عکس، خبر و تحریف: چه چیز مهم است؟
کاوه کوهیار - بیست و پنج سالگی فتوشاپ برای روزنامهنگاران و عکاسان به عنوان تولیدکنندگان و مردم در مقام مصرفکنندگان محصولات خبری، وزن و معنایی متفاوت دارد.
تشخیص اینکه چه عکسی واقعی است و چه عکسی نه، اگر چه اغلب ساده نیست، ولی بیشتر وقتها در عین حال میتواند سرگرم کننده باشد. بعد از خواندن این مطلب، سری به این صفحه بزنید و توان خود را در تشخیص عکسهای واقعی از ساختگی بیازمایید:
بیست و پنج سالگی فتوشاپ، با توجه به کاربرد گسترده آنچه این نرمافزار راهگشایش بوده برای همه مهم است، اما نه به یک اندازه. برای روزنامهنگاران و عکاسان به عنوان تولیدکنندگان و مردم در مقام مصرفکنندگان محصولات خبری،این اهمیت وزن و معنایی متفاوت دارد.
تقریباً کامپیوتری را نمیتوان یافت که بر آن نسخهای از نرمافزار فتوشاپ یا نرمافزارهای مشابه و مقلد آن نصب نشده باشد. با جایگزین شدن عکاسی دیجیتالی، از مردم عادی که عکسهای خانوادگی خود را در فتوشاپ تغییر میدهند، تا هنرمندان و عکاسانی که بخشی از فرآیند آفرینش هنری خود را با بهرهگیری از این ابزار عملی میکنند، تا بنگاههای کوچک و بزرگ تبلیغاتی همه و همه به شکلی پیوسته و فزاینده منطق و شیوه ارایه شده در فتوشاپ را به کار میگیرند.
آنچه در این میان مهم است، نه تحریف واقعیتی است که به نظر میرسد در یک عکس و یا با یک عکس ثبت شده، بلکه سطح توقع و انتظار بیننده از یک سو و میزان پافشاری آفریننده در پایبندی او به واقعیت است که به استفاده از فتوشاپ یا هر ابزار دیگری که امکان دخل و تصرف عامدانه، آگاهانه و هدفمند در سوژه (در این نوشتار عکس) را فراهم میآورد.
درک تمام و کمال واقعیت و مهمتر از آن، بازنمایی تمام و کمال واقعیت، هرگز به سادگی خواستن و ادعای آن را داشتن نیست.
حتی اینکه یک عکس، بدون آنکه کوچکترین دخل و تصرفی در آن پس از گرفته شدنش داده شده باشد، تا چه اندازه واقعیت را آن گونه که هست یا آن گونه که دیگری (فردی غیر از عکاس آن عکس خاص) درک میکند، هنوز محل بحث است.
بسیارند عکسهایی از واقعیتی واحد یا رویدادی یکسان، که تأثیری کاملاً متفاوت وگاه متضاد بر بیننده بر جای میگذارند. اینکه عکاس در چه موقعیتی بوده و خود موضوع را چگونه دیده، در چه زاویهای قرار گرفته، کدام نور را برای عکس خود ترجیح داده، قابش را چگونه بسته و بر چه عناصری از واقعیت بیرونی در این قاببندی تأکید کرده و عوامل فراوان دیگری باعث میشوند که حتی عکسهایی به ظاهر مشابه از یک رویداد خاص، تأثیرات احساسی متفاوت برجای بگذارند و به نوعی خاص درباره آن رویداد آگاهیرسانی یا اطلاعرسانی کنند.
به این ترتیب ناگفته پیداست که دست بردن در یک عکس، بیرون از موقعیت زمانی و مکانی گرفته شدن آن عکس، تا چه اندازه میتواند فاصله بین آن عکس و واقعیتی را که قرار بوده بازتاب دهد، افزایش دهد.
اما آیا چنین کاری همیشه و در هر حالتی مذموم و ناپسند است؟
شما عکسهایی از خود یا اعضای خانواده یا دوستانتان را به دلایل متفاوت تغییر میدهید، اما این بینندگان این عکسها غالباً محدودند به همان دایره اعضای خانواده یا دوستانتان که از واقعیت، قبل از مداخله دیجیتالی شما آگاهند و کمتر پیش میآید که واکنشی جز لبخند برانگیزند.
موقعیت دیگری را در نظر بگیرید. فرض کنید شما به دیدن نمایشگاه عکسی رفتهاید. از پیش میدانید که قرار است بیننده آثاری هنری باشید. در چنین زمینهای، اینکه عکاس از چه شگردهایی استفاده کرده تا اثرش را بیافریند، شاید از اهمیتی ثانوی برخوردار باشد. آنچه مهم است، محصول نهایی و چگونگی استفاده از ابزار و شگردهای مختلف برای آفریدن اثری هنری در نهایت کمال است.
شما تقریباً در اینکه عکاس بعداً روی عکسهایش کار کرده، تردیدی ندارید. به عکسها، صرفا به عنوان آینهای برای بازتاب واقعیت بیرونی نگاه نمیکنید. بلکه جهان را از نگاه و چشم عکاسی میبینید که از ابزار و شگردهایی مختلف استفاده کرده تا با کاستن یا افزودن عناصر، تغییر رنگ و... احساس مورد نظر خود را به بهترین شکل منتقل کند. بنابراین، بسیار دور از ذهن و یا نامرتبط به نظر میرسد اگر منتقدی در نقد چنین نمایشگاهی بنویسد که عکسها، دستکاری شدهاند و با واقعیت بیرونی متفاوتند.
