آوارگی و پناهجویی، بحران در غرب، عذاب در شرق
استرالیا، قرارداد شرکت ترانسفیلد را برای پنج سال دیگر تمدید کرد. ترانسفیلد، وظیفه تامین امنیت کمپهای پناهجویی مانوس و نائورو را برعهده دارد. این تصمیم پناهجوها را ناامیدتر کرده است.
در حالی که نگاهها به بحران پناهندگی در اروپاست و هر روز خبرهایی درباره پناهجویانی منتشر میشود که در مسیر قاره سبز جان خود را از دست میدهند، وضعیت پناهجویانی که به امید زندگی در استرالیا رهسپار این سرزمین دوردست شدهاند هم اسفبار است.
بر اساس خبرهایی که در چند روز گذشته منتشر شده است، استرالیا، قرارداد شرکت ترانسفیلد را برای پنج سال دیگر تمدید کرد. این شرکت وظیفه تامین امنیت کمپهای پناهجویی مانوس و نائورو را برعهده دارد. خبری که باعث ناامیدی و دلسردی بیشتر پناهجویان شده است.
برنامه و استراتژی دولت استرالیا از سال ۲۰۱۳ در رابطه با پناهجویانی که از طریق راههای آبی خود را به این کشور میرسانند، به نوعی قابل مقایسه با عملکرد دولت آمریکا با اسرای القاعده و طالبان، پس از اشغال افغانستان در سال ۲۰۰۱ است: تاسیس کمپ یا بازداشتگاهی خارج از خاک آن کشور برای تن ندادن به قوانین داخلی و کنوانسیونهای بینالمللی.
در ماه ژوئیه سال ۲۰۱۳ میلادی، قانونی در استرالیا به تصویب رسید که طبق آن از تاریخ ۱۹ ژوئیه همان سال، پناهجویانی که از طریق دریا و به شکل غیر قانونی وارد آبهای استرالیا میشوند، به کشور دیگری غیر از استرالیا فرستاده شده و حتی در صورتی که به عنوان پناهنده شناخته شوند و "قبولی" بگیرند هم، در استرالیا اسکان داده نخواهند شد.
در همین رابطه دولت استرالیا با دولتهای پاپوآگینه نو و نائورو موافقتنامههایی را به امضا رساند که بر اساس آنها این دسته از پناهجویان را به این دو کشور منتقل میکنند.
حتی پناهجویانی که در تاریخ ۱۹ ژوئیه سال ۲۰۱۳ به آب های استرالیا و به نزدیکی جزیره کریسمس رسیدند هم به عمد تا فردای آن روز روی آب نگه داشته شدند و اجازه پیاده شدن آنها در روز ۲۰ ژوئیه صادر شد تا مشمول قانون جدید شوند.
پیش از اجرایی شدن این قانون سالانه صدها نفر از کشورهای مختلف خود را با قایق به آبهای استرالیا میرساندند و اعلام پناهندگی میکردند.
در این میان برخی قایقها نیز دچار سانحه میشدند و سالانه دهها نفر به امید رسیدن به زندگی بهتر، به شکلی دردناک (عمدتا به دلیل غرق شدن)، در طول مسیر جان خود را از دست میدادند.
دولت تونی ابوت (نخست وزیر فعلی استرالیا)، در مقابل انتقاد سازمانهای داخلی، خارجی و بینالمللی مدافع حقوق بشر همچون سازمان دیدهبان حقوق بشر و عفو بینالملل، گفت که اجرای این قانون نه تنها نقض حقوق بشر نیست بلکه در راستای احقاق حقوق بشر و جلوگیری از مرگ صدها تن از افرادی است که از راههای پر خطر قصد ورود به استرالیا را دارند.
در همین زمینه: پناهندگی در جزیره سرگردانی
این استدلال تا حدودی توانسته است سازمانهای حقوق بشری را قانع کند، هر چند وضعیت بلاتکلیف و شرایط سخت زندگی پناهجویان در کمپها همچنان مورد انتقاد این سازمانهاست. این قانون در زمان دولت قبلی استرالیا تایید و به اجرا درآمد اما دولت فعلی نیز کوچکترین اقدامی در بهبود شرایط پناهجویانی که در جزیره مانوس (از جزایر کوچک در پاپوآگینه نو) و جزیره نائورو (کشوری کوچک در اقیانوس آرام) مستقر شدهاند، انجام نداده است و شرایط زندگی آنها روز به روز سختتر و آینده آنها تیرهتر و مبهمتر شده است.
