نایبرئیس پارلمان آلمان: روسری به سر کردم، برای گفتوگو با مقامات ایران
مصاحبه با کلاودیا روت
سفر کلاودیا روت، نایبرئیس پارلمان آلمان به ایران پربازتاب بوده است. "زمانه" در مورد این سفر با خانم روت گفتوگو کرده است.
سفر خانم کلاودیا روت، نایبرئیس پارلمان آلمان به ایران پربازتاب بوده است. او که عضو حزب سبزهای آلمان است از روز چهارشنبه ۲۱ ژانویه / یک بهمن تا دوشنبه ۲۶ ژانویه / ۶ بهمن همراه با یک هیئت پارلمانی در ایران بود.
خانم روت در ایران در مجلس شورای اسلامی حضور یافت و با علی لاریجانی، رئیس مجلس، دیدار کرد. او همچنین به اورمیه رفت تا از نزدیک با وضعیت این دریاچه آشنا شود.
او در دیدار با محمدرضا عارف، از چهرههای اصلاحطلب و کاندیدای پیشین ریاست جمهوری، خواهان پایان دادن به حصر رهبران جنبش سبز شد. به ویژه این اظهار نظر او واکنش تند اصولگرایان و رسانههای آنان را برانگیخت. محمدحسن آصفری، دبیر کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس هم این سخنان را سخیف و دخالتجویانه توصیف کرد و گفت: «نایبرئیس مجلس آلمان به دنبال این بود تا با تعدادی از عناصر فتنه ملاقاتهایی داشته باشد که از جمله آن دیدار با فتنهگران در رستوران هنرمندان بود، البته از انجام این ملاقاتها جلوگیری به عمل آمد و با آنها مخالفت شد.»
در برخی رسانههای منتقد در خارج از کشور، به ویژه از طرف فمینیستها از خانم روت انتقاد شد که چرا حاضر شده است روسری به سر کند. ما این انتقاد را با ایشان در مصاحبه زیر در میان گذاشتهایم:
گفتوگو با کلاودیا روت
♦ زمانه: شما اخیرا از ایران دیدن کردید و با مقامات دولتی ایران ملاقات داشتید. آیا این سفر ابتکار عمل خود شما بود، یا اینکه شما توسط دولت ایران دعوت شده بودید؟
کلاودیا روت: این ابتکار خود من بود که به عنوان نایب رئیس پارلمان آلمان و با همراهی «رئیس کمیته توسعه» به ایران بروم. سفر به ایران با هماهنگی وزارت امور خارجه ما و همکاری سفارت آلمان در ایران و همچنین با پروتکل رسمی مجلس ایران و توسط سفارت ایران در آلمان برنامهریزی شده بود.
♦ شما پیش از سفر اعلام کردید که میخواهید با نمایندگان دولت، سازمانهای غیر دولتی و همچنین فعالان حقوق بشر دیدار کنید. اما برنامههای شما تغییراتی پیدا کرد. این تغییرات توسط خود شما اعمال شدند یا توسط شخص دیگری؟ آیا این تغییرات در دوران سفر شما پیش آمدند یا قبل از آغاز سفر شما؟
پیش از هر چیز مهم است که تاکید کنم که من یک عامل در سیاست خارجی هستم و یک کنشگر یا فعال اجتماعی نیستم. بنابراین به عنوان نائب رئیس مجلس آلمان از ابتدا کاملا آشکار بود که من باید با همتایان سیاسی خودم در مجلس ایران جلسه داشته باشم. خوشحالم که توانستم با دو معاون آقای روحانی دیدار کنم: خانم مولاوردی و خانم ابتکار. این دو ملاقات بسیار جالب و مفید برگزار شد.
با آقای لاریجانی، رئیس مجلس ایران، هم دیدار کردم؛ همین طور با آقای عارف نماینده اپوزیسیون. با شهردار و مقامات شورای شهر تبریز نیز دیدار داشتم. همینطور با استاندار تبریز و مقامات استانداری این شهر.