خبر؛ انتظار ما و قصد دیگران
اگر در هر موقعیتی، بتوان برای دخل و تصرف در واقعیت دلیل و توجیهی پیدا کرد، در یک موقعیت ویژه، یافتن دلیل و انگیزهای که چنین کاری را توجیه کند، بسیار دشوارتر است: وقتی خبر میدهیم.
مشکل ساده است: تحریف واقعیت، درست وقتی که عنوان میشود هدف آگاه کردن دیگران از آن واقعیت است. اما هم یافتن این موضوع و هم مقابله با آن به این سادگیها نیست.
تحریف خبر هم تنها از طریق عکس و نرمافزارهایی مثل فتوشاپ صورت نمیگیرد. از لغات و واژگان گرفته تا ساختار نحوی خبر و دادن سوابق یا اطلاعات جنبی به صورت گزینشی و چینش جملات به گونهای که در ورای سطح رویی خبر، معنای دیگری را منتقل کنند همه و همه میتوانند واقعیت را تحریف و بازنمایی واقعیت را به درجات مخدوش کنند.
اما تحریف یک عکس، یا آفریدن آنچه در انگلیسی «هوکس» خوانده میشود، تأثیراتی جدیتر، عیانتر و سریعتر دارد. اغلب گمان میرفت و در مواردی بسیاری از شهروندان معمولی هنوز گمان میکنند که اعمال برخی دخل و تصرفات در عکس ممکن نیست. بنابراین، آنچه را که میبینند باور میکنند و کمتر در این نکته شک میکنند که عکس نیز مانند متن خبر میتواند آگاهانه و هدفمندانه تحریف شده باشد.
هرچند فراگیری آگاهی و استفاده از نرم افزارهایی مثل فتوشاپ، تردید در اصالت و صحت هر عکسی را نیز افزایش داده، اما در این نبرد همیشگی، آنکه میکوشد واقعیت را چنان که دوست دارد به دیگران نشان دهد، از هر روش و شگردی استفاده میکند تا به هدف برسد.
همه ما با این قصد تلویزیون میبینیم، یا به رادیو گوش میکنیم و یا روزنامه و نشریه میخوانیم که با خبر شویم در اطرافمان چه روی داده یا میدهد. بسیاری اوقات یک فیلم و ویدئو یا یک عکس، هم سریعتر و هم موثرتر، چنین وظیفهای را انجام میدهند.
از آن گذشته، عکس و ویدئو نقشی مهمتر نیز بازی میکنند: تأیید متنی که به ما جزئیات بیشتری درباره یک رویداد میدهد. به سخن دیگر، در اینجا، عکس همچون یک سند ارایه میشود. برای واقعیتی که مابه ازاء بیرونی ندارد، سندسازی میشود تا ما کمتر در پذیرش آنچه به ما گفته میشود، تردید کنیم.
چنین روشی سالهاست که به کار گرفته شده و میشود، بسیار پیشتر از آنکه نرمافزاری به نام فتوشاپ ساخته شود. با این همه، باید پذیرفت که تحریف این چنینی عکسهای خبری و مستند چه از نظر کمی و چه از نظر کیفی در دو دهه گذشته، ابعاد کمسابقهای یافته است.
اگر در روزگاری، مثلاً تنها میشد عکس تروتسکی را از کنار استالین حذف کرد، یا همراهان آیت الله خمینی را در زمان بازگشت به ایران ناپدید کرد، امروز میتوان کارهایی به مراتب پیچیدهتر انجام داد و مثلاً نوشته یک پوستر را تغییر داد، زمان یا مکان و یا مشارکتکنندگان در یک رویداد را عوض کرد و...
گرچه در بسیاری از مواقع، تحریفها جنبه سرگرمی هم دارند، اما در این بستر که از آن سخن رفت، اغلب دخل و تصرف و تحریف با اهداف مشخص سیاسی- اقتصادی صورت میگیرد به گونهای که منافع صاحب رسانه را تأمین و افکار عمومی را با قدرت مستقر همسو کند.
عکسهای زیر نمونههایی از این تحریفها را هم در عرصه روزنامهنگاری رسمی ایران و هم از سوی کاربران اینترنت نشان میدهند:
بالا: عکس اصلی
پایین: عکس دستکاری شده در روزنامه کیهان
[tabby title=" دیده بوسی احمدی نژاد"]
عکس سمت چپ، عکسی دستکاری شده دیده بوسی محمود احمدی نژاد و محمد البراعدی، حاصل ترکیب دو عکس اصلی سمت راست و پایین است
[tabbyending]
نظرها
مهدی
اون حدیث تحریف شده اوج بیشرفی حکومته بیشرف ایرانه
اشکان
واقعیت این است که مطلب تحریف شده لذت و هیجان دارد ولی حقیقت که معمولا خاکستری و نسبی است و تخیل انسان را تحریک نمی کند زیاد باحال نیست. اگر یک عکس جعلی بتواند مرا خوشحال و هیجانزده کند یا احساسات ملی یا مذهبی یا ایدئولوژیک یا خود-برتر-انگارانه من را به تحریک کند؛ دیگر حقیقت اولویت صدم من هم نخواهد بود. عین این مورد درباره اخبار جعلی هم صادق است. چندی پیش دیدم وبسایتی تاسیس شده که با جعل و تحریف مقابله کند از جمله با عکسهای جعلی. انگار زیاد از آن است استقبال نشده .دلیلش همین علاقه پنهانی ما به هیجان تحریف است. این هم آدرس آن سایت: http://www.gomaneh.com