• دیدگاه
در جستجوی پدر و مادر داعش
کورش عرفانی- داعش جریانی غیر طبیعی در بستری طبیعی است. وسیلهای است برای ایجاد خاورمیانه بزرگ با مرزهایی جدید، کشورهای کوچک تازه، دولتهای کلنگی و بیثبات و یک اسرائیل باثبات.
پدیده «داعش» یا آن چه به عنوان «خلافت اسلامی» یا «حکومت اسلامی» معرفی می شود ظهوری ناگهانی و تاثیرگذار داشت. بسیاری از معادلات خاورمیانه به واسطه عملکرد این تشکیلات در حال تغییر است. از زمان تصرف عراق توسط آمریکا در سال ۲۰۰۳ گروههای سیاسی-نظامی ریز و درشت زیادی شکل گرفته بودند اما هیچکدام گستره و نفوذ داعش را نیافتند.
این تفاوت از کجا ناشی میشود؟ دلیل موفقیت بیسابقه این گروه چیست؟ قدرت این جریان از چه و از کجا ناشی میشود؟ آیا این یک جریان خودجوش است و یا حمایتها و برنامه ریزیهای بیرون از خود دارد؟ نوشتار حاضر به این گونه پرسشها میپردازد.
پدیدهها را به طور عام از دو طریق میتوان شناخت: یکی با مراجعه به ذات و ساختار آنها و دیگری با پرداختن به عوارض و کارکردهای آن. در مورد داعش میتوان هر دو را انجام داد. در اینجا، دومین بیش از نخستین، به درک ماهیت این پدیده یاری میرساند.
برخی بر این باورند که داعش زاده و پرداخته کشورهایی مانند آمریکا و اسرائیل است. به طور مثال نشریه «آمریکن فری پرس» در مقالهای در اوت سال ۲۰۱۴ با استناد به یک میلیون و ۷۵۰ هزار صفحه اسناد منتشر شده توسط «ادوارد اسنودن»اعلام کرد که داعش محصول مشترک «سازمان سیا، موساد اسرائیل و MI6 بریتانیا» است. این مقاله با اتکاء به اسناد فوق «ابوبکر البغدادی» رهبر کنونی داعش را به عنوان «الیوت شیمون» و از پدر و مادر یهودی شناسایی میکند و به دیدارهای مکرر سناتور «جان مک کین» با شیمون در خاک سوریه اشاره دارد.
در این مقاله و با استناد به مدارک منتشر شده اسنودن. عنوان میشود که این سه سازمان اطلاعاتی بر آن شدند تا در راستای طرحی با نام «لانه زنبور سرخ» با ایجاد جریانی مثل داعش، رادیکالیسم اسلامی پراکنده منطقه و بینالمللی را متمرکز کرده و تحت اختیار خود بگیرند. هدف مشخص این طرح، افزایش امنیت اسرائیل ذکر و عنوان شده که «تنها راه برای حفاظت دولت یهود، ایجاد یک دشمن در نزدیکی مرزهایش» است.
مورد دیگر سخنان ژنرال آمریکایی «وستلی کلارک» فرمانده سابق نیروهای مسلح مشترک ناتوست. او در مارس ۲۰۱۵ در مصاحبه با شبکه سیانان اظهار داشت که داعش توسط کشورهای متحد آمریکا در منطقه مورد حمایت قرار گرفته تا بتواند با نیروی حزبالله مقابله کند. در یک مورد دیگر گزارشهای صلحبانان سازمان ملل مستقر در منطقه، آشکار ساخت که از ماه مه ۲۰۱۳ تماسهای مستقیمی میان نفرات داعش و ارتش اسرائیل در مرزهای سوریه و این کشور برقرار بوده است. بر مبنای این گزارش اسرائیل کمکهای پزشکی به نفرات مجروح داعش داده است.
گزارش دیگری از قول مقامات نظامی سوری، حکایت از آن داشت که در زمان مقابله نیروهای متحد سوری و حزبالله به نیروهای داعش، هواپیماهای اسرائیلی به مواضع آنها حمله کرده و برخی از پاسداران و فرماندهان حزبالله در آن حمله کشته شدند.
در یک مورد دیگر یک افسر ارتش آزاد سوریه که توسط جبهه النصره دستگیر شده بود، اعتراف کرده که علاوه بر خدمات درمانی، شاهد تحویل اسلحه و مهمات از طرف اسرائیل به نیروهای داعش بوده است.
نمونههای مبتنی بر ارتباط مستفیم داعش با اسرائیل کم نیستند. از همکاری سازمانهای اطلاعاتی آمریکا وبریتانیا نیز نمونههایی موجود است. روزنامه گاردین در مطلبی در سوم ژوئن ۲۰۱۵ مینویسد، جلسه دادگاه یک سوئدی اسلامگرا، به نام «برلین ژیلدو»در لندن به افتضاح و تمسخر کشیده شد. موضوع به این قرار بود که بر اساس اظهارات و شواهد متهم، دادگاه میخواست او را به خاطر حمایت از تشکیلاتی محکوم کند که از سرویسهای اطلاعاتی بریتانیا کمک دریافت میکند. دادستان برای حفظ آبروی سرویس اطلاعاتی، پرونده را مختومه اعلام کرد. همین گزارش از انتقال حجم قابل توجهی از سلاحهای پیشرفته و مهمات از انبارهای تسلیحاتی لیبی به سوی سوریه در سال ۲۰۱۲ و پس از سقوط قذافی خبر میدهد.
در سند تازه منتشر شدهای از سال ۲۰۱۲ شاهد هستیم که آمریکا به طور مشخص از سال ۲۰۱۲ شاهد شکلگیری یک جریان تروریستی و رادیکال سلفی در عراق و سوریه بوده است. این گزارش حمایت برخی از کشورهای منطقه از این جریان را به خوبی بیان میکند. همان سند به اهمیت این جریان اشاره کرده و آن را ابزاری برای مهار «عمق راهبردی تشیع» در عراق و سوریه قلمداد میکند. این مورد ما را به شناخت علتهای وجودی جریان داعش هدایت میکند.
شناخت کارکردی داعش
عملکرد داعش در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا میتواند شاخصی باشد برای دریافتن این نکته که این نیرو چرا و توسط چه کسانی ساخته و پرداخته شده است. با نگاهی به برخی از کارکردهای مهم عملکرد فعلی یا آینده داعش می توان دریافت که چه قدرت هایی در سطح منطقه و یا در سطح جهانی برندگان اصلی ظهور و حضور و گسترش چنین جریانی هستند.
