زبانی عاری از توهین و تبعیض نسبت به دگرباشان جنسی
گفتوگو با فرید حائرینژاد، مسئول بخش ایران در کمیسیون بینالمللی حقوق بشر مردان و زنان همجنسگرا (ایگلهِرک)
فرید حائرینژاد - واژهها و اصطلاحات مرسوم در سطح جامعه ایران در موضوع دگرباشان جنسی، خشونتآمیز هستند. لازم بود و هست که زبانی عاری از خشونت جایگزین شود.
فرید حائرینژاد سردبیر سابق رادیو زمانه و مسئول فعلی بخش ایران در ایگلهِرک است. او نزدیک به یک دهه است که مشغول به کار در انواع متفاوت فعالیتها در زمینه مسائل دگرباشان جنسی است. هسته اصلی فعالیتهای او، تولید دانش و بالا بردن سطح آگاهی عمومی در موضوع دگرباشی جنسی بوده و او در زمینه ساخت فیلمهای مستند، مدیریت بر تولید و عرضه کتابچههای آموزشی، برگزاری دورههای آموزشی برای خبرنگاران و رسانهها و برگزاری سمینارهای کاربردی فعالیتی مستمر داشته است.
■ چه شد که به فعالیت رسانهای در زمینه دگرباشان جنسی ایران مشغول شدید؟
فرید حائرینژاد - در یک سفری کاری به ایران برای ساخت فیلم مستندی در سال ۱۳۸۵ برای نخستین بار با دگرباشان جنسی ایرانی آشنا شدم. پیش از این دوستانی داشتم که همجنسگرا بودند، ولی ارتباط وسیع و عمیقی با این جامعه نداشتم.
در ایران با افراد فعالی از این جامعه آشنا شدم که برای بالابردن آگاهی جمعی خودشان تلاش میکردند. هر یک از این افراد، داستانهای تلخی از زندگیشان داشتند. داستانهایی که در زندگی همه آنها مشترک بود.تصور کنید بخشی از جامعه ما زیر فشار و آزار و تحقیر هر روزه قرار دارد، ولی صدایش به گوش کسی نمیرسد. از همان زمان معتقد شدم باید در حوزه کارهای بیشتری برای رساتر کردن این صداها انجام شود.
■ خود شما در این باره، چه کردید؟
آن زمان فیلم مستندی در مود دگرباشان جنسی ایرانی در تلویزیون سیبیسی (CBC) کانادا ساختم و به دنبالش کارهای خبری در ارتباط با همین حوزه را در تلویزیون انجام دادیم. این کمکی خوبی بود برای مطلع کردن جامعه جهانی و به وجود آوردن حساسیت در این باره. آن زمان سیانان (CNN) و تعدادی از رسانههای امریکایی هم به این موضوع پرداختند.
چند سال بعد هم که کارم را در رادیو زمانه آغاز کردم، از نخستین اقداماتم، راهاندازی ستون «دگرباش» بود تا فضایی ثابت در یک رسانه جریان اصلی، در این حوزه به وجود بیاید. بهنظرم لازم بود تا موضوع دگرباشی جنسی وارد گفتمانهای جریان اصلی (Main Stream) شود و این اقدام در راستای این نگرش بود.
به شکلی ثابت از آن زمان تاکنون، در این ستون، مطالب بسیاری هم از زبان دگرباشان جنسی و هم از زبان افراد غیر دگرباش جنسی، منتشر شده است. این نخستین باری بود که یک فضای مستمر برای فعالیت رسانهای در موضوع مشخص دگرباشی جنسی در یک رسانه جریان اصلی به وجود آمد.
■ بحث اطلاعات یک موضوع است، بحث بیان زبانی آن موضوع دیگری است. چه شد بر زبان رسانههای فارسیزبان در زمینه دگرباشان جنسی، متمرکز شدید؟
وجود یک دولت پیشرو میتواند با تغییر قوانین و اصلاحات، کمک به پیشرفت جامعه کند، در ایران، ما برعکس این را داریم. دولت خود مروج خشونت است. در اینجا رسانهها و اهل قلم، نقش مهمی برای آگاهیرسانی و به وجود آوردن تغییر پیدا میکنند. به طور مثال استفاده از واژهها و اصطلاحات صحیح و عاری از خشونت.