ما میخواستیم همچنین با نمایندگان اقلیتها نیز دیدار کنیم. پیش از همه با رهبر جامعه یهودیان تهران دیدار کردیم و به کنیسهای رفتیم. با نمایندگان اقلیتهای دیگر مانند آشوریان و ارامنه هم دیدار داشتیم.
متأسفانه من نتوانستم با بهائیان ملاقات داشته باشم، چرا که بهاییان در ایران تحت فشار شدید هستند.
با مدرسان دانشگاههای تهران و تبریز دیدار داشتیم؛ همینطور با دانشجویان. با اعضای چندین مرکز فرهنگی بسیار جالب توجه دیدار داشتیم؛ با نقاشان ایرانی دیدار داشتیم که بسیار جالب بود که این جنبه ایران را هم ببینیم.
همینطور با تعدادی از زنان سرمایهگذار ایرانی که در تشکلهای اقتصادی و تجاری فعال بودند، ملاقات کردیم که بسیار در نوع خود جالب بود.
من میخواستم با آقایان کروبی و موسوی دیدار کنم، اما امکان آن وجود نداشت. به من گفته شد که این امکان وجود ندارد. همچنین خاتمی را میخواستم ببینم، که امکان آن هم وجود نداشت. اینها البته قبلا به ما گفته شده بود.
بعد از اینکه برنامه اولیه [سفر] چیده شد، این ایده پیش آمد که با خانم نرگس محمدی دیدار کنیم، ولی این هم متاسفانه اتفاق نیفتاد.
در این بین من فکر میکنم که نسبت به بحثهای [سیاسی] داخلی در ایران و درگیریهای بین اصلاحطلبان و محافظهکاران ایران آگاهی خوبی یافتم.
♦ در مورد بهاییان، چه دخالتهایی موجب شد که نتوانید با آنها دیدار کنید؟
اول از همه من این پرسش را مطرح کردم که که چرا بهائیان به عنوان اقلیت مذهبی یا دینی شناخته نمیشوند. پاسخ این بود که بهائیت، مذهب یا دین نیست. پاسخ دولت ایران را میتوانید حدس بزنید. ما نسبت به تبیعیض بر اساس اعتقاد به دیانت بهایی، انتقاد کردیم.
♦ واکنش دولت ایران زمانی که شما مسائل مربوط به نقض حقوق بشر را مطرح کردید چه بود؟
برداشتهای مختلفی در مورد مسئله حقوق بشر وجود داشت.
در یک سو، معاون زنان آقای روحانی بود که خانم مولاوردی در مورد مسائل مربوط به تبعیض بر اساس جنسیت [سکس] خیلی باز و روشن صحبت میکرد. ما همین طور درباره تبعیض ضد زنان که در در همه جهان صورت میگیرد، صحبت کردیم.
بنابراین، [مهم است که بدانیم] من نیامدم به ایران که بگویم همه چیز در داخل اروپا خوب است و تنها ایران است که مشکلات مرتبط با حقوق بشر دارد. البته [روشن بود] که من با بحثهایی درباره نقض حقوق بشر در گوانتانامو و ابوغریب، و جاهای دیگر در جهان روبهرو شدم.
بله؛ ما مسایل مربوط به حقوق بشر را مطرح کردیم. همین طور درباره حکم اعدام خانم ریحانه جباری صحبت کردیم.
همچنین من چندین بار به این موضوع اشاره کردم که در ایران زنان از حق ورود به استادیومهای ورزشی، بازیهای فوتبال به عنوان مثال، محرومند. به ویژه به پرونده خانم غنچه قوامی اشاره کردم که او مدت زیادی در بازداشت به سر میبرد و حالا هم ممنوع الخروج است. او به این مسئله اعتراض داشت که زنان در ایران اجازه ندارند در بازیهای والیبال شرکت کنند.
