• دیدگاه
حزب ندا؛ محافظهکاری اصلاحطلب یا اصلاحطلبی قدرت محور؟
علی افشاری- ظاهرا حزب ندا محفلی موسمی است که میخواهد با چراغ سبز امنیتی حکومت، کرسیهایی را در مجلس کسب کند و سپس بستری برای رشد نیروهایی باشد که جایی در بدنه مدیریتی حکومت میجویند.
این تصور وجود دارد که حزب ندا به جای آنکه حزبی بر اساس معیارها و موازین کار گروهی سالم و درست باشد، محفلی موسمی است که با استفاده از چراغ سبز امنیتی حکومت میخواهد در انتخابات مجلس، کرسیهایی از قدرت را کسب کند و بعد از آن نیز بستری برای رشد نیرو هایی باشد که جایی در بدنه مدیریتی حکومت میجویند.
در روز های هفتم و هشتم اسفند، حزب ندا اولین کنگره سراسری خود را با سه پیام اصلی "تعامل و مدارا"، "اصلاحات گام به گام" و "توسعه پایدار" برگزار کرد. به ادعای برگزارکنندگان این کنگره، نزدیک به هشتصد نفر در آن شرکت داشتند که نیمی از آنها عضو و دیگران ناظران و ميهمانان داخلی و خارجی بودند.
حزب ندا که حدود سه ماه قبل از کمیسیون ماده احزاب مجوز گرفته، تقریبا در اکثر قریب به اتفاق استانهای کشور شاخه راه انداخته و خود را حزبی فراگیر در کل کشور معرفی میکند.
بنا به ادعای مسئولان این حزب، از دبیران کل احزاب رسمی کشور اعم از اصلاحطلب و اصولگرا برای شرکت در افتتاحیه کنگره دعوت شده بود. از این اعلام، میتوان نتیجه گرفت احزابی چون حزب مشارکت و سازمان مجاهدین انقلاب در نشست دعوت نداشتند.
پیامهایی از هاشمی رفسنجانی و خاتمی در کنگره ندا قرائت شد. مجید فراهانی از اعضاء سابق جبهه مشارکت و شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت، به عنوان دبیر کل دائم این حزب انتخاب شد.
میهمانان شاخص اصلاحطلب در روز نخست کنگره، «عبدالواحد موسوی لاری»، «الیاس حضرتی»، «رحیم عبادی»، «فيضالله عرب سرخی»، «غلامرضا ظريفيان»، «مهدی رحمانیان»، «محمد عطريانفر»، «سيدمحمود دعايی»، «مرتضی الويری» و «شهربانو امانی» بودند که از نظر کمی و کیفی، کمرنگ و به نوعی حامل باری منفی برای حزب ندا بود.
رابطه اصلاحطلبان با حزب ندا
مسئولان حزب، همزمانی کنگره با مراسم تشییع جنازه صادق طباطبایی را دلیل حضور کم میهمانان اعلام کردهاند در حالیکه میتوان رونق اندک نشست را نشانه اختلاف گروههای اصلاحطلب با این حزب دانست.
مهمترین نقطه آسیب حزب ندا، صادق خرازی است که سابقه فعالیت سیاسی نداشته و به واسطه روابط تعریف نشده با رهبری به لابیگری بین دو جریان اصلی سیاسی کشور پرداخته است.
روشن نیست حضور افراد یادشده لزوما از سر نگاه مثبت به حزب ندا باشد. گروههای اصولگرا هم کنگره را جدی نگرفته و به دعوت آن پاسخ ندادند. البته دریافت پیام از محمد خاتمی و تاکید دبیر کل و دیگر اعضاء حزب ندا بر هماهنگی با شورای هماهنگی اصلاحطلبان، نشاندهنده کاهش نسبی فاصله بین این گروه و اصلاحطلبان است، اما اختلاف آنها با حزب مشارکت هنوز برجاست.
حزب ندا متهم است که به یارگیری از اعضاء دیگر گروهها پرداخته است. بر مبنای برخی از گزارشها، این حزب توانسته بخش عمدهای از نیروهای شاخه جوانان و شهرستان حزب مشارکت را جذب کند. همچنین ادعا میشود شاخه دانشجوئی حزب اسلامی کار به این حزب پیوسته است.