واژهها و اصطلاحات مرسوم در سطح جامعه در موضوع دگرباشان جنسی، بسیار خشونتآمیز و توهینبار هستند. لازم بود و هست که زبانی عاری از خشونت جایگزین شود. زبانی که مفاهیم را برساند که بار منفی یا خشونتآمیز نداشته باشد.
مثلاً بهجای «همجنسباز» بگوییم «همجنسگرا، همجنسخواه یا دگرباش جنسی». تلاش می کنیم واژهها و اصطلاحاتی استفاده شوند که اغلب از دل خود جنبش دگرباشان جنسی ایران بیرون میآیند و یا توسط اساتید زبانشناسی ساخته و معرفی میشوند.
واژهها و اصطلاحهایی که در مورد دگرباشان جنسی استفاده میکنیم، میتوانند تاثیر پرقدرتی بر مردم داشته باشند. بیان صحیح واژه ها و اصطلاحات، میتواند ذهن و دل مردم را باز کند و استفاده از واژههای غلط و خشونتزا، برعکس، میتواند باعث به وجود آمدن نفرت یا خشونت شود.
از سوی دیگر استفاده از واژههای غلط، برای مخاطب ایجاد سردرگمی میکند. از این جهت برای بازگویی و پوشش بهتر مسائل دگرباشان جنسی، ما بر آموزش خبرنگاران در این موضوعها تمرکز کردیم و در این ارتباط کتابچه راهنمایی زیر عنوان «چگونه مسائل دگرباشان جنسی را پوشش دهیم» تالیف و منتشر شد. تا به امروز نیز هفت دوره آموزشی در رسانههای ایرانی و برای اهل رسانه برگزار کردهایم.
■ چه بازخوردی از روزنامهنگاران در این دورههای دریافت کردید؟
پیشتر باید بگویم که استقبال خوبی از برگزاری این کارگاههای آموزشی شد. کم نیستند روزنامهنگارانی که به این مسائل اهمیت میدهند و هرچند برایم حیرتانگیز بود که بسیاری از شرکتکنندگان، به این مسائل علاقه زیادی نشان میدادند، اما بههرحال این ذهینت هم وجود دارد که این مسائل مهم نیستند و گاه مقاومتهایی هم در برابر پرداختن به موضوع دگرباشی جنسی وجود داشت.
ولی پس از گفتگوهای جمعی، نمایش فیلم و پرداختن به موضوعهایی همچون تاریخچه دگرباشی جنسی در ایران، زبان، واژهها و اصطلاحها و از این قبیل موارد، دیدگاهها به نظر تغییر کرد. این نظر جمعی به وجود آمد که اینها موضوعات جدی هستند.
به نظر من همهچیز در مورد دگرباشان جنسی، به حکومت و قوانین برنمیگردد. بلکه جامعه هم در تبعیض علیه دگرباشان جنسی نقش بزرگی ایفا میکند. ولی فکر میکنم میشود تا اندازه زیادی نگرش و رفتار جامعه را تغییر داد. این کاری است که جنبش دگرباشان جنسی، در کلیت خود میکند.
■ یک بحث رسانه است، یک بحث جامعه، یکی هم بحث حقوق و قانون است. اینجا ما با حقوقدانها و فعالهای حقوقی روبهرو هستیم. این بخش از جامعه، نیازمند چه تغییرهایی در زبان خود است؟
فکر میکنم قبل از تغییر زبان، باید اهمیت مسائل دگرباشان جنسی درک بشود. وقتی اهمیت این مسائل درک شد، حالا لازم است تا به این موضوع با زبان درست پرداخته شود.
ایگلهرک تا به حال دو سمینار، یکی در سال ۱۳۹۱ و دیگری در سال ۱۳۹۳ در شهر دوسلدولف آلمان برگزار کرده است. در این سمینارها، ما از فعالهای مدنی جامعه دگرباشان جنسی، حقوقدانها و اندیشمندان دینی دعوت کردیم تا در کنار هم به بحث در موضوع دگرباشی جنسی بنشینند. در این سمینارها، از جمله در حوزههای حقوقی و دینی هم بحثهای بسیاری صورت گرفت.
