توفان در تهران و پرسشهای دوباره درباره مدیریت بحران
ابعاد خسارتهای توفان دیروز در ایران، بهخصوص در استانهای تهران و البرز گستردهتر شده است. مدیریت بحران و عملکرد سازمان هواشناسی مورد انتقاد قرار گرفته است.
مدیریت بحران در کشور ما چه معنایی دارد؟
الف- مدیریت پنهان کردن بحران
ب- مدیریت محکوم کردن بحران
ج- مدیریت جهان بحرانی
د- همه موارد
این سوال چهار جوابی را جلال سمیعی، طنزپرداز و فعال رسانهای در ایران، در واکنش به توفان روز گذشته (۲۸ تیر ۹۴) در تهران و برخی دیگر از شهرهای کشور، در توییتر خود پرسیده است.
جلال سمیعی در توییت دیگری این سوال را مطرح کرده است: سازمان هواشناسی سرش به کجا گرم است؟ یعنی به جز پیشبینی و هشدار توفان، در کدام حماسه حضور فعال دارد؟ - ۵ نمره
انتقادها از سازمان هواشناسی در حالی مطرح میشود که سال گذشته نیز حادثهای مشابه، بدون اطلاع و اطلاعرسانی این سازمان رخ داد.
دوازدهم خرداد ماه سال گذشته، توفان بزرگ در تهران، پنج کشته و بیش از ۵۰ زخمی بر جا گذاشت و خسارات زیادی به برخی ساختمانها و اموال عمومی وارد کرد. از این حادثه با عنوان جا ماندن مدیریت بحران از توفان تهران یاد شد و در پی عدم پیشبینی توفان، مجلس ایران، رییس سازمان هواشناسی را فراخواند.
عباس رجایی، رییس وقت کمیسیون کشاورزی مجلس، از تأثیر پارازیتها در عدم پیشبینی وقوع توفان توسط سازمان هواشناسی، خبر داد: پارازیتها بر پیشبینی توفان تهران تأثیر منفی گذاشتهاند
برخی کارشناسان اما معتقد بودند که وقوع این پدیده جوی قابل پیشبینی بوده و باید هشدارهای لازم به مردم داده میشده است.
بیشتر بخوانید: «توفان تهران قابل پیشبینی بود»
با وجود همه بحثهای مطرح شده پس از وقوع توفان سال گذشته در تهران و با وجود همه خسارتهای جانی و مالی حاصل از وقوع آن (توفان ۵/۵ میلیارد تومان به برق تهران خسارت زد)، به نظر میرسد تغییری در رویه و رویکرد موجود نسیت به سوانح طبیعی ایجاد نشده است و سازمان هواشناسی هم همچنان از پیشبینی توفان عاجز است.
مبنای این ادعا صحبتهای امروز (دوشنبه ۲۹ تیر ماه) جلال ملکی، سخنگوی سازمان آتشنشانی شهر تهران است که درباره توفان روز گذشته گفته است: «وقوع توفان از قبل از سوی سازمان هواشناسی به سازمان آتش نشانی شهر تهران اعلام نشده بود و ستاد مدیریت بحران شهر تهران، وقوع توفان را به آتشنشانی گزارش داد.»
ابعاد خسارتهای این حادثه در ساعتهای گذشته گستردهتر شده است. خبرگزاری فارس در گزارشی که دوشنبه ۲۹ تیر ماه درباره این توفان استانهای تهران و البرز منتشر کرده است، از قول ابوالفضل قناعتی، عضو هیات رییسه شورای شهر تهران، تنها از کشته شدن ۲۰ نفر در امامزاده داوود خبر داده است.
توفان دیروز ۱۰ استان ایران را در برگرفته است و با وجود این سازمان هواشناسی ایران، پیشبینی خاصی درباره آن نداشته است و تنها خبر از بارش باران، رعد و برق و وزش باد داده است.
وقتی هوا تیره و تار شد
بر اساس اخبار و روایتهای منتشر شده، از ساعت ۱۹ (هفت شب) یکشنبه ۲۸ تیر ماه، هوای شهر تهران ناگهان تیره و تار میشود و به دنبال آن بارندگی شدیدی آغاز میشود. شدت بارندگی به حدی بوده است که در عرض چند ثانیه باعث سیلاب و آبگرفتگی شدید در معابر شهر تهران و همینطور ریزش کوه در منطقه امامزاده داوود میشود.
مشابه این اتفاق در جاده چالوس و در مناطق همجوار با رودخانه کرج نیز رخ میدهد.
