• دیدگاه
خلاء قدرت در یمن: چشمانداز تجزیه دوباره
حسین علیزاده- یمن در مرحلهای گام نهاده که کشوری "بدون کابینه" و "بدون حکومت" است. وضعیت خلاء قدرت میتواند رقابت ریز و درشت جریانهای سیاسی و قومی را دامن بزند.
پس از تصرف صنعا به دست نیروهای مسلح حوثی در ۲۱ سپتامبر ۲۰۱۴، قابل پیشبینی بود که حوثیها پیشروی خود را تا ساقط کردن دولت ادامه خواهند داد.
عبدالملک حوثی گفته بود: «برای خواستههای خود مرزی نمی شناسیم و کلیه گزینهها را متصور میدانیم.» این سخن تنها دو روز پیش از استعفای نخست وزیر خالد بحاح و استعفای رییس جمهور عبدربه منصور هادی بیان شده بود.
ربودن احمد عوض بن مبارک رییس دفتر رییس جمهور و حمله شبهنظامیان حوثی (انصارالله) به خودروی نخستوزیر، دو نمونه از اقداماتی بود که حوثیها برای نشان دادن ضرب شست خود انجام داده بودند. بدین ترتیب استعفای نخست وزیر و رییس جمهور در حالی انجام شد که آنان اندک امنیت جانی نیز برای خود نمیدیدند.
استعفای همزمان نخستوزیر و رییس جمهور یمن (که در نوع خود کمنظیر است)، نشان میدهد که حوثیها با توجه به برتری نظامی خود، هیچ نیازی به مصالحه سیاسی با نخست وزیر و رییس جمهور نمیدیدند. ظاهرا این دو نخواستهاند آلت فعل خواستههای حوثیها باشند و در نتیجه گزینه استعفای همزمان را برگزیدهاند تا اگر حوثیها به فکر تشکیل کابینه خود هستند، شانس خود را بیازمایند.
بدین ترتیب یمن در مرحلهای گام نهاده که کشوری "بدون کابینه" و "بدون حکومت" است یعنی وضعیت خلاء قدرت که بالقوه میتواند رقابت ریز و درشت جریانهای سیاسی و قومی را دامن بزند.
با توجه به حضور القاعده در یمن و اکثریت سنی این کشور، تصور حاکم شدن دولت حوثیها در یمن خوشبینانه است.
به بیان ساده گرچه حوثیها توانستهاند در مدت زمان اندکی دستاوردهای نظامی چشمگیری ( مثلا تصرف ۱۴ استان از ۲۲ استان از جمله تصرف پایتخت، تصرف پایگاههای مهم نظامی با انبارهای تسلیحاتی آنها، تصرف تعدادی از بنادر و فرودگاههای استراتژیک و ...) به دست آورند، اما، همین که بخواهند دولت مطلوب خود را به کرسی بنشانند، آتش جنگ شیعه و سنی را شعلهور کردهاند. این در حالی است که جمعیت شیعیان حوثی چیزی بیش از ۴۰ درصد از جمعیت یمن نیست.
حال اگر حوثیها بخواهند دولت وحدت ملی با کمک سنیها را بر سرکار آورند، این تجربه عملا با استعفای نخست وزیر و رییس جمهور منتفی شده و اگر بخواهند دولت یکپارچه خود را به کرسی بنشانند با مخالفت اکثریت سنی این کشور مواجه خواهند شد که پتانسیل آن را دارد که جنگ شیعه- سنی را شعلهور کرده و تجزیه دوباره یمن را رقم زند.
سقوط دولت یمن؛ نماد سقوط طرح عربستان
سقوط دولت و کابینه یمن صرفا از آن جهت مهم نیست که این کشور در آستانه جنگ داخلی و تجزیه قرار گرفته بلکه از این رو نیز اهمیت دارد که با قدرتنمایی حوثیهای مورد حمایت تهران، عمر دولتی به پایان رسیده که با کمک کشورهای عربی (به ویژه عربستان) جایگزین علی عبدالله صالح شده بود.
در پی یک سال قیام مردم یمن در ۲۰۱۱ علیه علی عبدالله صالح، سرانجام او با امضای طرحی در ۲۳ نوامبر ۲۰۱۱ در ریاض، به واگذاری قدرت به معاون خود (عبد ربه منصور) و کنارهگیری تن داد.
این طرح که با حمایت تمامی کشورهای عربی حوزه خلیج فارس و به محوریت عربستان راه را برای انتقال سیاسی فراهم میساخت موجب شد که منصور در فوریه ۲۰۱۲ با احراز ۹۸درصد آرا در انتخاباتی با میزان مشارکت ۶۵درصد، به ریاست جمهوری یمن برگزیده شود. اینک پس از سه سال پرآشوب، منصور در حالی استعفای خود را تقدیم کرده که عملاً مصالحه ملی بر اساس توافق امضا شده در ریاض برای انتقال آرام قدرت شکست خورده است.
