سامانه موشکی «اس-۳۰۰» و استفاده روسیه از کارت ایران
دسترسی به پدافند پیشرفته موشکی، میتواند قدرت مانور ایران در تهدیدها و تبلیغات منطقهای را بالا ببرد. روسیه نیز برای رویارویی با آمریکا از کارت ایران استفاده میکند.
دسترسی به پدافند پیشرفته موشکی، میتواند قدرت مانور ایران در تهدیدها و تبلیغات منطقهای را بالا ببرد. روسیه نیز برای رویارویی با آمریکا از کارت ایران استفاده میکند.
در دیدار دو روزه وزیر دفاع روسیه و هیأت همراه او از تهران، توافقنامهای نظامی میان دو کشور به امضا رسید. در بیانیهای که پس از مذاکرات طرفین انتشار یافت، تأکید شده که مشکلات مربوط به تحویل سامانه دفاع موشکی اس-۳۰۰ به ایران نیز بررسی میشود.
این سیستم پدافند قادر است موشکهای بالستیک، کروز و هواپیماهای پروازی در ارتفاع کم را تا شعاع ۱۵۰ کیلومتری، شناسایی، رهگیری و منهدم کند.
رسانههای وابسته به محافل امنیتی و نظامی ایران از جمله «تسنیم» و «فارس» نوشتند که زمینه تحویل این سامانه به ایران فراهم شده است اما خبرگزاری دولتی «ریا نووستی» از قول سرگئی شویگو، وزیر دفاع روسیه نوشت: «ممکن است فروش سامانههای دفاعی اس-۳۰۰ و اس-۴۰۰ به ایران در دستور کار قرار گیرد.»
طبق توافقنامهای که اواخر سال ۲۰۰۷ میلادی میان تهران و مسکو به امضا رسید، قرار بود روسیه پنج سامانه دفاع ضدموشکی اس-۳۰۰ را به قیمت حدود ۸۰۰ میلیون دلار به جمهوری اسلامی بفروشد. این توافق با وجود پیشپرداخت ۱۶۷ میلیون دلاری ایران به روسیه، به دلیل قطعنامه ۱۹۲۹ شورای امنیت و تعهدات الزامآور آن بر هم خورد.
فسخ این توافق به دستور دمیتری مدودف، رئیس جمهور روسیه در سال ۲۰۰۹ انجام شد. طبق تصمیم مدودف، روسیه از فروش تجهیزات جنگی، بالگرد، هواپیماها و ناوهای جنگی به ایران نیز خودداری کرد.
فسخ قرارداد در حالی بود که شماری از کادرهای نظامی ایران برای دورههای آموزشی به روسیه اعزام شده بودند. ایران، روسیه را به شکایت تهدید کرد و همزمان از ساخت سامانه مشابه در داخل کشور خبر داد.
وزیر دفاع وقت و فرمانده قرارگاه پدافند هوایی خاتمالانبیا در پاییز سال ۲۰۱۱ از تولید مدلهای بومی سامانه اس-۳۰۰ به نام «باور ۳۷۳» در داخل کشور خبر دادند. کارایی «باور ۳۷۳» و سامانههای مشابه چون پدافند «مصباح ۱» هیچگاه روشن نشد.
دسترسی ایران به سامانه پیشرفته موشکی اهمیت استراتژیک دارد و میتواند علاوه بر تقویت قدرت دفاعی این کشور، قدرت مانور ایران در تهدیدها و تبلیغات منطقهای را بالا ببرد. آیا روسیه چنین سامانهای را با وجود مخالفت آمریکا و حساسیت اسرائیل، در اختیار ایران قرار میدهد یا زمزمه تحویل احتمالی این پدافند، پیامهای دیگری دارد؟
رضا تقیزاده، تحلیلگر مسائل بینالمللی در گفتوگو با زمانه بر انگیزههای سیاسی موضوع انگشت میگذارد و سیاست روسیه در این زمینه را استفاده ابزاری از کارت ایران در ارتباط با مناسباتش با آمریکا میخواند.
گفتوگو با رضا تقیزاده
• همزمانی بحث تحویل سامانه اس-۳۰۰ به ایران با تحولات منطقه از جمله حمایت غرب از کییف یا تشدید تحرکات داعش یا جابهجایی قدرت در عربستان را چگونه میتوان فرمولبندی کرد؟ اهمیت موضوع در چیست؟
رضا تقیزاده: ایران و روسیه در ۲۰ سال گذشته همکاریهای نظامی نسبتاً نزدیکی با هم داشتهاند و روسیه به دفعات از کارت ایران در مقابله با آمریکا استفاده کرده و مسئله اتمی ایران هم، بعد متفاوتی به این همکاریها داده است. این مناسبات از ۱۹۹۵ با قرارداد ساخت رآکتور بوشهر وارد مرحله تازهای شد.
آنچه در تهران شاهد بودیم اقدام مهمی است که درصورت پیگیری و در صورت همراه نشدن عوامل جنبی، میتواند تاثیرگذار باشد. تصور من آن است که بازدید وزیر دفاع روسیه بیشتر از فراهم کردن توسعه همکاریهای نظامی، دارای انگیزههای سیاسی بود.
