ارتباط ناشناخته. ارتباط بدون سانسور. ارتباط برقرار نمی‌شود. سایت اصلی احتمالاً زیر سانسور است. ارتباط با سایت (های) موازی برقرار شد. ارتباط برقرار نمی‌شود. ارتباط اینترنت خود را امتحان کنید. احتمال دارد اینترنت به طور سراسری قطع شده باشد. ادامه مطلب

• دیدگاه

از اختراع امام‌ خمینی تا اختراع امام خامنه‌ای

اکبر گنجی- خامنه‌ای که بمیرد، طرفدارانش درگیر شخصیت‌سازی از او می‌شوند. اگر او با «تحریف امام خمینی» مخالف است باید با تحریف خودش هم مخالف باشد و پیشاپیش روشن کند که سکولار و دمکرات نیست.

"تحریف امام خمینی" جنگ قدرتی است که ظهور بیرونی آن موقتاً کاهش پیدا کرده است. پس از حمله شدید آیت‌الله خامنه‌ای در سخنرانی ۱۳۹۴/۰۳/۱۴ به افراد و گروه‌هایی که خمینی را تحریف می‌کنند، همچنین حملات شدید دستگاه تبلیغاتی و مواجب بگیر او، طیف مقابل "امام راحل" را به حال خود گذاشته و جنگ را در میدان‌های دیگری تعقیب‌ می‌کند؛ میدان‌هایی که جلوه‌گری رسانه‌ای دوران مرض هاری احمدی‌نژاد و این که غرب در حال تحقیق برای بازداشت امام زمان است اشاره به آنها دارد.

"اسطوره خمینی" بر اساس قابلیت و نیازهایی اختراع شد. آیت‌الله خمینی دارای قابلیت‌های شخصی خاصی بود: مرجع مسلم تقلید، استاد فلسفه و عرفان، و فردی که با شجاعت تمام مقابل شاه ایستاده بود. مبارزان آن زمان به شخصیتی اسطوره‌ای نیاز داشتند تا مبارزه را پیش برند. در مبارزه و هویت‌سازی به سنت و دم دستی‌ترین منابع رجوع خواهد شد. امام حسین نماد مبارزه و شهادت در تشیع بود. براساس این سنت، آن قابلیت‌ها و این نیاز مبرم، اسطوره خمینی اختراع شد. (رجوع شود به مقاله اسطوره خمینی چگونه ساخته شد و از آن چه به جا مانده است؟)

بخشی از پوستری که سایت آیت‌الله خامنه‌ای در هشدار نسبت به تحریف شخصیت خمینی منتشر کرده است.*

در جنگ قدرت با آیت‌الله خامنه‌ای و حامیان اصول‌گرایش، طیف‌های مقابل به شخصیتی نیاز دارند تا با کمک او مقابل خامنه‌ای بایستند. آیت‌الله خمینی از این نظر کاملاً مفید است، چون خامنه‌ای و طرفدارانش در مقابل خمینی نمی‌توانند ادعایی داشته باشند. مسئله این است که مبارزان قبل از انقلاب برای ساختن اسطوره به شخصیتی دموکراتیک و مدافع حقوق بشر نیاز نداشتند، آنان فقط و فقط به فردی نیاز داشتند که مقابل امپریالیسم آمریکا و ژاندارمش در منطقه بایستد و بتواند مردم را بسیج کند. خمینی دارای این قابلیت بود.

مسئله مبارزان کنونی این است که به شخصیتی دموکرات، حقوق بشری و لیبرال نیاز دارند که در برابر نظام دیکتاتوری و ناقض حقوق بشر آیت‌الله خامنه‌ای بایستند. به همین دلیل خمینی دموکرات، لیبرال و سکولار را اختراع می‌کنند (رجوع شود به مقاله چرا خمینی را تحریف می‌کنند و از او لیبرال و سکولار می‌سازند؟ ). اما پرسش مهم این است: آیا آیت‌الله خمینی دارای ظرفیت‌ها و قابلیت‌هایی است که بتوان چنین شخصیتی از او ساخت؟ بدون تردید مواد خامی در آرای خمینی وجود دارد که مدافعان این رویکرد می‌توانند بدان‌ها استناد کنند و می‌کنند. اما در منظومه فکری و عملی او چه چیز اصلی و چه چیز فرعی به شمار می‌رود؟ آیا با توجه به این نکته، خمینی دارای چنین قابلیتی است. (رجوع شود به مقاله ذاتی و عرضیِ خمینی و خامنه‌ای)