-بیش از نیمی از خاک سوریه در اختیار داعش است و پیشروی این نیرو ادامه دارد. با سقوط هر چه محتملتر بشار اسد بدیهی است که کار تقسیم این کشور آغاز می شود و داعش صاحب بخش مهمی از آن خواهد شد.
- به همین ترتیب یک سوم خاک عراق در اختیار داعش قرار دارد و نیروهایش در حال تدارک برای حرکت به سوی بغداد هستند. امری که اگر روی دهد میتواند تجزیه عراق به سه کشور کردستان، جمهوری شیعه جنوب و بخش سنی خلافت اسلامی را با خود داشته باشد.
- در لیبی داعش با تصرف بندر مهمی در منطقه سرت، امکان تدارک نیروها در منطقه را فراهم کرده و با تقویت خویش در این کشور، به سوی مناطق و شهرهای مهم دیگر لیبی خواهد رفت.
- با تصرف بخش مهمی از این کشور داعش میتواند مصر را درگیر نبردی طولانی کرده و آن را برای سالها به خود مشغول سازد.
- حضور داعش در سوریه پای آن را به سوی لبنان خواهد گشود و جنگی را برای نابودسازی حزبالله لبنان آغاز خواهد کرد که سخت و خونین اما کوتاه مدت خواهد بود؛ زیرا در آغاز این جنگ، حزب الله در جنوب لبنان با هجوم اسرائیل مواجه خواهد شد.
- حضور داعش در مناطق اشغالی فلسطین و به ویژه در نوار غزه، شرایط و بهانه برای بمباران آن توسط اسرائیلیها و یا حتی اشغال مجدد آن را فراهم کرده و کارتخلیه فلسطینیها برای اشغال و ضمیمهسازی این منطقه آغاز خواهد شد. خبر مربوط به شلیک چند موشک از سوی یک گروه سلفی «وابسته به داعش» از نوار غزه شاید آغاز قابل پیشبینی این ماجرا باشد. در این باره هم چنین میتوان به صحبتهای «بنیامین نتانیاهو» اشاره کرد که در مخالف با تشکیل کشور مستقل فلسطینی گفته بود «از این نگران هستیم که در کشور آنها نیروهایی مثل داعش رشد کنند!»
- حرکت نیروهای داعش به سوی مرزهای ایران پس از تار و مار کردن نیروهای شیعه عراقی تحت امر ایران میتواند تهران را با یک جنگ دراز مدت منطقهای در مرزهای غربی خود درگیر سازد.
در کنار این لیست باید به پتانسیل قوی جریان داعش در یمن، عربستان سعودی، افغانستان، پاکستان و توان دردسرآفرینی برای ترکیه در مرزهای سوریه اشاره کرد. اینها بخشهای بعدی و آینده سناریوی جریان داعش هستند.
موارد فوق در ورای این کارکرد است که بخش بزرگی از نیروهای اسلامگرای رادیکال مستقر در اروپا که به طور عمده از خانوادههای مهاجران کشورهای اسلامی به این قاره هستند، در حال تخلیه شهرهای اروپایی و تمرکز در خاورمیانه هستند.
سودهای گفته و ناگفته داعش
جریان داعش، یک جریان غیر طبیعی در بستری طبیعی است. بستر طبیعی همانا عراق اشغال شده و از هم پاشیده و سوریه درگیر جنگ داخلی، و جریان غیر طبیعی اراده کشورهایی است که از کارکردهای برشمرده داعش سود میبرند. داعش ماشین شخمزدن به زمین خاورمیانه است تا از دل آن یک خاورمیانه بزرگتر بیرون آید؛ با مرزهایی جدید، کشورهای کوچک تازه، دولتهای کلنگی بی شمار و بیثبات و یک اسرائیل بزرگ و باثبات.
ویژگی ماشین جنگی داعش برای غرب و متحدان منطقهای آن، هزینه کم و سود فراوان آن است. مهمترین هزینه مادی و انسانی داعش، نیروی نظامی است که از میان جوانان بیهدف و بدون آینده اروپا، آسیای مرکزی، خاورمیانه و خاورنزدیک و شمال آفریقا تامین میشود. سود آن مستقیم به جیب کنسرنهای تسلیحاتی میرود، کمپانیهای بزرگ نفتی میتوانند نفت ارزان از دولتهای فقیر و کوچک منطقه بخرند، سازمانهای اطلاعاتی میتوانند خطر رشد خودجوش اسلام رادیکال را به حداقل برسانند، دولتهای غربی میتوانند آزادیهای شهروندان خود را به بهانه حفظ امنیت آنها در مقابل «تروریسم اسلامی» کاهش داده و خطرهای اجتماعی و طبقاتی را خنثی سازند، ایالات متحده میتواند نیروها و تمرکز نظامی خود را به جای خاورمیانه در حال خشکی و بی آبی و جنگ، به سمت آسیای جنوب شرقی ببرد و خود را آماده رویارویی مهم با چین کند و از سویی نیز به مهار قدرت روسیه در اروپای شرقی و مرکزی اقدام کند و اسرائیل هم، سرانجام طرح اسرائیل بزرگ را به مرحله اجرا بگذارد.
نتیجهگیری
پس، داعش و کارکردهای آن هم برای سرمایهداری جهانی سودمند و محرک اقتصاد است و هم برای منظورهای مشخص منطقهای به کار میآید. یادآور شویم که سرنوشت رژیم جمهوری اسلامی نیز در این راستا تعیین خواهد شد و بهانه لازم برای این کار پرونده اتمی آن خواهد بود.
خاورمیانه دیگر جایی برای رژیم ایران نیست، بلکه قدرتهای نوظهور مسئولیتی را که ایران برای نظام جهانی ایفاء میکرد بر عهده خواهند گرفت. زمان بازنشستگی قاسم سلیمانی و سایر فرماندهان نیروی قدس رسیده است. آنها از لبنان و سوریه و عراق بیرون رانده شده و باید به نگهبانی از مرزهای خود در مقابل ماشین جنگی داعش و یا دولتهای نوظهور دیگر در غرب و شمال غرب ایران بسنده کنند.
