چیدمانهای هما امامی در «موزه زنان»
شبنم آذر - در شهر بن آلمان نمایشگاهی برگزار شده با موضوع «زن در جنگ و صلح». آثاری از هما امامی، مجسمهساز ایرانی نیز در این نمایشگاه به نمایش گذاشته شده است.
موزه زنان در شهر بن آلمان نمایشگاهی برگزار کرده با با موضوع «زن در جنگ و صلح». آثاری از هما امامی، مجسمهساز ایرانی نیز در این نمایشگاه به نمایش گذاشته شده است. در مرکز توجه این نمایشگاه که تا ۱۶ اوت نیز ادامه دارد، تلاش زنان برای از میان برداشتن پیامدهای جنگ و برقراری صلح است.
هما امامی در این مجموعه یک نمایشگاه مستقل در پیوند با موضوع اهمیت زنان در جنگ و صلح طراحی کرده است. نمایشگاه او به نام «آزمایشگاه نمادها و نشانهها» بیش از آنکه به طور مستقیم بیننده را درگیر مفهوم زیستن در جنگ و صلح کند، لایههای ظریفی از تأثیر چنین تجربهای بر انسان را به نمایش میگذارد. او تلاش کرده است نشان دهد که چگونه انسان جنگزده با حساسیت تلاش میکند هر آنچه را که نابود یا فراموش میشود حفظ کند: چیزهایی مانند آینه شکسته، گیاهان خشکیده و حتی حروف، اعداد و نشانهها را.
هما امامی درباره علاقهاش به جمعآوری چنین اشیایی میگوید:
«روزهای نخست مهاجرتم به آلمان روی من تأثیر زیادی گذاشت. خودم را خالی حس میکردم .از آن پس بود که میخواستم همه چیز را حفظ کنم. حتی هر آنچه به نظر ساده و روزمره میآمد: مثل روزنامهها یا گیاهانی که هنگام قدم زدن جمعآوری میکردم. بیان احساساتم به زبانی دیگر که دغدغه جدی من شده بود، به مرور به صورتهای مختلفی در کارهایم منعکس شد. ۳۰ سال است که در آلمان زندگی میکنم. در این مدت ارتباطی رمزآلود باکدها و نشانهها پیدا کردم.»
«آزمایشگاه نمادها و نشانهها»ی هما امامی در موزه زنان شهر بن شامل چیدمانهاییست که او در ۳۰ سال گذشته فراهم آورده. این چیدمانها در چهار بخش به نمایش گذاشته شده: «هویت بازیافتی - فرهنگ فراموش شده»، «تقویم آشپزخانه»، «پروژه باغ» و سرانجام: «آزمایشگاه نمادها و نشانهها».
برخی چیدمانهای هما امامی در «موزه زنان» در شهر بن آلمان
تحت عنوان «هویت بازیافتنی- فرهنگ فراموش شده» قفسهای ایستاده که در طبقاتش حجمهایی خشتی از جنس کاغذ قرار دارد. این کاغذها همان روزنامهها و مجلات قدیمیست که هما امامی در طی سالها در جریان زندگی روزانهاش مطالعه و آرشیو کرده. به این ترتیب با بازیافتن آنها هویت تازهای به لحظههای گذشته و دانستههایش داده است. شکل خشتی این حجمها به ناگاه بیدارکننده میل بازسازیست. به این ترتیب، اگرچه صفحات این روزنامههای قدیمی تغییر شکل داده و خواندن آنها ممکن نیست، اما تغییر ماهیت این روزنامههای قدیمی «فراموشی» را هم میسر کرده است.
هما امامی میگوید: «من همیشه مقالات و نوشتههای هنری را جمع میکردم. روش من طوری نیست که دقیقاً این نوشتهها را به همان شکل نگهداری کنم. روزنامهها را مچاله میکنم و در شیشههای در بسته آب میگذارم. آب مادهای زندگیبخش است و به این ترتیب به آنها حیات میدهم. از طریق به هم فشرده کردن روزنامهها به عنوان نخستین وسیله ارتباطی من با سرزمین تازه، اجسام ساختمانی جدیدی را شکل دادهام که قابلیت گوناگون و جدیدی را با خود حمل میکنند. خشتهایی که اگرچه در اثر تغییر، صورت بصری و خوانایی خود را از دست دادهاند ولی یادآور فرهنگی فراموش شده، کتابهایی خوانده نشده و قصههای ناگفته هستند. من در این چیدمان خواستم روزمرگی و تاریخ خودم را زنده نگه دارم. »
اگر چیدمان «هویت بازیافتنی- فرهنگ فراموش شده» ناظر است به شرح حال این هنرمند ایرانی پیش از مهاجرت، «تقویم یک آشپزخانه» ماحصل تجربه او از گذر از مرزها و زیستن در یک سرزمین بیگانه است.
تقویم یک آشپزخانه
چنانچه با رمزگذاری به شیوه هما امامی آشنا باشیم، آنگاه میتوانیم به یاد بیاوریم که طی سالیان گذشته چه غذاهایی خوردهایم. هر ماده غذایی، یک کد دارد مثل زبان رمز. روی میز بزرگی، بیشتر از هزار نمونه از غذاهای روزانه به شکل مادهای رنگی، کدگذاری شدهاند و به این ترتیب، تقویم یک آشپزخانه شکل گرفته است. میز آشپزخانه، جایی برای همنشینی و صرف غذا و فرصتی برای گفتوگوست؛ فضایی برای برقراری ارتباط حتی میان دو غیر همزبان.
هما امامی اصولاً در آثارش پرسشی را در میان میآورد و آنگاه و پاسخهای خودش را به نمایشمیگذارد. او در چیدمان «تقویم آشپزخانه» علاوه بر برقراری ارتباط، حس ناامنی را نیز به بیننده القا میکند.
