اسلامی کردن جامعه، تنها گزینه روی میز
سعید آگنجی- از پیروزی انقلاب ایران تاکنون، اسلامی کردن جامعه دغدغه اصلی حاکمیت بوده و همواره پیش از فقرزدایی، اشتغال، اعتیاد و هر مساله دیگری به آن پرداخته شده است.
از پیروزی انقلاب ایران در سال ۵۷ تاکنون، مساله اسلامی کردن جامعه، دغدغه اصلی حاکمیت ایران بوده و همواره پیش از اشتغالزایی، فقرزدایی، اعتیاد و هر موضوع و مساله دیگری به آن پرداخته شده است.
در حال حاضر طبق آمار رسمی در ایران بیش از پنج میلیون نفر بیکار وجود دارد و مجلس برای اشتغالزایی، تنها چهار هزار میلیارد تومان اختصاص داده است که با این بودجه میتوان ۵۷ هزار شغل ایجاد کرد. با فرض اینکه جمعیت بیکار ایران را ۲. ۵ میلیون نفر بدانیم، دولت تنها میتواند مشکل ۲.۲۸ درصد بیکاران را حل کند. این در حالی است که بر اساس آماری که در سال ۹۱ گرفته شده است، میزان خط فقر در جامعه روستایی ۳۰ درصد و در جامعه شهری ۴۰ درصد بوده است.
در زمینه اعتیاد نیز بر اساس آمار های ارائه شده، حدود یک میلیون و ۳۰۰ هزار معتاد در ایران شناسایی شدهاند که حدود ۴۵ درصد آنها زیر ۲۹ سال سن دارند و ۶۳ درصد آنها را افراد متاهل تشکیل میدهند.
با وجود این شرایط، بودجهای که حکومت ایران در حوزه فرهنگ و تبلیغ اسلامی مصرف میکند، بیش از هفت برابر بودجهای است که برای حل معضل بیکاری صرف میشود. به مساله فقرزدایی و مبارزه با اعتیاد نیز به همین میزان بیتوجهی میشود.
محمدعلی جعفری، فرمانده کل سپاه پاسداران ایران، بیستم اسفند ماه سال گذشته در جلسه مجلس خبرگان، با استناد به سخنان علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی گفته است که اسلامی کردن جامعه از اهداف انقلاب اسلامی است که باید برای تحقق آن بکوشیم و این امر مستلزم تلاش مستمر همه مردم و مسئولان نظام است که باید تحقق پیدا کند.
حکومت ایران اما در تمامی دورهها به دنبال تشکیل و ایجاد جامعه اسلامی بوده و مسئولان جمهوری اسلامی، برقراری جامعه اسلامی چنانچه در صدر اسلام وجود داشته است را از اهداف اصلی انقلاب میدانند. به این ترتیب حکومت برای رسیدن به این هدف و گسترش اسلام "ناب محمدی" و استقرار حکومت "عدل علی" در تمام دنیا، هزینه تبلیغاتی بسیاری کرده و این هزینهکردها و پول خرج کردنهای گسترده، همچنان هم ادامه دارد.
با مقایسه بودجه بخشهای مختلف در ایران، میتوان چنین نتیجه گرفت که حاکمیت ایران تمام توان تبلیغاتی خود را برای تبلیغ و گسترش اسلام گذاشته است و بودجهای که در اختیار موسسهها و نهادهای مرتبط با موضوعاتی همچون آموزشهای دینی و قرآنی، امر به معروف و نهی از منکر، عفاف و حجاب و موضوعات دیگری از این دست قرار میدهد، بسیار بیشتر از هزینههایی است که صرف مسائلی مانند اعتیاد، اشتغالزایی، فقرزدایی و ... میشوند که از دغدغههای مهم و اصلی عموم مردم در جامعه هستند.
صادق زیباکلام، جامعهشناس و از منتقدان این سیاستها، در یکی از مناظرههای اخیر خود با حسین اللهکرم، مدعی شده است که «بودجه سالانه امور فرهنگی و تبلیغی، مبلغی بالغ بر ۳۰ هزار میلیارد ریال است و این بودجه پنج برابر بودجه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است. وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و زیرمجموعههای وابسته به آن هر یک ریالی که هزینه میکنند با حساب و کتاب بوده و به دستگاههای نظارتی از جمله مجلس پاسخگو هستند، در حالیکه بسیاری از نهادهای فرهنگی و تبلیغاتی، در قبال نحوه هزینهها و مخارجشان موظف به پاسخگویی و حساب پس دادن به هیچ دستگاه و ارگانی نیستند.»