گروههای دیگر اصلاحطلب مانند کارگزاران و مجمع روحانیون، به اندازه مشارکت در خصوص ندا حساسیت ندارند اما در عین حال وارد تعامل جدی با آنها نیز نشدهاند. اختلاف اصلاحطلبان با حزب ندا در همایش سراسری اصلاحطلبان در ماه گذشته تا جایی بالا گرفت که پایگاه خبری حزب ندا در مطلبی خطاب به برخی از رسانههای اصلاحطلب نوشت: «مخالفان ندا به جای اثبات خیانت این حزب به آرمانهای اصلاحطلبی، به فکر درمان نشانههای تفرق در جبهه اصلاحات باشند.»
در فرجام رابطه بین حزب ندا با اصلاحطلبان، مطالبات این گروه و موضع خاتمی عنصرهای تعیین کننده هستند. اگر این حزب انتظاراتش را پایین آورد و در انتخابات مجلس، بالادستی شورای هماهنگی اصلاحطلبان را بپذیرد و خاتمی هم از پذیرش آنان در جمع اصلاحطلبان حمایت کند، ممکن است این اختلاف رنگ ببازد. البته از لحاظ مواضع، تفاوت برجستهای بین ندا و اصلاحطلبان سنتی و گروه هایی مانند حزب مردمسالاری و همبستگی وجود ندارد.
چالش حضور صادق خرازی
مهمترین نقطه آسیب حزب ندا، صادق خرازی است که سابقه فعالیت خاص و تشکیلاتی سیاسی نداشته و به واسطه روابط غیرعادی و تعریفنشده با رهبری به لابیگری بین دو جریان اصلی سیاسی کشور پرداخته است. عدهای بدبین هستند که او حامل ماموریتی برای ایجاد اختلاف در اصلاحطلبان، عبور از متن اول اصلاحات و پالایش آنها در خدمت اقتدارگرایان باشد.
حزب ندا، اصلاحطلبی را در الگوی قبل از رویکرد از سال ۷۶ به بعد و احیای جناح خط امام موسوم به چپ دنبال میکند و خواهان عمل در حوزه اشتراک اصلاحطلبان و اصول گرایان است.
در عین حال هنوز فلسفه وجودی حزب ندا برای اصلاحطلبان و کثیری از نیروهای سیاسی مشخص نیست و ادعاهای این گروه مبنی بر انجام فعالیت تشکیلاتی برای ایجاد جریان جدیدی در اصلاحات وکمک به توسعه و مردم سالاری در کشور با تردید های جدی روبروست.
سجاد سالک یکی از اعضای شورای مرکزی این گروه با طعنه به فعالان مجازی منتقد و برخی از اصلاحطلبان، مدعی شده است که حزب ندا علی رغم همه بدبینیها توانسته ایدهای را بعد از یک سال به فعل برساند و حزبی مجوزدار و شناسنامهدار را در سطح کشور تاسیس کند.
سالک البته توضیح نمیدهد در حالی که محمد خاتمی ممنوعالتصویر است و فعالان سیاسی اصلاح طلب و تحولخواه با محدودیتها و تنگناهای بسیاری مواجه هستند، کسب مجوز و سرعت تشکیل نامتعارف گروه فوق بیشتر از آنکه نقطه قوت باشد، آسیبپذیری این حزب و تشکیک نسبت به خنثی بودن آن را برجسته میسازد.
بررسی مواضع حزب ندا
از خلال سخنان و مصاحبه مطبوعاتی دبیرکل و دیگر اعضاء و نوشتههای منتشر شده در پایگاه خبری حزب ندا میتوان دریافت که این حزب در پی پویش جدیدی در اصلاحطلبی است. این حزب با نگاه انتقادی به مواضع چهرههای شاخص اصلاحطلب در نیمه دوم دهه هفتاد و دهه هشتاد در پی راه انداختن حرکت جدیدی با مرزبندی روشن با دیدگاههای انقلابی و ساختار شکن بر آمده است.
این گروه مرزبندی روشنی با جنبش سبز و رهبران نمادین آن نیز دارد و در برنامهاش هیچ اشارهای به آنها نمیکند اما در عین حال بر پذیرش رهبری خاتمی و رفسنجانی اصرار میورزد. این گروه میخواهد حتما در زمره اصلاحطلبان قرار گیرد و عضوی از شورای هماهنگی اصلاحطلبان باشد. آنها تعامل سهگانه را جایگزین راهبرد حاکمیت دوگانه کردهاند؛ تعاملی که گویا عبارت است از تعامل حداکثری بین نیروهای درون سازمانی، تعامل با جریانهای غیر از اصلاحطلبان کلاسیک اعم از اعتدالگرایان و اصولگرایان معتدل و تعامل با حاکمیت (رهبری).