جنگ نیابتی تهران-ریاض
با توجه به حمایت صریح تهران از حوثیهای یمن، تحولات این کشور را میتوان ادامه جنگ نیابتی تهران- ریاض دانست که در گوشه گوشه خاورمیانه از جمله بحرین، عراق، سوریه، لبنان نیز مشاهده میشود.
جمهوری اسلامی پنهان نکرده که از حوثیهای یمن حمایت میکند. علیاکبر ولایتی مشاور ارشد آیتالله خامنهای در دیدار با جمعی از علمای زیدی یمن در تاریخ ۲۶ مهر (یک ماه پس از تصرف پایتخت توسط حوثی ها) گفت: «از اخبار پیروزیهای ارزشمند شما بسیار خرسندیم و به شما تبریک میگوییم... پیروزیهای شما نشان میدهد که کاری حساب شده... انجام گرفته است و اکنون توانستهایم در اوضاع با تسلط کامل وارد شده و موانع را از سر راه برداریم.»
ولایتی با ابراز امیدواری از اینکه انصارالله نیز بتواند در یمن نقشی مانند نقش حزبالله در لبنان ایفا کند، خاطرنشان کرد: «جمهوری اسلامی این را بخشی از حرکت بیداری اسلامی میداند.... و یقین داریم که شما بر توطئهها پیروز خواهید شد.»
تحولات یمن را میتوان ادامه جنگ نیابتی تهران- ریاض دانست که در بحرین، عراق، سوریه، لبنان نیز مشاهده میشود.
به بیان دیگر اگر در معادله قدرت منطقه ای تهران و ریاض ، عربستان به استناد قدرت نظامی خود، بحرین را آرام کرد اینک تهران با پشتیبانی نظامی از شیعیان یمن، اوضاع را به زیان عربستان در یمن بر هم زده است. (مراجعه شود به مقاله: جنگ نیابتی تهران- ریاض؛ صنعا در تصرف شیعیان حوثی)
این در حالی است که این پیروزی برای حوثیهای یمن برای تهران کم هزینه نبود. از جمله اقامتگاه سفیر ایران در روز ۱۲ آذر ۱۳۹۳ توسط یک خودروی بمبگذاری شده مورد حملهای انفجاری قرار گرفت که در اثر آن یک نفر کشته و هفت نفر مصدوم شدند.
در اقدامی دیگر در ۲۸ دی ۱۳۹۲ عوامل ناشناس، قصد ربودن یک دیپلمات ایرانی به نام ابوالقاسم اسدی (۴۵ ساله) را داشتند که در پی مقاومت، او را به قتل رساندند.
حادثه قتل نامبرده، تنها ۶ ماه پس از ربوده شدن نوراحمد نیکبخت، یکی دیگر از دیپلماتهای جمهوری اسلامی در صنعا روی داد. از آن زمان تاکنون هیچ خبر موثقی درباره سرنوشت نیکبخت و عوامل ربایش او در دست نیست.
همزمانی خلاء قدرت در یمن و مرگ پادشاه سعودی
عربستان -کشوری که یمن را حیاط خلوت خود میداند- نگرانترین همسایهای است که از وضعیت جاری در یمن به هیچوجه خشنود نیست.
خلاء قدرت قانونی از یک سو و قدرت نمایی شیعیان حوثی از سوی دیگر در حالی در یمن جریان دارد که مرگ عبدالله پادشاه عربستان، این کشور را در وضعیتی قرار داده تا نتواند بازیگر فعال در یمن باشد. از این رو، بعید به نظر میرسد تا هنگام جا افتادن اقتدار داخلی و خارجی ملک سلمان پادشاه جدید این کشور، ریاض بتواند بازیگر عمدهای در تحولات یمن باشد.
به شرحی که گفته شد، تهران بازیگر عمده در معادلات قدرت در یمن و عربستان بازیگر غائب در این معادلات است. با این همه قدرتنمایی حوثیهای مورد حمایت تهران تا مقطع سقوط کابینه و دولت کنونی ارزیابی میشود. اما اگر تصمیم حوثیها انتقال از فاز نظامی به کسب قدرت سیاسی و تعیین کابینه باشد، این اقدام میتواند یمن را وارد جنگ مذهبی کند.
با توجه به حضور القاعده در یمن و اکثریت سنی این کشور، خوشبینانه خواهد بود اگر فکر کنیم حوثیها میتوانند دولت خود را در سرتا سر این کشور حاکم سازند. بنا بر این اگر مصالحه ملی از یمن رخت بربندد، جایگزین آن جنگ داخلی و احتمالا تجزیه دوباره یمن خواهد بود.
نظرها
نظری وجود ندارد.