«ایرانیان همیشه درگیر سیاست‌اند» - گفت‌و‌گو با عمار ملکی

نظرها

• Behrouz

  ۱۰ اسفند ۱۳۹۳، ۲۳:۰۳

  «ایرانیان همیشه درگیر سیاست‌اند» و ایرانیان سفارتخانه ها را اشغال میکنند، شب و روز برای دیگران آرزوی مرگ کرده، خواهان نابودی یکی ازپیشرفته ترین کشورهای جهان هستند، زنان را بخاطر نمایان بودن تارموئی کتک زده و خون از سر و روی آنان روان میکنند ، کرد ها و بلوچ ها را قتل و عام کرده و وقتی به غرب می آیند فیس و افاده را هم با خود آورده و از خمینی، خمینی تر و از استالین، استالین تر هستند. از خمینی ها و استالین های وطنی نباید انتظاری داشت ولی مشکل کسانی هستند که خودرا "سکولار" مینامند ولی دست کمی از خمینی ها و استالین های وطنی ندارند.

• امیر

  ۱۱ اسفند ۱۳۹۳، ۱۲:۵۷

  بسیار نامطلع و خام. در همه جای دنیا مردم در مورد سیاست فکر میکنند و دایم در حال گفتگوهستند. بخصوص در کشوری مانند هلند که دموکراتیک است. اساس دموکراسی نقش فعال افراد جامعه است. و برعکس این جامعه ایران است که فردگراست و آهنگ جمعی ندارد نه جامعه‌ هلند و همانند آن. باید گفت در جامعه هلند آزادی‌های فردی وجود دارد که نتیجه نقش فعال اکثریت جامعه است و اگر مردم به سیاست (زندگی) فکر نمیكردند و منفعل بودند به این حقوق دست نمی یافتند. از رادیو زمانه انتظار میرود که مصاحبه های آموزنده منتشر نماید.

• قنبر

  ۱۱ اسفند ۱۳۹۳، ۱۵:۰۶

  زندگی ما ایرانی ها را فارسهای متوهم خراب کرده اند این مردم متوهم هنوز در 2500 سال پیش زندگی میکنند وهنوز در زمان فردوسی بلوف زن وپوچگو زندگی میکنند اینا هستند که حکومت ، مردم وکشور را نابود ساخته اند آخر چطور میشود که یک ایرانی جماعت برود وبا هزار فرسنگ آن طرف تر با آلمانی هم نژاد شود به خدا کی این حرفا را باور میکند جز خودشان .. از ماست که بر ماست از ماست که برماست ... وقتی در داخل به جز رژیم منحوس خودمان به همدیگر رحم نمیکنیم و خودمان آواز نژاد پرستی بدون هیچ دلیلی در داخل خاک خودمان داریم وقتی بهترین هم وطنان خودمان را رها کرده وخودمان را به بیگانگان میچسبانیم بعد باید چه انتظاری از حکومت داشته باشیم /// اگر کسی به خودش احترام بگذارد همه بهش احترام میگذارند اندر حکایت ما واقعیت های درناکی وجود دارد که ما اقوام ایرانی آن را با پوست واستخوان حس میکنیم ....

• حنیف

  ۱۲ اسفند ۱۳۹۳، ۱:۰۳

  جالبه که ایشون زبان کشور میزبان رو نمی دونه و در واقع اصلا نتونسته ارتباط مستقیمی با جامعه بگیره و اینقدر اعتماد به نفس داره که می گه جامعه رو شناخته!!! به نظر من چند سال دیگه که ایشون زبان جامعه هلند رو یاد گرفت و با جامعه از نزدیک و بدون واسطه رابطه برقرار کرد و از دانشگاه خارج شد و به کار و صنعت و زندگی عادی کشور هلند وارد شد اگه به برداشت امروزش از جامعه هلند بسیار نقد خواهد داشت و این اعتماد به نفس امروزش رو بی دلیل و بی جهت خواهد یافت.