جنگ در منطقه و تصویر آوارگی– مردم ایران چه میگویند؟
آیا مردم ایران به اخبار سرازیر شدن پناهجویان به اروپا توجه نشان میدهند؟ آیا این احساس در آنها وجود دارد که در برابر سیاستهای خارجی حکومتشان مسئول هستند؟
این روزها، رسانهها و افکار عمومی جهان متوجه موج بزرگی از پناهندگان اهل افغانستان، سوریه، عراق و کشورهای آفریقایی هستند که همگی با پشت کردن به جنگها، تن به سفری خطرناک دادهاند تا وارد کشورهای اروپای غربی شوند. مردمانی خسته از جنگ، تروریسم، بنیادگرایی، گرسنگی و ناامنی، برای رسیدن به سرزمینی آزاد و داشتن زندگی بهتر در آینده، با هزار امید دل به راه میسپارند اما جسدهای بعضی از آنها در دریاها یا کانتینرها پیدا میشود.
در ماجرای اخیر، گذشتن پناهجویان از سیمهای خاردار و تونلهای مرزی و سرازیر شدن آنها به ایستگاههای قطار و جادهها، سبب ایجاد وضعیتی غیرعادی در اروپا شده است.
واضح است که حکومت ایران در کنار قدرتهای جهانی و منطقهای یک پای ثابت مسائل مربوط به عراق و سوریه است بنابراین مردم ایران چه بخواهند، چه نه، درگیر مسائل سیاسی و اجتماعی این دو کشور هستند.
یکی از مسائل مهمی که نتیجه شعلهور شدن جنگ و رشد تروریسم در منطقه خاورمیانه است، وضعیت پناهجویانیست که قربانی جنگهای نیابتی قدرتهای جهانی و منطقهای هستند.
آیا مردم ایران به اخبار مربوط به سرازیر شدن این پناهجویان به اروپا توجه نشان میدهند؟ آیا این احساس در آنها وجود دارد که در برابر سیاستهای خارجی حکومتشان مسئول هستند؟ مردم ایران با گذشت چند سال از جنگ در سوریه، نسبت به تحولات این کشور چه موضعی دارند؟
همه علیه داعش
با هر تفسیر و رویکردی که به مساله داعش نگاه شود، واقعیت انکارناپذیر در ایران این است که مردم به هیچ وجه آبشان با داعش در یک جو نمیرود و در تقابل هر نیرویی با گروه داعش، اکثریت مردم ایران طرفدار مخالفان و دشمنان این گروه هستند.
البته اثر تبلیغات و موجسازی رسانهای حکومت ایران در تبدیل همه تضادهای سیاسی منطقه خاورمیانه به تضاد میان جمهوری اسلامی و داعش کاملا محسوس است.
خانمی ۲۸ ساله و دارای تحصیلات دانشگاهی میگوید: «یعنی این سوال دارد که این داعشیها چقدر عوضی و حیوان هستند؟»
و یک کارگر ۳۶ ساله از دغدغههای امنیتی خود میگوید: «خدا را شکر ایران یکجوری است که طرف ایران نمیآیند. کثافتها، زنها را میبرند با زنجیر، میفروشند. زنِ شوهردار، دختر ۱۴ ساله؛ یک سر سوزن شرف توی آدم باشد، از هر دین و ملتی باید تف بیندازند توی صورت اینها.»
یک مرد ۵۲ ساله از نقش اسراییل و ایران درباره داعش میگوید: «حزبالله لبنان را میگویند برای ایران است. داعش که مال ایران نیست. اگر اسرائیل خوب بود چرا حمله نکرد به داعش. ایران آدم میفرستد، شهید میشود. به قول معروف تفنگ و مهمات میفرستد برای اینکه با داعش بجنگند. به اسم اسلام مسلمانها را میکشند ولی یک تیر ننداختهاند سمت اسرائیل. دستشان با هم توی یک کاسه است حتما.»
