اخراج استاد دانشگاه به خاطر صدای زنانهاش
قاسم اکسیریفرد دکتری فیزیک دارد و در دانشگاههای اروپا و آمریکای شمالی پژوهش و تدریس میکرده است. او در جوانی رتبه اول المپیاد فیزیک را از آن خود کرده بود.
قاسم اکسیریفرد، دکتری فیزیک دارد، استاد دانشگاه است و صلاحیت فردی و عمومی او توسط کمیته بررسی و گزینش دانشگاه صنعتی خواجهنصیر رد شده. او به خاطر داشتن «صدای زنانه» اخراج شده است.
اکسیریفرد که پیش از بازگشت به ایران، در دانشگاههای اروپا و آمریکای شمالی پژوهش و تدریس میکرده است، متخصص ذرات بنیادی، گرانش و کیهانشناسی است. او زمانی در سال ۱۳۷۴، برای ایران «افتخارآفرین» بوده و رتبه اول المپیاد فیزیک را از آن خود کرده است.
در آستانه ۴٠سالگی، پس از اینکه با انتخاب خود به ایران بازگشته تا در دانشگاههای کشور تدریس کند، توسط کمیته تعیین صلاحیت و گزینش در دانشگاه خواجهنصیر اخراج شده است. دلیل اخراج او، نداشتن کمال انسانی به خاطر داشتن صدای زنانه عنوان شده است.
او در گفتوگو با شرق، ماجرای اخراجش را توضیح داده و میگوید: «در جلسه بررسی صلاحیت عمومی اساتید دانشگاه خواجهنصیر، پس از سؤالهای فراوان، بهعنوان آخرین سؤال از من پرسیدند اگر در کلاس درس دانشجویان استاد را به سخره بگیرند چه میشود؟ گفتم من از آنها تشکر میکنم و رد میشوم.»
این استاد دانشگاه توضیح میدهد که پس از اینکه صلاحیت فردی و عمومیاش رد شده است. ماهها رفتوآمد کرده است که دلیل را بفهمد و سپس از جانب امام جماعت دانشگاه شنیده است که کمیته صلاحیت عمومی دانشگاه خواجهنصیر صلاحیت فردی او را به خاطر صدایش رد کردهاند: «چون من صدایم نازک است و بهاصطلاح آنان صدای زنانهای دارم و احتمال دادهاند در کلاس درس مورد تمسخر دانشجویان قرار بگیرم.»
او در ادامه میگوید: «گفتند براساس بند١۶ کارگروه تعیین صلاحیتهای عمومی، به علت تن صدایتان که زنانه بوده است، شما صلاحیت توانایی انتقال مفاهیم علم و دانش را به دانشجویان ندارید.»
اکسیریفرد اما کنکاش را در مورد اینکه چرا اخراج شده ادامه میدهد و در نهایت به او میگویند: «استاد باید انسان کامل باشد».
به عبارتی، چون این استاد دانشگاه فیزیک «صدایی زنانه» دارد «انسانی کامل» محسوب نمیشود. اکسیریفرد میگوید: «بگذریم از اینکه آیا این ادبیات اسلامی است، اخلاقی است؟ آکادمیک است، آیا من نقصی دارم که انسان کامل نباشم؟»
مردسالاری سیاسی جمهوری اسلامی، فرهنگ عرفی شده است؛ مردان زنانه تحقیر میشوند. انسان کامل بودن به مفهوم مرد کامل بودن، مردی است که از شاخصهایی برخوردار باشد که عرف فرهنگی آنها را مردانه می پندارد.
یکی از دوستان اکسیریفرد که نخواست نام او برده شود به زمانه میگوید: «او نابغه فیزیک است. این را مسئولان دانشگاه خواجهنصیر به خوبی میدانند. قاسم میتوانست در بهترین دانشگاهها در خارج از ایران تدریس کند و کار بگیرد. او انتخاب کرده که به ایران برود و این برخوردی است که با او میشود. به خاطر اینکه مردی است با جثهای کوچکتر از میانگین و به خاطر اینکه صدای او کمی متفاوت است، به خاطر فیزیک بدنش او را اخراج کردهاند. این دیگریسازی به خاطر ظاهر انسانهاست.»
اکسیریفرد در موسسه بینالمللی مطالعات پیشرفته «SISSA» دکتری گرفته است: «استادم اصلاً تمایل نداشت از ایتالیا بروم. خیلی به من اصرار کرد. در سیسا (SISSA) میتوانستم خیلی پیشرفت کنم اما خب فکر کردم در ایران مفیدتر خواهم بود و برگشتم.»
