• دیدگاه
بخشش لازم نیست، محرومش کنید!
علیرضا فغانی، داور الیت فوتبال ایران، این روزها سومین محرومیت پیاپی خود از نیمه دوم سال گذشته تا شهریور امسال را تجربه میکند.
داور الیت فوتبال ایران، این روزها سومین محرومیت پیاپی خود از نیمه دوم سال گذشته تا شهریور امسال را تجربه میکند.
علیرضا فغانی، تنها داور ایرانی که حق داوری در بازیهای خارج از قاره آسیا را دارد، به دلیل اشتباههای تاثیرگذار در بازی پرسپولیس مقابل ذوبآهن، به چهار جلسه محرومیت از داوری محکوم شده است.
او در حال حاضر تنها داور ایرانی است که شانس سوت زدن در جام جهانی روسیه را دارد. داوری که فینال آخرین دوره جام ملتهای آسیا در استرالیا را نیز به بهترین شکل ممکن قضاوت کرد.
فغانی اما به دلیل اعلام یک پنالتی اشتباه علیه پرسپولیس، اخراج بیمورد یک بازیکن پرسپولیس در مقابل ذوبآهن در دقایق پایانی و اعلام نکردن دو پنالتی به سود پرسپولیس که از دید کارشناسان داوری، اشتباهاتی تاثیرگذار در جریان این بازی بودند، از سوی کمیته داوران و دپارتمان داوری فدراسیون فوتبال، به چهار جلسه محرومیت از داوری محکوم شد. اتفاقی که میتواند شانس او را برای قرار گرفتن در لیست داوران مسافر جام جهانی آینده، به شدت کاهش دهد.
خبر محرومیت فغانی را «مسعود عنایت»، رییس دپارتمان داوری، اول شهریور ماه در اختیار رسانهها گذاشت تا شاید کمی از بار فشار انتقادهای افکار عمومی که سه هفته پیاپی به فدراسیون فوتبال و وزارت ورزش وارد شد، کاسته شود.
این اما اولین محرومیت علیرضا فغانی از داوری نیست. او مهرماه سال گذشته، اولین بار به دلیل تخلف از قوانین بینالمللی فوتبال و انجام مصاحبه در مورد عملکرد داوری خودش، دچار محرومیتی سه جلسهای شده بود. قوانین دپارتمان داوری فدراسیون جهانی، تمامی داوران را از هر گونه مصاحبه با رسانهها تا زمان بازنشستگی منع کرده است.
اما مشهورترین محرومیت فغانی به بازی جنجالی تراکتورسازی و نفت تهران در هفته پایانی لیگ برتر در فصل گذشته برمی گردد. جایی که با اشتباههای مکرر داوری و اعلام نتیجه اشتباه در دقایق پایانی از سوی برگزارکنندگان مسابقه، زمینه از دست رفتن قهرمانی تراکتورسازی فراهم شد. گرچه در پایان، این داور بازی بود که برای آرام شدن افکار عمومی و بهخصوص فروکش کردن جو ملتهب تبریز، از سوی «وزارت ورزش و جوانان» به مدت چهار جلسه از داوری محروم شد.
همان زمان سایت ورزش سه از قول فریدون اصفهانیان، رییس وقت کمیته داوران فدراسیون فوتبال، نوشت: «این فقط کمیته داوران است که میتواند در مورد محرومیت یا تشویق داوران اظهار نظر کند و نمیدانم آیا حکم وزارت ورزش و جوانان قابل اجراست یا نه.»
این اول بار بود که وزارت ورزش به صورت مستقیم در مورد محرومیت یک داور رای میداد، هر چند که در شرح وظایف وزارت ورزش و حتی رییس فدراسیون فوتبال، محروم کردن یک داور فوتبال از داوری، نمیگنجد.
بعدتر اما کمیته داوران فدراسیون فوتبال دقیقا همین رای را برای علیزضا فغانی صادر کرد. چندی بعد هوشنگ نصیرزاده، کارشناس داوری و عضو کمیته حقوقی فدراسیون فوتبال، درباره این اتفاقها در صفحه فیسبوک خود نوشت: «در تبریز از من پرسیدند پس حکم اعدام علیرضا فغانی را چه زمانی اعلام میکنند؟»
کسانی که محروم میشوند
الگوی "محرومسازی" بدون توجه به زمینهها و ظرفیتهای موجود در فرد که گاهی تنها برآمده از تلاش برای کنترل اوضاع یا حتی تسویه حسابهای فردی و گروهی است، در حوزههای مختلف اجتماعی و سیاسی قابل مشاهده است.
فوتبال ایران هم از این قاعده مستثنی نیست و به عنوان آینهای تمام قد از کلیت جامعه، نشان میدهد که چگونه میتوان سرمایهها را به دلایل مختلف، کنار گذاشت یا بدل به سپر بلا کرد.
