کمی بهار؛ شهرنوش پارسیپور – ۸۴
شهرنوش پارسیپور - شوكت به اتفاق همكارش به يك خياطخانه مى رود و لباسى سفارش مىدهد. بعد به اتفاق به بستنىفروشى مىروند.
رمان «کمی بهار» در سال ۱۳۱۲ آغاز میشود؛ دو سال پیش از کشف حجاب. اردکان در این رمان صحنهای است که در آن و در قالب یک «ساگای خانوادگی» تاریخ ایران رقم میخورد.
خانم پارسیپور در این رمان میخواهد نشان بدهد که چگونه تحولات زن ایرانی در طول تاریخ، منجر به تحول مردان نیز میشود. «کمی بهار» همانطور که بهتدریج نوشته میشود، در «رادیو زمانه» هم به شکل کتاب گویا در اختیار خوانندگان و شنوندگان قرار میگیرد.
شماره ۸۴ از این مجموعه را میتوانید بشنوید. خلاصه این بخش چنین است:
شوكت به اتفاق همكارش به يك خياطخانه مى رود و لباسى سفارش مىدهد. بعد به اتفاق به بستنىفروشى مىروند. هنگامى كه او به خانه برمىگردد پروانه را در خيابان پيدا مىكند. دختر با ديدن مادرش بيهوش مىشود. او را به زحمت به خانه مىآورند. پروانه اعلام مى كند كه مادرش حق ندارد بدون اجازه او به جايى برود يا كارى بكند. شوكت متوجه مىشود آزادى اش را براى هميشه از دست داده است و...
نظرها
نظری وجود ندارد.