رقابت مرقد خمینی با مرقد ائمه

نسل‌های پیش و پس از انقلاب به خوبی در مقابل چشمان خود دیدند که چگونه اسطوره خمینی اختراع شد. پس از مرگ نیز مرقدی برای او ساختند."موسسه تنظم و نشر آثار امام خمینی" هم تأسیس شد تا حافظ میراث او باشد و به تبلیغ میراث او بپردازد. اما سال‌ها فعالیت نتوانسته با کمک پیروان مردمی نیازهای این موسسه را مرتفع سازد. به همین دلیل، "موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی" همه ساله میلیاردها تومان از بودجه دولتی را می‌بلعد. (رجوع شود به مقاله آیت‌الله خمینی، اسطوره فاقد پیرو)

اختراع امام، مشابه اختراع امام‌زاده است. بدین ترتیب در رقابت با مرقد ائمه، مرقد خمینی توسعه می‌یابد و شکوه دنیوی پیدا می‌کند. طرفداران خامنه‌ای که می‌فهمند بیت خمینی و همراهانشان چرا چنین می‌کنند، این نقد را مطرح کردند که امام خمینی ساده زیست بود، از اسلام مستضعفین و پابرهنگان دفاع می‌کرد و مخالف اسلام سرمایه‌داری و آمریکایی بود. ساختن چنین مرقدی برای آیت‌الله خمینی- که در ۱۴ خرداد ۹۴ رسماً افتتاح شد- با زندگی زاهدانه و اسلام امام خمینی تعارض داشته و مصداق اسراف است.

گویی ائمه شیعیان طرفدار اسلام سرمایه‌داری و آمریکایی بودند و زندگی زاهدانه‌ای نداشتند. چرا شیعیان آن حرم‌های با شکوه طلایی را برای آنان ساختند؟ آیا آیت‌الله خمینی از آنها هم زاهدتر، مسلمان‌تر، با تقواتر، و... بود؟ اگر ساختن چنین حرم و بارگاهی برای آیت‌الله خمینی ناموجه است، ساختن آن حرم‌ها برای ائمه اطهار به طریق اولی ناپذیرفتنی‌تر است.

مدل جمکران و حرم خمینی

حرم‌های باشکوه ائمه اطهار، بخش مهمی از اختراع و ساخته شدن تشیع است. وقتی قداست آسمانی ائمه اختراع شد- عصمت، علم غیب، رجعت، مدیر عالم خلقت، و... - شکوه زمینی هم باید ساخته می‌شد. ساختن‌ها همیشه با قدرت رابطه وثیقی دارند. قدرت گفتمان‌ساز است. قدرت زمینی برای مشروعیت‌بخشی به خود، برای کسب قدرت سیاسی و اقتصادی، به قدرت آسمانی نیاز دارد.

به حاشیه راندن معتزله و سیطره اشاعره معلول گفت‌وگوهای استدلالی نبوده است، قدرت در این میان نقش مهمی بازی کرده است. قدرت در ساختن روایت فعلی از تشیع و به حاشیه راندن روایت‌های دیگر- که ائمه را عالمان با تقوا به شمار می‌آوردند، نه معصوم و دارای علم غیب- نقش اساسی داشته است.

اختراع جمکران و اختراع امام خمینی بهترین مدل برای فهم تاریخ اختراع تشیع و ائمه است. به دقت بنگرید که مسجد جمکران و چاه‌های آن را قدرت- جمهوری اسلامی- چگونه ساخت و اختراع کرد؟ به قدرت شگرف قدرت سیاسی به باوراندن جمکران به میلیون‌ها انسان بنگرید.