این دیدگاه که خواهان تجدید نظر بنیادین در عملکرد اصلاحطلبان است، با جدایی از نیروهای جامعه مدنی و تحولخواهان سیاسی بر عقبگرد اصلاحطلبی به درون مرزهای قدرت و حلقه خودی ها تاکید دارد.
مشاوران حزب ندا از دسته تکنوکراتهایی هستند که سابقه فعالیت حقطلبانه و روشنفکرانه نداشته و در چارچوبی بیخطر برای اقتدارگرایان فعالیت کردهاند.
آنها مانور زیادی بر روی واقعیتگرایی و انجام عمل رو به جلو در چارچوب برداشت واقعگرایانه از امکانات موجود میدهند. در واقع میخواهند آن دسته از نیروهایی را جذب کنند که در تشکلهای سیاسی موجود موقعیتی ندارند، چارچوب موجود سیاسی را دارای ثبات میدانند و میخواهند در داخل نظم مستقر فعالیت سیاسی بکنند و خطوط قرمز حکومت و بخصوص رهبری را پذیرفتهاند. مشاوران آنها نیز از دسته تکنوکراتها هستند که سابقه فعالیت حقطلبانه و روشنفکرانه نداشته و در چارچوب بیخطر برای اقتدارگرایان فعالیت کردهاند.
بررسی مواضع این گروه و بخصوص ادعای حمایت از دمکراسی و آزادی و طرح بحثهای خاماندیشانه و ندیدن موانع واقعی، نه تنها فقدان هر گونه آرمانگرایی نزد آنها را نشان میدهد، بلکه ابتلای این گروه به تخیلباوری را نیز نمایان میسازد. مواضع این گروه نشان میدهد آنها درک درستی از واقعیت ندارند و از سر تجاهل و یا تغافل دیدگاههای تخیلی را ارائه میدهند. منتها این تخیلگرایی کاملا معطوف به کسب قدرت سیاسی است و نشانی از تخیل آفریننده تحول و بسط آرمانگرایی در آن دیده نمیشود.
این گروه، اصلاحطلبی را در الگوی قبل از رویکرد از سال ۷۶ به بعد و احیای جناح خط امام موسوم به چپ دنبال میکند. همچنین خواهان عمل در حوزه اشتراک اصلاحطلبان و اصول گرایان و سیاستورزی حرفهای و متعارف است. از این منظر رویکردی شبیه حسن روحانی و حلقه یارانش دارد که میخواهند در حد وسط اصلاحطلبان و اصولگرایان عمل کنند. البته پذیرش این ادعا از سوی گروه ندا که خود را اصلاحطلب تعریف میکند، سختتر است به دلیل انکه اعتدالیها خود را اصلاحطلب نمیدانند. این برخورد غیر شفاف، تشکیکها در خصوص اینکه ندا واقعا گروهی اصلاحطلب است را بیشتر ساخته است.
دیگر مشکل حزب ندا همچون حلقه اعتدال، انداختن بار همه مشکلات کشور در سالیان گذشته به دوش محمود احمدینژاد و سکوت در برابر منشا اصلی مشکلات است.
این تصور نیز وجود دارد که این گروه به جای آنکه حزبی بر اساس معیارها و موازین کار گروهی سالم و درست باشد، محفلی موسمی است که با استفاده از چراغ سبز امنیتی حکومت میخواهد در انتخابات مجلس، کرسیهایی از قدرت را کسب نماید و بعد از آن نیز بستری برای رشد و نمو نیرو هایی باشد که میخواهند جایی در بدنه مدیریتی حکومت بیابند. عملکرد آینده این حزب نشان خواهد داد این تصور تا چه میزان با واقعیت تطبیق میکند.
گمنامی و بزرگنمایی
دبیرکل ندا مدعی است این حزب فقط نمیخواهد برای کسب قدرت سیاسی فعالیت کند، بلکه مسئولیت اجتماعی و افزایش توانایی کشور برای عبور از مشکل تاریخی توسعه نیافتگی و همچنین پرورش نیروی سیاسی را نیز مد نظر دارد. حرفهای او بیشتر جنبه شعاری و خطابهسرایی دارند و طرحی برای عملی کردن ادعاها مشاهده نمیشود.