مساله فرهنگسازی اسلامی و تلاش برای تشکیل و دستیابی به یک جامعه اسلامی نیز برای نیروهای وابسته به حاکمیت، ابزاری است که بتوانند به اسم تبلیغ اسلام و دین، تفکرات خود را به جامعه غالب کنند و همچنان به اسم فرهنگسازی اسلامی، عفاف و حجاب ، گسترش اسلام و آموزهای دینی در جامعه و ...، پولهای کلان بگیرند و هیچ حسابی هم به نهادهای مالی کشور پس ندهند.
از سوی دیگر به اسم امر به معروف و نهی از منکر، گشتهای ارشاد یا طرح عامران به معروف راه میاندازند تا شرایط رعب و وحشت در جامعه حکمفرما شود.
این موضوعات برای گروههای تندرویی مانند انصار حزبالله در داخل ایران که از سوی حاکمیت حمایت میشود، بهانهای شده است که بتوانند هر گونه اقدامی را به اسم اسلام با حمایت حاکمیت انجام دهند و حتی قوه قضاییه توان محاکمه کردن آنها را نداشته باشد.
بعد از حادثه اسیدپاشی در اصفهان و حمله به علی مطهری، نماینده مجلس ایران در شیراز، انصار حزبالله بار دیگر بیانیهای صادر کرد که «در صورت ورود بانوان به ورزشگاهها در روز ۲۹ خرداد ماه سال جاری، با این موضوع با قاطعیت برخورد خواهد کرد.»
انصار حزبالله در قسمتی از این بیانیه آورده است: «تا ۲۹ خرداد ماه، روزی كه قرار است دولت به اعتراف معاون زنان ریيسجمهوری، اولين گام خود برای وارد كردن زنان به ورزشگاهها را بردارد. حدود ۴۰ روز باقی است و فرصتی است تا مسئولان از اين راه باطل بازگردند يا آنكه شاهد یک روز تاريخی ديگر در تقويم حزبالله باشند.»
جامعه اسلامی، به هر قیمتی
به نظر میرسد گروههای تندرو در حکومت ایران میخواهند به هر قیمتی به جامعه اسلامی مورد نظرشان برسند و حاضرند برای رسیدن به این هدف، هر گونه اقدام ممکن و ناممکنی انجام دهند و هزینههای آن را هم بپردازند.
وجود همین دیدگاه در میان حاکمان جمهوری اسلامی باعث شده که به دغدغههای اصلی جامعه نظیر فقر، بیکاری، اشتغالزایی و اعتیاد توجه نشود، در حالی که ریشه بسیاری از جرائم و بزهکاریها در جامعه، بیتوجهی حکومت به همین حوزهها است. بر این اساس اسلامی بودن جامعه از خطوط قرمز نظام محسوب میشود، به گونهای که ناهنجاریهای اجتماعی در برابر آن بیاهمیت یا کماهمیت جلوه میکند.
البته مسئولان کشوری و لشکری در ایران، معمولا ناهنجاریهای جامعه را به پای بدحجابی و وجود نداشتن یک جامعه برآمده از موازین اسلامی میگذارند و میتوان گفت دلیل اینکه حاکمیت موضوع تبلیغ و گسترش اسلام را از پایینترین سطوح آموزشی و تحصیلی در اولویت قرار داده، متاثر از وجود چنین دیدگاههایی در حاکمیت است.
بسیاری از روحانیان حکومتی در ایران تلاش میکند مسائلی مانند حجاب را بسیار فراتر از یک مساله ساده شرعی و اسلامی نشان دهند و به طرق مختلف، شهروندان را موظف به اجرای دستورات دینی کنند.
از همین رهگذر، یکی از موضوعاتی که در راستای اسلامی کردن جامعه همیشه تبلیغ میشود، "چادر" به عنوان "عالیترین پوشش اسلامی" است که سودی کلان برای مافیای این حوزه به ارمغان آورده است. واردات پارچه چادر مشکی در انحصار افراد نزدیک به راس حاکمیت است و رهبر ایران بارها در سخنرانیهایش چادر را حجاب برتر دانسته است. جمشید بصیری، دبیر سابق انجمن نساجی ایران پیشتر مدعی شده است که ارزش پارچههای چادر مشکی وارد شده به کشور در سال ۹۱، ۱۷ میلیون دلار بوده است که ۱۷۰ میلیون دلار فروخته شده است.
