کمی بهار؛ شهرنوش پارسیپور – ۸۷
شهرنوش پارسیپور - نیر به تشویق خلیل ملکى از حزب استعفا مىدهد و به همین دلیل دوستى او با احسان طبرى و بزرگ علوى محدود مىشود. او همکارىاش را با نیروى سوم آغاز مىکند.
رمان «کمی بهار» در سال ۱۳۱۲ آغاز میشود؛ دو سال پیش از کشف حجاب. اردکان در این رمان صحنهای است که در آن و در قالب یک «ساگای خانوادگی» تاریخ ایران رقم میخورد.
خانم پارسیپور در این رمان میخواهد نشان بدهد که چگونه تحولات زن ایرانی در طول تاریخ، منجر به تحول مردان نیز میشود. «کمی بهار» همانطور که بهتدریج نوشته میشود، در «رادیو زمانه» هم به شکل کتاب گویا در اختیار خوانندگان و شنوندگان قرار میگیرد.
شماره ۸۷ از این مجموعه را میتوانید بشنوید. خلاصه این بخش چنین است:
استعفاى خلیل ملکى از حزب توده غوغاى زیادى به راه مىاندازد. حزب بیدرنگ اعلام مىکند که او را اخراج کرده است. سپس شایعهاى قوى مبنى بر همکارى خلیل ملکى و انگلیسىها بر سر زبانها مىافتد. مىگویند با شاه ملاقات کرده و او را تا مرز خودکشى پیش مىبرند. نیر نیز به تشویق خلیل ملکى از حزب استعفا مىدهد و به همین دلیل دوستى او با احسان طبرى و بزرگ علوى محدود مىشود. نیر چند ماه بعد همکارى خود را با نیروى سوم آغاز مىکند و...
نظرها
نظری وجود ندارد.