رنجهای پناهندگان عراقی در ایران
تعداد پناهندگان عراقی در ۹ استان ایران، ۳۳ هزار نفر است. عدهای از آنها برای گذران زندگی مجبور به انجام کارهای پست از جمله جمعآوری و فروش نان خشک و ضایعات پلاستیکی هستند.
شرایط زندگی بسیاری از پناهندگان عراقی در ایران نامساعد است. آنها نه شناسنامه دارند و نه اجازه کار کردن. فرزندانشان نیز برای رفتن به مدرسه با مشکل مواجهاند.
عراقیهای پناهنده مقیم ایران که از حق ازدواج با شهروندان ایرانی، بیمه خدمات درمانی و سایر حقوق اجتماعی و شهروندی محروم هستند، حتی نمیتوانند به کشورشان مسافرت کنند.
اتباع عراقی برای نخستین بار در سال ۱۹۷۱ به ایران آمدند. دولت عراق در آن زمان به بهانه مناقشههای مربوط به جزایر سهگانه در خلیج فارس، ۵۰ هزار شهروند عراقی ایرانیالاصل از جمله تعدادی کرد فیلی را با تمدید نکردن اقامتشان، از عراق اخراج کرد.
تعداد پناهندگان عراقی در ۹ استان ایران، ۳۳ هزار نفر است. این خبر را خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، تیرماه سال جاری، به نقل از عزیز کاظمی، مدیرکل اداره امور اتباع و مهاجران خارجی وزارت کشور، اعلام کرد.
بسیاری از این افراد ساکن شهرهای غربی و مذهبی ایران در استانهای تهران، قم، اصفهان، خوزستان، خراسان رضوی، ایلام و یزد هستند.
دستهای از مهاجران عراقی از میان آنان که در تهران ساکن شدهاند، توانستهاند در بازار تهران مشغول به کار شوند و جایگاه مناسبی در میان سایر کسبه بازار به دست آورند.
عراقیهایی که آمدند، عراقیهایی که رفتند
با روی کار آمدن صدام حسین به عنوان پنجمین رییسجمهور عراق و آغاز جنگ ایران و عراق در سال ۱۹۸۰، بیش از یک میلیون نفر از جمله عراقیهای ایرانیالاصل و کردهای فیلی، پس از مصادره اموالشان از عراق اخراج و با دست خالی و پای پیاده، در مرزهای ایران رها شدند.
عراقیهایی که امکان ترک ایران را پیدا نکردهاند، با مشکلاتی نظیر دریافت نکردن تابعیت ایرانی، نداشتن گذرنامه، ثبت نشدن ازدواج و طلاقشان در مراجع رسمی، نداشتن حقوق شهروندی، عدم وجود آینده تحصیلی و شغلی برای فرزندانشان و ... دست و پنجه نرم میکنند.
ایرانیان عراقی که بیشتر ساکن شهرهای مذهبی چون کربلا، نجف و کاظمین بودند، بعدها به معاودین (بازگشتداده شدگان) مشهور شدند.
در بین کشتهشدگان جنگ ایران و عراق، تعدادی از اتباع غیر ایرانی از جمله معاودین عراقی دیده میشوند. این گروه بیشترین تعداد کشته شدگان غیر ایرانی را به خود اختصاص دادهاند. معاودین عراقی با تاسیس سپاه بدر، زیر نظر سپاه پاسداران در جنگ حضور داشتند و عملیاتهای مستقلی را نیز تدارک دیدند.
مسئولان ایرانی اما در اکتبر سال ۱۹۹۰ با انتشار گزارشی شمار مهاجران عراقی را در نیمه آن سال بیش از یک میلیون نفر اعلام کردند. از میان این آواره شدگان، تنها آنها که پدرهایشان شناسنامه ایرانی داشتند، شناسنامه ایرانی گرفتند.
در سال ۱۹۹۱ و پس از شکست احزاب سیاسی شیعه و سرکوب جنبش انتفاضه شعبانیه در بصره به دلیل اوضاع نابسامان سیاسی، نزدیک به ۵۰۰ هزار نفر دیگر از مردم شهرهای مرزی عراق وارد ایران شدند.
پس از گذشت ۱۲ سال از آن تاریخ، در سپتامبر سال ۲۰۰۳، بخش هماهنگی امور انساندوستانه دفتر سازمان ملل متحد، از حضور بیش از ۲۰۲ هزار پناهنده عراقی در ایران خبر داد که نزدیک به ۵۰ هزار تن از این تعداد پناهنده عراقی، در ۲۲ اردوگاه بخش غربی ایران واقع در امتداد مرز عراق سکونت داشتند.
