ارتباط ناشناخته. ارتباط بدون سانسور. ارتباط برقرار نمی‌شود. سایت اصلی احتمالاً زیر سانسور است. ارتباط با سایت (های) موازی برقرار شد. ارتباط برقرار نمی‌شود. ارتباط اینترنت خود را امتحان کنید. احتمال دارد اینترنت به طور سراسری قطع شده باشد. ادامه مطلب

مسیری برای رسیدن به حق

سازوکارهای سازمان ملل و دگرباشان جنسی ایران

گفت‌وگو با حسین علیزاده مدیر بخش خاورمیانه و شمال آفریقا در ایگل‌هِرک

رامتین شهرزاد - حسین علیزاده درباره مکانسیم‌هایی که در سازمان ملل متحد به جنبش دگرباشان جنسی ایرانی کمک می‌کنند، صحبت می‌کند.

در این گفت‌و‌گو حسین علیزاده، مسئول بخش خاورمیانه و شمال آفریقای کمیسیون بین‌المللی حقوق بشر زنان و مردان همجنس‌گرا ادرباره رابطه این سازمان غیر دولتی با سازمان ملل متحد و ساز و کارهایی که نفع جنبش حق‌خواهی دگرباشان جنسی ایرانی استفاده می‌شود توضیح می‌دهد.

محمدجواد لاریجانی، نماینده حقوق بشر ایران در سازمان ملل

کمیسیون بین‌المللی حقوق بشر زنان و مردان همجنس‌گرا (ایگل‌هِرک / IGLHRC) موسسه‌ای است غیر انتفاعی، مستقر در شهر نیویورک امریکا که در سال ۱۹۹۰ میلادی تاسیس شده است.

این موسسه، در زمینه ارتقای سطح زندگی برای آن دسته از مردمانی که به‌خاطر هویت جنسیتی،‌ گرایش جنسی یا تجربه جنسی خود، مورد تبعیض یا سوءاستفاده دیگران قرار گرفته‌اند، فعالیت می‌کند.

حسین علیزاده، مسئول بخش خاورمیانه و شمال آفریقای این موسسه، مدت یک دهه است که با گروه‌ها و فعالان دگرباش جنسی، در منطقه خاورمیانه ارتباط و همکاری دارد و در این مدت، پروژه‌های مختلفی را در کشورهای منطقه از جمله در عراق و ترکیه مدیریت کرده است.

در زمینه فعالیت‌های ایگل‌هِرک برای جامعه دگرباشان جنسی ایران و همچنین در زمینه رویدادهای اخیر مرتبط به فعالیت‌های کمیته حقوق بشر سازمان ملل متحد، با حسین علیزاده، صحبت کرده‌ام.

ایگل‌هِرک، سازمان غیرانتفاعی مستقر در نیویورک، مشاور رسمی سازمان ملل متحد در امور دگرباشان جنسی است. این عنوان چه اختیاریاتی به سازمان شما می‌دهد؟

اول بگذارید این نکته را در مورد معنای «مشاور» در اینجا توضیح بدهم. سازمان ملل، سازمانی برای دولت‌هاست. ولی در بیست سال گذشته، این سازمان درب خود را به روی سازمان‌های غیر دولتی (NGO) و جامعه مدنی نیز باز کرده است.

بدین ترتیب سازمان‌های مدنی، اکنون می‌توانند به‌عنوان مشاور در جلسات کمیته‌های مختلف و سازمان‌های تخصصی سازمان ملل حاضر باشند. مشاور یعنی اینکه شما به‌عنوان عضو ناظر (observer) در جلسات رسمی سازمان ملل متحد، مثل جلسات کمیسیون حقوق اجتماعی، سیاسی و فرهنگی (ECOSOC) و مانند آن امکان حضور دارید، اما حق رای ندارید.

سال‌ها،‌ کشورهایی که پروسه ورود سازمان‌های غیر دولتی و جامعه مدنی به سازمان ملل را بررسی می‌کردند، مایل به حضور سازمان‌های دگرباشان جنسی نبودند و ایگل‌هِرک اولین سازمان دگرباشان جنسی امریکایی است که در سال ۲۰۱۰ این عنوان را به‌دست آورد.

