کنسرت «راه ابریشم» برای صلح
چند دختر فرانسوی مقابل کلیسایی در پاریس سرود «خون ارغوانها»ی سعید سلطانپور را زیر لب زمزمه میکنند. گروه کنسرت «صدای صلح» به رهبری آرش فولادوند خود را برای اجرای کنسرت آماده میکند.
یک روز پرالتهاب و پرآمد و شد در پاریس. ابرها مثل ابرهای آسمان تابلوهای «اوژن بودن»، (نقاش امپرسیونیست فرانسوی) روی سر شهر سنگینی میکند. کارمندها در کافهها، رو به خیابان نشستهاند. مقابل آنها لیوانی آبجو یا جامی شراب قرار دارد. در خیابان «بلانش»، مقابل کلیسای پروتستانهای آلمانی عدهای زن و دختر جوان فرانسوی جمع شدهاند. وقت تنفس است. هر یک سیگاری در دست دارند. چهرههای شاداب، زیبا و پرغرور اما مهربان. آنها سرود «خون ارغوانها»ی سعید سلطانپور را زیر لب زمزمه میکنند.
اعضای گروه کنسرت «صدای صلح» و گروه «کرال بهار» به رهبری آرش فولادوند، موسیقیدان ایرانی در کلیسای پروتستانهای آلمانی در خیابان «بلانش» گرد آمدهاند که خود را برای اجرای کنسرت «راه ابریشم» آماده کنند.
«کنسرت راه ابریشم» ۶ ژوئن در پاریس برگزار میشود. سارا حمیدی با صدای سوپرانو به عنوان خواننده مهمان در کنسرت صدای صلح هنرنمایی میکند و مهرداد باران هم به عنوان آهنگساز مهمان در این کنسرت شرکت دارد. ایوان نوایی، (فارغالتحصیل کنسرواتور فرانسه از بلونی بیانکور) دو قطعه رسیتال پیانو از ساختههای فرید فرجاد (ویلننواز سرشناس ایرانی) را مینوازد. در کنسرت گروه صلح در مجموع ۳۵ نوازنده، شش قطعه کلاسیک از آثار موزارت را با یک گروه ۱۷ نفره کر با سازهای زهی اجرا میکنند. افزون بر این گروه «کرال بهار»، ۹ آهنگ ایرانی را به شکل متفاوتی عرضه میکند.
برای نخستین بار در این برنامه قطعه «من از ایران آمدم» در پیشزمینه تصاویری از طبیعت، معماری و آثار میراث فرهنگی ایران و خلقها و ملتهای ساکن در فلات ایران اجرا میشود.
آرش فولادوند:
یک سال است که داریم روی این پروژه کار میکنیم. کار ما فراتر از محدوده و جغرافیای ایران است. ما به موسیقی فلات ایران، به موسیقی مردم آسیای مرکزی، از تاجیکستان که از آن همچنان بوی جوی مولیان میآید تا موسیقی آذربایجان و موسیقی افغانستان توجه میکنیم. هدف این است که غنای فرهنگی در آسیای مرکزی و در فلات ایران را نشان دهیم.
«خون ارغوانها»، اجرای کنسرت صدای صلح، پاریس ۲۰۱۳
آرش فولادوند از بنیانگذاران انجمن فرهنگی بهار، سرپرست گروه کرال بهار، رهبر اول و آهنگساز ارکستر فیلارمونیک پاریس شرقی است. او تحصیلاتش را در رشته مهندسی نفت به پایان رسانده و اکنون در کنسرواتور ملی موسیقی فرانسه در رشته هارمونی و ارکستراسیون تحصیل میکند.
