راه طولانی جدایی از بنیادگرایی مذهبی
فرهاد سلمانیان - بعد از حمله مسلحانه به دفتر نشریه «شارلی ابدو» جبههگیری جریانهای فکری نوخواه و مدافعان فکر اسلامی در مطبوعات اروپا و بهخصوص فرانسه بار دیگر برجسته شد.
بعد از حمله تروریستی به دفتر نشریه طنز «شارلی ابدو» و فروشگاهی یهودی در پاریس جبههگیری جریانهای فکری نوخواه و مدافعان فکر اسلامی در مطبوعات اروپا و بهخصوص فرانسه بار دیگر برجسته شد. در وبسایت نشریه «لو پوئن» بخشی از این بحثها با طرح دیدگاههای مختلف در مورد کشتار چهارشنبه ۷ ژانویه در پاریس بازتاب داشت.
دیدگاههایی که در واکنش به ترور پاریس مطرح میشوند، نگاهی دوباره به ریشههای تروریسم، آزادی بیان، پایداری احساسات مذهبی، دفاع از ارزشهای دموکراتیک در برابر بنیادگرایی دینی و تأثیر متقابل سیاستهای غرب و جهان اسلام هستند.
مالک شبل، انسانشناس الجزایری، در مصاحبهای با نشریهی راستگرای «لو پوئن» میگوید که اسلام در فرانسه تا فاصلهگیری از تندروی مذهبی و تعیین مرز با آن راه درازی را پیش رو دارد و باید در این زمینه هر چه سریعتر وضعیت خود را سامان دهد.
«حمله به سنت فکری فرانسه»
اما آندره گلوکسمَن، نویسنده و فیلسوف فرانسوی، از زاویه سنت ادبی فرانسه و دینستیزی روشنفکران فرانسوی کشتارهای پاریس را میبیند. او میگوید: «در این مورد کلمه وحشت را به کار میبرم و با تحریریه "شارلی ابدو" اعلام همبستگی میکنم. تروریستهای اسلامگرا هدف را اشتباه نگرفتهاند. شارلی ابدو میراث ولتر فیلسوف و ادامه راه رماننویسی رنار است. میراث فرانسه بیباک و آزاداندیش، همانطور که ما آن را بسیار دوست داریم. با کشتن شارب، ولینسکی، کابو، تینیوس و دیگران مثل این است که ولتر کشته شده.»
در مقابل، خالد بن تونس، قطب طریقت صوفیان «علاویه» که پیروان بسیاری نیز دارد، مشکل فرانسه را در موضوع تروریسم فراتر از اسلام میبیند و میگوید: «مشکل ما در حال حاضر فراتر از اسلام و جامعهای است که در حال تهی شدن است. جوانان ما بهخاطر فرهنگ مصرفگرایی مصرفزده شدهاند. چون صحبت چیز دیگری جز خشونت در میان نیست، مردم مدام در ترس زندگی میکنند.»
جامعه وحشتزده ممکن است، راحتتر تحریک شود، آسانتر از آزادی در برابر امنیت چشم بپوشد و امکان بیشتری برای ایجاد محدودیت و کنترل بیشتر به سیاستمداران بدهد. برای مثال ممکن است قانونهای نظارت نامحسوس بر شهروندان از رهگیری اینترنتی تا نصب دوربینهای مداربسته در هر کوچه و خیابان یا حتی رختکن باشگاههای ورزشی در آن تشدید شوند. در چنین وضعی، به شکلی نامحسوس، تروریستها در مقام قانونگذار قرار گرفتهاند. همین حالا کم نیستند روزنامهها و شبکههای تلویزیونیای که به خودسانسوری در بازتاب چند کاریکاتور تن میدهند.
تأکید بر آزادی بیان
اورهان پاموک، نویسنده برنده جایزه نوبل ادبیات از ترکیه، در موضعگیریای که لو پوئن آن را منتشر کرده، نوشته است: «من بسیار غمگین هستم. غم و اندوه و خشم مردم و روشنفکران فرانسه را درک میکنم. در برابر کشتار و ترور، مدافعان آزادی بیان، دموکراسی، حقوق بشر و کرامت انسانی باید متحد باشند، مقاوم باشند و قوی بمانند. آنچه اتفاق افتاده، ضربهای بسیار سنگین برای آن دسته از ما نیز هست که همیشه باور داشتهایم مردم کشورهای معتقد به اسلام و اروپای مسیحی میتوانند در کنار یکدیگر زندگی مسالمتآمیزی داشته باشند. ترور پاریس عمل وحشتناکیست برای حمله به این امید و آزادی بیان...»