پرونده عضویت سازمان ما به عنوان مشاور بیش از پنج سال طول کشید و تعدادی از کشورها مانند مصر و عربستان دائماً با آن مخالفت می‌کردند. البته بعد از پذیرفته شدن عضویت ما در سازمان ملل، سازمان‌های دگرباش جنسی از کشورهای دیگر هم موفق شدند عضو ناظر سازمان ملل شوند.

شما به‌عنوان مشاور، چه کارهایی در سازمان ملل می‌توانید انجام بدهید؟

مهم‌تر از هر چیزی، ما اجازه رسمی ورود به سازمان ملل را داریم و به این شکل می‌توانیم در جلسات مختلف شرکت کنیم و به هیأت‌های مختلف، دسترسی داشته باشیم. همچنین می‌توانیم با کشورها و سازوکارهای گوناگون، وارد صحبت مستقیم بشویم.

حسین علیزاده، مدیر بخش خاورمیانه و شمال آفریقای ایگل‌هِرک در حال سخنرانی در مقر سازمان ملل در ژنو

در مواردی مثل قطعنامه‌های کمیسیون حقوق بشر سازمان ملل، یا در مورد دفاع از حقوق زنان یا حمایت از حقوق اقلیت‌ها، می‌توانیم با رعایت شروط مشخصی در جلسات و گفت‌وگوهای مربوط شرکت کنیم و اجازه سخنرانی داشته باشیم.

هرچند باید تکرار کنم که سازمان ملل، درنهایت سازمانی برای دولت‌ها است و در آن، دولت‌ها بازیگرهای اصلی هستند. ولی سازمان‌های تخصصی‌ سازمان ملل، مثل برنامه مشترک سازمان ملل متحد در زمینه ایدز (UNAids) و یا کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل متحد (UNHCR)، همکاری نزدیکی با سازمان‌های جامعه مدنی دارند و ما بیشترین حد همکاری را با چنین سازمان‌های تخصصی و نیز با کمیته‌های مختلف سازمان ملل داریم.

سازمان شما با این سطح ارتباطات در سازمان ملل و با عنوان مشاور، چه کمکی می‌تواند به یک دگرباش جنسی ایرانی داشته باشد؟

مساله این است که سازمان ملل، برای دفاع از حقوق تک به تک افراد شکل نگرفته است. در اینجا، مساله بحث جهانی بین کشورهاست.

من مکرر به دوستانی که پرونده‌هایشان را در ایگل‌هِرک بررسی می‌کنیم یا در گزارش‌ها مطرح می‌کنیم، می‌گویم سازمان ملل در واقعیت یک روند اداری طولانی است و فرآیندهای آن زمان زیادی می‌برد و یک موضوع ممکن است ماه‌ها و سال‌ها در آنجا معطل بماند.

بنابراین ممکن است مثلاً با تهیه گزارش مستند خاصی در موضوع نقض حقوق انسانی فردی، در زندگی آن یک شخص، تاثیر آنی رخ ندهد، ولی همین گزارش مستند همراه با نمونه‌ها و مثال‌های فراوان، می‌تواند تبدیل به پرونده مستحکمی در سطح جهانی شود. در این حالت تاثیر آن بر زندگی بسیاری و نه تنها یک فرد خواهد بود.

مثلاً ما امسال گزارشی را به کمیته ناظر بر کنوانسیون حقوق کودک داده‌ایم و این گزارش توسط این کمیته بررسی می‌شود، ایران هم گزارش خودش را ارائه می‌دهد و بعد این کمیته ناظر و دولت ایران وارد صحبت خواهند شد.

خب در این گزارش، ما نمونه‌هایی آورده‌ایم که چگونه در ایران حقوق دگرباشان جنسی در زمان کودکی، نقض می‌شود،‌ مثل موضوع تجاوز در مدارس. در حالت عادی، کسی اطلاعات و آمار دقیقی در این باره ندارد، هرچند که موارد این چنینی در ایران، زیاد رخ می‌دهند.