شاید صدها کتاب و مقاله پژوهشی نتواند به اندازه ساختن حرم آیت‌الله خمینی، فرایند ساخته شدن مرقد ائمه را برای ما فهم‌پذیر سازد.

آیت‌الله مصباح یزدی که به خوبی فهمیده است که خمینی در برابر خامنه‌ای علم شده و این گونه ساخته می‌شود، برای دفاع از سلطان، می‌گوید: «اگر امام را تحریف کنند، یعنی دارو را تبدیل به سم کرده‌اند. نتیجه این است که به‌جای بهبود، مرگ خواهد بود...در سال‌های ابتدای بعثت، از جمله ماجرای وفات رسول خدا، بسیاری از بستگان و اصحاب پیامبر رفوزه شدند. آن امتحان برای ١٤٠٠ سال پیش بود و از آن زمان جامعه رشد بیشتری کرده است. آن زمان برخی بستگان پیامبر عامل انحراف بودند و رفوزه شدند و اکنون برخی بستگان امام خمینی (س). برخی حق را می‌شناسند، اما مانند ابوجهل تا پای جان آن را انکار می‌کنند. روح برتری‌طلبی، قانع نشدن به حق خود و تسلیم نشدن در برابر حق از عوامل روانی است که برخی آگاهانه و عامدانه حق را انکار می‌کنند، و حتی در مقابل حق سرمایه‌گذاری می‌کنند.»

مصباح یزدی می‌گوید، اصحاب و بستگان پیامبر (ابوبکر، عمر، عثمان، و...) به دلیل عدم پذیرش ولایت انتصابی علی بن ابی‌طالب رفوزه شدند و در برابر حق ایستادند. اینک نیز هاشمی رفسنجانی، خاندان خمینی و اصلاح‌طلبان در برابر حق- آیت‌الله خامنه‌ای- ایستاده‌اند. همانگونه که ابوجهل می‌دانست حق با کیست، اینها هم می‌دانند که خامنه‌ای حق است، اما "خمینی حاشیه" را به "خمینی متن" تبدیل می‌کنند تا در برابر ولی فقیه بایستند.

وصیت‌نامه خامنه‌ای

دیر یا زود آیت‌الله خامنه‌ای خواهد مرد. نه تنها همه جناح‌های موجود نظام، بلکه اصلاح‌طلبان و سبزهای مذهبی رانده شده هم آیت‌الله خمینی را قبول داشتند و تفسیرهای متفاوتی از او ارائه کردند. اما اصلاح‌طلبان و سبزهای مذهبی آیت‌الله خامنه‌ای را قبول نداشته و او به خوبی از این امر آگاه است. با مرگ خامنه‌ای، نزاع بر سر میراث او آغاز خواهد شد.

مریدان خامنه‌ای- به خصوص رسانه‌های سپاه و بسیج- چند صباحی است که او را "امام خامنه‌ای" می خوانند. یعنی فرایند اختراع "امام خامنه‌ای" چندی است که آغاز شده است. مراسم دست‌بوسی که از همان ابتدأی رهبری خامنه‌ای آغاز شد. حتی یک بار در شهر قم، پس از ساعت‌ها دست‌بوسی جماعت، پس از رفتن خامنه‌ای، جمعیت باقی مانده، جای نشستن "آقا" را می‌بوسیدند. مقدس سازی خامنه‌ای بخش مهم اختراع امام خامنه‌ای است (رجوع شود به مقاله مقدس‌سازی آیت‌الله خامنه‌ای). داستان‌هایی که در مورد دیدارهای او با امام زمان و "یاعلی" گفتنش در زمان تولد جعل کردند، خریداری پیدا نکرد.