علیرضا فغانی اولین خطاکار اینچنینی نیست که مورد نکوهشی جدی قرار میگیرد و از فعالیت در زمینه تخصصی خود محروم میشود.
محرومیت افرادی مانند محسن صفایی فراهانی، از اعضای حزب مشارکت و رییس اسبق فدراسیون فوتبال از فعالیتهای اقتصادی و اجتماعی، یکی دیگر از نمونههای تاریخی صدور احکام اینچنینی است. صفایی فراهانی حتی در سال ۱۳۸۸ مجبور شد به دلیل فشارهای داخلی از عضویت در کمیته اجرایی کنفدراسیون فوتبال آسیا و همینطور فدراسیون جهانی فوتبال (فیفا) استعفا دهد تا کرسیهای بینالمللی ایران هم از دست بروند.
در درون و بیرون از دایره ورزش از این نمونهها بسیارند:
در محیط های دانشگاهی، میتوان به استادانی از دانشگاههای مختلف ایران اشاره کرد. زکریا قادری، استاد علوم سیاسی دانشگاه آزاد کرمانشاه (واحد علوم و تحقیقات)، به تازگی و با استناد به دلایل «غیرعلمی» و با فشار حراست دانشگاه، از ادامه تدریس در این دانشگاه محروم شده است. این خبر توسط خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران منتشر شده است.
همینطور به گزارش سایت فرارو، احسان شریعتی٬ محمد ضمیران و پرویز پیران، طبق دستورالعملی که به دانشگاهها ابلاغ شده است، از تدریس محروم هستند.
همین منبع به نقل از احسان شریعتی نوشته است: «به صورت شفاهی به بنده و چهار استاد دیگر ابلاغ کردهاند که حق تدریس در دانشگاهها را نداریم.»
فرزند علی شریعتی، از چهرههای تاثیرگذار بر انقلاب ایران، محرومیت محمد ضیمران٬ دکترای معرفتشناسی و آموزش فلسفه از دانشگاه ماساچوست آمریکا را هم تأیید کرده است.
قاسم اکسیریفرد، یکی از نخبگان فیزیک ایرانی و استاد دانشگاه خواجه نصیرالدین طوسی هم صرفا به دلیل آنچه «صدای زنانه» خوانده شده، از تدریس در دانشگاههای ایران محروم شده است.
یکی از مشهورترین چهرههایی که در ایران، حکم انفصال از خدمت گرفته است، غلامحسین کرباسچی است. شهردار اسبق اصفهان و تهران که در سال ۱۳۷۷ به دلایلی همچون فساد مالی، فساد اداری و فساد اخلاقی دادگاهی شد. غلامحسین محسنی اژهای که در حال حاضر دادستان کل کشور و سخنگوی قوه قضاییه است، ریاست این دادگاه را برعهده داشت.
غلامحسین کرباسچی در پایان هفت جلسه دادگاه، در یک رای بحث برانگیز و تاریخی، به هفت سال زندان، ۶۰ ضربه شلاق و ۱۰ سال انفصال از خدمات دولتی و بازگرداندن اموال محکوم شد.
اردیبهشت ماه سال ۱۳۹۱ اما محمدجعفر منتظری، رییس دیوان عدالت اداری اعلام کرد که برخی مسئولان دولتی آنقدر در اجرای قوانین سهلانگاری میکنند که مجبور شدهایم ۱۷۱ حکم انفصال برای آنها را صادر کنیم. به ادعای منتظری، برخی دستگاهها تا آن تاریخ ۴۶ پرونده انفصال، برخی ۲۵ و برخی ۱۱ پرونده انفصال از خدمت داشتهاند.
اما آیا این رویه برای اصلاح امور اداری و اجرایی روشی مناسب است؟
نتیجهای که حاصل نمیشود
باز هم میشود گریزی زد به محرومیت تازهای که فدراسیون فوتبال ایران برای علیرضا فغانی در نظر گرفته است. فدراسیون تنها سرمایه داوری برجسته خود را بعد از چهار بازی محرومیت به مهمترین بازی هفته (پرسپولیس-ذوب آهن) برگرداند و او را در معرض اشتباههای بزرگتری قرار داد.
فغانی حالا باید دوباره چهار جلسه محروم باشد. او در واکنش به این موضوع گفته است: «من تابع تصمیم فدراسیون فوتبال هستم و حاضرم در لیگ یک و لیگهای پایینتر ایران هم قضاوت کنم.»
فدراسیون فوتبال ایران که در ۱۲ سال اخیر از ۱۵ داور بینالمللی و الیت فقط به سه داور بینالمللی و یک داور الیت رسیده است، تنها گزینه مناسب خود را هم با انفصالهای چند ماهه از قضاوت، میسوزاند. رویهای که تا امروز در جلوگیری از رخداد خطاهای احتمالی موثر نبوده است.
نظرها
نظری وجود ندارد.