چرا چنین اطلاعات و آماری وجود ندارد؟

چون دولت حاضر نیست در این موارد چیزی منتشر کند. وقتی شما با دولت در این موارد صحبت می‌کنید، پاسح دولت این است که این اتفاقات وجود خارجی ندارند و همه‌چیز خوب و خوش است.

جامعه مدنی داخل هم امکاناتش محدود است، حالا به‌خاطر فشار و سانسور یا موارد دیگر. در نتیجه نقض حقوق بشر مکرر رخ می‌دهد،‌ اما آمار و اطلاعات در مورد آن کم است.

ولی ما ‌می‌توانیم با قاطعیت، در گزارش‌هایمان نشان دهیم که اگر کودکی در مدارس ایران مورد آزار جنسی قرار بگیرد، مدیران و مسئولان مدراس غالبا به این موضوع اهمیتی نمی‌دهند.

در اینجا جامعه جهانی با مطالعه این گزارش‌ها، از نقض آشکار حقوق انسانی کودکان در مدارس آگاه می‌شود و می‌تواند برابر مفاد کنواسیون‌های جهانی، دولت‌هایی را که این کنوانسیون‌ها را امضا کرده‌اند، زیر سوال ببرد که چرا حامی و مراقب حقوق افراد نیستند.

وقتی از سازوکارهای حقوق بشر سازمان ملل متحد صحبت می‌کنیم، زمینه بحث ما به کجاها می‌رسد؟

در حدود دو دهه پیش، کسی جرات نداشت در سازمان ملل، اسمی از دگرباشان جنسی بیاورد. دلیلش هم مخالفت دولت‌ها بود. فراموش نکنید که در حقوق بین‌الملل، کار، سیاسی است و هر کشوری به استناد حق حاکمیت خود، در رفتار و اعمالش آزادی فراوان دارد.

یعنی سازمان ملل، مرجعی مانند دادگاه نیست که بروید از یک نفر شکایت کنید و پلیس دم در خانه‌اش بفرستید. حقوق بین‌الملل، به‌تدریج و با رضایت خود کشورها به‌وجود می‌آید. عمده آن هم از طریق امضای معاهده‌ها است.

مثلاً جمهوری اسلامی ایران، در مورد حقوق کودک معاهده امضا کرده است. حالا می‌شود گفت چون شما این کنوانسیون را امضا کرده‌ای، این تعهدات شما است و باید به آن عمل کنید.

البته در چند سال اخیر، در سازوکارهای حقوق بشر سازمان ملل متحد، تلاش‌هایی از طرف تعدادی از کشورهای جهان صورت گرفته تا در مورد حقوق دگرباشان جنسی هم صحبت بشود. این بحث، جدید است و کارهای بیشتری باید انجام بشود. طبعاً سال‌ها طول می‌کشد تا این روند نهادینه بشود.

این سازوکارها چه ارتباطی با دگرباشان جنسی در ایران پیدا می‌کنند؟

کارها در مساله حقوق دگرباشان جنسی در ایران، الان در روند مثبتی دنبال می‌شوند و در چند مورد، موضوع حقوق انسانی دگرباشان جنسی مطرح شده است.

در سال ۲۰۱۱ در توصیه نهایی کمیته حقوق بشر سازمان ملل و در سال ۲۰۱۳ در توصیه شورای اقتصادی و اجتماعی سازمان ملل متحد به دولت ایران، این موضوع مطرح شد (متن فارسی در این و این لینک).

بعد در سال ۲۰۱۳ در گزارش احمد شهید گزارشگر ویژه در موضوع حقوق بشر ایران، این موضوع مطرح شد (لینک اول و لینک دوم) و بعد هم در گزارش اخیر ایشان که در گزارش ادواری جهانی (UPR) در اسفند گذشته منتشر شد و به وضعیت تراجنسیتی‌ها ‌پرداخت.