مایلم اینجا تاکید کنم هر جنبشی نیاز به متحدانی دارد که لزوما متعلق به آن گروه اجتماعی نیستند. از این جهت همفکری و همدلی طیف وسیعی از اندیشمندان، حقوقدانها و متخصصان در حوزههای متفاوت که الزاما دگرباش جنسی نیستند، بسیار مهم است. اینان متحدانی هستند که بدون حضور فعالشان، تغییر به سختی بهدست میآمد. در این سمینارها بسیاری از متحدان جنبش دگرباشان جنسی ایرانی سعی در همفکری و همراهی داشتند.
■ دولت ایران و مقامات آن، آشکارا دگرباشستیز هستند. در مورد سیاستهای توهین و تحقیر آنان، چه میشود کرد؟
ایجاد تغییر در نگرش حاکم کار سادهای نیست. هر چند به تدریج میبینیم که رسانههای دولتی داخل ایران هم گاهی از واژههای درست و صحیح استفاده میکنند. ولی خشونتورزی و دگرباش جنسی ستیزی دولتی، در صورتی که فشار عمومی از سوی جامعه و مردم وجود داشته باشد در طولانی مدت شاید قابل تغییر باشد.
جامعه جهانی نیز در این زمینه نقش مهمی بازی میکند و میتواند تا حدی جمهوری اسلامی را وادار به رعایت حقوق شهروندان خود کند، فارغ از آنکه فرد چه گرایش جنسیای داشته باشد.
■ سازمانها و فعالان مختلف جامعه مدنی دگرباشان جنسی نقش مهمی در بوجود آمدن تغییر دارند. چه همکاریای با این سازمانها و افراد فعال دارید؟
ایگلهِرک روابط و همکاری سازنده و گستردهای دارد با سازمانهای ایرانی و غیر ایرانی چه در موضوع دگرباشان جنسی، چه در موضوعات دیگر همچون حقوق انسانی یا شهروندی فعال هستند.
به طور مثال، ایگلهِرک ارتباط خوبی با سازمان دگرباشان جنسی ایران (ایرکوIRQO ) دارد و در عین حال عضو جبهه «تاثیر بر ایران» (Impact Iran) است. این جبهه، متشکل از سازمانهای گوناگون فعال حقوق بشر برای همکاری مشترک است.
همچنین ایگلهِرک با سازمانهای غیر ایرانی همکاری وسیعی دارد و عضو فدراسیون جامعه جهانی دگرباشان جنسی ایلگا ILGA است. علاوه بر این ها ایگلهِرک با بدنه سازوکارهای حقوق بشر سازمان ملل و کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل هم همکاری مستمر و عمیقی دارد. به این ترتیب، این سازمان توصیهها و گزارشهای خود مربوط به مسائل دگرباشان جنسی ایرانی را در عرصه جهانی، مطرح میکند.
■ گام بعدی شما، چه خواهد بود؟
بهنظرم برگزاری کارگاههای آموزشی، بایستی گستردهتر دنبال شود. ما تلاش داریم فعالهای مدنی و حقوق بشر نیز در برنامههای این کارگاهها شرکت کنند. اسفند ماه گذشته، اولین کارگاه آموزشی ما برای فعالین حقوق بشر در شهر ژنو برگزار شد. بزودی کارگاههای بیشتری نیز برگزار خواهیم کرد. امیدوار هستم تولید انتشاراتی پر بارتر هم در کنار آن، داشته باشیم.
■ شما امیدوار هستید، شاهد چه آیندهای برای دگرباشان جنسی ایران باشید؟
امیدوارم روزی برسد که جامعه دگرباشان جنسی ایرانی، حقوق شهروندی و انسانی برابر با دیگر افراد جامعه داشته باشد. روزی که خود را بخشی آشکار از جامعه ایرانی ببیند.روزی که دیگر گرایش و هویت جنسی فرد، مانعی برای زندگی و موفقیتش نباشد. جامعه او را به حاشیه نراند و یا مورد تبعیض، آزار، توهین و تحقیر قرار ندهد.
روزی که کسی از شغل، امکانات آموزشی و بهداشتی و درمانی و در یک کلام جقوق شهروندی محروم نشود. اینها به سادگی به دست نخواهند آمد، ولی این روز فرا میرسد. من به این موضوع باور دارم و مطمئنم چنین روزی فرا میرسد.
نظرها
نظری وجود ندارد.