داعش شاید پربرکتترین «دشمن» برای آمریکا، اسرائیل، بریتانیا و متحدانش بوده است. سوریه، لبنان، عراق، ایران، مصر، پاکستان، لیبی و ... یکی بعد از دیگری و به فراخور شرایط، مناطق مورد نظر «نظم جهانی» در چارچوب «جنگ بی پایان» خواهند شد.
تئوری نوظهور «جنگ بیپایان» نوعی از تنفس مصنوعی اما مداوم، برای سرمایهداری جهانی در شرایطی است که این نظام از رونق و تداوم سودزایی خود بر اساس فرایندهای متداول اقتصادی مانند رقابت، عرضه، تقاضا و دست نامرئی حاکم بر بازارهای ملی و جهانی سخت ناامید است و پویایی نظامی مصنوعی را برای فعال نگه داشتن بخش حیاتی صنایع تسلیحاتی خود لازم میبینید. جنگهای نیابتی در واقع ابزارهای اجرایی نظریه «جنگ بیپایان» و جریانهایی مانند داعش بازیگران و مجریان آن هستند.
نظرها
mohammad
تحلیل جالبی بود اما احساس نمی کنم این چنین تحولات به پیش بره. ضعف شما در این تحلیل نادیده گرفتن متحدان استراتژیک ایران در منطقه و ایضاْ نقش روسه در تحولات اتی است.
میترا
داعش هم در سوریه و هم در عراق با مردم و نیروهای سکولار با خشونت غیر قابل تصوری رفتار کرد و رفتار می کند ؛ ولی علیه عربستان و اسرائیل (که رژیم های به شدت مذهبی و به شدت افراطی خاورمیانه به حساب می آیند) هیچ صحبتی نمی کند و گویا کاری به کار آنها نخواهد داشت . جدای از جنایت ها و خراب کاری های داعش که سبب ویرانی بخش گسترده ای از خاورمیانه و نابودی سرمایه های فراوانی در خاورمیانه شده است ؛ عملکرد داعش ، به تدریج سبب تحکیم منافع گروه های به شدت افراطی خواهد شد .
mansour
سلاهای متمادی روشنفکران دمکرات و جپ مستقل و واقع بین گفتیند و مشتی احمق و بی سواد در حوضه سیاسی به آنها خندیدند و نام انان را حزب اللهی و بیمار دای جان ناپلوئونی خواندند.اکنون وقت آن رسیده که مسلمانان و غیر مسلمانان واقع بین،مدافع دمکراسی و وطن پرست باهم متحد شده و استقرار مردم سالاری در ایران را موجب گردند.اتحاد در مقابل دشمن اصلی،امپریالیسم،استعمار ،صهیونیزم و اسلام قرون وسطائی یک وظیفه است و هر گونه کوتاهی در مقابل دشمن خیانت به خود و ناموسمان می باشد.مرگ بر امریکا،مرگ بر استعمارگران ،مرگ بر اسرائیل و مرگ بر ارتجاع!
نازنین
کاش این مقاله را کسی به انگلیسی برگردان می کرد..بسیار مقاله منسحم و همه جانبه و درعین حال مختصر هست.
mansour
دست شما درد نکنه اقای کورش عرفانی!وطن پرستی در خون شماست و این جای قدردانی و تشکر دارد.سپاس هر برادر تنی اگر گرسنه نیست با تو که گرسنه ای خصم خانگی ست هر غریبه گرسنه با گرسنه ها ولی برادر است هر برادری که خواب می کند تو را و نان خویش می خورد یار دشمنان توست در نبرد ما گرسنه را گرسنه یاور است . . . جنتی عطایی
کامران
این مقاله دقیقا براساس نظریه ی توطئه و خیر و شر نوشته شده و نگاه ایدئولوژیک در آن غالب است و براساس یک سری پیش انگاشته های ایدئولوژیک چپ گرایانه نوشته شده است . 1.توطئه ی بزرگ نظام سرمایه داری برای ایجاد بازار مصرف تسلیحاتی و تنفس مصنوعی به نظام سرمایه داری برای نجات شر محض (نظام سرمایه داری) در برابر خیر محض(حتما سوسیالیزم از نوع اجرا شده استالین و لنین و مائو و چین کمونیستی و چاوز و کاسترو و سیستم اسکاندیناوی و....) .نگاه ایدئولوژیک همیشه از دیدن تاثیر گذاری چندگانه ی پارامتر ها و عوامل دخیل محروم بوده و بیشتر تصویری سیاه و سفید از واقعیت ارائه می دهد تا تصویر واقعی! 2.در این مقاله هیچ توجهی به چندپارگی فرهنگی در جهان اسلام و جنگ شیعه و سنی به عنوان شکافی واقعی نشده است و زمینه های اصلی بوجود آمدن داعش و ماهی گیری کشور های غربی از بوجود آمدن داعش ، نادیه انگاشته شده .جنگ شیعه و سنی تا زمانی که دین اسلام به عنوان دین فردی تکامل پیدا نکرده بوده و خواهد بود .همین اتفاق در کشتارهای مذهبی اروپا رخ داد . 3.اسلام به عنوان دین جهاد و وجود آیات به شدت خشونت گرای آن زمینه ساز بوجود آمدن جنبش های وحشی گری اجتماعی است و داعش طالبان و تمامی افراطی ها به عنوان رویشی اصیل بر فرهنگی خوشنت زا و ضدانسانی است و کاری که غربی ها می کنند سعی می کنند در جهت گیری این گروه ها به نفع خودشان اقدام کنند که همیشه هم کاملا موفق نیستند و گاهی باعث دردسر خودشان می شود. 4.حمایت از رژیم اسد و ادامه ی حکومت اسد ولو به قصد نابودی سوریه و کشتار مردم آن و زمینه سازی برای رشد افراط گرایی سنی ، نه توطئه ی سرمایه داری جهانخوار بود و توطئه ی اسرائیل که سیاست اصیل جمهوری اسلامی ایران بود که این سیاست ها همان ادامه ی سیاست شیعی گری جمهوری اسلامی و کاملا در جهت منافع شیعیان بود . 5.تنها ولی فقیه به توهم توطئه مبتلا نیست و چپ گرایان که آموزندگان توهم توطئه به اسلامگریان بودند (حضرت فردید ) خود هنوز در توهم توطئه غرق هستند
روژمان
تحلیل جالبیست"جنگ بی پایان"ولی کاش به نقش کردها به ویژه کردهای روژاوا و کردهای ترکیه هم میپرداختید.