• در مفاد قرارداد از جمله اشاره شده به اینکه طرفین در موضوع مبارزه با تروریسم و افراط گرایی و تجزیهطلبی منافع مشترک دارند. این سه محور، مسائل بسیار حساس منطقه هستند و به قرارداد جنبه امنیتی هم میدهند.
- به عنوان دو کشور همسایه در حوزه آبهای خزر، ایران و روسیه چند قرارداد جمعی در این زمینهها امضا کردهاند. البته نگاه روسها به موضوع تروریسم متفاوت با نگاه باقی کشورهای منطقه است و تناقضهایی نیز در بین دو کشور وجود دارد. مثلاً روسها تجزیهطلبان چچن را تروریست میخوانند. ایران هم متقابلاً از جداییطلبان مسلمان چچن در مقابل هجوم نظامی روسها دفاع نکرده و همیشه انتقاد شده که چرا جمهوری اسلامی در این زمینه هیچ موضعی نگرفته است. البته موضوع داعش به این تناقضها بعد تازهای داده وهم روسیه و هم ایران مخالف بال و پر گرفتن داعش هستند.
فصل مشترک ایران و روسیه، سیاست مشترک دو کشور در مورد سوریه است. هم تهران و هم مسکو موافق بقای دولت اسد هستند و شورشیان سوری را تروریست میخوانند. شاید منظور از منافع مشترک، عمدتاً درباره سوریه و همکاری در تحولات مربوط به سوریه باشد.
• ایران و روسیه در حال حاضر هر دو تحت فشار تحریم هستند. روسیه به دلیل بحران اوکراین و ایران در موضوع پرونده هستهای. آیا چنین زمینهای دو کشور را بیش از پیش به هم نزدیک میکند؟
- بله و البته موضوع پیچیدگیهایی هم دارد. روسها در شش، هفت ماه گذشته بیش از ۱۲۰ تا ۱۳۰ میلیارد دلار در نتیجه کاهش قیمت نفت زیان دیدهاند. ضرر موازی دیگری نیز به دلیل تحریمهای غرب تحمل میکنند. آمریکا و اروپا تحریمهای مشابهی هم از سال ۲۰۱۲ به این طرف علیه ایران اعمال کردهاند که دو کشور را در موقعیت مشترکی قرار میدهد. اما فارغ از این فشار مشترک، روسها میخواهند به نوعی از کارت ایران برای خنثی کردن فشارهای آمریکا یا داخل شدن در گفتوگوهای هستهای استفاده کنند با این هدف که شاید بتوانند فشارهایی را که آمریکا در نتیجه بحران اوکراین وارد میکند، کاهش دهند.
قبلاً روسیه در پرونده هستهای ایران نقشی جدی داشت اما از زمان روی کار آمدن روحانی، این نقش عملاً به صفر رسیده و ایران به جای داشتن واسطهای چون روسیه ترجیح داده مستقیماً با آمریکا وارد گفتوگو شود.
این سیاست دولت روحانی است اما شاخههای قدرت متفاوتی در جمهوری اسلامی وجود دارد و به ویژه اصولگرایان و نظامیان، به نتیجه رسیدن مذاکرات اتمی را خلاف مصالح و منافع خودشان میبینند. روسیه در ایران پایگاه قدرت و عوامل مؤثر دارد. ورود روسیه با پرچم توسعه مناسبات نظامی به تعامل و معاملات تازه با ایران، تهدیدی علیه امریکا محسوب میشود و میتواند روسیه را به نوعی از ورودی جنبی به مذاکرات هستهای داخل کند. موضوع فروش سامانه موشکی اس۳۰۰ نیز در همین چارچوب میگنجد.
• ظاهراً روسیه در موضوع سامانه دفاع موشکی هم با کارت ایران بازی میکند. روسها قرارداد این سامانه را به ازای عدم استقرار سیستم دفاعی پاتریوت در شرق اروپا فسخ کردند، هرچند قطعنامه الزامآور ۱۹۲۹ در شورای امنیت هم مزید بر علت شد. چگونه میتوانند الان صحبت از فروش سامانه بکنند؟
- تاخت زدن معامله پاتریوت با سامانه اس – ۳۰۰ به ابتدای دولت اوباما بر میگردد. آمریکا در ادامه سیاست دولت بوش به دنبال استقرار سامانه موشکی در چک و لهستان بود و طبعاً روسیه این را تهدیدی علیه خود تلقی میکرد. بخشی از این توافق بر سر تحویل ندادن سامانه اس- ۳۰۰ بود. روسیه زیر فشار آمریکا و به خصوص عربستان از این معامله پرهیز کرد.
آمریکاییها در موضوع اتمی همواره میگویند همه گزینهها روی میز قرار دارد. حالا اگر روسها این سامانه را تحویل دهند، آمریکاییها دیگر از تهدید نظامی ایران همانقدر احساس بالادستی نمیکنند که الان میکنند. چون این سامانه هزینه حمله نظامی خارجی به ایران را بسیار بالا میبرد. این احساس خطر را اسرائیلیها هم میکنند.
