کمی بهار؛ شهرنوش پارسیپور – ۱۰۲
شهرنوش پارسی پور - آذر ماه اینک تصمیم گرفته است احمد آرامش را اغوا کند. او تنها زمانى راحت مى شود که یکى از دوستان ایرج را به خود جلب کند.
رمان «کمی بهار» در سال ۱۳۱۲ آغاز میشود؛ دو سال پیش از کشف حجاب. اردکان در این رمان صحنهای است که در آن و در قالب یک «ساگای خانوادگی» تاریخ ایران رقم میخورد.
خانم پارسیپور در این رمان میخواهد نشان بدهد که چگونه تحولات زن ایرانی در طول تاریخ، منجر به تحول مردان نیز میشود. «کمی بهار» همانطور که بهتدریج نوشته میشود، در «رادیو زمانه» هم به شکل کتاب گویا در اختیار خوانندگان و شنوندگان قرار میگیرد.
شماره ۱۰۲ از این مجموعه را میتوانید بشنوید. خلاصه این بخش چنین است:
آذر ماه اینک تصمیم گرفته است احمد آرامش را اغوا کند. او تنها زمانى راحت مى شود که یکى از دوستان ایرج را به خود جلب کند. احمد را در کافه نادرى مى بیند. احمد تمام مدت درباره فروغ از او پرسش مى کند و تلاش آذرماه براى دلبرى به جایى نمى رسد.
ایرج به آذرماه مى گوید تا فروغ را به خانه دعوت کند. احمد نیز حضور دارد. حال فروغ با دیدن احمد دگرگون مى شود. بی درنگ پس از ناهار از خانه بیرون مى رود. احمد نیز به دنبال او از خانه خارج مى شود و...
نظرها
نظری وجود ندارد.