بهنام
با تشکر از جناب عرفانی عزیز به خاطر زحمت توشتن این مقاله مفید . متاسفانه خاورمیانه در گیر بحران عظیمی گشته که مدتهای مدید به طول خواهد انجامید و تا زمانی که دین و مذهب در آن نفش دارد ، اذهان عمومی و روشنگرانه به شدت سرکوب و راه را برای هر نوع تفکر مثبت و صلح آمیری بسته است . به امید روزی که ملتهای خاورمیانه خود را از قید و بند خرافات دین و مذهب رها ساخته و از خواب غفلت بیدار شوند .
فرشيد
صد در صد تحليل غلطي است به نظر ميرسد نويسنده در خواب تشريف دارن
خالد دوسکی
ه نظر من تحلیل نسبتا خوبی بود ولی ممکن است این داعش پای روسیه و چین که از متحدان ایران هستند بمیان بکشد و احتمال زیاد جنگ جهانی سوم بوجود اید . انشالله انطور نشود . ولی امیدوارم داعش بتواند ملتهای مظلومی که .یر سلطه ظالمان هستند به ارزوی خود برسند مانند ملت مظلوم و قهرمان کوردستان
اهورا
من در غرب ایران زندگی میکنم، هرچند که بر این مردم سخت می گذرد و دل خوشی از این نظام ندارند، اما خودم شاهد بودم زمانی که سال گذشته داعش به نزدیک مرزهای ایران رسید، پیر و جوان خود را آماده نبرد با داعش می کردند، یادمان نرود ما تجربه 8 سال جنگ را داریم و نخواهیم گذاشت حتی یک ذره از خاک این وطن به دست این شیاطین بیوفتد. ما درنهایت باید با اسرائیل و عربستان یک نبرد مستقیم داشته باشیم.
ظاهر
تحلیل شما بر اساس تخیلات و ناشی از ایدئولوژی چپ گرایانه ضد آمریکایی و ضد اسرائیلی با رگه های آریایی گری نوشته شده است نه واقعیات . داعش نتیجه بی عدالتی ها ، فقر و دیکتاتوری در جهان اسلام و نبود آموزش و نیز امید به زندگی بهتر است . جهان اسلام زخمی ، ذخسته و عصبانی است. نقش آمریکا و اسرائیل مخرب است امت نه اینکه بشینند و تروریست درست کنند. خصوصا آمریکا که سیاست خاورمیانه ای اش احمقانه ک غیر قابل توصیف است . تحلیل شما به عمد از نقش مخرب ایران و شیعه گری سیاسی آن غافل مانده است .
Sam
این نقشه ای که در متن آمده , به شدت گول زننده و تحریف آمیز است.نمیتوانید چون مثلا ۴ نفر در یک کشوری طرفدار دولت اسلامی شدند , آن کشور را به رنگ سیاه داعشی نشان دهید.مشخصا کشور یک میلیاردی هند با اکثریت مطلق هندو. الکی گنده اش نکنید. ماکزیمم ۳۰۰۰۰ نیرو دارد و اگر نابود نشده ,هم به خاطر حمایتهای پنهانی از آن است که در مقاله گفته شده هم بی کفایتی دولتهای منطقه و نیز ماهیت چریکی آن که میتواند در درون مردم غیر نظامی ادغام شده و به وقتش بیرون بیاید که اینها را همه کارشناسان میگویند. اگر کسی نقشه این مقاله را ببیند فکر میکند داعش ۲ میلیارد عضو دارد!
faryad
حکومت اسلامی ایران و حکومت اسلامی داعش ظاهرا اهداف و عملکرد مشترک و مشابه ای دارند. ایجاد تنش برای فروش اسلحه غربیها و روسها به کشورهای منطقه و تضمین انها برای ارایه نفت مستمر و فراوان : ماری هارف سخنگوی وزارتخارجه آمریکا روز دوشنبه 11خرداد 94 گفت: بر اساس گزارشهای دریافتی رژیم سوریه در حمایت از پیشروی داعش بطرف حلب دست به بمبارانهای هوایی زده و به این گروه در حملاتش علیه مردم سوریه کمکرسانی میکند. او افزود بر اساس این گزارشها بشار اسد یک بار دیگر نشان داد نه تنها نیروی نظامی خودش را علیه این گروه بهکار نمیبرد بلکه، درست عکس این مساله، او بهطور فعالی خواهان تقویت وضعیت داعش میباشد
farid
میگویند داعش توسط جمهوری اسلامی ایجاد شد تا علیه مخالفان اسد بجنگد ! حکومت سوریه هرگز به اینها کاری نداشته . حالا هم در عراق گرد و خاک میکنند وپول و اسلحه جمع میکند تا حکومت اسلامی در مذکرات هسته ای امتیاز بگیرندو مبارزه سیاسی سنی های عراق را مثل سوریه لوث کنند!و سپاه قدس نیروهای مردمی سنی را سرکوب کند. اینها مثل طالبان هرگز علیه جمهوری اسلامی وارد جنگ نخواهند شد چون اهداف مشترکی دارند ! عملکرد این گروهها مطابق میل اوباما برای حفظ تنش در منطقه برای فروش میلیاردی اسلحه به اعراب و اسراییل و گرفتن تظمین از اعراب برای تولید نفت بیش از تقاضا میباشد. در دراز مدت که منطقه کلنگی شد راه شرکتهای غربی و روس و چینی برای عقد قرار دادهای طویل المدت هموار خواهد بود!
عماد
این آقا حالش خوبه؟! تئوری توطئه و چپ بازی وضد آمریکا و اسرائیل بودن هم حدی داره بابا... آدم خنده اش می گیره از این همه ساده انگاری
Masoud
آقای قانع فرد از آنجا شروع کردند که در ۱.۷ میلیون صفحه از اسنودن اطلاعاتی استخراج شده که نشان میدهد داعش توسط غرب و اسرائیل تشکیل شده و ابوبکر البقددی یک یهودی زاده است. در منبع که در بالا ذکر شده "فری پرس" به وضوح گفته شده که این استخراج اولین بار توسط سازمان امنیت جمهوری اسلامی صورت گرفته. پس این منبع خیلی هم محکم نیست. جنگ بین شیعه و سنی سالهاست شروع شده. آیا غرب از این سود میبرد و جناحی در غرب به آن دامن نمیزند؟ جواب به این سؤال مثبت است. ولی آقای قانع فرد، جنگ شیعه و سنی ناشی از بنیاد گرایی شیعه و سنیست. بنیاد گرایی تشیع در دوران جدید از نواب صفوی شروع شده و خمینی و خامنهای و بسیاری از آخوندهای درباری ایران این راه را ادامه داده اند. برخورد این دو جناح بنیاد گرائی کشورها را تکه پاره خواهد کرد؟ احتمالا. آقای قانع فرد آدرس عوضی دائی جان ناپلئونی میدهد. تا به مساله به طور ریشهِ نگاه نشود، آینده ایران در ابهام خواهد ماند.