اما عثمان تیمرا، استاد اسلامشناسی در شهر اورلئان فرانسه، از بعد اجتماعی موضوع را بررسی میکند. او معتقد است که مشکل بنیادگرایی ریشه در احساس پوچی، بیهویتی و آشفتگی زندگی افراد دارد و وضعیت بد اقتصادی و اجتماعی گرایش به بنیادگرایی را تشدید میکند. از دید این کارشناس علوم سیاسی، دینها محتوای فکریشان هر چه باشد، «در جستوجوی عشق» هستند. او همچنین در مورد مشکل تروریسم میگوید: «انسانها با میل کشتن دیگران به دنیا نمیآیند (…) مشکل، انحراف روانی افراد و جنگ قدرت است که باعث تفسیرهای غلط از دین میشود.» گذشته از این، بعضی از علمای اسلامی فرانسه نیز خواهان آموزش دینی بهتر شدهاند.
جانسختی امر مقدس
در بحث از آزادی بیان در پیوند با دین، نمیتوان از کنار چیستی امر مقدس گذشت. چون مقدسات تعیین میکنند که چه چیز باید گفته، نوشته، خوانده، دیده یا ترسیم شود و چه چیز نباید. بنا بر این وقتی دینداران از سوءاستفاده از آزادی بیان در موضوع کاریکاتورهای شارلی ابدو میگویند، فرض را بر وجود امری مقدس و لزوم احترام متقابل به آن گذاشتهاند که میتواند محدودههای آزادی بیان و اقتضاهای کار هنری و ادبی را هم تعیین کند.
ژاک-اَلَن میلر، روانکاو فرانسوی، از پایداری احساس مذهبی و امر مقدس در عصر علم، به عنوان پیشزمینهای برای تندرویهای دینداران هنگام توهین به مقدساتشان مینویسد: «در پایان قرن بیستم تصور بر این بود که مفاهیمی مانند کفرگویی، توهین به مقدسات، هتک حرمت مقدسات تنها بقایای دوران قدیم هستند. اما به هیچ وجه اینطور نیست. باید اذعان کرد که عصر دانش به معنی ضعف حس مذهبی و امر مقدس نیست. بدون شک امر مقدس، کهنهباوری نیست.»
اما پرسشهایی که چنین دیدگاهی در برابرشان قرار میگیرند: مرزهای امر مقدس و محدوده مقدسات دینی در برابر خلاقیت، نیروی محرک فرهنگ، کجاست؟ نباید در بحث آزادی بیان در هنر و ادبیات، غول امر مقدس را در چراغ جادوی قانون متجدد و قابل بازبینی اسیر کرد؟
ترور روزنامهنگاران در زادگاه قاتلان
مثل سایر ایدهها، آیا نمیتوان از امر مقدس علیه آزادی بیان سوءاستفاده کرد؟ این ویژگی البته سابقهای بسیار طولانی طی قدرتگیری دینداران داشته. برای نمونه، اقدام مهاجمان الجزایریتبار به ترور در تحریریه شارلی ابدو، برای بسیاری از روزنامهنگاران الجزایر، یادآور ترور همکارانشان در سالهای سخت جنگ داخلی در دهه ۱۹۹۰ بوده.
در سال ۱۹۹۱ پس از پیروزی «جبهه نجات اسلامی» در مرحله نخست انتخابات مجلس الجزایر، نظامیان تصمیم گرفتند آراء را باطل کنند. سپس بسیاری از طرفداران و اعضای جبهه نجات اسلامی دستگیر شدند. در پی دخالت ارتش در روند سیاسی، با فعالیت زیرزمینی گروههای اسلامی مسلح علیه دولت، جنگ داخلی آغاز شد که حمله این گروهها به نیروهای امنیتی و همچنین غیرنظامیان تنها بخش آغازین آن بود.
با بالا گرفتن درگیریهای داخلی، در سال ۱۹۹۲ فتوایی از سوی عبدالفتاح حمداش، رهبر خودخوانده سلفیها، علیه روزنامهنگاران صادر و در مسجدها پخش شد که پیامدهای سنگینی داشت. در آن زمان، در فاصله سالهای ۱۹۹۳ تا ۱۹۹۹ سوءقصد به جان بسیاری از روزنامهنگاران و دستاندرکاران مطبوعات تنها با همین فتوا آغاز شد.
نظرها
نظری وجود ندارد.