یک شهروند خرمآبادی اما سوالی از رییس جمهوری آمریکا دارد: «اوباما گند را آب داده! آمریکا با این همه عظمت، نمیشود دو تا بزند پس گردن عربستان؟ ما هیچ دل خوشی از این حکومت نداریم. اینها هم آت و آشغالهایی هستند اما از آنها بهترند! حضرت عباسی نگاه کن خوب! به یمن که بمب میریزد با هواپیما. هر روز آدم زیر بمباران میمیرد. این ریش بلندها را اسلحه میدهد با پرچم لااله الاالله، میگوید بروید سر همه را ببرید. آخر این هم شد کار؟ بلا نسبت حیوان توی طویله آدمتر از اینهاست. همه این جنگها برای زن است. زن میبرند برای اسیری. این پادشاه عربستان وقتی میرود خارج با خودش یک هواپیما زن میبرد. بزنند پرتش کنند بیرون بگویند تو اول برو آدم شو بعد بیا! ... نه که نمیکنند، تحویلشان هم میگیرند. زن اوباما نشسته بغل یک گونیِ سیاه، زیرش نوشته زن اوباما و زن پادشاه عربستان. کسرشان نیست؟ توی آمریکا نمیخندند به زن اوباما که چرا بغل دست اینکه اصلا معلوم نیست زیرش چی هست، عکس انداختی؟»
سطح حساسیت در برابر اخبار پناهندگان
افراد زیادی در همین سطح با این مساله درگیر هستند که بگویند یک چیزهایی شنیدهاند.
آنها که تصاویر اجساد پناهندگان را در تلویزیون دیدهاند، با تامل و مکث بیشتری پاسخ میدهند و مشخص است که از سرنوشت پناهجویان کشته شده غمگین هستند.
لیلا مهندس است و به گفته خودش به دلیل شرایط بد اقتصادی و برای سرپا نگاه داشتن شرکتش وقت سر خاراندن ندارد. به اخبار اقتصادی علاقه دارد. از اینترنت برای ارتباط با دوستان و همکارانش از طریق تلگرام و اینستاگرام استفاده میکند اما چند سایت دارای مطالب اقتصادی و سیاسی را هم چک میکند. نسبت به مسائل سیاسی سرد و بیتفاوت است اما یک عکس، او را عمیقا با موضوع پناهندگان درگیر کرده است:
«این یکی فرق داشت. یک جایی که فکر میکنم مرز بود یا اردوگاه چون چند لایه سیم خاردار بود. خانوادهها مانده بودند پشت سیم خاردار ولی بچههای کوچک را از سیم خاردار رد میکردند. فکر میکنم برای این بود که اگر خودشان را راه ندادند حداقل بچههایشان در اروپا بمانند.»
او در ادامه میگوید: «خیلی سخت است به نظرم که یک مادر، یک پدر، بچهاش را به امان خدا ول کند. یعنی منظورم این است که فکر کنید چقدر زندگی بدی دارند که اگر یک بچه هفت، هشت ساله را ول کنند در یک کشور غریبه که فرهنگش و زبانش فرق دارد؛ باز مادرها و پدرها فکر میکنند این بهتر است. من راستش وقتی این عکسها را دیدم حالم خیلی بد شد. خدا کند راهشان بدهند و بتوانند در اروپا زندگی کنند. اگر برشان گردانند خیلی بیانصافی است. این بیچارهها کلی راه رفتهاند تا خودشان را رساندهاند به آنجا. از ته دلم آرزو میکنم که اجازه بدهند بمانند.»