mohammad reza
عجب خسته نباشی هههههههههههههه چهارتاحرومزاده دزدوچقدگندش میکنین یه شبه همه روقتل عام کردی هیچی دگه همه دستاشونم بسته ... حالاجایی نداری ****
روزبه
آمریکا جنایت بسیاری در دنیا کرده و در این تردیدی نیست، اما این دلیل نمی شود که هر چیزی را به او نسبت بدهیم1 دوستان جواب های خوبی به خ*ال**های جناب عرفانی دادند و من بنا ندارم آن جواب ها را تکرار کنم، اما باید این سوال را هم از نویسنده مقاله می پرسیدند که اگر داعش ساخته ی دست آمریکا و اسرائیل است، چطور شد که آمریکا در مقابل چشم جهانیان نیروهای داعش در کردستان سوریه، به ویژه در کوبانی و بعد در عراق را بمباران کرد و به این وسیله از قتل عام هزاران نفر توسط داعش و آوارگی میلیون ها انسان بی گناه جلوگیری نمود!؟ نتیجه ای که از نوشته ی آقای عرفانی می توان گرفت این است که آمریکا در کردستان سوریه و در عراق در واقع نیرو های خود را بمباران کرده است!! عجبا! آفرین به این تحلیل گر هوشمند! البته این اولین بار نیست که جناب عرفانی از این نوع تحلیل ها می نویسند. ***
محمدمهدی
نگاهی ایدئولوژیک که بر این مقاله حاکم بود بقدری از توهم توطئه ناشی شده بود که خواننده حتی قادر بر تشخیص مفاهیم عینی آن از انگاره های مغلطه انگیزانه اش نیست. نگارنده به جای تکیه بر وقایع و تحلیلی در فضای مورد بررسی بنابر آنچه خودش کارکرد پدیده ها میداند و تلاش میکند از مقدمات و پیشفرض هایی ناکافی هر ظن و گمانی را واقع نشان دهد. با فرض صحت این پیشفرض ها باز هم نمیتوان چنین نتایجی که نویسنده شتابزده را به آن کشانده است استنتاح کرد. حال اگر نگاهی به موضوع مورد بررسی یعنی "داعش و کارکرد هایش" بیندازیم همین مسأله را بوضوح نشان میدهد. بفرض آنکه داعش توسط آمریکا و اسراییل ایجاد شده باشد در اینصورت هیچگاه نمیتوان نتیجه گرفت که آمریکا بدنبال بازار فروش سلاح و ایجاد منطقه امن برای اسراییل و... است بلکه اینها فقط مدعیاتی بلادلیل هستند که از ظن و گمان ناشی میشوند. اگر کارکردهای این گروه را بنابر ظن و گمان در جهت مخالف آن نیز قابل تحلیل است یعنی همانگونه که بسیاری از مخالفان رژیم سوریه و همچنین مخالفان محور شیعی ایران در منطقه ادعا کرده اند میتوان گفت که داعش برای ایران هم کارکرد های بسیاری دارد از جمله؛ _ به بیراهه کشاندن انقلاب در کشورهای تحت نفوذ ایران همانند سوریه و توحیه دخالت در کشورهای سوریه و عراق و لبنان. _ دشمن سازی خیالی برای نفوذ و جنگ نیابتی در مخالفان منطقه ای همانند عربستان و اسراییل. _تقویت نظامی و تسلیحاتی متحدان منطقه ای از سوی روسیه و ایران. اگر مطابق منطق مورد نظر نویسنده تحلیل کنیم در اینصورت باید نتیجه گرفت داعش توسط ایران برای پیشروی اهداف بلند مدت ایران و روسیه و چین بوجود آمده است. میدانیم که داعش یک گروه بنیادگرای سلفی است که صدالبته توسط آمریکا و اسراییل و دیگر متحدان منطقه ای اش مورد حمایت تسلیحاتی و نظامی قرار گرفته اما هیچگاه نمیتوان گمانهای ناصوابی را مطرح کرد، زیرا تئوری های توطئه بر اساس هیچ شواهدی استوار نیستند.
متین
به باورمن روسیه وچین دنبال منافع خود درایران هستند وتاریخ نشان داده دریک لحظه پشت ایران روخالی میذارن والان برای کشور چین ایران خیلی براش سود دهی دارد ازفروش اجناس بنجول تا مدیریت پول ایران وتبدیل آن به پول کشورهای خارج
Hamid Beheschti
با خواندن متن بالا آدم در شگفتی فرو می رود. چگونه است که این همه مطلب در این باره نوشته می شود و این همه پژوهشگران کار می کنند ولی کسی یک چنین ارتباطاتی را تشخیص نمی دهد؟ این روشن است که نوشتن سخنان شگفت آور کار مشکلی نیست. تهیه مدارک لازم در اینترنت و از افراد مختلف هم کاریست ممکن. اگرچه کار می برد. آنچه برای یک روزنامه نگار درستکار لازم است این که بداند آنچه می گوید با حقیقت مطابق است. البته لازمه آن این است که آدمی اصلا به وجود حقیقت خارج از ذهن ما باور داشته باشد. البته آدمی می تواند یک رشته از مظاهر را کنار هم بگذارد و به نتیجه گیری خود برسد. شاید نویسنده محترم همین کار را کرده باشد. اما دستکم نسبت به مدارکی که عرضه می شود باید دقت نمود که قابل تکیه و اعتماد باشند. برداشت من این است که نویسنده به هر دلیل که باشد در اینکار و یافتن حقیقت خوب کار نکرده است.
محمود
تحلیل خوبی بود. به نظر من غرب به دنبال تجریه عراق و سوریه و ایجاد کشورهای کرد و سنی و شیعه است. جمله "عراق عملا تجزیه شده است" یک ماه پیش را به یاد بیاورید. بمباران داعش در کوبانی کرد نشین هم به همین خاطر بود که داعش هوس حمله به مناطق کردنشین را از سر خود بیرون کند.
