پروتکل الحاقی؛ چانهزنی و چالش سیاسی در متنی حقوقی
پروتکل الحاقی یک سند حقوقی و فنی است اما به اهرمی سیاسی تبدیل شده است. چانهزنی بر سر بازرسیهای آژانس، شائبه پنهانکاری در برنامه اتمی ایران را تقویت میکند.
پذیرش پروتکل الحاقی جزئی از بیانیه لوزان است. طرحهای اتمی ایران باید برای کسب اطمینان از اهداف غیرنظامی آن، از سوی مراجع بینالمللی تحت کنترل باشند و لغو تحریمها در گرو اجرای تعهدات ایران است.
چانهزنی بر سر بازرسیهایی که هدفشان اعتمادسازی و راستیآزمایی است، اجرای تعهدات الزامآور این پروتکل را با چالش روبرو کرده است. پروتکل الحاقی یک سند بسیار پیچیده حقوقی و فنی است اما حواشی تبلیغاتی و سیاسی بسیار دارد.
کشمکش بر سر پذیرش پروتکل الحاقی و خط قرمز خواندن آن، میدانی برای صفارایی جناحهای سیاسی در ایران شده است. بحثهای مجلس در این زمینه بارها به تشنج انجامیدهاند.
بر سر ملاقات با اشخاص و بازدید از مراکز نظامی ایران، مناقشه و مقاومتی نزد محافل نظامی و محافظهکار شکل گرفته که مدیریت و هدایت آن را آیتالله خامنهای عهدهدار است.
دو بند از پروتکل برای مقامات ایرانی حساسیت بیشتری دارد: بندهایی که کشور امضاکننده را ملزم به فراهم کردن امکان دسترسی آژانس به اطلاعات مربوط به فعالیتها و مشخصات اشخاص حقیقی و حقوقی و بازرسی یا نمونه برداری از هر مکان تعیین شده توسط آژانس میکند.
اجرای پروتکل الحاقی، فرصتی است برای اعتمادسازی و ایجاد اطمینان از ماهیت صلحآمیز برنامه هستهای ایران. یوکیا آمانو، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی، دوشنبه ۸ ژوئن گفت: «حل و فصل موضوع ابعاد احتمالی نظامی برنامه اتمی ایران پس از اجرای موارد توافق شده در بیانیه لوزان عملی خواهد بود.»
دو روز پیش از این، وزیر خارجه ایران گفته بود که پروتکل الحاقی خط قرمز ایران نیست و بدون پذیرش پروتکل الحاقی، امکان دستیابی به توافق جامع وجود ندارد.
مهلت تعیین شده برای دستیابی به توافق جامع ۳۰ ژوئن است. آیا طرفین میتوانند در فرصت باقیمانده، حواشی تبلیغاتی و سیاسی پروتکل الحاقی را فیصله دهند؟
بهروز بیات، مشاور پیشین آژانس بینالمللی انرژی اتمی معتقد است که مرزبندیهای موجود بر سر موضوع پروتکل و بازدید از مراکز نظامی ایران موضوعی فرعی و ثانویه است. این تحلیلگر سیاسی در گفتوگو با «زمانه» عنوان میکند که مشکل افراط گرایانی که چوب لای چرخ مذاکرات میگذارند، بحث متعارف شدن ایران است.
گفتوگو با بهروز بیات
• پروتکل الحاقی چه زوایایی دارد که از سوی هر دو طرف با این حساسیت دنبال میشود؟
بهروز بیات: این پروتکل مرکب از ۱۸ بند است اما سه موضوع اساسی دارد. اگر پروتکل را ایران به اجرا در آورد سه چیز تغییر میکند: اول اینکه بازدیدها از تاسیسات هستهای با فراوانی بیشتر و سر زدهتر انجام خواهند شد. آژانس میتواند ۲۴ ساعت زودتر خبر بازرسی را بدهد و در مواقع اضطراری دو ساعت و در موارد خیلی ویژه حتی کمتر. یعنی اصولا بازدید سرزده مطلق وجود ندارد. خواهی نخواهی با اطلاع قبلی است ولی با فاصله زمانی کم.