او قصد دارد تصمیم دانشگاه خواجهنصیر برای عدم تمدید قراردادش را به چالش بکشد. دانشجویان دانشگاه صنعتی خواجهنصیر نیز از این استاد فیزیک حمایت می کنند. به گزارش شرق دانشجویان حتی تا پای تعطیلی کلاسها هم پیش رفتند و تا کنون ۴٣٠ امضاء از سوی دانشجویان دانشگاه خواجهنصیر در حمایت از استادشان جمع شده است.
بر خلاف نظر مسئولان گزینش در دانشگاه خواجهنصیر، دانشجویان او هرگز با لحن کلام او مشکلی نداشتهاند و صدای نازک او مانع از انتقال دانشش نشده است. اکسیریفرد میگوید: «شرمنده دانشجویان هستم، چون دانشجویانی که به آنها درس دادم، هیچ وقت مرا مسخره نکردند...شما تصور کنید یکاستاد کچل باشد، یا خیلی چاق باشد. شاید یک استاد چشمهایش انحراف شدید داشته باشد، باید از تدریس محروم شود؟»
نظرها
حامد
وای بر ما وای! این جامعه به کجا میره :(
محمد
گزینش هیات علمی در ایران دو بخش دارد: بررسی صلاحیت تخصصی و بررسی صلاحیت عمومی. شما ممکن است انشتین باشید ولی (به غلت یا درست) به دلیل رد صلاحیت عمومی نتوانید استاد دانشگاه بشوید. گزینش مدتهاست در بررسی صلاحیت های عمومی اعضای هیات علمی خیلی سخت گیر شده. یک عضو هیات علمی باید التزام عملی خود به دین و رهبر و نظام را ثابت کند. به نظرم موضوع تون صدا قدری غلو باشد و برای جو سازی علم شده.
nasim
چه کسی کمیته تعیین صلاحیت و گزینش را تایید کرده؟!
farid
آملی لاریجانی: قریب 15 میلیون پرونده داریم با پروندههایی که در اجرای احکام هست، مقصودم از پرونده نه 15 میلیون شکواییه یا دادخواست هست مقصود پرونده که در مراحل مختلف قضایی رسیدگی میشه، چه از کیفری چه از حقوقی“. به این ترتیب روشن میشود که از نظرقوه قضاییه شاخص مثبت بودن کارنامه قوه قضاییه، این است که برای تعداد هر چه بیشتری از مردم پرونده قضاییه تشکیل شود. این رقم به تصریح او شامل شکایتها یا دادخواستهایی که هنوز به مرحله تشکیل پرونده نرسیده، نمیشود. همچنین پروندههایی را که در شورای حل اختلاف وجود دارد نیز در برنمیگیرد که شمار آنها در اوایل امسال به ۵.۵میلیون میرسید و اکنون قطعاً بیشتر است. به این ترتیب تعداد پروندهها به بیش از 20میلیون میرسد که اگر هر پرونده فقط یک خانواده را درگیر کرده باشد، تقریباً تمام خانوادهها و تمام مردم ایران به نوعی درگیر یک پرونده بوده !. افزایش تصاعدی پروندههای قضایی، افزایش زندانیان را نیز در پی دارد. آنچنان که تعداد زندانیان، هنگام روی کارآمدن حکومت اسلامی 10هزار نفر بود، اکنون تعداد زندانیان بیش از 220هزار نفر است، یعنی 22برابر قبل. در حالی که طی این مدت جمعیت ایران تقریباً دو برابر شده است.محمدباقر ذوالقدر معاون دستگاه قضاییه در 8دی ماه 93 اعلام کرد که حکومت اسلامی ایران از نظر تعداد زندانیان در ردیف 10کشور اول جهان است!
حسین
ینروزها خبرهایی در خبرگزاریها بصورت یکطرفه از قول یک طرف درگیر نقل می شود بدون اینکه قبل از آن نظر طرف دیگر درگیری پرسیده شود و معلوم شود که آیا اظهارات فرد شاکی صحت دارد یا خیر. بنده یکی از اساتید دانشگاه خواجه نصیرالدین طوسی هستم و هیچ سمتی در مدیریت ارشد دانشگاه ندارم) و از دیروز که این خبر را شنیدم خیلی متاسف شدم. راجع به این موضوع با مسئولین دانشگاه صحبت کردم و از قول نها دلایل دیگری شنیدم. که کاملا با روایت ایشان متضاد بود. مثلا مسایلی در خصوص دادن نمره بی ضابطه توسط ایشان به همه دانشجویان یک کلاس و از این طریق جلب حمایت دانشجویان یا ادعای ارتقائ به مرتبه دانشیاری درحالیکه هنوز ایشان در مرحله استخدامی پیمانی مشروط بوده ند و قانونا شرایط ارتقائ را نداشته اند. بنده نمی خواهم صحبت مقامات دانشگاه یا ایشان را تایید یا تکذیب کنم ولی خبرگزاریها بهتر است در انعکاس مطالب جنجالی اینچنینی احتیاط نموده و قبل از انتشار و بازی با آبروی افراد و یا اخاص حقوقی نظرات طرفین درگیر در پرونده را جویا شوند.
mahshid
ما با یک مشت داعشی هرروزه درگیریم. تف به این وضع آموزشی که یک آخوند روضه خون ***بخواهد صلاحیت یک دکترای فیزیک رو گزینش کند.
