ارتباط ناشناخته. ارتباط بدون سانسور. ارتباط برقرار نمی‌شود. سایت اصلی احتمالاً زیر سانسور است. ارتباط با سایت (های) موازی برقرار شد. ارتباط برقرار نمی‌شود. ارتباط اینترنت خود را امتحان کنید. احتمال دارد اینترنت به طور سراسری قطع شده باشد. ادامه مطلب

کمی بهار؛ شهرنوش پارسی‌پور – ۱۰۰

شهرنوش پارسی پور - ایرج تازه متوجه شد که چرا حسین الله وردى زن ندارد. حسین صریحاً او را دعوت به یک رابطه میان دو مرد کرد. ایرج بسیار گیج شده بود.

رمان «کمی بهار» در سال ۱۳۱۲ آغاز می‌شود؛ دو سال پیش از کشف حجاب. اردکان در این رمان صحنه‌ای‌ است که در آن و در قالب یک «ساگای خانوادگی» تاریخ ایران رقم می‌خورد.

خانم پارسی‌پور در این رمان می‌خواهد نشان بدهد که چگونه تحولات زن ایرانی در طول تاریخ، منجر به تحول مردان نیز می‌شود. «کمی بهار» همانطور که به‌تدریج نوشته می‌شود، در «رادیو زمانه» هم به شکل کتاب گویا در اختیار خوانندگان و شنوندگان قرار می‌گیرد.

شماره ۱۰۰ از این مجموعه را می‌توانید بشنوید. خلاصه این بخش چنین است:

ایرج به رستوران لقانطه رفت و حسین الله وردى براى او گفت که زنش به در دکان او آمده بوده است. بعد توضیح داد که زنان موجودات نادان و بى فایده اى هستند و بهترین نوع رابطه میان دو مرد اتفاق مى افتد. ایرج تازه متوجه شد که چرا حسین الله وردى زن ندارد. حسین صریحاً او را دعوت به یک رابطه میان دو مرد کرد. ایرج بسیار گیج شده بود. او هرگز در زندگى‌اش به رابطه دو مرد فکر نکرده بود. هنگامى که به خانه برمى گشت به احمد آرامش برخورد که از او درباره فروغ مى پرسید. او مردى بود که فروغ به خانه او رفته بود و در حقیقت پدر سومین بچه فروغ بود و...

این مطلب را پسندیدید؟ کمک مالی شما به ما این امکان را خواهد داد که از این نوع مطالب بیشتر منتشر کنیم.

آیا مایل هستید ما را در تحقیق و نوشتن تعداد بیشتری از این‌گونه مطالب یاری کنید؟

.در حال حاضر امکان دریافت کمک مخاطبان ساکن ایران وجود ندارد

توضیح بیشتر در مورد اینکه چطور از ما حمایت کنید

نظر بدهید

در پرکردن فرم خطایی صورت گرفته

نظرها

نظری وجود ندارد.