آیا موافقید که ایران هم اقدام به پذیرش پناهنده کند؟
نیروی خدماتی شرکت خانم لیلا، میخواهد درباره این موضوع صحبت کند: «ببخشید. دیدم با خانم مهندس حرف سیاسی میزنید توی دلم گفتم یک چیزی. الان به خود شما هم بگویم که غیبت نباشد! آخر خر را ول کنی میآید توی این خراب شده زندگی کند؟ افغانیهاش دارند بر میگردند. به خدا خبر دارم. آنهایی که این چند سال خوب پول جمع کردهاند به این فکر هستند که بروند افغانستان زمین و خانه بخرند. افغانستان اگر تکلیف طالبان را یکسره کند، وضعش از ایران ده برابر بهتر میشود. هر کسی بیاید ایران چه برایش دارد؟ بچههایش شیشهای میشوند. نه به خدا! چی دارد آخر که کسی بیاید ایران؟»
یک شهروند تهرانی که صف طولانی خرید ایستاده است اما معتقد است که دولتهای اروپایی هیچ مسئولیتی درباره پناهندگان ندارند. او میگوید: «کشور خود ما الان سالهاست با افغانیها مشکل دارد. آمدهاند اینجا و نمیروند. مردم احساس امنیت نمیکنند جایی که اینها هستند. همین حسی که ما به افغانیها داریم اروپاییها نسبت به آفریقاییها و عربها دارند. ایرانیها حتی. هر چقدر آدم بیکار و فراری است میرود اروپا. چهره ایران را هم خراب میکنند. شما اگر عرضه دارید همینجا زندگی کنید یا اگر اینجا را دوست ندارید برای تحصیل بروید. خیلی متشخص و باکلاس. اروپاییها سالها فرهنگ دارند. برای کشورهایشان زحمت کشیدهاند تا این به سطح رشد و پیشرفت رسیدهاند. مجبور نیستند کسانی را که سطح فرهنگی پایینی دارند به کشورهایشان راه بدهند. این مشکل افرادی است که غیر قانونی وارد اروپا شدهاند.»
یک خانم اهل شیراز و مالک یک مجتمع بزرگ مسکونی در تهران اما پذیرش پناهندگان را امری انسانی میداند و میگوید: «اینقدر متمدن هستند که اعتقاد دارند باید به افرادی که از آنها کمک میخواهند، کمک کنند. این انسانیت کشورها را نشان میدهد. ما ایرانیها فقط ادعا داریم که آدمهای بافرهنگی هستیم ولی فرق میگذاریم بین مردم کشورها. به افغانستانیها مثل مجرم نگاه میکنیم ولی الان من چند سال است کارگرهایی از افغانستان را استخدام کردهام چون قابل اعتماد هستند و به اندازه پولی که میگیرند زحمت میکشند .... داشتم این را میگفتم که ایرانیها فرق میگذارند. اینکه جلوی توریستها لبخند میزنند و تعارف میکنند هم به این خاطر است که خودشان را از اروپاییهای بیارزشتر میبینند. در صورتی که در اروپا به پناهندگان آسیایی و آفریقایی به یک چشم نگاه میکنند. در مورد این ماجرای تازه که پیش آمده مطمئن باشید اروپاییها همه پناهندهها را قبول میکنند. این اتفاقاتی که افتاده برای این است که تعداد زیاد است و غافلگیر شدهاند وگرنه از لحاظ انسانیت، اروپاییها مشکلی با قبول این پناهندهها ندارند.»
صاحب یک رستوران در منطقه پونک، پناهندگان را بر حسب ملیت آنها تقسیمبندی میکند: «جنگزده هستند دیگر. معلوم نیست شاید القاعدهای بین آنها خودش را جا زده باشد و برود بمب بگذارد. ببینید یک حساب و کتابی بالاخره هست. یک فرقی باید بین ایرانیها که میروند در آمریکا و ناسا استخدامشان میکنند با کسی که از آفریقا آمده، باشد. هیچ کشوری این را قبول نمیکند که یک سری قاچاقی بیایند و بگویند ما هوس کردهایم اینجا زندگی کنیم؛ مگر آدم حسابی باشند.»
یک دانشجوی کرمانی هم معتقد است که آمریکا به دلیل اینکه «نیمی از اقتصاد جهان را در دست دارد و خودش این جنگها را راه انداخته است، باید بیشتر پناهندهها را قبول کند اما آمریکا دور است و کسی نمیتواند به آنجا برسد.»
این دانشجوی ایرانی افتادن تمام فشار موج پناهندگان خاورمیانه بر روی دوش کشورهای اروپایی را منصفانه نمیداند و معتقد است که «آمریکا دارد زرنگبازی در میآورد.»