تغییر دوم این است که آژانس اجازه مییابد از مراکزی نیز بازدید کند که در ارتباط با برنامه هستهای هستند ولی فعالیت هستهای در آنها نمیشود. به طور نمونه معادن اورانیوم ایران، کارگاههای سانتریفیوژ یا مراکز پژوهشی و یا مثلا کارخانه تولید آب سنگین اراک که نباید با راکتور آب سنکین اشتباه شود. چنین بازدیدهایی مجاز خواهند بود. از آنجا که اژانس امکان پیدا میکند از آغاز فعالیت هستهای ایران یعنی استخراج اورانیوم تا قدمهای بعدی تبدیل گاز و سانتریفیوژ و غنیسازی ... را تحت کنترل داشته باشد، امکان پنهانکاری بشدت محدود میشود و این برای غرب مهمترین بخش است.
بخش سوم و بخش مورد مناقشه، آن است که آژانس اجازه میبابد برای بازدید از مراکزی که بهطور آشکار با برنامه هستهای ارتباط ندارند اما مورد تشکیک هستند، درخواست بازدید بدهد. در این بخش از جمله مراکز نظامی هم میگنجند اما در مناقشات روزهای اخیر موضوع چنان بیان میشود که انگار آژانس میخواهد از همه مراکز نظامی ایران به طور سرزده بازدید کند.
• چرا وزیر خارجه پس از کشمکشهای مجلس و تبلیغات گسترده محافظهکاران میگوید پروتکل الحاقی خط قرمز ما نیست؟
حاکمیت جمهوری اسلامی در ارتباط با مذاکرات هستهای اقلا دو خط قرمز مهم دارد که برجستهترین آن حفظ ظرفیت معین غنیسازی است. با توجه به تبلیغات گستردهای که در این زمینه شده، این خط قرمز است. غربیها هم متوجه این موضوع هستند که باید با جمهوری اسلامی در این زمینه توافق کنند اما این خط قرمز، وارد خط قرمز غربیها هم میشود که احتمال نظامی شدن برنامه هستهای ایران است.
موضوع محوری طولانی کردن دوران گریز هستهای برای ایران است: به روایت غرب، ایران از لحظهای که تصمیم بگیرد بمب بسازد، تا زمانی که به اندازه کافی مواد هستهای برای ساختن بک بمب فر آورده باشد، باید دستکم به یک سال زمان نیاز داشته باشد.
به کمک پروتکل الحاقی آژانس میتواند مانع پنهانکاری در روند استخراج و غنیسازی و برداشت غیرقانونی مواد هستهای شود. از جمله دیگر نتایج خطوط قرمز طرفین این است که ۱+۵، برای طولانی کردن دوران گریز، از انباشت مواد هستهای در ایران جلوگیری کند.
• جواد ظریف عنوان کرد که ایران پروتکل را به صورت گزینشی و گلچین شده قبول نمیکند. منظور چیست؟
یکی از مولفههای پروتکل الحاقی این است که آژانس بتواند از مراکز غیرهستهای نیز بازدید کند که که فراتر از موضوع اصلی است. در واقع اینجاست که ظریف چنین حرفی را میزند. پیوستن به پروتکل جزو بدیهیات مذاکرات بوده است.
طبق بیانیه لوزان توافق شده که ایران هیچگاه بیش از ۳۰۰ کیلوگرم اورانیوم هگزافلورید ۳.۷ درصد غنی شده انباشت نکند. این میزان و همچنین اجرای پروتکل الحاقی، از نظامی شدن برنامه ایران جلوگیری میکند.
این که ظریف میگوید از پروتکل الحاقی نمیشود گلچین کرد منظور این است که پروتکل جزء قرارداد است و نمیتوان بخشهایی را قبول کرد و بخشهایی را نه. میگوید اگر ما شروع کنیم به گلچین کردن، طرف مقابل هم همین کار را میکند.