هما امامی میگوید: «غذا میخورم پس هستم. ما همه برای زنده ماندن به غذا نیاز داریم. برای فکر کردن، انرژی و دیالوگ لازم داریم و برای برقراری دیالوگ هم به زبان مشترک. در این چیدمان من با طرح یک موضوع ساده و روزمره، زبان رمزگونه کد را جانشین لغات و تصاویر ملموس کردهام و به این صورت پیچیدگی درک مفاهیم در زبان و اجتماع نو را طرح میکنم. با این حال میخواستم چیزهایی را نیز محفوظ نگه دارم. راز را ما همه دوست داریم.»
مهاجرت گیاهان
در سومین مکان نمایشگاه هما امامی در موزه زنان بن، باغهایی تدارک دیده شده که هر یک روایتی از زیستن در یک جامعه چندفرهنگی و تلاش برای تطبیق با جامعه میزبان به دست میدهند.
پروژه «باغ - مکان سکونت» شامل گیاهان گوناگونیست. در آن میان گیاهی هست که بعد از جنگ جهانی دوم از ترکیه به آلمان آورده شده. هما امامی میگوید برای این پروژه، به باغ گیاهان آلمان در شهر بن رفته و دیده است که این گیاهان به دلیل مهاجرت و تغیر آب و هوا، احوال متفاوتی دارند. برخی پریشان و نحیفاند و برخی شاداب و بالنده. این مشاهده، سرآغاز شکلگیری پروژه تازهای شد: «باغ – مکان سکونت»
هما امامی: «به باغ من، طی این سالها، کلمات هم اضافه شدهاند و حالا نقاشیهای باغ هم. روی دایرههای رنگی، بذر گیاه است. این گیاه وجود خارجی ندارد و من یک کلاژ بیولوژیک ساختهام از گیاهی که برای من میتواند گیاهی باشد که در آینده در سرزمینی نو با بنیانهایی نو ساخته خواهد شد، توسط انسانهایی از ملل مختلف. آنجا حتماً جای جدیدی خواهد بود و گلهای تازهای در آن میرویند.»
در آخرین مکان نمایشگاه، هما امامی آتلیهای دایر کرده و فرآیند آفرینش هنری را در معرض نمایش قرار داده است: آزمایشگاهی برای آزمون و خطا. در آزمایشگاه او در کشوهایی که باز ماندهاند، باقیمانده مصالح کار هنرمند را میبینیم: قفسه وارونهای که با تکه آینههای شکسته مفروش شده و یا پوستهای پرتقال که به هم منگنه شدهاند و چند حبه قند.
او میگوید:«در این آزمایشگاه بیننده با دنیای بیقضاوتی سر و کار دارد که هیچ چیزی به چیزی دیگری ترجیح داده نشده است.»
سنگهای ۱۲۰ میلیمتری برای سنگسار
ماریانه پیتسه، مدیر موزه زنان در بن میگوید: «هما امامی هنرمندیست که چیدمانهایش در لایههای مفهومی متعددی قابل بررسیست و این خصوصیتی است که آثار او را برای مخاطبان جذاب کرده است.»
در آثار هما امامی میتوان رد تجربههای شخصی او را پی گرفت. او تلاش میکند در آثارش جایگاهی را که به طور سنتی برای زنان تعیین کردهاند به چالش بکشد. این امر از عنوان آثار او هم پیداست: «سر در شیشه»، «اثر شیرین»، «تقویم آشپزخانه»، و همچنین «سنگهای ۱۲۰ میلیمتری».
سنگهای «۱۲۰ میلیمتری» عکسهاییست از زنان با چادر. روی عکسها خاک پاشیده شده و سنگهایی بر خاک قرار گرفته است. اینها سنگهاییست برای سنگسار. به حکم قانون هنگام سنگسار، اندازه سنگ حداقل میبایست ۱۲۰ میلیمتر باشد.
در جدال با سفیدی دیوار
سالن مملو ازبازدیدکنندگان است. کسی از میان جمعیت درباره تابلوهایی بر دیوار میپرسد.سوال این است: «چهره همه زنان در تابلو پوشیده شده است. آیا این به دلیل اعتقادات اسلامیست؟»
امامی پاسخ میدهد.«البته که نه! من چهرهها را پوشاندهام تا بر همگنی در جنسیت تأکید کرده باشم؛ میخواهم بگویم مشترکات انسانی اهمیت دارند و نه جنسیت یا نژاد.»
صحبت ازتابلوهایی کوچک با قابهای سیاهیست که روی دیوار کنار هم چیده شدهاند. این تصویر مانند نوار بلند سیاهیست که قطعیت سفیدی دیوار را مخدوش میکند. در هر قاب، یک صفحه از مجلهای قرار دارد درباره زنان. مجلهای آلمانی زبان که محتوی آن مشکلات عمومی زنان است؛ داشتن یا نداشتن فرزند، جدایی و بیماریهای روزمره... روی جلد مجله نوشته شده زنان- مجلهای بدون مدل. عکسها همگی از زنهای معمولیست. امامی روی چهرهها را با رنگ قرمز پوشانده. او قرمز را نمادی زنانه از زایش عشق و خشونت میداند.
روی برگهای مجله، جملاتی از متن مجله به فارسی ترجمه و نوشته شده است. این یکی بیشتر به چشم میآید: «آیا همه زندگی همین است؟»
نظرها
افرا
آیا راهی برای ارتباط با خانم امامی هست؟ مثل صفحه شخصی ،فیسبوک یا دست کم یک نشانی ای میل؟ با سپاس