بیتقصیری مردم، بیتقصیری حکومت
مواجه شدن افراد عادی با این سوال که مسئولیت مردم در مقابل سیاستهای حکومت در عراق و سوریه چیست؟، بیشتر نشان دهنده بالا گرفتن احساسات ناسیونالیستی در جامعه است. در درجه اول این نکته مهم است که هیچ فردی در مجموعه گفتوگوهای این گزارش مایل نیست وضعیت عراق و سوریه در ایران تکرار شود. نکته بعدی بالا گرفتن نفرت از حکومت عربستان سعودی است که بعضاً خودش را به شکل پارهای اظهارات نژادپرستانه نشان میدهد.
یک دانشجوی رشته ادبیات، مردم ایران را قربانی این وضعیت میداند و میگوید: «شما یکجوری میپرسی انگار تقصیر ماست که عراق و سوریه اینجوری شدهندا. یکی این وسط باید به فکر مردم ایران باشد. مردم هر کاری از دستشان بر آمده کردهاند. جنبش سبز را که همه دنیا دید و اخبارش اینقدر بود که کسی نمیتواند بگوید خبر ندارد در ایران چه خبر است. آخر دیگر چه کار کنیم واقعا؟ رای دادیم که جلیلی نیاید. قبلش هم که مردم ریختند توی خیابان. اگر آمریکا یا اروپاییها فکر میکنند مردم ایران هم مقصر هستند معنیاش این است که اصلا از ایران خبر ندارند که چه خبر است.»
یک کارمند دولت اما میپرسد: «فرض کنید ایران بکشد کنار؟ چهطوری درست میشود؟ سوریه و عراق بیفتد دست داعش، همه چیز درست میشود؟ تازه اول بدبختی برای ایران است چون بعدش میآیند سراغ ایران. نقشهای که داعش دنبالش است روی اینترنت هست. از ایران هم میخواهند رد بشوند. تا خراسان قدیم، مثل نقشه زمان هخامنشی از مصر تا پاکستان و افغانستان را میخواهند بگیرند. تقصیر ایران نیست، این بازی را راه انداختند بعد ایران را هم درگیرش کردند.»
بیطرفی در جنگ یا حمله به داعش؟
نظر تیپهای مختلف مردم در برخورد با اخبار فجایع در عراق و سوریه چیست؟
هر کسی جوابی میدهد و از میان پاسخها، آنها که به مساله ایران میپردازند، یک دو قطبی ارائه میکنند. کم نیستند امثال علی، کارمند ۳۵ ساله یک شرکت خصوصی که میگوید: «به نظرم ایران باید حمله کند به داعش. اول عراق، بعد هم سوریه. یک مشت وحشی هستند که آمریکا اگر بخواهد توی پنج دقیقه میتواند نابودشان کند ولی نمیخواهد. مگر چند نفر هستند؟»
افراد دیگری اما با یک شهروند۵۰ و چند ساله اهل دماوند که سابقه شرکت در جنگ ایران و عراق را هم دارد همنظر هستند که میگوید: «به نظرم ایران باید خودش را بکشد کنار. این دعوای خود عربهاست. خودشان بلد هستند از پس همدیگر بر بیایند. به ما چه که بیاییم خودمان را بیندازیم وسط و آخرش همه کاسه و کوزهها بشکند سر ما؟»
خیلی از مردم در پاسخ به این سوال که آیا توجه دارند به خاطر سیاستهای حکومتشان در قبال فجایع مسئول هستند؛ موضعی دفاعی دارند.
برخلاف موضعگیری مشترک مردم و حکومت علیه گروه داعش، موضع مردم و حکومت در برابر این سوال از هم جدا میشود. بیشتر افرادی که برای این گزارش با آنها صحبت شده است، خود را به صراحت و به درجات مختلف قربانی حکومت جمهوری اسلامی میدانند یا میگویند که نظر مردم بر تصمیم حاکمیت اثر ندارد و جمهوری اسلامی به تنهایی مسئول اتفاقاتی است که در جریان سیاستهای خارجی به وقوع میپیوندد.