Bahram
وجود ارتش متجاوز روسیه در افغانستان القاعده به وسیلهٔ آمریکا تقویت شّد.ولی بعد به دست آمریکا تقریبا نابود.نویسنده شرایط و علت کمک آمریکا را درک نمیکند و با ساختن سناریوای کاملا یک طرفه در این بازی ساختگی همیه دنیا از چین و روسیه ووو مرده اند، هیچ نقشی ندارند.***د.
محمد رضا
با تشکر از جناب عرفانی بابت این تحلیل ارزنده _از دوستان هم خواهش میکنم اگر تحلیل دیگه ای دارند مرقوم بفرمایند
پرویز حاتمی
*** جود داعش جز منفعت برای جمهوری اسلامی هیچ چیز دیگری نداشته. قسمت شیعه نشین عراق را که تصرف کرده. سنی ها که استعداد بیشتدی از شیعیان برای مترقی شدن دارند (کرد ها مترقی هستند سنی هم هستند) که گرفتار دام داعشی که هم فکر حکومت جمهوری اسلامیست (اهتراز پرچم اسلام در بالای کاخ سفید و نابودی دنیای آزادو مسلمان کردن همه دنیا) کرده، کردها را در مخمصه انداخته. به جنگ با نیروهای مترقی سوریه را هم در کمک به بشار اسد پرداخته. اگر بهر دلیلی نیروهای کشور های مترقی به منطقه وارد شوند که بدون داعش نیروهای سنی عراقی از آنها پشتیبانی میکردند که حال داعش جای آنها را گرفته، که در کنار جمهوری اسلامی بر ضد آن نیروها خواهند جنگید هم که موهبتی شده برای حکومت جمهوری اسلامی، حالا این مفسر سیاسی میگوید آمریکا داعش را ساخته.
افشین
من نوشته های ایشان راپیگیری میکنم . با کلیات موضوع موافقم ولی استنتاج ایشان راناقص و رادیکال میدانم . در ظهور داعش منافع آشکاردو نهفتهای برای بسیاری از طرفها موجود است از ترکیه و اسراییل تا عربستان و حتی ایران . مساله بیشتر زمان است . یعنی در کوتاه و میان مدت عربستان و اسراییل ممکن است منتفع شوند ولی در بلند مدت سود قابل ذکری برایشان بدست نمیآید و جز تباهی و آنارشیزم چیزی بر جای نخواهد ماند . ایران و متحدان نصفه و نیمهاش از چین و روسیه تا حزبالله و انصارالله نیز بهکذا . نکتهی مهم اینکه توافق میان ایران و آمریکا میتواند بر این استراتژی تاکتیک گونهی آمریکا اثری قاطع بگذارد . از سوی دیگر داعش بعنوان یک جنبش شورشی و آنارشیستیک ظرفیت چندانی برای یک کنش عملگرایانه در جهت دولتمداری ندارد و همین موضوع سررشتهی کار را از دست آمریکا خواهد ربود ...و نیز اینکه تمام دولت های ذینفع در خروج داعش پاشنهی آشیلی دارند که از همین تشکل های ایدئولوژیک نظیر داعش ضربه خواهند خورد .،،این چیزی نیست که آمریکا بتواند به راحتی آن را در میان مدت کنترل کند . عجالتا ایران با تمام محدودیت ها توانسته در میدان نبرد نبازد ، و من شواهدی مبنی بر شکست قریبالوقوع ایران و متحدانش در عرصه نبرد نمی بینم ، هرچند ارتش ضعیف سوریه و ارتش متزلزل و مذبذب عراق شدیدا منفعلانه میجنگند . ولی در هردو کشور پتانسیل زیادی برای جنگیدن علیه داعش وجود دارد که این پتانسیل در حال حاضر توسط ایران فعا شده یا در حال فعال شدن است . اگر ایران بتواند از یک سو روسیه رابه حمایت موثرتر از گروه ایران در جنگ علیه داعش متقاعد کند و از سوی دیگر دولت عراق نیز بادرک اشتراک مشکلش با دولت اسد در سوریه پشتیبانی مالی بیشتری از ایران در جنگ در سوریه به عمل آورد ، شانس موفقیت ایران و متحدانش در این جنگ بیشتر خواهد شد .
afshin
تمرکز تحلیل آقای عرفانی در فروش سلاح توسط کنسرن های تسلیحاتی غرب در بلبشوی جنگهای ایجاد شده توسط داعش و در نتیجه نجات کاپیتالیسم بحران است. ولی ایشان فراموش کرده که کنسرن های بسیار قدرتمندتر نفتی , خاورمیانه آرام و باثبات را میخواهند نه در تب و تاب آشوب را. پدیده داعش زادهء متغیرهای بسیاری است که مهمترین آن, به حاشیه رانده شدن خشن و پاک سازی سنی ها از تمامی ارگانهای حکومتی در دوران ریاست جمهوری مالکی بوده است. نیروهای داعش متشکل از بعثی های رانده شده از ارتش ملی عراق و سنی هایی است که بشدت احساس سرخوردگی و نفرت از حکومت شیعی عراق دارند و به همین دلیل است که در مناطق سنی نشین استقبال و پشتیبانی نسبتاً بالائی از داعش شده است. نه اینکه آمریکا و انگلیس و اسرائیل آنرا به وجود آورده باشند. آقای عرفانی لازم است که انگیزه و نیروی ملت ها را دست کم نگیرد.