فکر می‌کنید از طریق این گزارش‌ها بتوان به چه چیز رسید؟

در مجامع بین‌المللی، کشورهایی مثل ایران می‌گفتند ما در مورد مسائل دگرباشان جنسی صحبت نمی‌کنیم، چون این مسائل مخالف و مغایر با فرهنگ بومی ماست.

ولی اگر شما کتاب رسمی کمیساریای عالی حقوق بشر سازمان ملل متحد، «آزاد و برابر زاده شده‌ایم» را بخوانید، پیش از هر چیز گفته می‌شود، احترام به حقوق دگرباشان جنسی در تناقض با فرهنگ‌های بومی کشورهایی که چنین ادعاهایی دارند، نیست.

این کشور‌ها همچین معاهده‌هایی را امضاء کرده‌اند و باید به این اسناد و قرارداد‌ها وفادار بمانند.

اعلامیه جهانی حقوق بشر که اصل و مبنای فعالیت سازمان ملل متحد است، در این مورد به طور مشخص می‌گوید (ماده 3): «هرکسی حق زندگی، امنیت و آزادی شخصی دارد.»

وقتی هم می‌گوید هرکسی، این یعنی شامل همه می‌شود و فقط شامل بعضی‌ها نیست. اینجا بحث دگرباش و غیر دگرباش جنسی نیست و این شامل همه مردم است.

واکنش ایران نسبت به گزارش‌هایی مانند گزارش احمد شهید چیست؟

کشورهایی مثل ایران، در سایه بحث نسبیت فرهنگی‌شان، در صحنه بین‌المللی حاضر نیستند حقوق همه انسان‌ها را محترم بشمارند.

در اینجاست که کسی مثل احمد شهید، نقش مهمی پیدا می‌کند.

در عرصه بین‌المللی، شهید می‌گوید شما مسلمان هستید، خب، من هم مسلمان هستم. ولی در این میان چیزی به نام حقوق بشر هم وجود دارد.

ایران عضو سازمان ملل و متعهد به اجرای قوانین بین‌المللی‌ای است که آنها را امضا کرده است‌. به این شکل، ایشان بحث را به داخل کشور منتقل کرده است. این کاری است که شهید انجام داده و در تاریخ جنبش مدنی ایران هم بی‌سابقه است.

از سال ۱۹۸۴ ما چهار گزارشگر حقوق بشر برای ایران داشتیم. تا سال ۲۰۱۱ که شهید کار خود را آغاز کرد، کسی از میان اینان حرفی از حقوق دگرباشان جنسی نزده بود. کار شهید در این باره، کمک بزرگی به جنبش مدنی ایران در ارتباط با حقوق دگرباشان جنسی است.

وقتی گزارشگر ویژه به این مسائل می‌پردازد، دیگر بحث حاشیه‌ای نیست. فکر می‌کنم احمد شهید توانست بحثی را ادامه دهد که سابق بر این با زمزمه و در خلوت صورت می‌گرفت، ولی اکنون دارد بحث عمومی می‌شود.

آیا ایگل‌هِرک با احمد شهید هم همکاری مستقیمی دارد؟ اگر همکاری وجود دارد به چه گونه است این همکاری؟

شهید، گزارشگر مستقل سازمان ملل است. سازمان ما با ایشان به‌عنوان کارشناس سازمان ملل کار می‌کنیم و مانند دیگر سازمان‌های جامعه مدنی، یافته‌هایمان را در اختیار گزارشگر ویژه قرار می‌دهیم.

ولی ایشان در مورد گزارش یا عدم گزارش موضوعات گوناگون، خود تصمیم می‌گیرد و نه ما. این موضوع مهمی است. چون در شرح وظایف گزارشگر ویژه نیست که تنها با یک سازمان به‌خصوص کار کند و یا تنها به یک گروه توجه کند.

در واقعیت امر، گزارشگر ویژه در موضوع حقوق بشر، موظف است به دولت ایران کمک کند تا تعهدات حقوق بشری خود را انجام بدهد. یعنی شهید، اپوزیسیون سیاسی ایران محسوب نمی‌شود.