بر پایه آمارهای ارائه شده از سوی اداره کل دفتر اتباع و مهاجران خارجی وزارت کشور، پس از سقوط صدام حسین، نزدیک به ۱۱ هزار و ۵۰۰ تن از پناهندگان ساکن اردوگاهها، به کشورشان بازگشتند.
بسیاری از پناهندگان عراقی اما پس از سالهای طولانی زندگی در ایران به کشورهای اروپایی رفتند.
دشواریهای زندگی برای عراقیهای بازمانده
آن دسته از عراقیهایی که امکان ترک ایران را پیدا نکردهاند، با مشکلاتی نظیر دریافت نکردن تابعیت ایرانی، نداشتن گذرنامه، ثبت نشدن ازدواج و طلاقشان در مراجع رسمی، نداشتن حقوق شهروندی و اجتماعی از جمله بیمه، فرصتهای شغلی، تابعیت فرزندان زاده شده در ایران و عدم وجود آینده تحصیلی و شغلی برای فرزندانشان، دست و پنجه نرم میکنند.
فؤاد، شهروند ایرانی ساکن اهواز، در گفتوگو با رادیو زمانه تعداد پناهندگان عراقی ساکن اهواز را قابل توجه میداند و میگوید: «وضعیت زندگی این مردم بسیار نامساعد است. آنها اجازه کار کردن ندارند و فرزندانشان اغلب برای رفتن به مدرسه با مشکل مواجه هستند. همین الان خانوادههایی هستند که ۲۵ سال است در اهواز ساکنند اما شناسنامه ندارند. آنها حتی نمیتوانند به عراق مسافرت کنند.»
او با اشاره به اینکه اتباع عراقی ساکن خوزستان حق ازدواج با اتباع ایرانی را ندارند تاکید میکند که آنها از داشتن خدماتی نظیر بیمه خدمات درمانی یا بازنشستگی نیز محروم هستند.
فؤاد میگوید که ادارهای به نام «اداره اتباع خارجه و مهاجران» در اهواز هست که همگی کارمندانش فارسی زبان هستند و اتباع عراقی همواره با مشکل مترجم و ارتباط با آنها مواجه میشوند؛ مگر کسانی که تا حدودی فارسی بلد باشند. ضمن اینکه در حال حاضر دفتر کمیساریای عالی پناهندگان در خوزستان به حالت نیمه تعطیل درآمده است.
به گفته فؤاد، مشخص نیست که چه کسی باید به وضعیت این آوارگان رسیدگی کند: «آنها به هر جا که میروند جواب درستی نمیگیرند.»
آنها که دیگر عراقی نیستند
عیسی بازیار، کارشناس پاکسازی مین که برای اتباع عراقی کلاسهای آموزشی در زمینه خطرات مین برگزار کرده است، به رادیو زمانه میگوید: «برخی از این پناهندگان به دلیل نداشتن مدارک هویتی و تابعیت عراقی، تمایلی به بازگشت به کشورشان ندارند.»
بیشتر پناهندگان عراقی ساکن اردوگاه اشرفی اصفهانی با دستمزدهایی ناچیز در زمینهای صیفیکاری و باغهای شهرهای شوش و دزفول کار میکنند.
بازیار بسیاری از این اتباع عراقی را در ایلام دیده است که نسل دوم و سوم آنها خود را ایرانی میدانند.
به گفته او، گروهی از اتباع عراقی در زمان حکومت صدام به ویژه در زمان جنگ خلیج فارس، به دلیل شرایط اقتصادی عراق به ایران آمدند و در چندین اردوگاه از جمله اردوگاه نزدیک گتوند، «کمپ اشرفی اصفهانی»، ساکن شدند.
«کمپ انصار» در پنج کیلومتری شهر اندیمشک نیز دیگر اردوگاه محل زندگی اتباع عراقی بوده است که به گفته عیسی بازیار، اکنون خالی از سکنه است چون بیشتر ساکنان این اردوگاه به عراق بازگشتهاند.
او بیشتر اتباع عراقی ساکن خوزستان را اهل جنوب عراق و شهرهای شیعهنشین، نظیر اماره و کوت میداند و میگوید: «برخی از این اتباع عراقی که اقوامی در ایران داشتند به شهرهای محل سکونت اقوامشان نظیر اهواز، خرمشهر و آبادان رفتند. آنهایی که کسی را نداشتند در دو کمپ اشرفی اصفهانی و انصار ساکن شدند.»
بیشتر ساکنان اردوگاه اشرفی اصفهانی با دستمزدهایی ناچیز در زمینهای صیفیکاری و باغهای شهرهای شوش و دزفول کار میکنند.
بازیار میگوید که دو سال پیش، به دلیل بوی تعفن فاضلاب در این اردوگاه، شرایط زندگی در آن برای ساکنانش بسیار سخت شده است. اردوگاهی که سقفهای فلزی آن تنها بر بلوکهایی سیمانی استوارند.