خامنه‌ای که بمیرد، طرفدارانش درگیر ساختن شخصیت او خواهند شد. بخش تغییر کرده آنان خواهند گفت که امام خامنه‌ای قبل از انقلاب با روشنفکران سکولار نشست و برخاست داشته و اهل هنر و موسیقی و دیگر چیزها بوده است. اگر خمینی گفته است:"میزان رأی ملت است"، خامنه‌ای هم رأی ملت را "حق الناس" به شمار آورده که هیچ کس نمی‌تواند به آن خیانت کند. اگر خمینی در دوران ۱۰ ساله رهبری فرمان قتل عام چند هزار زندانی سیاسی را صادر کرده است، در دوران ۲۶ ساله رهبری خامنه‌ای کمتر از ۵۰۰ زندانی سیاسی اعدام شده‌اند. خامنه‌ای بیش از خمینی مخالفان خود و رژیم را تحمل می‌کند.

بدین ترتیب، خامنه‌ای قابلیت بیشتری برای لیبرالیزه و سکولاریزه و دموکراتیزه شدن دارد. اگر آیت‌الله خامنه‌ای واقعاً با "تحریف امام خمینی" مخالف است، به طریق اولی باید با تحریف خودش هم مخالف باشد. اصولی که او به عنوان اصول اصلی خمینی ارائه کرد، در واقع اصول اصلی خود اوست. آیت‌الله خامنه‌ای باید به دقت و روشنی تمام در "وصیت نامه الهی و سیاسی" اش روشن سازد که سکولار، لیبرال، دموکرات، و... نیست. اگر بود، وضع ایران این نبود.

اما نکته اساسی‌تر. با مرگ خامنه‌ای، مریدان مرقد و حرم دیگری برای او خواهند ساخت. حرمی که شاید با شکوه‌تر از حرم خمینی باشد. آیت‌الله خامنه‌ای به عنوان مدعی زندگی ساده زیستی باید راه این را هم مسدود سازد. اگر مخالف این اقدام است، باید بگوید که مرا مانند همه مردم در قبری عادی دفن کنید.

دوران امام‌سازی و حرم‌سازی را باید پایان بخشید. صدها هزار میلیارد تومان پول مردم فقیر و درمانده هزینه ساختن این بارگاه‌ها شده و می‌شود. مردم به آموزش، مسکن، غذا، شغل و زندگی آبرومندانه نیاز دارند. نه آن که پول آنها صرف ساختن حرم سرکوبگران شود. رهبری آیت‌الله خامنه‌ای فساد را ساختاری کرده است. دوران احمدی‌نژاد که از همه به او نزدیک‌تر بود، فسادهای ساختاری جمهوری اسلامی را آشکار کرد. شاید مرقد خامنه‌ای، نماد فسادهای عظیم باشد.

* پوستر مربوط به «تحریف شخصیت امام خمینی» در سایت آیت‌الله خامنه‌ای را اینجا ببینید.

این مطلب را پسندیدید؟ کمک مالی شما به ما این امکان را خواهد داد که از این نوع مطالب بیشتر منتشر کنیم.