ایشان به عنوان یک کارشناس از طرف سازمان ملل تعیین شده است تا وضعیت حقوق بشر ایران را بررسی کند، هرکجا خوب است، بگوید خوب است و هرکجا بد است، قید کند که بد است. به دولت ایران هم توصیه کند تا وظایفش را برابر قوانین بین‌المللی انجام بدهد.

یعنی ایران جقوق انسانی شهروندانش را تضمین کند و در موضوع حقوق بشر، با کشورهای جهان مذاکره کند؟

قطعاً. البته اینجا یک این موضوع جالب است؛ ایران حاضر است با قدرت‌های جهانی در موضوع هسته‌ای به مذاکره بنشیند و به توافق برسد، ولی در مورد رعایت حقوق بشر حاضر به صحبت نیست. این برایم خیلی عجیب است. قبلاً می‌گفتند انرژی هسته‌ای، حق مسلم ما است، ولی حالا در موردش تفاهم می‌کنند، خب، در مورد حقوق بشر چرا به صحبت و گفت‌وگو نمی‌نشینند؟

موضوع ساده است: شهید می‌گوید مشکلاتی در مورد نقض حقوق بشر در ایران وجود دارد، بهتر است بنشینیم و با هم حرف بزنیم و ببینیم چطور می‌شود این مشکلات را حل‌ کرد.

مثلاً در مورد تراجنسیتی‌ها در گزارش اخیر، ایشان می‌گوید خوب است که دولت ایران می‌گذارد فرآیندهای تغییر کارکرد جنسیتی انجام بگیرد، ولی در این میان مشکلاتی هم وجود دارد که باید رفع شود.

مثلاً عمل‌های جراحی تغیر جنسیت خوب انجام نمی‌شوند، بعضاً افراد اطلاعات کافی دریافت نمی‌کنند، یا سازوکارهای حمایتی پس از عمل وجود ندارد و بسیاری از این افراد، از هیچ‌گونه حمایت کاری یا پزشکی برخوردار نیستند و بسیاری موارد دیگر. خب، دولت ایران این را تصحیح کند. تمام حرف ایشان اصلاح این موارد و بهبود شرایط زندگی مردم است.

متاسفانه دولت ایران کل موضوع را به شکل یک جنگ و جدال سیاسی درآورده است. هرچند واقعاً این‌طور نیست.

در اسفند ماه گذشته، گزارش ادواری کمیته حقوق بشر در مورد کشور ایران (‌UPR) در ژنو برگزار شد. توضیحی خلاصه در مورد UPR به ما می‌دهید؟

روندی از سال ۲۰۰۶ میلادی در سازمان ملل شروع شده است، به اسم گزارش ادورای جهانی یا UPR. هر چهار سال یک‌ بار کشوری داوطلب می‌شود و اجازه می‌دهد بقیه کشورها عملکرد حقوق بشر آنها را بررسی کنند.

به هر کشور یک تا دو دقیقه وقت می‌دهند تا در مورد وضعیت کشور داوطلب صحبت کنند. برخی از کشورها تمجید می‌کنند، برخی سوال دارند و برخی هم توصیه و انتقاد می‌کنند. یعنی یک روند دموکراتیک برای کشورها به‌وجود آمده است.

جمهوری اسلامی ایران از این گزارش ادواری استقبال کرده است، توضیح خوبی هم در مورد این روند در وب‌سایت رسمی ستاد حقوق بشر قوه قضاییه منتشر کرده‌اند. هم در سال ۲۰۱۰ و هم در ۲۰۱۴  هیاتی را برای شرکت در روند ادواری جهانی (UPR) به ژنو فرستادند.

در مهرماه ۱۳۹۳ (۲۰۱۴ میلادی) که دومین روند ادواری جهانی ایران صورت گرفت، ۱۰۴ کشور جهان، ۲۹۱  توصیه به جمهوری اسلامی ارائه دادند. ایران پس از بررسی این پیشنهادها، رسماً در اسفند ۱۳۹۳  اعلام کرد که ۱۰۲ پیشنهاد را رد کرده، ۱۳۰ پیشنهاد را قبول کرده و ۵۹ پیشنهاد را هم مشروط، پذیرفته است.