ادعای بلندپروازانه کسب نیمی از کرسیهای مجلس دهم، سطح بینش و مهارت سیاسی حزب ندا را زیر سئوال میبرد مگر اینکه برنامههایی در پشت پرده نظام در جریان باشد.
دیگر مشکل بزرگ گروه ندا، عدم تناسب سوابق و امکانات این گروه با ادعاهایشان است. به جز مجید فراهانی و تا حدودی شهاب طباطبایی و رضا شریفی که سابقه و تجربه سیاسی قابل قبولی دارند، مابقی اعضاء شورای مرکزی،افراد ناشناخته و به لحاظ توان و تجربه سیاسی در ردههای پایینی هستند. صادق خرازی که احتمالا رئیس شورای مرکزی این گروه خواهد شد، فاقد سابقه کار سیاسی و تشکیلاتی است و تعلقی هم به اصلاحطلبان نداشته است.
اغراق و بزرگنمایی، نقطه ضعف دیگر این گروه است تا آنجا که دبیر کل آن، تشکیل این حزب را بزرگترین پدیده سیاسی سال ۹۳ ایران میداند. واکنشهای منفی به تشکیل این گروه، بارز ترین یازخورد آن بوده که هیچ امتیازی برای آن محسوب نمیشود. از سوی دیگر ادعای بلندپروازانه کسب نیمی از کرسیهای مجلس دهم، چالش دیگری است که سطح بینش و مهارت سیاسی این گروه را زیر سئوال میبرد مگر اینکه برنامههایی در پشت پرده نظام در جریان باشد.
تشکیل کنگره حزب ندا و فعال شدن جمعی از افراد در آن و انجام کار تشکیلاتی جمعی، امر متعارفی در سیاست است، اما بررسی مواضع این گروه نشان میدهد ظرفیت مثبت قابل اعتنایی برای جنبش دمکراسیخواهی ایران ندارد. اگر رویکرد این گروه منجر به گسترش محافظهکاری، تشدید اختلافات در اصلاحطلبان و رسمیت بخشیدن به اقتدارگرایی در قالب اصلاح طلبی تزئینی شود، آنگاه تاثیرات منفی نیز خواهد داشت.
این گروه اگر بتواند نشان دهد که حزبی موسمی نیست، میتواند کار تشکیلاتی سیاسی در داخل عرصه سیاست رسمی را ارتقاء دهد. مزیت فعلی این گروه، امکانات مالی خوب و فرصتی است که برای فعالیت بدون محدودیت در فضای کنونی سیاسی ایران دارد. ولی این عامل اگر با حمایت محمد خاتمی در انتخابات همراه نشود، برای موفقیت کافی نیست.
از سوی دیگر تنگ شدن دریچه تصویب شورای نگهبان و عبور نیروهای حزب ندا از این دریچه، برای انها مزیتی ایجاد میکند که اصلاحطلبان ناگزیر آنها را بر اصولگرایان ترجیح دهند. البته این اتفاق زمانی میتواند رخ دهد که گروههای مشابه حزب ندا، مانند مردمسالاری، اعتدالیها و کارگزاران نیروی لازم را برای شرکت در رقابتهای انتخاباتی نداشته باشند. اینک وضعیت مشخص نیست و باید دید در ماههای آینده رابطه تیره کنونی اصلاحطلبان و حزب ندا دچار تحول خواهد شد یا نه.
نظرها
faryad
حزب دولتی مثل رستاخیز! این کلک ها قدیمی شده!