ایران با در اختیار داشتن چنین سامانهای، امنیت و قدرت دفاعی بیشتری خواهد داشت. چه بسا روسیه بخواهد با اتکا بر موضوع سامانه، از حاشیه مذاکرات اتمی به متن برسد و داخل گفتوگوها بشود و از آمریکا به ازای تحویل ندادن این سامانه، امتیاز بگیرد و مثلاً فشارهای ناشی از بحران اوکراین را کم کند.
• بعد از دیدار سرگئی شویگو از تهران، این بیشتر رسانهها و محافل ایرانی بودند که بحث معامله سامانه دفاعی را منعکس کردند. منابع خبری مستقل و خارجی کمتر در این باره چیزی نوشتند. ممکن است مسئله یک بلوف و یک غلو رسانهای باشد؟
- حق با شماست. ممکن است بلوف آن بیشتر از حقیقت باشد. البته در بیانیه پایانی مذاکرات دو وزیر قید شده که طرفین پذیرفتهاند مشکلات مربوط به تحویل سامانه را رسیدگی کنند و این به معنای آن نیست که دارند تحویل میدهند. در موضوع سامانه، روسها بدون تردید با فشار بیاندازه آمریکا و کشورهای منطقه، به خصوص عربستان روبرو خواهند شد و در این مرحله احتمال تحویل جنبه بلوف دارد و پیام اصلی، میتواند سیاسی باشد.
• ظاهراً پوتین در کنفرانس شانگهای در سال گذشته به روحانی پیشنهاد داده بود که سامانه را با یک رآکتور هستهای دیگر به ایران بدهند به شرط آن که ایران شکایت در مجامع بینالمللی را پس بگیرد. تاخت زدن موضوع به این شکل خیلی منطقی به نظر نمیرسد ...
- سیاست خارجی روسیه در زمان پوتین به نسبت زمان مدودف تندتر شده، اما هم پوتین و هم مدودف مخالفت تجهیز ایران به سلاح اتمی هستند در حالیکه در پانزده بیست سال گذشته، کمکهای آنها از جمله موجب توسعه برنامه اتمی ایران شده است.
گسترش همکاری میان ایران و روسیه، ضمن اینکه به توسعه صنایع دفاعی و اقتصاد داخلی روسیه کمک میکند، به استفاده بهتر روسیه از کارت ایران در ارتباط با آمریکا و مسائل بینالمللی هم کمک میرساند. زمانی که این نیاز تأمین شد، روسها میتوانند حمایت خود را قطع کنند. به نظر میرسد روسیه در صدد استفاده ابزاری از ایران در ارتباط با جامعه جهانی و به خصوص در قبال آمریکا و اروپا است.
• یعنی طرفین در حال یارکشی هستند و ایران هم به موضوع واقف است؛ اما منافعی دارد؟
- دولت با این یارکشی مخالف است. این بیشتر نظامیان هستند که به ماجرا علاقه دارند. روسها برای آن که ایران را به همکاری بیشتر متقاعد کنند، به جمهوری اسلامی وعده یک مانور مشترک در خزر را هم دادهاند. اگر این مانور عملی شود، معنایش به طور تلویحی، حمایت از سیاست ایران در رژیم حقوقی خزر است. ایران موافق مالکیت مشاع خزر است در حالی که ترکمنستان و قزاقستان و به خصوص آذربایجان با این امر مخالفند.
روسیه با این امتیازها، دولت ایران را در موقعیت دشواری قرار میدهد چون پس زدن این امتیازها سخت است. اگر چه وقتی صحبت از جمهوری اسلامی میکنیم، نمیتوانیم از یک حاکمیت واحد حرف بزنیم. به طور خلاصه میتوان گفت دولت روحانی چندان موافق حرکت تازه سیاسی روسیه نیست اما بر خلاف دولت، مقامات نظامی و اصولگرایان از این تحرکات و تحولات پشتیبانی میکنند.
نظرها
بهنام
از روسها مکارتر و مزورتر و نیرنگ بازتر فقط خودشان .
دهوند
موقعیت و امکانات و سرمایه های ایران برای منافع دشمنان ایران بکار میرود. برای منافع روسیه خطرناکترین دشمن ایران و برای حکومتها و گروه های سیاسی عربی از طرف دیگر. دولت بعثی سوریه و حزب اله لبنان و دولت غزه و ..... بازرگانی با امارات و .... و خدمتگزاری به سیاست های حکومت روسیه و خدمت به اقتصاد چین. عربها و حتا فلسطینی ها انقدر با اسرائیل سر ستیز ندارند که جمهوری اسلامی با هزینه مردم ایران دارد. میگویند اعتقاد ما این است. اگر اینطور هم باشد چرا مردم ایران باید هزینه اعتقاد شما را بدهند؟ چرا اعتقاد شما شما شامل مردم چچن و مسلمانان چین بحرکت نشد و نمی شود؟