دو هزار و ۵۰۰ ماشین در منطقه امامزاده داوود، هنگام ریزش کوه در جاده گرفتار میشوند و راهداری، پس از چند ساعت فعالیت، با باز کردن یک راه باریک، شرایط عبور ماشینها را فراهم میکند.
یک شاهد عینی در روایت خود گفته است که مردم در حالی در کوهستان گرفتار شده بودند که یک لامپ نداشتند و شرایط بسیار سخت بود.
جلال ملکی، سخنگوی سازمان آتشنشانی شهر تهران، به خبرگزاری فارس گفته است که سرعت توفان در پایتخت ۷۰ کیلومتر در ساعت بوده، ۴۰ حادثه در پایتخت اتفاق افتاده و نیروهای آتشنشانی در آمادهباش کامل هستند.
با وجود این اما به نظر میرسد عدم اطلاع مردم از وقوع توفان و حضور آنها در تفرجگاههایی مثل جاده چالوس و امامزاه داوود، باعث بالا رفتن آمار کشته شدگان و مصدومان شده است. خسارتهای مالی وارده نیز به دلیل همین بیاطلاعی، بالاست.
با توجه به شدت خسارتها، پرسش این است که چرا پیش از وقوع حوادث اینچنینی، اطلاعرسانی مناسبی انجام نمیشود؟ پرسشی که به دنبال وقوع توفان سال گذشته در تهران نیز پرسیده شد، اما پاسخ آن هنوز معلوم نیست.
هادی رحمتی، مدیرکل مدیریت بحران استان تهران گفته است که «سازمان هواشناسی، رگبار، رعد و برق و وزش باد را پیشبینی کرده بود، ولی اطلاعرسانی به درستی انجام نشده بود.»
او با ناکافی دانستن این پیشبینی گفته است: «مردم نیز آموزش لازم را برای مواجه با این گونه حوادث ندیدهاند، لذا پیشگیری و جلوگیری از افزایش تلفات و خسارات هنگام حوادث از وظایف ذاتی مدیریت بحران است و باید نسبت به آموزش شهروندان اقدام شود.»
رحمتی در حالی درباره وظایف ذاتی مدیریت بحران در پیشگیری و جلوگیری از افزایش تلفات و خسارتها سخن گفته است که خود مدیرکل مدیریت بحران استان تهران است و مشخص نیست که مخاطب صحبتهای او چه نهاد یا ارگانی است.
از سوی دیگر مسئولان حکومتی در ایران معمولا در چنین مواقعی نقش پیشبینیها را در کاهش تلفات احتمالی کمرنگ میکنند و به پررنگ کردن علل طبیعی وقوع حادثه میپردازند.
خبرگزاری رسمی جمهوری اسلامی ایران، ایرنا، از قول محمدتقی ایرانی، فرماندار کرج گزارش کرده است که طغیان رودخانه کرج عامل اصلی وقوع سیل در جاده چالوس بوده و صدای درخواست کمک حادثهدیدگان از رودخانه خروشان به گوش میرسد.
فرماندار کرج همچنین گفته که بسیاری از زیرساختهای مهم نظیر راه و شبکه آب و برق روستای سیجان جاده چالوس در اثر سیل از بین رفته است. او از تلاش گروههای امدادرسان برای تأمین تجهیزات و آذوقه مورد نیاز برای سیلزدگان خبر داده است.
محمد تقی ایرانی با گسترده خواندن ابعاد خسارت و فاجعه، گفته است: «متاسفانه یک طرفه بودن جاده چالوس مانع امدادرسانی به حادثهدیدگان شده است.»
مجتبی عبداللهی، فرماندار تهران هم گفته است که سیلاب شب گذشته منطقه کن و سولقان در ۴۰ سال گذشته بیسابقه بوده است: «در حال حاضر از وضعیت بحران خارج شدهایم.»
انتقام طبیعت!
از جمله دلایلی که باعث بالا رفتن آمار تلفات در اثر طغیان رودخانهها میشود، ساخت و سازهای غیرمجاز در حریم رودخانههاست. این مشکل در طول سالهای گذشته در ایران بیشتر و پررنگتر شده است، اما معمولا پس از وقوع بلایای طبیعی و تنها در چند اظهارنظر به آن اشاره میشود و به نظر میرسد سود اقتصادی حاصل از این ساختوسازها و فعالیت مکانهای تفریحی و خدماتی در حریم رودخانهها، مانع از تلاشهای جدی برای برطرف کردن این مشکل شده است.