منوچهر
انتخابات اینده مجلس شورا و خبرگان از اهم مشکلات حکومت است زیرا ترکیب کنونی مجلس نه در جهت پیشبرد و تصویب لوایح دولت و نه دستورات اقای خامنه ایست چون مجلس در راس امور به یک مکان شخصیت نمائی تبدیل شده است . سرداران سپاه عضو مجلس با هر حرکتی که منافع سپاه را بخطر بیندازد و یا اندازه دخالت این نهاد را در کشور زیر سوال ببرد مخالفند . گروه اقتصاد دان مجلس فقط در حوزه ای که نظریات انان را منعکس کند حرف و عمل دارند و میخواهند لوایح اقتصادی و حتی بودجه را باز نویسی کنند و بصورت طرح تصویب کنند بدون انکه توان غملی کردن این مصوبات را توسط دولت ارزیابی کنند چنانکه در زمان احمدی نژاد سبب شد که دولت مصوبات مجلس را ابلاغ نکند و حتی پس از ابلاغ توسط رئیس مجلس نیزانها را اجرائی ننماید و در دولت یازدهم سبب عدم ارائه لوایح توسط دولت شده اند کار چنان پیچیده شد که لابی جکومتی برای جلوگیری از تغییرات بودجه ای هیچکدام از اقتصاد دانهای معروف را نگذاشت بعضویت کمسیون تلفیق اتنخاب شوند . در حوزه های امنیتی و سیاست خارجی نیز اعضای مجلس از قافله عقب مانده اند و تلاش برای شرکت در مذاکرات هسته ای انها با مخالفت دولت روبرو شد و حتی انها را از رویدادهای مذکره دور نگاه داشتند . فساد مالی در مجلس مثل سایر بدنه حکومت ساری جاریست چنانکه در پرونده مشهور 3000 ملیون تومانی 6 نفر از نمایندگان هم متهم و بروایتی مجکوم شدند و نامه محمد رضا رحیمی به احمدی نژاد از پرداخت رشوه به 170 نماینده پرده بر داشت و اقای با هنر نایب رئیس و لابی کار قدیمی خود را دست اندر کار ان دانست . در مجلس خبرگان نیز مساله جانشینی رهبر مطرح است که البته نظر خو د اقای خامنه ای توسط اقایان جنتی و اعلم الهدا هشدار داده شده است . خاتمی جریان اصلی فتنه است و رفسنجانی علاوه بر مشارکت در فتنه بی بصیرت نیز عنوان شده است . اصولگر ایان و جبهه پایداری بد نام شده اند و بنظر میرسد که نمیتوانند حرکت موثری در جریان انتخابات داشته باشند و وکلای مجلس نیز اگر نفوذ محلی داشته باشند با توجه به نکات یاد اوری شده توان باز انتخابی اینده را نخواهند داشت. جکومت اصلاح طلبان را نمیخواهد و میداند که جناح وابسته به حاکمیت نیز جاذبه ای ندارد بنابرین یک جزب دست ساز را روانه میدان کرده است که برنامه اقتصادی ندارد برنامه سیاسی ندارد و نمیتواند خود را در سپهر جامعه مدنی تشریح و توضیح کند . واسطه ای که حمایت خاتمی و رفسنجانی دستمایه کند و مشکل انتخابات را حل کند . اگر حزبی در مجلس اکثریت را بدست اورد یقینا برای مسائل مملکت برنامه دارد و در اینصورت مجلس تشخیص مصلحت بی خاصیت میشود و فرمانهای رهبری نیز متوقف خواهد شد . جکومت بار شتر رامیخواهد از سوراخ سوزن رد کند و در عمل جوری رفتار مینماید که همه در جای خود عزت و احترام داشته باشند و همچنان 40 در صد از اقتصاد کشور زیر نظر جکومت مالیات نپردازد ونفت همچنان قاچاق فروخته شود و ارز چمدانی بکشور وارد و خارج شود وامنیت و قدرت بجائی برسد که ماکت ناو هواپیمابر امریکائی اماج موشک گردد و واقعا سر داران خسته نباشند چون قدرت و سیاست و اقتصاد و پول همه با تاسیس یک حزب بدون برنامه حل میشود واستکبار شکست میخورد .
یک کاربر ساده
از شوخیهای روزگار، کسانی که قاتل یا مدافع قاتلین "ندا"ها در کوچه و خیابان ، زندان، ترور و حصر هستند ، دست پا پیش میگذارند و نامهایی انتخاب میکنند که ۱۸۰ درجه با گروه خونی آنها تضاد و تناقض دارد!
عبداله
روحانی، ظریف،خرازی تماما صبغه جناح راست جمهوری اسلامی را دارند و هدف آن ها در اصل احیاء جناح راست و نجات این جناح از اصولگرایی است. با انتخابات مجلس هفتم جناح چپ و راست و اصلاح طلبی مرد و آنچه که باقی است اصولگرایی است. به نظر می رسد که با شکست مفتضحانه جلیلی اصولگرایی نیز مرده باشد. اکنون جمهوری اسلامی به مرحله پایان سیاست ورزی داخلی رسیده است و حزب فرصت طلب ندا قادر به اعلام وجود و تا حدودی موفقیت در انتخابات آینده می باشد. اصلاحیون و اصولیون هر دو اقلیتی در مجلس آینده تشکیل می دهند.