جمهوریخواه
در مورد داعش، شاید بهتر باشد که از پدربزرگها و شاید تجاوزاتی که به مادربزرگها شده هم کمی صحبت کنیم، از سال ۱۹۲۱ که نوشتجات ضدّ و نقیض در زمان و مکانهای مختلف در مورد جنبش مذهبی محمدی در خاورمیانه، در مصر جمعآوری شد و بصورت آیههای آسمانی در مجموعه ایی بنام قرآن در دسترس عموم قرار گرفت و "آیین محمدی ها" بنام "دین اسلام" شکل گرفت، تا تشکیل جمعیت اخوان المسلمین از طرف کارگزاران کمپانی هند شرقی کانال سوئز در مصر، تا بقدرت بخشیدن خاندان یهودی تبار ال سعود در عربستان و هم پیاله گانی چون خاندان هاشمی در اردن و خاندان علوی در مراکش، تا شیخهای تازه بدوران رسیده خلیج فارس تا... غرب هوشمند در پی تشکیل یک جهان اسلامی در شمال آفریقا و کشورهای عرب زبان بوده ولی خلق و خوی قبیله ایی و عشیرتی حاکمین و مردم این منطقه، دائم در کشمکش، اختلاف و منازعه با هم بوده و هست. انقلاب چپ نمای ضدّ امپریالیستی شیعی به رهبری آقای خمینی در ایران، موج رادیکالیسم و اغتشاش در میان توده مسلمان را بوجود آورد و خطری برای اسلام محافظه کار و رژیمهای وابسته به غرب شد ولی زبان فارسی و مذهب شیعه در ایران، عملا اجازه ترکتازی به جمهوری اسلامی را در قلمرو دیگر کشورهای اسلامی نمیدهد و برای حاکمین فعلی ایران، بهترین گزینه ، چسبیدن به صندلی حکومت در ایران است، مسلما مردم ایران برای اقتدار و بقای داعشهای شیعی حاکم بر ایران، حاضر به جنگ و خونریزی با داعشهای سنی و وهابی عرب زبان نیستند اگر مسئله دفاع از خاک ایران نباشد، خطر اینجاست که سناریو قبلی جنگ عراق با ایران برای جلوگیری از ویروس انقلاب اسلامی در کشورهای دیگر اسلام، اینبار به شکلی دیگر برای تضعیف رژیم جمهوری اسلامی ولی آشوب، فقر و فلاکت برای مردم ایران نوشته و اجرا شود !
روزبه
سیاست امریکا دربرخورد با داعش برای من سیوال برانگیزه مثلا اخیرا به داعش اجازه. حرکت و تمرکز نیروهایش و تسلیحاتش برای حمله به رمادی را داد. چرا؟ در حالی بمباران آنها برای امریکا بسیار راحت و کم هزینه بود. مورد دیگه کمک نظامی ترکیه از طریق سازمان امنیتش که توسط روزنامه جمهوریت افشا شد و اینکار نمی تونه بدون آگاهی و هماهنگی با غرب و ناتو که از همپیمانان ترکیه هستند صورت بگیره. نکته سئوال بر انگیز دیگه عدم هیچ عملی برای ضربه زدن به اسراییل از طرف داعش بوده. البته اینها بیشتر سئوالاتی است که جوابی برای آن ندارم.
زایش
گفته های آقای افشین به واقعیت نزدیکترند. کوروش عرفانی گرچه پاره ای از واقعیت ها را بازگو می کند، اما این گفته اش که پدر و مادر داعش آمریکا و اسراییلند زیاده گویست.جریان داعش که برخلاف آنچه می نماید، جریانی تحت رهبری گروهی سکولار است، علتهای زیاد دیگری در پیدایش خود دارد. این جریان اما مثال القاعده ی دهه ی هشتاد، ابزاری موثر در دست آمریکا و اسراییل است. پشتیبانی ، استفاده از داعش و القاعده و گاهن پرپایی این بلبوشو ها ی نفرینی، در آغاز و اکنون یک هدف داشته است: نابودی حزب الله لبنان. این حزب با سابقه ی مبارزات جانانه اش با اسراییل و با داشتن رهبری محبوب ، شجاع و صادق به نام نصرالله، می رفت که با لانه کردن در دل جوانان و توده های عرب در همه ی جهان عرب، برای همه ی رهبران آن و همچنین دولت اسراییل بشدت مشکل زا شود. پاشنه ی آشیل حزب الله اما رونمای شیعی آن بود که به سادگی در تیرس دشمنانش قرار گرفت. اما همه بهتر ست بدانند که نابودی حزب الله آسان نیست. چرا که مردم لبنان، بجز سلفی ها ، ثروتمندان دوستدار سعودی ها و مسیحی های فالانژیست، از سنی و و شیعه و مسیحی، ارمنی ها، آشوریها، دروزها، کرد ها و کمونیست ها حزب الله را بسیار دوست دارند. چشمان چپ و راست اپوزیسیون التقاطی حکومت ایران اما از شدت کینه ی بیمار گونه به این حکومت سرکوب گر کور شده و بسیاری از واقعیت ها را نمی بیند.
الزامی
از این تحلیل های*** سر راست غرب داره اسلحه میفروشه پس اونا داعشو به وجود آوردن داعش ذاتیِ اسلام هست ، خمیر مایه داعش در اسلام قرار داره ، حتی اگر دیگران سوء استفاده هم بکنن نهایتا اتهام متوجه مذهبی هست که میگه کفار (دگر اندیشان) را به قتل برسانید ریشه در مذهبی هست که میگه دیگران یا باید اسلام بیارن یا جزیه بدهند و یا برای مرگ آماده بشوند
الزامی
یکی از مسائلی که مطرح میکنن اینه چرا داعش به اسرائیل حمله نمی کند از خودتون بپرسید چرا مسلمانان در روز اول به ایران و روم حمله نکردند؟! اتفاقا کاری که داعش انجام میده دقیقا بر اساس سیره پیامبر هست، ایشونم در ابتدای کار به قبیله های کوچکتر و ضعیف تر حمله میکردن یا پیشنهاد عقد پیمان میدادن و به مرور که قوی تر میشدن به نقاط بزرگتر حمله میکردن و زمانی که به قدرت کافی رسیدن ، مکه از ترس بدون جنگ تسلیم شد. پیامبر اسلام بیشتر از اینکه مصلح اجتماعی باشد ، یک سیاستمدار و استراتژیست بود ، دقیقا اگر در دنیای امروز کسی بتونه با الگو گیری از محمد حرکت کنه میتونه در زمینه کشور گشایی موفق باشه داعش در آینده اگر حتی با غرب متحد بشود بازم کار خلاف اسلام انجام نداده ، پیامبر هم با یهود و قدرت ها وارد مذاکره میشد با این حساب باید بگیم محمد هم دست نشانده ی یهود بود!!! متاسفانه این تفکر دائی جان ناپلئونی بین همه ی ایرانیان از حزب الهی تا ضد انقلاب به صورت مشترک وجود داره تفکری که مسئولیت پذیر نیست و عاملِ مشکلات ملی یا مذهبی خود را به گردن دیگران می اندازد. تفکری که نمی تواند قبول کند ضعف ها و ناکامیهایش به این دلیل است که باورهای ملی یا عقاید مذهبیش از یک مردای ساکن و غیر پویا آب خورده است