در مانوس آیلند چه میگذرد؟
هماکنون حدود ۹۰۰ نفر پناهجو با ملیتهای ایرانی، سودانی، عراقی، سوری، پاکستانی و افغانستانی که همگی مرد هستند، در جزیره مانوس به سر میبرند که از این تعداد، تنها پرونده پناهندگی ۴۷ نفر مورد پذیرش اداره مهاجرت مانوس قرار گرفته است و این افراد به کمپی در نزدیکی شهر لورنگو منتقل شدهاند.
این کمپ که به نام "کمپ لورنگو" شناخته میشود، از اتاقهایی تشکیل شده که پناهجویان غالبا به صورت مشترک از آنها استفاده میکنند. پناهجویان این کمپ در هفته ۱۲۰ کینا (معادل ۶۰ دلار استرالیا) به همراه مقداری جیره غذایی خشک دریافت میکنند و وظیفه تهیه و پخت غذا بر عهده خودشان است.
این گروه از پناهندگان میتوانند در طول روز چند ساعت از کمپ خارج شوند و در جزیره کوچک مانوس گردش کنند.
یکی از این پناهجویان شرایط شهر لورنگو را بسیار ناامن توصیف میکند و به رادیو زمانه میگوید: «لورنگو و پرت موزبی (یکی دیگر از شهرهای پاپوآگینه نو) از ناامنترین شهرهای جهان هستند. چندی پیش یکی از پناهجویان که همراه مامور امنیتی از کمپ خارج شده بود، توسط سارقان مسلح مورد زورگیری و خشونت قرار گرفت. پناهجویان اینجا خیلی زیاد شاهد بروز این دست اتفاقها بودهاند. همین موضوع باعث میشود ما هنگام خروج از کمپ احساس امنیت نداشته باشیم و مدتها از کمپ خارج نشویم.»
در تاریخ ۱۷ فوریه سال ۲۰۱۴ نیز در پی حمله بومیان جزیره مانوس به ساکنان کمپهای پناهندگان در این جزیره، یک پناهجوی ایرانی به نام رضا براتی کشته و ۷۷ نفر نیز زخمی شدند.
یکی از بزرگترین مشکلات پناهندگان و پناهجویان در مانوس مسائل درمانی و بیماریهای مناطق حاره است. مالاریا، دردهای استخوانی، بیماریهای پوستی و مشکلات دهان و دندان، گریبان بسیاری از پناهندگان و پناهجویان را گرفته است چرا که کمپها فاقد امکانات درمانی مناسبند. افراد بیمار اغلب به شهری پورت موزبی منتقل میشوند و در بیمارستان کوچک و بدون تجهیزات این شهر مورد درمان قرار میگیرند. بسیاری از بیماران هم بهدلیل وضعیت غیربهداشتی بیمارستان این شهر حاضر به درمان نمیشوند و به کمپ خود باز میگردند.
یکی دیگر از پناهجویان کمپ لورنگو ضمن تشریح شرایط پورت موزبی و بیمارستانش به رادیو زمانه میگوید: «پورت موزبی شهر بسیار ناامنی است و بیمارستان آن نیز بسیار غیر بهداشتی است. حتی پزشکان جراح در این بیمارستان با پای برهنه راه میروند و بیمارستان بیشتر به یک بقالی شباهت دارد.»
شرایط پناهجویانی که پرونده پناهندگی آنها هنوز به تایید نرسیده است یا جواب منفی گرفتهاند، بسیار وخیمتر است. آنها در داخل چهار کمپ به نامهای دلتا، اسکار، مایک و فوکس در جزیره مانوس نگهداری میشوند و حتی حق داشتن تلفن همراه هم به آنها داده نشده است.
با اینکه این جزیره روی خط استوا واقع شده است و هوایی بسیار گرم و شرجی دارد، اما خوابگاههای پناهجویان سیستم سرمایشی مناسب ندارند. تا مدتها به پناهجویان در این کمپها وسایل بهاشتی مانند صابون، پودر رختشویی و دستمال کاغذی داده نمیشد.
گفته میشود دلیل این سختگیریها این بوده است که پناهجویان از ماندن در آنجا صرفنظر کنند و داوطلبانه به کشور خود بازگردند.
تحت فشار قرار دادن این دسته از پناهجوها تا حدودی هم موفقیتآمیز بوده است و تاکنون حدود ۶۰۰ نفر از آنها به صورت داوطلبانه به کشورهای خود بازگشتهاند.
کارهای قانونی کسانی که حاضر به بازگشت میشوند از طریق گروهی به نام آی او ام انجام میشود و در نهایت مبلغی نیز به عنوان تشویق به آنها داده میشود.