در جریان اولین UPR ایران در سال ۲۰۱۰، فقط سه توصیه به ایران در موضوع دگرباشان جنسی داده شده بود و ایران هر سه را رد کرده بود. اما در سال گذشته، 13 مورد، یعنی چهار برابر قبل، به ایران در موضوع توصیه شده بود. این نشان داد که ایران بیش از پیش توسط جامعه جهانی در موضوع دگرباشان جنسی زیر سوال رفته است.

دولت ایران آیا با هیچکدام از پیشنهادها در موضوع دگرباشان جنسی، موافقت کرده است؟

همان‌طور که اشاره کردم و در بیانیه ایگل‌هِرک هم آورده‌ایم، در مقایسه با چهار سال قبل، حجم درخواست‌ها از ایران در موضوع دگرباشان جنسی، چهار برابر شده است.

دلیل‌ش هم جدی شدن بحث دگرباشان جنسی، در سازوکارهای حقوق بشر سازمان ملل متحد است. در سال‌های گذشته نیز هرچه به ایران در این موضوع گفته‌اند، ایران پاسخی نداده بود.

این بار، ایران در این موضوع در واقع،‌ تحت فشار بیشتری قرار گرفته است. جمهوری اسلامی از ۱۳ مورد، فقط سه مورد را به شکل مشروط پذیرفت. منتهی توضیح نداده‌اند مشروط یعنی چه و اینکه کدام قسمت را قبول می‌کنند و کدام را قسمت را رد می‌کنند.

مثلاً اوروگوئه از ایران خواسته بود تا قوانین داخلی به نوعی اصلاح شود تا هرگونه تبعیض فارغ از موضوع هویت و گرایش جنسی، مذهبی یا تفکر سیاسی، محو شود. ایران این را بطور کامل رد کرده است. اما از سوی دیگر خواسته دانمارک این بود که رهایی از شکنجه برای افراد زندانی، فارغ از هویت و گرایش جنسی افراد،‌ تضمین بشود. ایران این را مشروط پذیرفته است.

مصداق این توصیه دانمارک هم ماجرای مهمانی جشن تولد کرمانشاه در دو سال پیش بود. بسیج در آنجا مردم را کتک زد، آب و غذا به آنها نداد، شوک برقی با باتوم به افراد وارد کرد، مردم را چشم‌بند زدند و اعترافات اجباری گرفتند. این ‌عملکرد بسیج مصادیق شکنجه بود.

حالا جمهوری اسلامی مشروط،‌ پیشنهاد دانمارک را قبول کرده. این یعنی چه؟ کسی نمی‌داند. یعنی الان می‌خواهند شکنجه برای افراد زندانی را بردارند، ولی برای دگرباشان جنسی،‌ شکنجه را نگه دارند؟ مشروط در اینجا مربوط به کدام قسمت است؟

فکر می‌کنید چرا ایران چنین جواب گنگی داده است؟

دولت ایران گفته است اگر این موارد را به طور کامل قبول کند، مخالف قانون اساسی، ارزش‌ها و اسلام عمل خواهد کرد. انگار ایران میخواهد بگوید اگر ما مردم را شکنجه نکنیم، اسلام به خطر می‌افتد.

حالا این جواب ایران،‌ معمایی برای بسیاری از ما است. برخی در این میان راه افتاده‌اند و گفته‌اند که جمهوری اسلامی، حق و حقوق دگرباشان جنسی را به رسمیت شناخته است که چنین چیزی به‌نظر نمی‌آید صحت داشته باشد. دولت ایران هم چنین چیزی نگفته است.

ولی استنباط شخصی من این است که جمهوری اسلامی با این عمل مانور سیاسی می‌دهد. چون رد همه توصیه‌ها برایشان سنگین بود. دولت ایران از ابتدای کار مخالف ماموریت احمد شهید، گزارشگر ویژه بود و می‌گفت نیاز به گزارشگر ویژه ندارد. ولی با UPR موافقت کرده بود. حالا نمی‌توانست اینجا هم همه‌چیز را رد کند.