• یوکیا آمانو چندی پیش گفت اگر ایران پروتکل را امضا کند حق همهگونه بازرسی برای آژانس محفوظ است. طرف ایرانی صحبت بازرسی را با شائبه جاسوسی پیوند میزند. این واکنش خودش سوءظنها را تقویت نمیکند؟
گزارشی که آسوشیتدپرس از حرفهای امانو داد، جهتدار بود. انگار که ایشان گفته باشد میخواهیم از همه مراکز نظامی ایران بازدید کنیم. طبق پروتکل الحاقی آژانس میتواند تحت شرایط معینی از مراکزی فراتر از مراکز هستهای و مراکز وابسته به آن بازدید کند و مراکز نظامی هم در این چارچوب میگنجد. اصل مطلب، تمرکز بر تاسیسات نظامی نیست.
در مورد واکنشها در ایران؛ شاید آن بخشی که میخواهد چوب لای چرخ توافق جامع بگذارد، قصد منحرف کردن از موضوع اصلی را دارد. یک میدان نبرد فرعی درست کردهاند که واقعی نیست. انگیزههای دیگر هم قابل تصور است که مثلا کسانی بخواهند امتیازاتی بگیرند.
طرف دیگر هم طرف غربی است. مثل شیوه گزارشی که که آسوشیتدپرس بر میگزیند و حرفهای امانو را به گونهای پوشش میدهد که انگار ایشان همۀ هم و غم اش بازرسی از مراکز نظامی ایران است. یعنی هر دو طرف افراطیهایشان به هم پاس میدهند.
طبق پروتکل الحاقی اولا آژانس باید در بازرسیهایش کوشش کند حداقل فشار به کشور مربوطه وارد شود. چه از نظر جلوگیری از پیشرفت تکنولوژیش چه به لحاظ حاکمیت ملی و چه به لحاظ حفظ دستاوردهای علمیاش. این در مقدمه پروتکل الحاقی آمده که آژانس باید رعایت این چیزها را بکند.
در مورد سایت نظامی پارچین مستقل از این که ایران به پروتکل الحاقی پیوسته باشد یا نه، آژانس درخواست بازدید کرده است. این موضوع جدیدی نیست اما در یک میدان نبرد فرعی برجسته شده است. میدان اصلی نزاع اینجا نیست.
• میدان اصلی نزاع کجاست؟
میدان اصلی، چگونگی برداشته شدن تحریمهاست و این که چقدر جمهوری اسلامی قصد تغییر رفتار در خاورمیانه را دارد. یک نگرانی که شاید تاحدودی از نگاه جمهوری اسلامی قابل فهم باشد، این است که ستیزهجوییها، اهرمی به غرب برای بازدیدهای هرچه بیشتر بدهد و رژیم ایران بیم دارد دچار وضعیتی شود که در مورد صدام حسین پیش آمد. اما این وضع تنها در صورتی پیش میآید که رژیم ایران قصد کنار آمدن با جهان پیرامون را نداشته باشد.
از این زاویه میتوان تصور کرد که مخالفت رژیم با پروتکل الحاقی به ویژه آن بخش که مربوط به بازدید از مراکز غیرهستهای است، چنین انگیزه ای داشته باشد.
آیا آن طور که اوباما در مصاحبه با نیویورک تایمز گفت، آمریکا به ایران نقش فعالی در قدرت منطقهای میدهد؟ به نظر من این در صورتی خواهد بود که جمهوری اسلامی قصد ایفای چنین نقشی را داشته باشد. البته روحانی پس از بیانیه لوزان گفت ما تفاهم هسته ای را به عنوان گامی نحست برای گشایش به سمت جهان تلقی میکنیم. برای این که دوستی ها را صمیمانهتر کنیم، کدورتها را بزدائیم و دشمنیها تخفیف دهیم.