این مبلغ در ۱۳ ماه اول اجرای این قانون سه هزار و ۳۰۰ دلار استرالیا و پس از آن هفت هزار دلار بوده است.
پناهجویانی که داوطلبانه به ایران بازگشتهاند، گاه تا چندین ساعت در فرودگاه امام خمینی مورد بازجویی قرار گرفتهاند.
برخی از این افراد هم که همچنان شرایط مساعد برای زندگی در کشور خودشان را نداشتهاند، بعد از بازگشت به کشورشان، با استفاده از همین مبلغ دریافتی، دوباره راه پناهنده شدن را در پیش گرفتهاند و راهی کشورهای اروپایی شدهاند.
در دو هفته گذشته، دو تن از پناهجویان ایرانی به نامهای رسول و هوتن که از اداره مهاجرت پاپوآگینه نو دو بار جواب منفی گرفته بودند، به ایران "دیپورت" شدهاند، اما بن لوموند، از وکلای این منطقه، از دادگاه عالی خواسته است تا زمانی که پرونده افراد در جریان است، از دیپورت آنها جلوگیری شود.
گفته میشود هیچ پناهنده یا پناهجوی دیگری تا روز هفتم سپتامبر سال جاری دیپورت نخواهد شد و در این روز دادگاه در مورد مساله دیپورت افراد به کشورهایشان حکم خواهد داد.
همچنین حدود ۷۰ نفر از پناهجویانی که در مانوس زندگی میکنند، به دلیل این که کشور پاپوآگینه نو را ناامنتر از شرایط زادگاهشان میدانند، تا این لحظه حاضر به تحویل پروندهشان به مقامات نشدهاند و به همین دلیل بارها تهدید به دیپورت شدهاند.
بهروز بوچانی، روزنامه نگار کرد که از این گروه است، به رادیو زمانه میگوید: «ما برای زندگی در پاپوآگینه نو که امکاناتی به مراتب پایینتر از روستاهای دور افتاده ایران دارد و جزو نا امنترین کشورهای دنیا محسوب میشود، خطر رد شدن از اقیانوس را به جان نخریده بودیم و به همین دلیل هم حاضر نمیشویم اینجا پرونده خود را ارائه بدهیم. دولت استرالیا چون ما را نپذیرفته است این حق را ندارد که به ما بگوید در پاپوآگینه نو زندگی کنیم. این کار عملا برده فروشی به شکل مدرن است.»
او میگوید: «هر روز ما را تهدید میکنند که یا کیستان را بدهید یا دیپورت خواهید شد. ما گیج شدهایم. راه منطقی جلوی روی ما نمیگذارند. ما نمیدانیم چه تصمیمی باید بگیریم. ممکن است دیپورت شویم. تهدید میکنند و تحت فشار قرار میدهند که قرار است دیپورت شوید پس چه بهتر که خودتان داوطلب شوید و فرم آیاوام را پر کنید و پولی بگیرید و برگردید به کشورتان. پناهجو را از این طریق مستاصل میکنند.»
در کشور پاپوآگینه نو همجنسگرایی منع قانونی دارد و برای آن تا ۱۴ سال زندان در نظر گرفته شده است. با این حال دولت استرالیا با وجود آگاهی از ین موضوع، تعداد زیادی از همجنسگراها را به این کشور فرستاده است.
امید، یکی از همجنسگراهایی که در این جزیره به سر میبرد، به رادیو زمانه میگوید: «هماکنون حدود ۳۰ تن از پناهجویان همجنسگرا در مانوس هستند ولی به خاطر جو بسیار مردانه و هموفوبی که در اردوگاه حاکم است، کسی این موضوع را ابراز نمیکند. خیلی از پناهجویان همجنسگرا در همان ابتدای کار به کشورهای خود برگشتند چون معتقد بودند اگر قرار است به خاطر گرایش جنسیشان به زندان بروند یا تا این حد تحت فشار روحی قرار بگیرند و امنیت نداشته باشند، بهتر است در کشور خودشان باشند.»
امید که در خانوادهای مذهبی به دنیا آمده و از ۱۶ سالگی متوجه همجنسگرا بودن خود شده است، از همان زمان با مشکلات زیادی روبهرو بوده است. او پیش از خروج از ایران، ۱۲ سال از سوی خانواده خود طرد شده بوده و شبها را در محلی که روزها کار میکرده، به صبح میرسانده است.
او میگوید که مدتی هم در صدا و سیمای ایران مشغول به کار بوده تا اینکه در محل کار پی به همجنسگرا بودن او میبرند و ابتدا شروع به آزار و اذیتش میکنند و در نهایت از کار اخراج میشود. او در چند جای دیگر هم مشغول به کار شده که همه شغلها را بهخاطر گرایش جنسیاش از دست داده و اخراج شده است.