مها
من دانشگاه علوم پزشکی همدان درس میخونم ،یکی از استادای اقای خوب گروهمون ،صدای زنانه دارند اول کمی دانشجوها تعجب میکردند ولی بعد ی مدت عادی شده و هیچ کس به خودش اجازه نمیده که استادش رو مسخره کنه یا ادا در بیاره ،مطمئن باشین فقط ی بهانه الکی اوردن و محیط دانشگاه را با جاهای دیگه ....اشتباه گرفتن
ل
آقای حسین: من با مفهوم کلی صحبت شما مبنی بر اینکه رسانه ها باید به کنه یک موضوع بپردازن و جنجال سازی بیخود نکنند موافقم اما در ضمن فکر میکنم مسئولین دانشگاه برای توجیه اقدام خود در صدد بهانه تراشی هستند و به دنبال یافتن مصادیق برای درست نشان دادن رد صلاحیت ایشان.... احتمالا ایشان رد شده اند چون نتوانسته اند التزام عملی به ولایت فقیه را نشان دهند. بسیاری از اساتید هستند که به دلایل اعتقاد شخصی و یا حتی به قول شما جلب حمایت دانشجویان در درس هایشان نمره های بی ضابطه می دهند اما آیا این دلیل که با یک تذکر قابل حل است برای رد شدن یک نفر قابل قبول است؟ در عین حال اساتیدی هستند که دچار مشکلات زیاد شخصیتی هستند و به طور پیوسته با همکاران و دانشجویان خود مشکل دارند ولی چگونه است که صلاحیت عمومی این افراد تایید می شود؟!؟!؟ ....
فرهاد
من می گویم بجای این بابا که هم صدایش زنانه است و هم انسان کامل نیست، یکی دو تا از مداحان بیت رهبری را بیاورند استاد کنند که هم صدای نکره دارند هم نسبت به ولایت امام خامنه ای التزام عملی نشان می دهند. اینطور دانشجویان هم مداحی یاد می گیرند هم چه بسا هفت تیرکشی. فقط فیزیک یاد نمی گیرند که آن هم در ایران چندان مسئله ی مهمی نیست.
ناشناس
با توجه به کامنت حسین به نظر میآید دانشگاه خواجه نصیر هم حکم به عدم تمدید قرارداد یک استاد داده است و هم مدعی است که تمام دانشجویان یک دانشکده خریده شده اند. چرا مسیولان این دانشگاه این همه می خواهند هم به اعضای هیات علمی و هم به دانشجویان خودشان اتهام بزند؟ آیا این رسم مدیریت آکادمیک است؟
آرمین
به نظر من کمی این مساله جای فکر داره به جای اینکه همه هیجانی بشیم و احساسی! من اول که این داستان رو فهمیدم ناراحت شدم. ولی جستجو کردم توی گوگل دیدم که ایشان در سال ۹۰ در وبلاگ اسایتد علیه تقلب، در زیر پستی کامنتی نوشته اند که دانشگاه زنجان مدرک دکترای من را دزدیده اند!!! و به نظرم این داستانی که راه انداخته اند میتواند ریشه ای تر از چیزی باشد که نشان داده می شود. http://pap.blog.ir/1390/06/03/%D8%B4%DB%8C%D8%A7%D8%AF%DB%8C-%D8%B2%DB%8C%D8%B1-%D9%84%D9%88%D8%A7%DB%8C-%D9%85%D8%B1%D8%AD%D9%88%D9%85-%D8%AD%D8%B3%D8%A7%D8%A8%DB%8C%D8%8C-%DB%8C%D8%A7%D8%AF%D8%AF%D8%A7%D8%B4%D8%AA%DB%8C-%D8%A7%D8%B2-%D8%AF%DA%A9%D8%AA%D8%B1-%D8%B1%D8%B6%D8%A7-%D9%85%D9%86%D8%B5%D9%88%D8%B1%DB%8C#comment-E4VV8-Z3xOU
ناشناس
آقای دکتر اکسیری فرد سالها از منظر اداری عضو هیات علمی پیمانی پژوهشگاه دانشهای بنیادی در تهران بوده اند. پرونده صلاحیت عمومی داشته اند. دانشگاه خواجه نصیر حق بستن حکم پیمانی مشروط با ایشان را نداشته است. قرارداد ایشان با دانشگاه خواجه نصیر از روز اول می بایست قرارداد پیمانی می بوده است.