حالا هم رییس ستاد مدیریت بحران شهر تهران خواستار دستوری ویژه باید برای ساماندهی ساخت و سازهای غیرمجاز در حریم رودخانهها شده است.
احمد صادقی در جلسه مدیریت بحران شهر تهران درباره سیلاب در منطقه کن و سولقان گفته است: «ساخت و سازهای غیرمجاز در حریم رودخانهها باید هرچه سریعتر تعیین تکلیف و ساماندهی شود.»
او همچنین با فرو کاستن این حادثه به انتقام طبیعت گفته است: «هر کجا به طبیعت دستاندازی شده است، طبیعت نیز انتقام خود را گرفته است.»
صادقی خواستار تخریب هر چه سریعتر ساخت و سازهای غیرمجاز در حریم رودخانه با کمک دستگاه قضایی شده است. خواستهای که احتمالا خیلی زود به فراموشی سپرده میشود.
وقتی بلایای طبیعی سیاسیاند
در حالی که صدا و سیمای ایران معمولا پیشبینیها از بروز توفان در اروپا و آمریکا و خسارتهای جانی و مالی حاصل از آن را با آب و تاب فراوان گزارش میکند، خبرهای مربوط به این حوادث و سوانح طبیعی در داخل معمولا جای چندانی در "رسانه ملی" ندارند و اگر هم مورد توجه قرار بگیرند، اغلب با لحنی گزارش میشوند که انگار مردم پدیدهای جالب و لذتبخش را پشت سر گذاشتهاند.
واکنشهای مخاطبان به خبرهای مرتبط با حوادث و سوانح پیشبینیپذیر نیز در رسانههای داخلی جالب و قابل توجهند.
"ناشناس" در واکنش به این خبر در خبرگزاری فارس نوشته است: «آخه مگه ما سازمان هواشناسی و یا ستاد بحران نداریم که اینطور هموطنانمون رو داغ دار میبینیم؟! امروز از رادیو ایران شنیدم که ستاد بحران تهران و کرج مرخصی بودن. این فاجعه است!»
"محمد" هم در پاسخ به ناشناس نوشته است: «... دوست عزيز هر جای دنيا سيل و زلزله و اين حوادث رخ ميده اين تلفات هم به وجود مياد و طبيعيه. به خانواده درگذشتگان تسليت ميگم.»
بیشتر مخاطبان اما از پیشبینی نشدن این قبیل حوادث و سوانح گلایه کردهاند و نبود ساز و کار مناسب برای امدادرسانی را مشکلی جدی در هنگام وقوع حوادث و سوانح طبیعی دانستهاند.
نظرها
mansour
آخوند ها خوب میدانند که چه بکنند.مدیریت مذهبیون و نیمه مذهبیون مسلمان را چه گروه و حزبی بهتر از این شیادان میتوانند انجام بدهد؟ مشنگ های سیاسی با شما هستم! آخوند ها از این طریق به مردم القاء میکنند که خداوند فرستنده بلایای اسمانی است و کسی جز خدا از زمان وقوع و چگونگی آن مطلع نمی باشد! مگر اقای خمینی مرکز هواشناسی را تعطیل نکرده بود؟ البته مشابه این بلای آسمانی هم در راه است و نصیب آخوندهای متقلب و مزّور خواهد شد.به عبارت دیگر با جرقه ای از سوی دمکراسی خواهان خشم عظیم مردم تبدیل به آتشفشانی هولناک میگردد و بساط استبداد را با خود به قعر جهنم میبرد! البته این بلای آسمانی نزدیکتر شدن امریکائیان و ایرانیان را هم موجب میشود و اوباما و اروپاییان به دولت ایران پیشنهاد کمک میدهند و مقامات ایران اگر عاقل و فرصت طلبی کنند،میتوانند روابط خود با شیطان بزرگ و کوچک غربی را از همینجا اغاز نمایند و نسبت به باز گشایی سفارت امریکا و انگلیس فعال شوند. به امید استقرار دمکراسی
رضا
دلیلش اینه که ما ماهواره هواشناسی نداریم. ما ادعا داریم فقط. ما گزارشات ه اشناسی رو دزدی میکنیم از اروپایی ها. ما هیچی نیستیم ولی خیلی مدعی هستیم. ما هنرژی هسته ای میخوایم در حالی که اصلا زیرساخت ابتدایی علمی و صنعتی در کشور نداریم. ما انسان های نفهم و بی سواد زیاد داریم.