او به خاطر نوع ظاهرش بارها توسط نیروهای انتظامی و امنیتی هم مورد اهانت و آزار و اذیت قرار گرفته است.
اینجا، نائورو
وضعیت افراد در نائورو کمی متفاوت است زیرا بیشتر پناهجویان این جزیره را خانوادهها تشکیل میدهند و در بین آنها بیش از ۱۰۰ کودک (افراد زیر ۱۸ سال) نگهداری میشوند. کودکان در مدرسههایی درس میخوانند که از نظر آموزشی استانداردهای بسیار پایینی دارند.
در برخی کلاسها کودکانی با چند سال اختلاف سنی به چشم میخورند. با آنکه سیستم آموزش و پرورش نائورو به زبان انگلیسی است، معلمان بیشتر اوقات در کلاسها با زبان محلی نائورو صحبت میکنند.
وضعیت بهداشتی در این جزیره مناسب نیست و چندی پیش شکسته شدن دست یک کودک، سر و صدای زیادی در محافل حقوق بشری استرالیا به پا کرد. دولت استرالیا حاضر به انتقال این کودک به خاک استرالیا نمیشد و دست او در آستانه قطع شدن بود. در نهایت استرالیا یک تیم پزشکی به همراه برخی تجهیزات به نائورو فرستاد و دست این کودک ۱۰ ساله مورد عمل جراحی قرار گرفت. البته او حالا نیاز به جراحی مجدد دارد.
پیش از این، اگر پناهجو یا پناهندهای در نائورو دچار بیماری صعبالعلاجی میشد یا زنان بارداری که وقت زایمانشان میرسید، به یکی از کمپهای داخل خاک استرالیا منتقل میشدند و مورد مداوا قرار میگرفتند، اما از چندی پیش این روند متوقف شده و از ماه گذشته قرار شده است که پناهندگان یا پناهجویان بیمار را به پرت موزبی (در کشور پاپوآگینه نو) منتقل کنند که این شهر از نظر امکانات پزشکی تفاوت چندانی با نائورو ندارد.
در نائورو حدود ۹۰۰ نفر که هنوز پرونده پناهندگیشان به تایید نرسیده است، در داخل چادر زندگی میکنند. چادرهای بزرگی که پارچههای گونی مانند، آنها را به اتاقهای کوچک تقسیم کرده است.
ماموران امنیتی (Security) هر لحظه که بخواهند میتوانند وارد اتاقها شوند و خانوادهها هیچ حریم شخصیای ندارند. این چادرها فاقد سیستم سرمایشی هستند و باران های موسمی و هوای گرم و شرجی، زندگی را بر پناهجویان، به خصوص کودکان، دشوار کرده است.
حدود ۱۰۰ نفر از ایرانیان این کمپ که تحت فشار روحی و در شرایط نامساعدی بودند، به ایران بازگشتهاند.
یکی از افراد حاضر در این کمپ به رادیو زمانه میگوید: «چند ماه پیش بومیان جزیره نائورو به یک دختر ایرانی تجاوز کردند که او در شرایط روحی بسیار بدی به سر میبرد.
این فرد که تاکید کرده است نامی از او به میان نیاید، میگوید که اتفاقهایی از این دست چند بار دیگر نیز رخ داده است؛ از جمله برای پسری نوجوان: «... خیلی از این تعرضهای جنسی از ترس آبرو یا دیپورت و ردی کیسهایشان مخفی میماند.»
یکی دیگر از پناهندگان در نائورو به رادیو زمانه میگوید: «هماکنون ۲۰۰ مرد مجرد کیسهای پناهندگیشان قبول شده و در داخل شهر نائورو به سر میبرند و ۱۰۰ نفر مرد مجرد هم هنوز به عنوان پناهنده شناخته نشده و در داخل کمپ OPC۲ (کمپ مردهای مجرد)، در چادر زندگی میکنند. حدود ۲۵۰ نفر که به صورت خانوادگی قصد مهاجرت به استرالیا را داشتهاند و هنوز به عنوان پناهنده شناخته نشدهاند، در کمپ OPC۳ (کمپ خانوادگی)، در چادر زندگی میکنند و ۶۵۲ نفر از خانوادههایی که به عنوان پناهنده شناخته شدهاند هم در داخل شهر نائورو هستند. در کمپ OPC۳ قسمتی جداگانه به ۳۴ زن مجرد اختصاص داده شده است. در مجموع بیش از ۱۰۰ کودک زیر سن قانونی نیز در نائورو به عنوان پناهجو یا پناهنده نگهداری میشوند.»