فولادوند روی صحنه با شور و قدرت ظاهر میشود. صدای آلتوخوانان گروه کر زیر سقف کلیسای پروتستان طنین میاندازد: «تا بهار دلنشین» از ساختههای شناختهشده روحالله خالقی اکنون طنین دیگری دارد. فولادوند موسیقی را قطع میکند. میگوید به دستهای من نگاه کنید. یک بار دیگر نوازندگان شروع به نواختن میکنند. آلتو یک بار دیگر میخواند و سوپرانو پاسخ میدهد به او. گفتوگویی درمیگیرد که با تکخوانی یک خواننده در مرکز صحنه تفاوت دارد. چه اتفاقی میافتد که یک ترانه قدیمی ایرانی که تا پیش از این فقط برای ما، در محدوده زبان فارسی خاطرهانگیز بود، اکنون به یک زبان جهانی عرضه میشود؟
آرش فولادوند:
زبان موسیقی یک زبان زیبا و قابل فهم است برای همگان. ملتها وقتی با زبان مشترک موسیقی با هم ارتباط بگیرند، به طور ناخودآگاه احساس صلح و احساس نزدیکی در وجودشان شکل میگیرد. آهنگهای ایرانی را معمولاً با گروههای کوچک پنج – شش نفره اجرا میکردند. با در خدمت گرفتن سازهای غربی، سازهایی مثل کلارینت و ترومبون و ویلن و اجرای آهنگهای ایرانی با این سازها، اولین قدم برای عرضه موسیقی ایران در غرب را برداشتهایم. مخاطب غربی در تونالیتهها و گامهایی که برایش آشناست، موسیقی ایرانی را درک میکند.
آرش فولاوند در برخی اجراهایش سازهای ایرانی را هم به طور محدود به کار میگیرد: یک تار، یک تنبک. خواننده هم با اجرای صدای یک چهارم پرده، ایرانیست. این صدا در موسیقی غرب وجود ندارد و به همین جهت ممکن است برای مخاطب غربی تازگی داشته باشد.
آرش فولادوند:
محدودیت سازهای ایرانی دلیلی جز کمبود امکانات ندارد. ما در خارج از کشور، نوازندگان حرفهای ایرانی که بتوانند با ارکستر بنوازند نداریم. تلاش کردهایم با نوازندگان ارکستر ملی فرانسه این کمبود را جبران کنیم. آنها با یک دید تازه وارد موسیقی ایرانی میشوند و این بسیار اهمیت دارد.
وقت تنفس رو به پایان است. دختر و پسر جوانی سر در پی هم گذاشتهاند. آنها با سرخوشی خود را به پیانو، در زاویهای نیمهتاریک از سالن میرسانند و از روی تفنن ترانهای از ویگن را با هم میخوانند. صدای آرش فولادوند پرطنین است. وقت تنفس تمام! تمرین دوباره آغاز میشود. صدای گروه کر، طنین دیگری دارد: با هم باشیم. یک صدا مهم نیست. ما در همخوانی با هم است که میتوانیم به زندگی و به صلح معنی بدهیم.
آرش فولادوند:
معمولاً در موسیقی ایران یک تکخوان آوازی میخواند و میرود. اینکه ۶۰ – ۷۰ نفر با هم آهنگ ایرانی را به صورت کر بخوانند، قدم مهمیست. در کشور ما همیشه خواننده تکخوان اهمیت زیادی داشته. هیچوقت نشده که یاد بگیریم که با هم کاری را انجام دهیم. ما در کنار هم نیز میتوانیم افتخار بیافرینیم.
در آن سوی جهان، خاورمیانه در آتش میسوزد. تصویری که غرب از ما ارائه میدهد، تصویریست از مردمانی جنگطلب و خشن. آیا روزی صدای صلح در تالار وحدت در تهران هم طنین میاندازد؟
در سنگین و چوبی کلیسای پروتستانهای آلمانی پشت سر بسته میشود. التهاب پاریس فروکش کرده. شهر اکنون نفس میکشد. خیابانها خلوت است و کافهها شلوغ. راه درازی باقیست تا صلح و همنوایی انسانها با هم.
گفتو گوی رادیو زمانه با آرش فولادوند:
نظرها
Goli GHAFOURI
درود بر آرش فولادوند سپاسگزارم از جدیت، پشتکاری، محبت انسانی، و کنسرت پر کیفییت و انرژی که از خود عط