قاسم اکسیری فرد
چون دانشگاه یا وزارت به صورت رسمی برخی از موارد را مطرح نمودند٫ رسما به آنها در روزنامهی شرق پاسخ دادم. جوابیهام در این لینک موجود است: http://sharghdaily.ir/News/78387/توضیح-درباره-یک-گزارش ------- در پی گزارش «شرق» در مورد شرایط کاری قاسم اکسیریفرد وی توضیحاتی را در تکمیل این موضوع ارائه کرده است. از روزنامه «شرق» برای تهیه گزارش تشکر میکنم. لازم میدانم به نکات زیر اشاره کنم: ۱- من هیچگاه خود را نابغه ننامیدهام. آقای دکتر خاکیصدیق در مصاحبه خود با این ادبیات به من اشاره کردهاند و خبرنگار «شرق» از ادبیات ایشان استفاده کرده است. ادبیات ریاست دانشگاه خواجه نصیر مورد تأیید من نبوده و نیست. ۲- دکتر خاکیصدیق میگویند نظر دانشجویان را نمیدانستهاند. اما دانشگاه به نظرسنجی رسمی دانشجویان دسترسی داشته است. طبق این نظرسنجیها من یکی از استادان خوب دانشگاه بودهام. علاوه بر این، ۴۳۰ دانشجوی دانشگاه نامهای را به دفتر دکتر خاکیصدیق تحویل داده بودند. ۳- آقای دکتر خاکیصدیق میپرسند چرا من به دانشگاهی دیگر نرفتهام؟ من صراحتا به دانشگاه گفته بودم «اگر دانشگاه به من نیاز ندارد، به من بگویید به من نیاز ندارید، من میروم. اما اکنون شما صلاحیت عمومی من را رد کردهاید. فرد شاغلی که با رد صلاحیت عمومی شغلش را از دست بدهد، دیگر نمیتواند کاری پیدا کند. شما حق کار در کشورم را از من سلب کردهاید. دستکم حکم خود را تغییر دهید». متأسفانه دانشگاه تدبیر لازم برای تغییر حکم را نداشت. ۴- ریاست سابق دانشگاه خواجه نصیر حکم جذب من را امضا کرده بودند و دکتر خاکیصدیق با وجود ادعایشان، در جذب من در دانشگاه هیچ نقشی نداشتهاند. ادعای ایشان مبنی بر عدم حمایت دانشکده از تمدید قرارداد من درست نیست. کمیته تخصصی هستهای و گرانش در نامهای اداری با تمدید قرارداد من موافقت کرده بود. کمیته آموزشی دانشکده فیزیک با اعلام نیاز به من، تقاضای تمدید قرارداد من را داشت. معاونت آموزشی دانشکده هم در نامهای رسمی و اداری تقاضای تداوم حضور من را داشت. ۵- کمیته احراز صلاحیتهای عمومی دانشگاه خواجه نصیر در تاریخ ١٠ شهریورماه ۱۳۹۳، کتبا حکم داده است که این جانب ناتوان از انتقال مفاهیم علم و دانش به دانشجویان هستم؛ بنابراین برای آموزش مناسب نیستم؛ هرچند عضویت پژوهشی من ایرادی ندارد. آقای دکتر وفایی، ریاست این کمیته، صراحتا به من گفتند دلیل این حکم نازکی صدای من بوده است. اگر دانشگاه اکنون سخن خود را تغییر داده است، لطفا به دلیلی اشاره کند که در تاریخ ١٠ شهریور ۱۳۹۳ وجود داشت و به ناتوانی من به تدریس اشاره کند. ۶- دکتر رضوانطلب دقت کنند که گفتوگوی من در مسجد دانشگاه یا ورود نمرهها یا شروع تدریس خیابانی که پس از تاریخ ١٠ شهریور ۹۳ روی داده است، نمیتواند دلیل حکم نوشتهشده در آن تاریخ باشد. به علاوه نسبت ثبت نهایی نمره ٢٠ برای همه دانشجویان کذب است. دانشجویان نمرههای دقیق براساس آنچه در برگهها نوشته بودهاند، دریافت کردهاند. دکتر رضوانطلب و دکتر خاکیصدیق وظیفه دارند به صورت مستند و مبتنی بر صورتجلسه و ریز نمرات بندهای مختلف سنجش صلاحیت عمومی بنده، صریحا پاسخ دهند دلیل اصلی رد صلاحیت من برای تدریس که در تاریخ ١٠ شهریور ۹۳ وجود داشته است، چیست؟ اگر دلیل اصلی چیزی جز صدایم باشد، از دانشگاه عذرخواهی خواهم کرد. در صورت ناتوانی از ارائه دلیل، دانشگاه رسما از من عذرخواهی کند، خسارات مرا جبران کند و شغلم را به من بازگرداند.