• روحانی یکشنبه ۱۷ خرداد گفت بعضیها در دولت قبلی نمیدانستند تحریم چیست. گفت هر کاری میخواهیم بکنیم حتی از آب خوردن مردم تا مسائل اقتصادی در گرو لغو تحریمهاست. این حرفها پاسخ دلواپسهاست یا پیام به طرف مذاکره؟
آقای خامنهای پشت مذاکرات است و قطعا میداند که در لوزان، بدون اما و اگر روی پروتکل الحاقی توافق شده است. این سرو صداهای آقای خامنهای و یارانش دست تیم ظریف را در پوست گردو گذاشته است. هنر آنها این خواهد بود که با طرفهای غربی فرمولهایی پیدا کنند که سر و ته مشکل را هم بیاورد.
فکر نمیکنم حاکمیت جمهوری اسلامی و آقای خامنهای به طور جدی بخواهد توافقها را به هم بزند چون عواقبش فلاکت بار خواهد بود. صحبتهایی که میکنند به قصد پارهای استفاده یا سوءاستفادهای تبلیغاتی در سیاست داخلی است. بعدش با پیدا کردن فرمولی که ظاهر را حفظ کند، مشکل را حل میکنند.
این کار را دقیقا در مورد بیانیه لوزان هم کردند. آقای خامنهای گفت باید توافقها همه یک زمان صورت گیرند در حالیکه در مذاکرات قبلی توافق بر دو مرحلهای شده بود: بخش نخست سیاسی و سپس تکنیکی. ایشان در حین مذاکرات لوزان ناگهان در خواست یک مرحلهای توافقات را مطرح کرد و فرمان داد که همه توافق باید یکجا صورت بگیرد. نتیجه این شد که توافق لوزان شد بیانیه لوزان. اما چارچوب اصلی توافق نهایی در لوزان گذاشته شده و من فکر میکنم که چنین فرمولی را برای پروتکل الحاقی و بازرسی ها آژانش از مراکز غیر هستهای نیز پیدا میکنند.
• اما چگونه میتوانند به فرمولی آبرومندانه برسند؟ پروتکل الحاقی به تصویب مجلس نیاز دارد. پس از آن همه سر و صدا چطور میتوانند زیر پذیرش موضوع بروند؟
راههایش را خودشان بلدند. مثلا موضوع را به لغو یکسری تحریمها نسبت دهند یا وصل کنند به این که طرف مقابل سر یک موضوعاتی توافق کرده است.
حل پایندۀ مشکل هستهای ایران بدون این که جمهوری اسلامی دورنمایی از تغییر رفتار و متعارف شدن نشان بدهد، میسر نیست. اگر بخواهد به سیاست صدور انقلاب و پشتیبانی از این و آن جریان و مزاحمت در منطقه ادامه دهند، مشکل هستهای هم در درازمدت حل نخواهد شد. به نظر من مشکل افراطگرایان ایران که میخواهند چوب لای چرخ مذاکرات بگذارند، دقیقأ وحشت شان ازمتعارف شدن ایران است. موضوع پروتکل و بازدید از مراکز نظامی موضوع فرعی، ثانویه و بهانه است.
تا حالا از مراکز نظامی بازدید شده و ممکن است در آینده هم بشود. در مورد پارچین قطعا این بازدید انجام میشود زیرا طبق بیانیه لوزان برداشتن تحریمها به تایید آژانس نیاز دارد. آژانس باید جواب پرسشهایش را بگیرد. از این نظر من فکر میکنم سر و صدا روی پروتکل الحاقی و بازدید از مراکز نظامی مصنوعی است و در تحلیل نهایی مانع توافق هستهای جامع نخواهد شد.
• مذاکرهکنندگان میگویند پرانتزها بیشتر از خود متن هستند. فکر میکنید دستبابی به توافق تا اخر ژوئن شدنی باشد؟
فکر میکنم شدنی باشد و این معطوف به پرسشهایی است که آژانس از ایران در مورد ابعاد احتمالی نظامی برنامه هستهای از جمله پارچین یا انفجارهای متعارف و... خواهد کرد.
