ارتباط ناشناخته. ارتباط بدون سانسور. ارتباط برقرار نمی‌شود. سایت اصلی احتمالاً زیر سانسور است. ارتباط با سایت (های) موازی برقرار شد. ارتباط برقرار نمی‌شود. ارتباط اینترنت خود را امتحان کنید. احتمال دارد اینترنت به طور سراسری قطع شده باشد. ادامه مطلب

کمی بهار؛ شهرنوش پارسی‌پور – ۱۰۱

شهرنوش پارسی‌پور - احمد آرامش به ایرج اغیار اعتراف مى‌کند که رابطه کوتاه‌مدتى با فروغ داشته است و فکر مىکند آخرین بچه‌ى فروغ مال اوست. بر این پافشارى مى‌کند تا فروغ را ببیند.

رمان «کمی بهار» در سال ۱۳۱۲ آغاز می‌شود؛ دو سال پیش از کشف حجاب. اردکان در این رمان صحنه‌ای‌ است که در آن و در قالب یک «ساگای خانوادگی» تاریخ ایران رقم می‌خورد.

خانم پارسی‌پور در این رمان می‌خواهد نشان بدهد که چگونه تحولات زن ایرانی در طول تاریخ، منجر به تحول مردان نیز می‌شود. «کمی بهار» همانطور که به‌تدریج نوشته می‌شود، در «رادیو زمانه» هم به شکل کتاب گویا در اختیار خوانندگان و شنوندگان قرار می‌گیرد.

شماره ۱۰۱ از این مجموعه را می‌توانید بشنوید. خلاصه این بخش چنین است:

احمد آرامش به ایرج اغیار اعتراف مى‌کند که رابطه کوتاه‌مدتى با فروغ داشته است و فکر مى‌کند آخرین بچه‌ى فروغ مال اوست. بر این پافشارى مى‌کند تا فروغ را ببیند. ایرج مخالف این‌کار است و تصریح مى‌کند که فروغ شوهر دارد و زندگى او دچار گرفتارى خواهد شد. اما احمد جداً خیال دارد فروغ را ببیند. ایرج مى‌گوید در این‌باره فکر خواهد کرد.

شب که ایرج به خانه مى‌آید از دست همسرش بسیار خشمگین است اما تصمیم مى‌گیرد تا بحث با زن را به بامداد موکول کند. در بامداد بر اثر خشم شدید آذرماه را کتک مى‌زند و...

این مطلب را پسندیدید؟ کمک مالی شما به ما این امکان را خواهد داد که از این نوع مطالب بیشتر منتشر کنیم.

آیا مایل هستید ما را در تحقیق و نوشتن تعداد بیشتری از این‌گونه مطالب یاری کنید؟

.در حال حاضر امکان دریافت کمک مخاطبان ساکن ایران وجود ندارد

توضیح بیشتر در مورد اینکه چطور از ما حمایت کنید

نظر بدهید

در پرکردن فرم خطایی صورت گرفته

نظرها

نظری وجود ندارد.