، قانون موظف است که برای چنین آزادی‌هائی حد و حدودی بصورت بازداشت‌کننده، اِعمال کند. بطور نمونه، هم اکنون در برخی کشورهای اروپائی، نفی هولوکاست، جرم محسوب شده و مجازاتِ قانونی دارد. بنابراین اگر آزادی بیان، منجر به خشم و نفرت گروهی شد، آن گروه حق دارد که مخالفت خود را مطابق قانون آزادی بیان و قلم، صراحتاً ابراز نماید یا فقط از طریق قانون، آن را پی‌گیری کند. بنابراین هیچکس حق ندارد در برابر آزادی بیان دیگری، دست به انتقام‌کشی فردی یا گروهی، خون و خونریزی، یا نابودی فیزیکی بیان‌کننده بزند.

تفاوت نقد با توهین

متأسفانه توهین و نقد، هر دو از اموری تفسیری هستند. مرزبندیِ مشخصی میان نقد و توهین وجود ندارد. شما می‌توانید هر نقدی را توهین تلقی کنید یا هر توهینی را نوعی نقد بخوانید. آنقدر این دو درهم ادغام شده‌اند که در بسیاری از کشور‌ها، بویژه کشورهای جهان سومی، انتقاد از عقیده یا رفتاری، توهین تلقی شده و نتایج خونباری داشته است. من در ایران، دیده بودم، حتی وقتی منتقدی، یک اثر ادبیِ را نقد می‌کرد، صاحب اثر به عنوان اینکه منتقد، به قوم من، به زبان من، به عقاید و باورهای من، به عقل و هوش من توهین کرده، عملاً با او گلاویز می‌شد.

بنابراین تنها قانون، قانونی جدا از مذهب و ایدئولوژی، قانونی که برحسب زمان و مکان، با رأی مردم شکل گرفته و تصویب شده باشد، حق تمیز و تشخیص دارد.

عبدی کلانتری: ایجاد هراس در دل ناشران و مسلمان‌هراسی

عبدی کلانتری، نویسنده و جامعه‌شناس

نخستین برآیند ترور پاریس، ایجاد هراس در دل ناشران روزنامه و کتاب و اهل رسانه است تا با خودسانسوری به «مقدسات» توهین نکنند مبادا جانشان به خطر افتد. در برابر این تهدید و ترور، همه ما نویسندگان و هنرمندان و روشنفکران «شارلی ابدو» هستیم. باید با چنگ و دندان از آزادی بیان (در هر کجای دنیا که هستیم، شرق یا غرب) دفاع کنیم. این دفاع باید بدون ابهام و دوپهلو سخن گفتن و بدون شرط باشد.

دومین برایند ترور پاریس، (همانند عواقب فتوای آیت الله خمینی برای قتل سلمان رشدی و به قتل رسیدن مترجم کتاب او؛ و همانند برایندهای کشتار یازدهم سپتامبر)، ایجاد فضای امنیتی در کشورهای غربی است که هم تهدیدی است برای آزادی‌ها (از جمله آزادی بیان ما منتقدان برای انتقاد از سیاست‌های خارجی این دولت‌ها)، و هم تحریک افکار عمومی به سمت مهاجرستیزی، اسلام‌هراسی، و نژادپرستی. این فضای ناخوش و ملتهب، باعث می‌شود که احزاب افراطی راست‌گرا و نئونازی در اروپا و آمريکا با حضور مهاجران خاورمیانه و شمال آفریقا، که از دید آنها همه «مسلمان» تلقی می‌شوند، در خاک کشورشان مخالفت بورزند. ائتلاف‌های سياسی احزاب افراطی راست‌گرا، فضای مساعدی به وجود می‌آورد که اين نژادگرايی در رسانه‌های محافظه‌کار هم به شکل تحریک افکار عمومی علیه مهاجران بروز کند. هدف اين گروه‌ها، به هيچ وجه انتقاد از خشونت‌گرايی اسلام‌گرايان يا حکومت‌های اسلام‌گرا نيست، بلکه قصدشان کليشه‌سازی و پليد جلوه ‌دادن اقليت مسلمان است و گناه مشکلات اقتصادی را به گردن آن‌ها انداختن. اين بستر و زمينه، محيطی خطرناک به وجود می‌آورد و آرامش و امنيت و گاه جان اقليت مسلمان را به مخاطره می‌اندازد. بايد، ضمن دفاع بی قيد و شرط از آزادی بيان، از به وجود آمدن اين فضا و محيط نژادپرستانه در اروپا و آمريکا جلوگيری کرد.

پرتو نوری‌علا: نظامی‌گری و دخالت در آزادی‌های فردی

پرتو نوری‌علا، شاعر و نویسنده

قرن‌ها پیکار آزادیخواهان با سلطه‌گران مذهبی و عقیدتی، اعتقاد به آزادی فرد، انتشار افکار ترقی‌خواهانه متفکرین، فلاسفه، جامعه‌شناسان و روان‌شناسان، منجر به رشد نهال شکننده دموکراسی یا سهیم کردن مردم، در سرنوشت خود شد. دموکراسی متکی به رعایت مفاد حقوق جهان‌شمول بشر، توسط مردم و حکومت‌هاست. دمکراسی تضمین کننده آزادی‌های بشری، از جمله آزادی بیان و قلم است. اما استمرار این نهال، حتی در شکل درختی سایه گستر، همواره نیازمند رسیدگی است. متأسفانه وقوع رخدادهای فاجعه‌باری مانند ترور پاریس یا یازدهم سپتامبر نیویورک، حکومت‌ها را هرچه بیشتر به سوی نظامی‌گری، اقدامات امنیتی، و دخالت در آزادی‌های فردی سوق می‌دهد. دموکراسی در پناه آزادی بیان، ماندگار و پوشش‌دهنده است. دخالت دولت در آزادی‌های فردی، لطمه زدن به پیکر دمکراسی است. اما من مطمئن هستم که بی‌منطقی، که یک نمونۀ بارز و خشن آن کشتار است، هیچ قلمی را نمی‌تواند برای همیشه بشکند یا بیانی را خاموش کند.‌‌ همان‌گونه که در طول تاریخ، دشمنانِ هراسیده از آزادی بیان، با بیرون کشید زبان، از حلقِ فاشگویان، یا دوختنِ دهانِ آنان یا زنده، به گچ گرفتنشان، نتوانستند، بیان آزاد را از میان بردارند.

در همین زمینه:

این مطلب را پسندیدید؟ کمک مالی شما به ما این امکان را خواهد داد که از این نوع مطالب بیشتر منتشر کنیم.

آیا مایل هستید ما را در تحقیق و نوشتن تعداد بیشتری از این‌گونه مطالب یاری کنید؟

.در حال حاضر امکان دریافت کمک مخاطبان ساکن ایران وجود ندارد

توضیح بیشتر در مورد اینکه چطور از ما حمایت کنید

نظر بدهید

در پرکردن فرم خطایی صورت گرفته

نظرها

  • samad

    قتلهای زنجیره‌یی و اعدامهای متعدد تحت عنوان ارتداد و ترور مخالفان و دگراندیشان همین تفکر و اندیشه به‌غایت وحشیانه و قرون‌وسطایی است.

  • آزادی هجو مقدسات دینی؟ آری یا نه؟

    […] آزادی بیان و پیامدهای ترور پاریس از نگاه ناظران […]