یک ورزشکار حرفهای بسکتبال معتقد است: «در خاورمیانه هر گندی زده میشود پای ایران و اسرائیل و عربستان و ترکیه و جدیدا این کشورهای فسقلی دور خلیج فارس وسط است. اینها شعورشان در سطح جهان نیست. اگر میشد که نباشند خیلی خوب میشد. نمیدانم چطوری ولی مشکل این کشورها باید با عوض شدن حل بشود. مقصر مردم نیستند.»
یک کارگر ۴۰ ساله هم میگوید: «چرا میاندازید گردن مردم؟ ما خودمان داریم با بدبختی زندگی میکنیم. یکی باید بیاید به داد خود ما برسد. مگر این رژیم هر کاری میکند تقصیر ماست؟»
یک خانم خانهدار میپرسد که به ایران چه ربطی دارد و میگوید: «خودشان میروند. مگر ما آنها را میفرستیم که در دریا غرق بشوند؟ مردم بد کسی را نمیخواهند. انشاءالله مشکل اینها حل بشود و صحیح و سلامت برسند به جایی که میخواهند ولی ما که نمیدانیم کی هستند و چرا میروند. چرا تقصیر ما باشد؟»
یک دبیر اهل سنندج اما معتقد است مشکل اصلی، دولت ترکیه است. او میگوید: «این همه آدم که نمیتوانند توی یک روز یا یک هفته از دریا رد شده باشند. اینها پناهندههایی هستند که جمع شده بودند در ترکیه. اردوغان برای اینکه اتحادیه اروپا به خاطر مساله کردها حساس نشود و فکرش برود به سمت دیگر، مرزها را باز کرده، ریختهاند بیرون به سمت اروپا. جلال طالبانی میگفت به اسد کاری نداشته باشید. میگفت جایی که آلترناتیو نیست، جنگ داخلی به راه میافتد. برای چی به سوریه دست زدند؟ مقصر همانها هستند که وضعیت سوریه را به هم زدند.»
یک بازنشسته نیروی انتظامی هم که با خودروی شخصی مسافرکشی میکند، میگوید که ایران در حال کمک به مردم سوریه و عراق است و مشکل به وجود آمده در این دو کشور «تقصیر داعش و آمریکاست.»
او معتقد است که آمریکا میتواند جلوی عربستان را بگیرد ولی نمیگیرد.
یک جوشکار تبریزی هم معتقد است به جای مقصر دانستن مردم باید از چیز دیگری ترسید. او میپرسد: «بگوییم مردم مقصر هستند یا حکومت مقصر است؛ چه فایدهای دارد؟ از این بترسیم که این اتفاق برای ایران بیافتد. تضاد بین شیعه و سنی درست میکنند. تضاد بین ترک و کرد. تضاد بین فارس و ترک. اینها تضاد واقعی نیست ولی جوانها میشوند پان فارس یا پان ترک و فکر نمیکنند وضعیت ایران بشود مثل سوریه و عراق به ضرر همه است. اپوزیسیون ایران هم که ماشاالله مثل عقبافتادهها فقط نگاه میکند و انگار نه انگار وظیفه دارد برای جامعه. از یک طرف پایشان را میکنند توی یک کفش که جمهوری اسلامی بد است و برای همین هر کاری بقیه میکنند درست است. از آن طرف جوگیر میشوند و به سردار سپاه میگویند سردار ملی. ایران مقصر است، آمریکا مقصر است، ترکیه، عربستان. هیولا درست شده به خاطر حماقتشان. بعد بقیه جمع نمیشوند هیولا را بکشند. هر کسی برای یک خودش یک هیولا درست میکند که از قافله عقب نماند.»
نظرها
hasani
مردم ایران نیز جزو این آوارگان میباشند. میلیونها ایرانی از دست حکومت اسلامی ٬ ناچار به ترک کشور شده اند .....
مهربان
واقعا چقدر درک و فهم این دوستان جوشکار تبریزی از بسیاری از دوستان و اندیشمندان متفکرمون بیشتر بود. جالبه.