من بازهم به وضعیت موسوی و کروبی اشاره کردم و پرسیدم که این دو نامزد انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۰۹ چرا هنوز در حصر و بازداشت خانگی هستند. البته پاسخهایی گرفتم که چه کارهایی آنها کردند و البته پاسخ دیگر آنها این بود که دادگاه باید تشخیص دهد که چه کسی حق و یا ناحق است.
در کل گفتوگویی خوبی با بخشهای مختلف داشتیم. در بخشهایی خیلی روشن و شفاف پاسخ گرفتیم و در بخشهای واکنشهای شفاف نگرفتیم [واکنشها بسته بودند].
♦ برخی از فمینیستهای ایرانی به اینکه شما حجاب تحمیلی جمهوری اسلامی را پذیرفتهاید، و در سفرتان به ایران محجبه حاضر شدید، انتقاد داشتند. آیا در مذاکرات مربوط به حقوق بشر راجع به حجاب اجباری تحمیل شده به زنان ایران هم صحبت کردید؟
بله، البته! من درباره این موضوع صحبت کردم. و این یکی از تبعیضهای زیادی است که زنان در ایران با آن مواجه هستند.
من از همه تلاشهایی که فعالان حقوق بشر در این راستا انجام میدهند دفاع میکنم. و همچنین از کشنگرانی که در فیسبوک فعالاند و عکسهای بدون حجاب خود را در فیسبوک میگذارند.
اما خودم به عنوان شخصیت رسمی، در یک سفر رسمی سیاسی، روسری به سر کردن را پذیرفتم تا فرصت داشته باشم که با معاون زنان روحانی، با مقامات ایران در مورد همه جنبههای مختلف تبعیض که وجود دارد، صحبت کنم. لااقل این به من فرصت این را داد که در مورد مسائلی که میتوانم صحبت کنم.
واکنشهای که پس از سفر من بین محافظه کاران صورت میگیرد نشان میدهد که جنجالهای زیادی در داخل سطح جامعه ایران وجود دارد. اگر من این کار را نمیکردم، اگر این روسری کوچک را سر نمیکردم، این فرصت را از دست میدادم که با این گروههای مختلف صحبت کنم: که نمایندگان اصلاح طلب را ببینم، نمایندگان اپوزیسیون را ملاقات کنم، سیاست مداران مختلف را ببینم، اساتید آلمانی راببینم که در مدارس زبان آلمانی فعالند و یا با زنان موفق و تاجر نشست داشته باشم.
از این جهت بود برای من مهمتر بود که من تصمیم گرفتم این روسری را به سر کنم و این فرصت بحث و گفتوگو را داشته باشم. که به ایران بروم و تاکید کنم که ایران نقش مهمی دارد که با این نقش وظایف و مسئولیتهایی مهمی در سطح منطقه مطرح میشوند که باید برآورده شوند.
این انتخاب خود من نبوده است که با حجاب به ایران بروم.
♦ با توجه به محدودیتهایی که در این سفر داشتید آیا این سفر را یک دستاورد موفقیت آمیز ارزیابی میکنید؟ به نظرتان سفر موفقیت آمیزی بود؟ و فکر میکنید در تصمیمهای آینده مقامات ایران تاثیری خواهد داشت؟
امیدوارم که موفق بوده باشد و امیدوارم که تاثیری بر نسل جوان تحصیلکرده ایران داشته باشد که نزدیک به شصت درصد آنان را زنان جوان دانشجو تشکیل میدهند.
امیدوارم که توانسته باشم این را آشکار کنم که ما مسئله ایران را جدی میگیریم و نمیخواهیم ایران را منزوی کنیم.
امیدوارم که این مسئله را نشان داده باشم که ما میخواهیم پلهای جدید ایجاد کنیم در مسائلی مانند محیط زیست و نه تنها در مسایل زنان، اقلیتها، تبعیض جنسیتی و یا تبعیض بر اساس هویت جنسی.
ما همینطور درباره فجایع طبیعی در ایران نیز بحث و گفتوگو داشتیم. ما به ارومیه رفتیم و از دریاچه ارومیه دیدار داشتیم. واقعا یک فاجعه بود.