به افراد بالغی که پرونده پناهندگیشان مورد قبول قرار گرفته و به داخل شهر نائورو فرستاده شدهاند، هر دو هفته یک بار ۸۰ دلار و به کودکان ۱۱۰ دلار حقوق میدهند. این افراد باید با این پول تمام هزینههای خود را که شامل آب آشامیدنی، مواد غذایی، البسه و ... میشود، تامین کنند.
وضعیت روحی و روانی پناهجویان و پناهندگان نائورو بسیار بد گزارش میشود و بیشتر بزرگسالان از قرصهای آرامبخش استفاده میکنند. همچنین موارد زیادی از شب ادراری و حتی یک مورد اقدام به خودکشی یک کودک در این جزیره گزارش شده است.
نظرها
علی
کشور های غربی که خود در تمام این جنگ ها و آواره کردن مردم نقش مستقیمی دارند،طی سه دهه گذشته هزاران پناهجو را در کمپ ها به مرز جنون کشاندند و لی امروز صدر اعظم آلمان که آگاهانه می داند آلمان در دو دهه آینده با بحران جمعیت روبرو خواهد شد،چهره انسان دوستانه بخود می گیرد و پناهندگان را مورد لطف قرار می دهد و از نیروی آنها و بچه های آنها در اینده در رشد کشور استفاده می کند .خمینی حقه باز راست می گفت که جنگ برکت است.
بهنام
تصویری که همهی ما را منقلب میکند • تفسیر تصویر آیلان کوردی، کودک سه ساله سوری که در راه اروپا در آبهای مدیترانه غرق شد. آیا میتوان تصویر کودکی جانسپرده در ساحل را در برابر دیدگان گذارد؟ یا باید آن را نشان داد؟ تفسیری از آلکساندر کوداشف، سردبیر دویچهوله. این عکس تصویری دلخراش است؛ تصویری که ابعاد وحشتبرانگیز فراری نافرجام و مرگبار از کشور جنگزدهی سوریه را نشان میدهد. این عکس فقط تصویربرداری کوچک و لحظهای از اتفاقاتی است که هر روزه در سواحل دریای مدیترانه میتوان شاهد آن بود. اما در این عکس وحشت و فاجعهی جنگ خانماسوز در سوریه ثبت شده است. این، تصویری است که همهی ما را منقلب میکند. این، تصویری است که با برانگیختن حس همدردی عمیق در ما سبب میشود تا سکوت اختیار کنیم. این، تصویری است که حس درماندگی را در ما برمیانگیزد و ما را به تأمل وامیدارد. این، تصویری است که ما را در خاموشی فرومیبرد؛ تصویری که ما را متأثر میکند. این تصویر شاید حتی عکس سال باشد و یا شاید حتی عکس برگزیدهی یک دهه. این عکس نمایانگر تمامی آن چیزی است که ما را در این ماهها تکان داد، متاثر و خشمگین ساخت و برانگیخت. و این، تصویری هولناک است . مرگ بر اسلام و جمهوری اسلامی و خامنه ای و اسد جنایتکار که مصبب اصلی بدبختی و آوارگی مردم منطقه هستند . منبع و متن کامل : http://www.dw.com/fa-ir/تصویری-که-همهی-ما-را-منقلب-میکند-تفسیر/a-18691985
هاگن
آقای بهنام: در آوارگی مردم سوریه، عربستان و ترکیه و قطر و کشورهای غربی همان نقشی رو بازی کردن که ایران بازی کرده.... جنگ بر سر منافع در این کشور خودش رو بدتر از همه جا نشون داده.....
سهراب
جمهوری اسلامی تنها کاری که در منطقه کرده تخریب بوده .هشت سال جنگ بی فایده ی ایران و عراق و 15 سال مسخره بازی هسته و برباد دادن سرمایه ی انسانی و مالی ملت ایران و حالا جنگ شیعه و سنی و حمایت از بشار اسد خونخوار و آتش افروزی در یمن .وظیفه ی خمینی و خامنه ای و سپاه , کلنگی کردن منطقه بوده و بر باد دادن سرمایه ها و بوجود آوردن محیطی مناسب برای رشد جهادگری اسلامی که قرن ها خاموش شده بود.سود اصلی اینکه خاورمیانه کلنگی بشود رو غرب و اسراییل برده و می برند .خامنه ای عروسک خیمه شب بازی است و اسلام گرایان و سپاهیان و امت اسلامی ایران ، سیاهی لشکر بی خرد و کر و کور.