به این ترتیب این یک ‌بازی سیاسی است. می‌گویند گزارش‌های گزارشگر ویژه را قبول نداریم، ولی در UPR  شرکت می کنیم و توصیه‌هایی را قبول می‌کنیم، ولی نه همه را و یا به شکل کامل، چون در تضاد با قانون و اسلام و ارزش‌هاست.

دولت ایران زبانی دگرباش جنسی هراس دارد. آیا امسال این زبان نسبت به مسائل دگرباشان جنسی عوض شده بود؟

زبان مقامات ایرانی، به هیچ عنوان تغییر نکرده است. وقتی در جریان جلسه پرسش و پاسخ UPR، مساله دگرباشان جنسی مطرح شده بود، حرکات و رفتار هیأت ایرانی چنان بود که انگار درباره یک موضوع تهوع‌آور صحبت می‌شود.

فکر می‌کنم دولت ایران به نفع خودش نمی‌بیند مانند محمود احمدی‌نژاد، جار و‌ جنجال در موضوع دگرباشان جنسی راه بیاندازد. ولی مشخصاً هم هیچ‌چیزی را قبول نکرده‌ است.

اگر قرار بود زبان جمهوری اسلامی تغییر کند، ۱۳ توصیه کشورهای جهان را قبول می‌کردند و به آن توجه جدی نشان می‌دادند.

در نهایت امر، شما در ایگل‌هِرک امیدوار هستید، مساله دگرباشان جنسی را به چه نقطه‌ای برسانید؟ و به‌نظرتان سازوکارهای حقوق بشر سازمان ملل متحد در این زمینه می‌توانند کمکی موثر به ایرانیان دگرباش جنسی بکنند؟

باید واقع‌گرایانه با شما صحبت کنم. سازوکارهای سازمان ملل متحد، در کوتاه‌مدت،‌ توانایی‌های محدودی دارند و نمی‌شود از آنها انتظار معجزه داشته باشیم. ولی بحث اصلی این است که بایستی در مورد حق و حقوق دگرباشان جنسی، به شکل یک روندکامل صحبت کنیم.

این موضوع، ابعاد داخلی دارد و در درجه نخست، مشکل خانواده و جامعه مطرح است. البته نبود قوانین تبعیض‌آمیز و ناقص حقوق انسانی و شهروندی دگرباشان جنسی در ایران، منشاء مشکلات فراوانی است. با این حال تمام مشکلات اصلی ما،‌ تنها دولت و قوانین نیستند. فرهنگ و جامعه ما،‌ دگرباش جنسی‌هراسی را تشویق می‌کند یا نسبت به آن با سکوت برخورد می‌کند.

این فرهنگ، رویکرد و دیدگاه بایستی متحول شود. نهایتاً دولت هم باید قوانین همجنس‌گراستیز را تغییر دهد. این لزومش، کاری همگانی است. نمی‌شود تنها به فشار از سوی سازمان ملل بسنده کرد. این به‌خودی خود کافی نیست. کار فرهنگی و اجتماعی زیادی لازم است انجام شود.

یک بُعد کار سازمان ملل متحد است، ولی اصل کار، در این است که جامعه درک بهتری نسبت به موضوع دگرباشان جنسی پیدا کند.

این مطلب را پسندیدید؟ کمک مالی شما به ما این امکان را خواهد داد که از این نوع مطالب بیشتر منتشر کنیم.

آیا مایل هستید ما را در تحقیق و نوشتن تعداد بیشتری از این‌گونه مطالب یاری کنید؟

.در حال حاضر امکان دریافت کمک مخاطبان ساکن ایران وجود ندارد

توضیح بیشتر در مورد اینکه چطور از ما حمایت کنید

نظر بدهید

در پرکردن فرم خطایی صورت گرفته

نظرها

نظری وجود ندارد.