هشدار احمد منتظری در مورد وضعیت سلامت نرگس محمدی
احمدی منتظری، فرزند آيتالله حسينعلی منتظری، مرجع فقيد شيعه هشدار داد که «خطر جانی و معلوليت» نرگس محمدی، زندانی سياسی را تهديد میکند.
احمدی منتظری، فرزند آيتالله حسينعلی منتظری، مرجع فقيد شيعه هشدار داد که «خطر جانی و معلوليت» نرگس محمدی، زندانی سياسی را تهديد میکند.
به گزارش سايت ملی مذهبی، منتظری با انتشار بيانيهای از مسئولان جمهوری اسلامی خواست تا پيش از آنکه برای اين زندانی سياسی «فاجعهای» اتفاق افتد، او را از زندان آزاد کنند.
نرگس محمدی که نايب رئيس کانون مدافعان حقوق بشر و عضو کارزار لغو گام به گام اعدام و کانون شهروندی است ۱۵ ارديبهشتماه سال جاری پس از بارها تهديد و احضار، با مراجعه نيروهای امنيتی به منزل شخصیاش بازداشت و برای سپری کردن محکوميت شش ساله راهی زندان اوين شد.
اين زندانی سياسی در حالی که به دليل فلج عضلانی به بيمارستان طالقانی منتقل شده بود، روز يکشنبه ۱۱ مرداد بهرغم نظر پزشکان به زندان اوين بازگردانده شد.
به گفته منتظری، اگر در زندان مشکلی برای نرگس محمدی پيش بيايد باعث «ننگ و نفرين ابدی است» و «تمامی مسئولان نظام مقصرند و علاوه بر پاسخگويی در محضرعدل الهی بايد در برابر ملت پاسخگو باشند.»
محمدی به دو بيماری سخت «آمبولی ريه» و «فلج عضلانی» مبتلا است که در شرايط دشوار زندان اين بيماریها شدت يافتهاند.
نرگس محمدی، قرار است به دليل فعاليتهای حقوق بشری دوباره محاکمه شود. دادگاه او قرار بود دوشنبه ۱۵ تيرماه برگزار شود که اين اتفاق نيفتاد. درباره دلايل تعويق زمان محاکمه و تاريخ بعدی دادرسی هنوز چيزی اعلام نشده است.
نظرها
mansour
نیّت رفقای چپ و اصلاح طلبان حامی نظام و اصلاح طلبان مدافع دمکراسی واقعی و سکولار اگر چه انسانی است ،ولی بدون در نظر گرفتن شرایط بحرانی سیاسی کشور و بدون توجه به سوء استفاده دوّل استعماری و دشمنان ایران و ایرانی ، افشاگری و اقدامات فعالان حقوق بشری و دمکراسی خواهان،اشتباه است که حد اقل دو زیان جبران ناپذیر به جنبش دمکراسی خواهی زده و میزند. ۱-افشا گری فعالین از پستی ها،بی عدالتی،غارتگری و شکنجه و بی قانونی موجود(استبداد) در ایران موجب خرسندی دشمنان خارجی مردم ایران (استعمارگران یهودیسم،عرب آدمخوار و پان ترکیست های وحشی)و باجگیری بیشتر میشود . ۲-در نتیجه افشاگری پی در پی و خصمانهمعترضین اجتماعی،حکام مستبد به عوامفریبی روی آورده و با تهمت زدن به فعالین حقوق بشر و دمکراسی خواهان، در صف فعالین و معترضین شکاف ایجاد نموده و از قوّت اتحاد و میزان حمایت مردم از دمکراسی خواهان می کاهد. قابل عرض است فعالیت به موقع و افشاگری در مورد حکام مستبد و مسئولین فاسد نظام اسلامی و هر ا نظام دیگری، یک وظیفه ملی و انسانی است،ولی باید درست و برنامه ریزی شده عمل شود و ضمن حمله به مستبدین داخلی،همزمان جبهه ای قوی هم در مقابل هجوم استعمار و دیگر دشمنان ایرانی(اجنبی و ایادی داخلی اش)گشود. متاسفانه فعالان حقوق بشری ایران تا به امروز چنین نکرده اند،بلکه برعکس از روی کم دانشی سیاسی خود حتی به استعمار و دشمنان خارجی ایران و ایرانی پناه هم برده و تلاش کرده اند که از همفکری و همکاری با استعمارگران شرایط سقوط نظام دیکتاتوری اسلامی را فراهم کنند.اینکه بعداز سقوط این نظام چه باید بشود را کسی نمیداند و اصراری هم بر گذار مسالمت آمیز به دمکراسی نمیشود.چرا؟ چون هر گروهی دنبال منافع خود است و فعالان حقوق بشری نیز افرادی هستند که اکثرأ سوابق حزبی-سازمانی دارند و برای تحقق اهداف حزب و یا سازمان خود در سازمان های حقوق بشری فعالیت می کنند. مشکل دیگری هم هست و آن اینکه؛ فعالین سیاسی معترض و نیز مقامات نظام ایرانی همچون کودکان،جمله لجوج و عقده ای هستند که نتجه تربیت و فرهنگ غلط در ایران می باشد.به عبارت دیگر تحمل نداشتن در مقابل انتقاد سازنده موجب خصومت نادرست و تضیع حقوق شخص انتقاد کننده میشود،در مقابل تملق گویان و بیخردان مورد عنایت قرار میگیرند.