کشته شدن یک مرد پناهجو در جریان اخراجش از سوئد
این پناهجوی ۴۵ساله، در داخل هواپیما به مقاومت پرداخته و از نشستن روی صندلی خودداری کرده است. درگیری او با مأموران منجر به بیهوشی و مرگش شده است.
یک مرد پناهجوی ۴۵ساله، روز چهارشنبه ۱۸ مارس/ ۲۷ اسفند، در جریان اخراج از سوئد در هواپیمایی که قرار بود با آن به کشورش بازگردانده شود، درگذشت.
روزنامه سوئدی «آفتون بلادت» این فرد را یک عراقی به نام «عدنان» معرفی کرده است كه به عنوان مترجم برای ارتش آمريكا كار میكرده اما بخش فارسی رادیو سوئد نوشته است که «ملیت این پناهجو و کشوری که قرار بود به آنجا اخراج شود، اعلام نشده است.»
به نوشته آفتون بلادت، دیگر مترجمان همکار این شهروند عراق که آنها هم برای ارتش آمریکا کار میکردهاند، در عراق كشته شدهاند و به همین دلیل او به دولت سوئد اعلام پناهندگی کرده بود.
دادستانی سوئد، پلیس و سازمان مراقبت از زندانها، بررسیهای جداگانهای را در مورد مرگ این مترجم آغاز کردهاند.
روزنامههای دیگری که این خبر را منتشر کردهاند، نوشتهاند که این پناهجو توسط چهار مأمور از بازداشتگاه اداره مهاجرت در منطقه «مرشتا» در شمال استکهلم، پایتخت سوئد، به زور به هواپیمایی در فرودگاه آرلاندا منتقل شده است. او در داخل هواپیما به مقاومت پرداخته و از نشستن روی صندلی خودداری کرده است و درگیریاش با مأمورانی که در تلاش بودهاند تا او را سر جایش بنشانند، منجر به مرگش شده است.
ملبرگ یوهان، رییس اداره ملی حمل و نقل سوئد که مسئول این گونه انتقالها است، به روزنامه آفتون بلادت گفته است که «مأموران برای نشاندن او روی صندلی هواپیما به زور متوسل شدند و او ناگهان بیهوش شد.»
پس از بیهوش شدن این پناهجوی اخراجی که از سال ۲۰۰۷ در سوئد بوده است، مأموران امنیتی او را به یک بیمارستان منتقل کردهاند، اما او پیش از رسیدن به بیمارستان، درگذشت.
نظرها
حامد
همون بهتر که اونجا مرد در عراق هم مرگ در انتظارش بود و بدبختی
بهنام
واقعآ متاسف شدم . بینید این دول غربی به اصطلاح آزادیخواه ، جه بر سر پناهندگان می آورند . آخر چه عقل سلیمی بعد از هفت سال یک پناهجو را از خاک حود آخراج میکند ؟
یوسف
این اولین بار نیست پلیس سوئد اینگونه با خارجیها برخورد میکند. دو هفته پیش نیز یک چچن را به روسیه پس فرستادند که وی زیر شکنجه مرد. این سوئد، آن سوئد دوران اولوف پالمه نیست> و در عین حالی که میبایستی ممنون از کشور سوئد باشیم که در طی دهه های گذشته به صدها هزار انسانهای آواره محلی برای زندگی داد ولی جامعۀ سوئد همیشه با این افراد همچون شهروندان درجه 3 برخورد کرده است. در این شهر یوتوبوری اصلاً نمیشه یک رستوران رفت. تمامی رستورانها و بارها نگهبان دارند و اینها اصلاً به خارجیها اجازه ورود نمیدهند. این فقط یک نمونه است و این موضوع تازه ای نیست. من بیست و پنج سال است که اینجا زندگی میکنم و همیشه اینطور همینطور بوده فقط در 7 یا 8 سال گذشته بدتر شده. در مورد بازار کار که هیچ. اصلاً یک داستان دیگر است و غم انگیزتر.
Behrouz
در فرهنگ جدید و مارکسیستی روزنامه نگاری ایرانی در گذشتن برابر کشته شدن است . پناهنده های مظلوم هرروزچند نفری را در سوئد قتل و عام میکنند و سیاستمداران هاج و واج مانده اند از فاجعه ای که برای سوئد خلق کرده اند.
هرناک
شما دنبال عقل سلیم و وسیم نمیخا بگردی یه نگاهی بنداز افغانیای بدبخت چه حال وروزی دارن تو کشور ایران تا یه چیزی شد ميگن این غربیای به اصطلاح فلان وبهمان بمونن تو اون کشور که از منابع وامکانات اون کشور بخورندو شکم گنده کنند بعد نمکدونو بزنن بشکنند گروگانگیری کنند؟ جالبه ***رو مث موش باید کلا انداخت بیرون از دول غربی از یه طرف ميگن غرب بده از طرف دیگه فوج فوج باهر وسیله ای که بتونه رو آب دووم بیاره از دریای مدیترانه میخان خودشونو برسونن به یکی از کشورهای غربی.. قسم هزرط اباستون قبول کنیم یا دومب خروستون که یه متر زده بیرون؟!؟!
یوسف
من از تجربیات و مشاهدات خودم میگم و با نظرات بهروز و هرناک هم موافقم هر چند میبایستی نگاه کرد که چه درصدی از این جرایم متعلق به مهاجران است. ولی بایستی گفت بسیار آدمهایی (من در مورد ایرانیان میگم) که در طی 25 سال گذشته اصلاً حق گرفتن پناهندگی نداشتند و فقط آمدند پول مفت بگیرند و هر سال به ایران سفر کنند. فرهنگ داشتن و متمدن بودن نشانه ها و نمودهای عملی دارد و در بسیاری از این به اصطلاح پناهندگان چیزی جز فرصت طلبی قابل مشاهده نبود، اما این را میبایستی نیز دید که جامعۀ سوئد ما را همیشه با شک نگاه میکرده و تا وضع اقتصادی روند متفاوتی پیدا کرد ما همه میشدیم دلیل افول و شکست سیاستمداران. واقع بینی میبایستی بدور از کینه باشد.