آیا مایل هستید ما را در تحقیق و نوشتن تعداد بیشتری از این‌گونه مطالب یاری کنید؟

.در حال حاضر امکان دریافت کمک مخاطبان ساکن ایران وجود ندارد

توضیح بیشتر در مورد اینکه چطور از ما حمایت کنید

نظر بدهید

در پرکردن فرم خطایی صورت گرفته

نظرها

  • farid

    روحانی اگراشتباه خاتمی را تکرار کند که هشت سال کوشيد تا وجدان ديکتاتور را بيدار کند و دلش را به درد آورد شايد که ترحم کند، سرنوشتی دردناک خواهد داشت. ديکتاتورمتجاوز و زياده خواه است. ديکتاتور اگر وجدان داشت ديکتاتور نمی شد. بی وجدانی ديکتاتور حدی ندارد. همين قدم اول لرزان روحانی سبب شد که خامنه ای صدايش را کلفت تر کند ووقتی از اظهارات يک دانشجوی دانشگاه تهران عصبانی می شود، در کمال بی شرمی رهبران در بند جنبش سبز را نا نجيب بخواند و خواستار عذر خواهی آن ها شود. خامنه ای کسی است که در انتخابات تقلب کرده، مردم را در خيابان ها کشته، در کهريزک تجاوز کرده، فرزندان رشيد کشور را به بند کشيده و روانه چوبه های دار کرده و با دروغ و تهمت و فساد مداوم حکومت می کند و اکنون دم از نجابت می زند. بی شرمی ديکتاتور هم حدی ندارد. روشن خدمت آقای روحانی بگويم، اگر نتواند وزارت خانه های اطلاعات و ارشاد و علوم و دفاع و کشور و خارجه را از زير دست وبال خامنه ای و مجتبی و آدم کشان بيت بيرون بياورد، نه در داخل می تواند از پس باندهای قدرت و ثروت برآيد و نه در جامعه جهانی کسی روی او حساب خواهد کرد و توفيقی هم در رفع تحريم ها و همراهی جامعه بين المللی نخواهد داشت. با يک وزير خارجه سعيد امامی ساخته نمی تواند دنيا را قانع کند که در ايران قدرتی دارد و می تواند شرايط را عوض کند. دنيا خيلی زود دندان های او را خواهد شمرد. محسن سازگارا امرداد 1392

  • nasim

    همکار خارجی سوال کرد چرا اسم خمینی و خامنه ای شبیه است ؟!  گفتم چون هردو بهمان اندازه دیکتاتور و زیاده خواه و ستمکار بوده اند.....

  • Majid

    فرعون و فرعونیان از بدو تاریخ همگی بدون استثنا همانند هم عمل کرده و میکنند. و بعد از ارتکاب به  جنایات گوناگون و حکومت زور و ستم و ظلم خود به وسایل و طرایق گوناگون برای جاودانه خود بر روی زمین متوسل شده و میشوند. چه از طریق بنای اهرام مصر و مومیایی ساختن اجسام مرده خود و چه از طریق ساخت و پرداز احادیث دروغین در مورد خود و درج اسطوره های مملو از دروغ و تملق بتوسط نوکران دربار خود. اما غافل از آنکه در روز حسابرسیشان و در پیشگاه  خالق خود هیچیک از این اسطوره های زرین خط  به پشیزی هم نخواهد ارزید حال چه تحریف شده  و چه تحریف نشده باشند: "و كارنامه [عمل شما در ميان] نهاده میشود آنگاه بزهكاران را از آنچه در آن است بيمناك می‏بينى و میگويند اى واى بر ما اين چه اسطوره ایست كه هيچ [كار] كوچك و بزرگى را فرو نگذاشته جز اينكه همه را به حساب آورده است و آنچه را انجام داده ‏اند حاضر يابند و پروردگار تو به هيچ كس ستم روا نمی‏دارد." (آیه ۴۹ از سوره ۱۸ در قرآن)   

  • بهنام

    با تشکر فراوان از جناب گنجی به خاطر انتشار مقاله مفید و روشنگرانه . متاسفانه این خائنین وطن فروش همیشه از جهل و نادانی عده ای ساده لوح و زود باور استفاده نموده و خیانتها و جنایتهای خود را موجه و مقدس جلوه میدهند ، درست مانند صدر اسلام من در آوردی ، که آن زمان هم جنایتها و خیاتتهای محمد و علی را مقدس جلوه داده و اینگونه توجیه میکردند که خدا حکم داده و خدا چنین گفته است . البته و خوشبختانه عده کثیری در ایران ، دیگر به سادگی فریب این جنایتکاران را نمیخورند و نسبت به مسائل آگاه شده اند و بهتر اینکه دین و مذهب را به طور کامل کنار گذاشته و به این واقعیت عیان پی برده اند که تمامی این مفاسد و جنایتها بر ضذ بشریت ، میراث شومی است که ریشه در دین و مذهب دارد . به امید نابودی و سرنگونی کلیه دیکتاتورهای جهان از خامنه ای گرفته تا اسد جنایتکار و برقراری دموکراسی واقعی و جدائی دین از سیاست .