به گفته بازیار، بازماندگان سپاه بدر اکنون مشکلی برای اقامت در ایران ندارند و حتی حقوق هم دریافت میکنند، اما آوارگان عراقی که پس از جنگ خلیج فارس به ایران آمدهاند نه تنها از سوی دولت ایران مورد حمایت قرار نگرفتهاند بلکه بسیاری از آنها برای گذران زندگی مجبور به انجام کارهای پست از جمله جمعآوری و فروش نان خشک و ضایعات پلاستیکی هستند.
نظرها
عدنان العصفور
فیلی ها که زبانی بین لری و کردی دارند در شرق عراق در روستاها و کوه ها و شهرستانهای شرق عراق زندگی می کنند و ربطی به شهرهای مذهبی و جنوب عراق ندارند انها شناسنامه عراقی داشتند ولی صدام انها را از شهروندی محروم کرد و انها را به ایران برگرداند در اوایل جنگ چون مشخص شد که انها در ایران می روند و ضد عراق می جنگند تمام جوانها را اعدام می کردند و فقط پیرمردان و پیرزنان را می فرستادند ایرانیان شهرهای مذهبی عراق در کربلا و نجف و کاظمین همگی ایرانی هستند و زبان فارسی همچنان زبان انهاست و خیلی از انها که مشهور بودند در ایران نه تنها شناسنامه دار شدند بلکه در مقامهای دولتی مهم جا گرفتند امثال شاهرودی و صالحی اما بیشینه انها بسیار فقیرانه و مظلومانه فقیر می کنند اما عراقیان جنوب که فقط به خاطر تشیع و حمایت از ایران در زمان صدام به ایران فرار کردند بدتری وضع را دارند مقاله بالا با خلط این گروه ها و اطلاعات کم و تحریف اطلاعات را واردونه نشان داده هیچ عراقی به خاطر شرایط اقتصادی فرار نکرد و مهاجرت در زمان صدام به ایران ممنوع بود و همه عربهای جنوب به خاطر شرکت در جنبش سال ۱۹۹۱ سرکوب شدند و بسیاری از انها کشته شدند از انجا که طایفه های مشهوری به دستور صدام به مرگ محکوم شده بودند بسیاری از انها به سعودی و ایران فرار کردند و در سعودی در کمپ سالیان سختی را گذراندند شهر العماره با عین نوشته می شود و اشکالات دیگر این مقاله بسیار است
nader
صبح شنبه ۱۷ ژانویه شهردار ناحیه پونک تهران به همراه معاونین و ماموران شهرداری با حضور در محل نمازخانه این محله کلیه دربهای ورودی این ساختمان را پلمپ و سپس جوش زدند. این اقدام در حالی صورت میگیرد که جمعه گذشته ۹ ژانویه همزمان با برگزاری کنفرانس بین المللی وحدت اسلامی در تهران از برگزاری نماز جمعه اهل سنت در نمازخانه مذکور به امامت مولوی عبدالحمید اسماعیل زهی ممانعت به عمل آمد. به گزارش فعالان دفاع از حقوق اهل سنت ایران، به نقل از یکی از شاهدان عینی : «ماموران شهرداری همچنین با اهانت به مولوی عبید الله موسیزاده امام جمعه و جماعت این نمازخانه تلفن همراه و مدارک شخصی وی را با خود بردند.» قابل ذکر است که اهل سنت حق داشتن مسجد در تهران ندارند!!
قنبر
سنی ها نباید تو ایران زندگی کنند ما افغانی های شیعه وسایر اتباع بیگانه شیعه را به سنی های ایرانی ترجیح میدهیم وآنها هیچگونه حقی درایران ندارند
بهنام صادقی
آقای بازیار در زمینه اتباع عراقی،امور مربوط به مین،اموزش خطر مین و کشتار زندانیان سیاسی در سال ۶۷،و....صاحب نظر است.فقط مانده در مورد ملی شدن نفت و همراهی با مصدق صحبت کند.ایشان در چه سالی و کجا و برای چه کسانی در عراق آموزش برگزار کرده؟
بهنام صادقی
عموزادگان ما در دهه ۷۰میلادی از عراق سوق(رانده)داده شدن به ایران.انها بلافاصله شناسنامه ایرانی گرفته و مشغول به کار شدند.بچه ها هم در مدارس ایران مشغول تحصیل شدن.موج دوم در زمان جنگ رخ داد.انها در ابتدا به کمپ برده شدند.انها که توسط اقوام شناسایی شدن،شناسنامه ایرانی گرفتند و بعد از جنگ هم هیچکدام به عراق برنگشتند.