فراموش نشود که پرونده ایران به درخواست شورای حکام آژانس به شورای امنیت رفته است. پس آژانس نقش تعیینکننده دارد و نظرش باید مثبت باشد. این که آیا ایران میتواند نظر مثبت آژانس را جلب کند معلوم نیست. حتی اگر بازرسان دریابند که برنامه هستهای، جنبه نظامی داشته است و دیگر ندارد البته برای حیثیت جمهوری اسلامی مفید نیست اما مانع توافق جامع هم نمیشود. در هر حال اکنون اصل بر راستی آزمائی است نه اعتماد متقابل.
اهمیت مسئله در ارتباط با ارزیابی “دوران گریز” است. این که آیا ایران اقداماتی در سویۀ نظامی کردن برنامۀ هسته ای خود داشته است و اگر داشته پیشرفتاش تا چه اندازهای بوده است . با توجه به سخنان اقای آمانو در نشست روز ۸ژوئن ۲۰۱۵ در شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی، پاسخ این پرسش هر چند چون پیش از این از اهمیت برخوردار است اما خوشبختانه میتواند به دوران پس از توافق جامع هستهای میان ایران و کشورهای ۱+۵ موکول شود.
نظرها
بهنام
نباید فراموش کرد که جهان با رژیمی طرف است که تا به حال جز دروغ و نیرنگ و ریا حرف دیگری برای گفتن نداشته است . اگر هم توافق نیم بندی صورت پذیرد ، مطمئن باشید در اجرا به مشکل بر خورده و کنسل میشود .
Sam
واضح است که حکومت ایران خواسته و دانسته دنبال کلاهک هسته ای است.تمام حرفهایش هم دروغ محض است.مگر میشود قبول کرد که میخواهند فقط برای لجبازی و کم نیاوردن جلوی غرب, این همه دردسر درست کنند وکوتاه نیایند.دیپلماسی بازی بچه ها نیست که کسی برای لجبازی منافعش را نادیده بگیرد. ۱+۵ هم که احمق نیستند بازی اینها را باور کنند.مردم ایران هم نباید باور کنند. ما مردم ایران هم مقصریم.چطور وقتی یک قلم کالا گران میشود دادمان به آسمان میرود ولی اینکه حکومت ما میخواهد دنیا را به آشوب بکشد اصلا به [...]مان هم نیست. ببخشید که عنان قلم( کیبورد ) از کف بدادم; ولی آخر اینطور که نمیشود.فکر کنیم چه دنیایی خواهیم داشت اگر همه بی توجه به حق و ناحق; فقط طرف کشور خودشان را بگیرند حتی اگر کشورشان طرف ناحق ایستاده باشد.
faryad
سعیدی نماینده ولی فقیه در سپاه پاسداران ایران می گوید که خامنه ای از روند مذاکرات اتمی نگران است.! علی سعیدی در مصاحبه با سایت فراور گفت: «نکته اصلی که تیم مذاکره کننده باید متوجه شود این است که مذاکرات فقط باید حول و حوش مسائل هستهای باشد و به هیچ وجه آنها نباید به اسرار نظامی ما دست پیدا کنند چون با امنیت ملی و منافع ملی و حیات انقلاب سر و کار دارد، نباید این مرزها و خطوط قرمز شکسته شود و ساده انگاری کنیم.» سعیدی افزود: «پروتکل الحاقی میگوید آنها در هر زمان و هر مکان که خواستند میتوانند از مراکز ما بازدید کنند لذا برای پروتکل باید شرط و قید بیان شود و الا اگر مطلق پذیرفته شود خواسته آنها عملی خواهد شد.»!!
روزبه
مرسی از مقاله تان خیلی خوب نقاط ابهامی را که برای من وجود داشت پاسخ داد.
رضا
متاسفانه یوکیو امانو به نوکر دربست امریکا بدل شده و نقش خود به عنوان مدیر آژانس را تحت تاثیر قرار داده.