فاجعهای است که در کل منطقه بر زندگی میلیونها انسان تاثیر میگذارد؛ بر روی تنوع زیستی تاثیر منفی میگذارد.
بسیار مهم بود که درباره این موضوعات هم همکاری مشترک داشته باشیم؛ البته در یک چارچوب جدی و کاربردی.
من همین طور گفتم که امیدواریم پرونده هستهای ایران هم به فرجام خوبی برسد. ما البته پافشاری خود را بر سر موضوع شفافیت و کنترل برنامه هستهای داشتیم و میخواهیم که این بحث طولانی پرونده هستهای به نتیجهای مثبت برسد تا بتواند درهای جدیدی را به روی ایران و کسانی که میخواهند در کشور رفرم کنند، بگشاید.
البته که ایران کشور مهمی است. به منطقه نگاه کنید که از بحثهای مهم دیدار ما بود. به سوریه نگاه کنید، افغانستان، پاکستان، عراق و کشورهای حاشیه خلیج فارس که ایران میتواند و باید نقش مسئولانه تری را در باره آنها ایفا کند. ایران موظف است که در این مناطق در سوریه و عراق نقش مسئولانهتری برای احقاق صلح ایفا کند.
نظرها
faryad
ایشان گفته:پرونده هستهای به نتیجهای مثبت برسد تا بتواند درهای جدیدی را به روی ایران و کسانی که میخواهند در کشور رفرم کنند، بگشاید.!! سوال : بمب اتم جه ربطی به سرکوب و زندان و اعدام دارد؟ و قرار است در چی را بگشاید؟! این در سی و چند سال است شدیدا مهر و موم شده !
بهزاد
نکته جالب تو صحبتهای کلاودیا روت این بود که عارف رو به عنوان نماینده اپوزیسیون بهش قالب کردن!! با سرکرده گروگانگیران سفارت آمریکا " معصومه پلنگ" در قالب معاون ریاست جمهوری ملاقات کرده بعد اسم این خیمه شب بازی رو میذاره گفتگوی سازنده!
Behrouz
کلودیا روت، یوشکا فیشرونفوذیهای ایرانی (مسلمان و کمونیست) حزب سبزهای آلمان را حزب لابی برای ملایان کرده و بار دیگر اتحاد نامقدس چپ و اسلام را نشان داده اند.
كشكساب
نماينده اپوزسيون كه مورد تأئيد خامته اي است پيامهاي رهبر اپوزسيون رفسنجاني را براي باز شده در به ايشان رساندند. چرا با فاطمه آليا فعال حقوق زنان ملاقات نكرده؟ من اعتراض دارم.البته نامبردگان سي و شش سال است كه ( اپوزسيون مردم ايران ) هستند
حمید
اگر روسری بسر کردن بر سر کلودیا و یا بر سر کلومونثیاهای (تمامی زنان به فارسی) عالم ایمان در قلوب آنها ایجاد میکرد و یا گفتگو با آخوند ابوترابی و اطرافیانش در عکس بالا عقل در کلوب (کله ها به فارسی) آنها بوجود میاورد دنیا بهشت میشد!
موسی
اقا ی بهروز( Behrouz) حزب سبزهای المان اصلا حزب کمو نیستی که نیست حتا حزب چپ هم نیست ! قبلا گروه و یا افرادی چپ در این حزب بودند که بمرور زمان یا منفعل شدند یا تغییر موضع دادند ویا کنار گذاشته شدند!حالا حزبی شده بین سوسیال دمکرات و دموکرت مسیحیهی ! اگر به حزب سبزهای المان یا به طرفدارهای این حزب بر چسپ کمونیستی یا حتا چپی بزنید داد وفریا دشان بلند میشه! کمونست ها و چپی ها و مسلمانان در ایران همکاری میکردندن و یا همکاری میکنند ای مسئله دیگریست! موسی