  • شاهد

    فرمانروایان توتالیتر نه خود را خردمند می دانند و نه دادگستر بلکه مدعی اند که قوانین ابدی را حرکت در می اورند . انان قوانین را اجرا نمی کنند بلکه جنبشی را بر وفق قانون ذاتیش به پیش می برند انان مامور به گام برداشتن در جهت جنبش هستند و نه مسول اجرای باور خویش . این رهبران تا زمانی که جهان را به گرد خویش به حرکت در می اورند نامشان و اعمالشان بر هواداران چنان موثر است که خود معیار جنبش اند و انگاه که عالم را ترک می کنند به سرعت از یادها فراموش می شوند و تنها به عنوان بخشی دیگر از اشکال "ارعاب " از سوی فرمانروایی جدید جنبش به کار گرفته می شوند . مصاحبه حجت الاسلام سعیدی نماینده ایت الله خامنه ای بدرستی ناظر بر نقش رهبری در حکومتی توتالیتر و شبه توتالیتر است . بخشی از ان را مرور می کنیم . " حجت‌الاسلام والمسلمین سعیدی در گفت‌وگوی تفصیلی با فارس افزود : وضعیت ما در مسائل حکومتی مسئله به مراتب حساس‌تر است و یک لحظه نظام بدون رهبری حی و حاضر نمی‌شود وی افزود: به عنوان مثال در زمان غیبت موسی، هارون رهبر جامعه شد و وقتی فرمانی داد نمی‌توان به سخنان موسی تمسک یافت و فرمان هارون را کنار گذاشت، این تقابل در برابر ولی بعد از موسی و در حقیقت عدم اعتقاد به ولایت مطلقه است .سعیدی همچنین تاکید کرد: در زمان وفات پیامبر نیز ولایت بصورت کامل به حضرت علی انتقال یافت. لذا ولایت قابل تجزیه نیست که بخشی به صحابه منتقل شود و بخشی به دیگران. اشتباه آن دوره این بود برای صحابه مصونیت قائل شدند، همین اشتباه در عصر ما تکرار شد، یاران امام اگر بر محور رهبری بعد از امام حرکت نکنند، ولایتی ندارند، ولایت سهمیه‌ای و ارثی نیست: ارزش دیگران به این است که ولایت را از علی بگیرند والا چیزی باقی نمی‌ماند پس همه باید در محور ولایت قرار بگیرند. ارزش صحابه و خواص به این است که به رهبری بعدی بپیوندند و از رهبری بعدی کسب فیض کنند. برخی زیر نام پیامبر، اهل بیت و امام بعد از پیامبر را تخریب کردند، برخی هم زیر نام امام برای منافعشان قرار گرفته و رهبری را تضعیف کردند. وی با طرح این سوال که علت اتکا به رهبری حی و حاضر چیست؟ گفت: رهبری و امام در اصول یکسانند اما الان در اداره کشور ملاک فرمان رهبری حاضر است. ما نمی‌توانیم در زمان حیات رهبری بگوییم امام این طور فرمودند. فلسفه آن این است که متغیرهایی هر روز برای جامعه اسلامی پیش می‌آید که رهبر حی و حاضر باید روی آنها اعمال مدیریت کند. اصول و راهبردها برای رهبران یکی است اما تدبیر اداره کشور بر اساس متغیرهاست یعنی تاکتیک‌ها متغیر است نماینده ولی فقیه در سپاه اظهار داشت: امام(ره) الان نیستند که ما از ایشان بپرسیم «مرگ بر آمریکا» را بگوییم یا نگوییم، «مرگ بر آمریکا» یک فرع و مربوط به زمانی با متغیرهای خودش است. حال با توجه به تاثیر متغیرهای زمانی و مکانی باید رهبری اعمال مدیریت کند. حالا ما برویم در فرمایشات امام(ره) بگردیم که الان «مرگ بر آمریکا» بگوییم یا نگوییم این انحراف و عوام‌فریبی است .سعیدی ادامه داد: یکی از متغیرهای دیگر این است که در زمان رهبر معظم انقلاب 8 جنگ اتفاق افتاد که در زمان امام نبود، جنگهای بالکان، اول و دوم عراق، 8 روزه، 33 روزه، 22 روزه، عراق و ...، خب چطور می‌توانید احکام اینها را از سخنان امام(ره) در بیاورید......."