گرچه حکومت ایران، حکومتی دینی است، اما دین ابزاری شده است برای رسیدن به مقاصد اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و .... این شرایط فضایی ایجاد کرده است که سودهای زیادی به اسم گسترش و ساخت جامعه اسلامی، نصیب نزدیکان و پیمانکاران حکومت شود. اگر حاکمیت دغدغه فرهنگسازی، کاهش فساد و جرائم را میداشت، میتوانست این هزینهها را در بخشهایی مانند اشتغالزایی، فقر زدایی و مبارزه با اعتیاد انجام دهد و جامعه را در وضعیت مطلوبتری قرار دهد.
نظرها
داریوش همایون
با سپاس از شما نوشتاری بسیار عالی گویا وحقیقت محض بود.90% بودجه ی کشور ودرامدهای کشور هرز میرود و صرف تبلیغات اسلامی شیعه گری استحمار ملت کمک به غزه ولبنان وسوریه وغیره و همینطور حیف و میل وچپاول واصطلاحا بالاکشیدن توسط مسئولین ریز ودرشت میشود.الان وضعیت ملت ایران مانند طفل یتیمیست که توسط ناپدریه معتاد وبسیار سختگیر ووحشتناک سرپرستی میشود واورا برای تهیه ی مواد مخدرش به گدایی ودزدی و فاحشگی میفرستد.وجای تاسف ست که هیچ نظری دراینجا نیست مگرانکه شما سانسور میکنید نظرات را.
ستاره شب
محمدعلی جعفری، فرمانده کل سپاه پاسداران ایران، بیستم اسفند ماه سال گذشته در جلسه مجلس خبرگان، با استناد به سخنان علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی گفته است که اسلامی کردن جامعه از اهداف انقلاب اسلامی است که باید برای تحقق آن بکوشیم و این امر مستلزم تلاش مستمر همه مردم و مسئولان نظام است که باید تحقق پیدا کند. برو کشکت را بساب مرتیکه. گرچه حکومت ایران، حکومتی دینی است، اما دین ابزاری شده است برای رسیدن به مقاصد اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و …. این شرایط فضایی ایجاد کرده است که سودهای زیادی به اسم گسترش و ساخت جامعه اسلامی، نصیب نزدیکان و پیمانکاران حکومت شود. اگر حاکمیت دغدغه فرهنگسازی، کاهش فساد و جرائم را میداشت، میتوانست این هزینهها را در بخشهایی مانند اشتغالزایی، فقر زدایی و مبارزه با اعتیاد انجام دهد و جامعه را در وضعیت مطلوبتری قرار دهد. دیگر چه الا غی است که شما را قبول داشته باشد. شما مثلا می خواهید دنیا را درست کنید؟ زپلشک. طوفان در راه هست و چنان شما را درو کند. که سوراخ موش را 19000000 میلیون دلار بخرید. به امیدش.
ماریا فرد
در این مدت نسبتا طولانی و با چرج این بودجه هنگگفت ایا موفقیتی هم به دست امده/
hasani
مادر ستار؛ فریاد خاموشی ناپذیر در بستر افتاده است از فیس بوک: مادر ستار این فریاد خاموشی ناپذیر در بستر افتاده است. باید مردم را به عیادت گروهی وهزار هزار فراخواند. گوهرعشقى» مادر ستار بهشتى به دلیل فشارهاى عصبى ناشی از استرس و اضطراب در بیمارستان فاطمه زهرا در شهرستان رباط کریم بسترى شد. به گزارش«سحام نیوز»، دکتر سعیدى پزشک معالج وى، بلافاصله دستور بسترى شدن وى را صادر و خانم عشقی را تحت مداوا قرار داده است. پزشک معالج مادر ستار بهشتی، فشارهاى عصبى و استرس و اضطراب بیش از حد را دلیل تنگى نفس و فشار در ناحیه قلب تشخیص داده و با توجه به عمل آنژیوگرافى خانم عشقى که در شهریورماه ٩٣ انجام شده، فشارهاى وارده را خطرناک توصیف کرده است