در جستجوی پدر و مادر داعش – کورش عرفانی — خودرهاگران
[…] در جستجوی پدر و مادر داعش […]
مسعود
به نظرم مقاله کمی سریع نتیجه گیری کرده و احتیاج به مرور کّل جنبش بهاری هست که شاید بتوان جواب این سوال را پیدا کرد. جنبش بهار آزادی که در کشورهای عربی در سال ۲۰۱۱ بوجود آمد و سوریه را نیز در برگرفت، شامل گروههایی بود کهدر آن زمان جداگانه یا شریکی به جنگ با رژیم اسد بر خواستند و انتظار کمک از کشورهای غربی منجمله از آمریکا را داشتند، و این پشتیبانی غرب بر اساس آن بود که مردم خودشان انتظار کمکهای مختلف را از غرب برای انقلابشان میخواستند. در این بین گروههای مثل القأیده نیز خودشان را قالب این مبارزه کردند و عملا غرب امکان شناسایی این گروهها را از گروههای مردمی نداشت، همچنان که بارها در عراق و افغانستان نیز مشکل شناسایی و همکاری با گروههای مختلف را داشتند. عکسی که از رهبر داعش به عنوان مامور موساد نشان داده میشود، به فرض آنکه این شخص همان با شاد، دلیلی بر اینکه این گروه به در خواست اسرائیل یا آمریکا بود نمیباشد، چرا که کّل افرادی که دست به اسلحه برده بودند متشکل از ارتشیهای ناراضی، گروههای دینی و اقلیمی سوریه را تشکیل میداد، و اگر در آن زمان کمکهایی از غرب شده بود به راحتی آنها هم میتونستند به آنها دستیابی کنند. ولی دیده دیگری که میشود به پیدایش داعش داشت آن هست که، یک اتحادی متشکل از القاعده و افسران صدّام که با قصد فریب کشورهای غربی و دیگر گروههای جناح میخواستند تا بتواند با استفاده از امکانات و پشتیبانی دیگران بتوانند جای پایی در آن منطقه برای گسترش اهدفشان باز کنند. بی شک هدف اصلی داعش مبارزه و انهدام قدرت و نفوذ رژیم شیعه اسلامی ایران هست، و در این بین امکان همکاری دول مختلف سنّی عربی برای پیروزی این استراتژی به دور نیست. ولی همدستی اسرائیل و یا آمریکا در ایجاد این گروه به هیچ عنوان منطقی نیست، چرا که با این کار آنها دوباره به یک گرداب دیگری انداخته میشوند که در صورت آشکاری آن نه تنها کشورهای اسلامی بلکه دیگر کشورهای جهان را به خشم میاورند.
سرباز امام زمان
نویسنده محترم مقاله شما یا ایرانی نیستی یا انقدر از کشورت فاصله گرفتی که از ایران خبر نداری داعش کوچکتر از آن است که با ایران وارد جنگ شود و یا تحدیدی برای ایران به شمار بیاید. برای ما حذف داعش و فرمانده ساکن در اسرائیلش و اون متفکرای آمریکایش حالا حالا ها باید تمرین نظامی کنن .
علی
اگر این گروه خون اشام را با نام واقعیش که همانا گروه اوباشان بین المللی میباشد بشناسیم وبپذیریم که قدرتهای جهانی از وجود ان با برنامه ریزیهای حساب شده در جهت منافع ملت خود بخوبی بهره میبرند بهترین راه مقابله با ان در میان دهها راه مختلف به خودی خود نمایان میشود . انجه مسلم است اگر این اوباشان غیرت ایرانی را بشناسند حتی خیال تجاوز سردمدارانشان به ایران تک تک انها راوحشت زده خواهد کرد ودر انصورت است که طومار این گروه در هم پیچیده و برای همیشه مردم منطقه از شر انها خلاص خواهند شد.
سید ضیاء الدین صدر
نظریاتی که در پای این نوشته دفن شده نشان از تفکر افراطی ایرانی است. ایرانیها یا بر اساس مبارزه با جمهوری اسلامی نسبت به جهان موضع می گیرند، یا بر اساس تفکر ضد امپریالیستی. این یعنی افراطی گری. جمهوری اسلامی طبق مقتضیات امروزینش بهترین رفتار را دارد. نه تن به افراط چهانی می دهد و نه تن به تفریط جهانی. هر چند که مشکلاتی دارد، مشکلات عمده به خاطر عدم نبود مدیریت علمی در ایران است. رهبران ایران مردم خودشان را دوست دارند و کشورشان نیز . این یک مزیت است. همینکه توانسته در شرایط کنونی وضعیت داخلی خود را امن نگه داره شاهکار بزرگیه حالا چه بخواهید قبول کنید و چه نکنید. در سیاست های راهبردی خودش جمهوری اسلامی نسبت به بسیاری از نظامهای منطقه یک سر و کله بالاتر است و هنوز اقتدار و عزمت ایران را حفظ کرده است. تحریم اگر یک طرفش به بدسلیقه گی و کج دلی برخی از رهبران ایران برگردد طرف دیگرش به نظام بی مروت حاکم جهانی برمی گردد. حال روسیه و امریکا ندارد همه یکی است. امپریالیسم هم شاید شبیه آنچه لینین و انکلیس می گفت الان نباشد و تفاوت نگاه های فراوان در اردوگاه کاپیتالیسم وجود داره. ایرانیها باید کمی دقیق تر به مسائل خودشان نگاه کنند و از موقیعتی که جمهوری اسلامی برای کشورشان حفظ کرده دفاع و استفاده نمایند. زیرا کسانی که در خاور میانه زندگی می کنند می دانند که جوامع در این دیار به بمب ساعتی تبدیل شده اند و هر لحظه در حال انفجار هستند بدون اینکه بدانند عاقبت شان به دست کی خواهد افتاد. جمهوری اسلامی با توجه به شرایط پیش آمده بهترین رویکرد را پیش گرفته امید وارم که بازی نکنند و ملت خودشان را واقعا مورد نظر و احترام داشته باشند تا مبادا در آینده گرفتار سرنوشت عراق و سوریه و یمن و مصر و افغانستان گردند. ایرانیها به نظر باید کمی از احساسات جزئی دست بکشند و موقعیت خودشان را درک کنند و در عین حال وضعیت فعلی را حمایت کنند و کم کم برای وضعیت بهتر با سازش با جمهوری اسلامی تلاش نمایند.