● دیدگاه
خودکامگی رهبر و تصور او از حق مردم
اشغال فلسطین و حق وتوی شورای امنیت بخشی از حقالناس است!
اکبر گنجی - حق الناس از دید آیتالله خامنهای یعنی محروم کردن دهها میلیون انسان از حق انتخاب کردن و نامزد شدن.
سخنان ۱۳۹۴/۰۶/۱۸ آیتالله خامنهای درباره نظارت استصوابی شورای نگهبان از جهات گوناگون قابل تحلیل و نقد است. برخی از زوایای مدعیات او در مقاله "خامنهای حذف افراد را عقلانی، منطقی و حق خود میداند" مورد نقد قرار گرفته است. اما مدعیات او باید از جهات دیگری هم به نقد کشیده شود. نوشتار کنونی فقط و فقط یک نکته را مد نظر قرار خواهد داد.
جمهوری اسلامی یک رژیم دیکتاتوری است که به نحو سیستماتیک حقوق بشر را نقض میکند. این رژیم، نظام سلطه رهبری است. سلطه در اینجا به معنای حکومت کردن به شیوه خودسرانه - مطابق میل شخصی - است. هر گونه طرحی برای گذار به دموکراسی و بهبود وضعیت حقوق بشر در ایران، طرحی در تعارض با سلطه- رهبری خودسرانه- خواهد بود.
واژه معنایی جز "کاربرد" ندارد. مردم- که روشنفکران و متخصصان هم جزیی از آنها هستند- واژهها را به معانی گوناگونی به کار میبرند. سکولاریسم یک نمونه از این واژه هاست که به معانی مختلفی به کار برده شده است: سکولاریسم به معنای آتهایسم/خداناباوری، سکولاریسم به معنای راندن دین به حوزه خصوصی، سکولاریسم به معنای فرایند تفکیک نهاد دولت از نهاد دین، و....
در عین حال، فلاسفه و جامعهشناسان میکوشند تا به نحو موجه، از کاربرد خود دفاع کنند. به همین دلیل آنان گفتهاند که کاربرد سکولاریسم به معنای محو دین، نه موجه است، نه پیشبینی پدران علم جامعه شناسی در این خصوص درست از کار در آمد. پیتر برگر در سال ۱۹۹۷ اعلام کرد که پیشبینی ما تا دهه شصت میلادی محو دین بود، اما دین قدرتمندانه بازگشت و نشان داد که ما خطا کرده بودیم.
خامنهای و کاربرد مفاهیم
در جمهوری اسلامی رهبر خودکامه مفاهیمی میسازد و به معنای خاصی آنها را به کار میبرد: اسلامی کردن علوم انسانی، تهاجم فرهنگی دشمن، شبیخون فرهنگی دشمن، ناتوی فرهنگی، نمایندگان گردن کلفت، فتنه و فتنهگران، و...
برخی از این مفاهیم هزینههای بسیار سنگینی برای جامعه ایران داشته است. اسلامی کردن علوم انسانی و دانشگاهها را در نظر بگیرید. پاکسازی دانشگاهها از استادان و دانشجویان غیر خودی فقط و فقط منحصر به دهه شصت نبود، این پروژه سه دهه است که تداوم دارد و رکن رکین پروژه اسلامی کردن دانشگاهها است.
این پروژه هزینه انسانی بسیار بالایی داشت. هزینه مالی آن نیز بسیار چشمگیر بوده است. بودجه فراوانی به امر اسلامی کردن علوم انسانی اختصاص یافت - از جمله به آیتالله مصباح یزدی - و حاصل آن صفر بود. آری آیتالله خامنهای حق دارد اصطلاح "علوم انسانی اسلامی" را به کار برد، اما ساختن علوم انسانی/ اجتماعی اسلامی ناممکن است. به این دلیل بسیار ساده که این علوم، علوم تجربی هستند و تجربه داور نظریههای این علوم است. داوری تجربه، یعنی عدم داوری دین و ایدئولوژی. دین و ایدئولوژی در مقام گردآوری دانش حضور دارند، اما پس از مقام گردآوری، نوبت به مقام داوری میرسد و ترازوی تجربه راه به مدعیات غیر تجربی نمیدهد.
آیتالله خامنهای به عنوان یک شخص حق دارد مفهومسازی کرده و مفاهیم را به معنای خاصی به کار برد. اما به عنوان رهبر سیاسی، تک تک این مفاهیم، هزینههای سنگین بلند مدتی برای ایران و ایرانیان داشته است.
اصطلاح "افسانه هولوکاست" که توسط او ساخته شد و به کار رفت، جز خدمت بیکران به نتانیاهو و دست راستیهای اسرائیل، و زیانهای بسیار برای ایران و ایرانیان، هیچ اثری نداشت.
سلطه و کاربرد مفاهیم
نقد اصلی این نوشتار متوجه این رویکرد است که مفهومسازی و کاربرد مفاهیم، حق انحصاری رهبر است. دائماً گفته شده و میشود که سخن "مقام معظم رهبری" و "رهبر خردمند و فرزانه انقلاب" در این زمینه، "فصلالخطاب" است. یعنی پس از مفهومسازی و کاربرد آن توسط آیتالله خامنهای، همه باید این مفهوم و کاربرد خاص را بپذیرند و هیچ کس حق شک و تردید در آن را ندارد.
به تعبیر دیگر، آیتالله خامنهای میگوید، معنای واژه آن است که من تعیین میکنم و همگان آن را باید به همان معنایی که من به کار میبرم، به کار برند.
آیتالله خامنهای در انتخابات سال ۹۲ گفت که رأی مردم "حقالناس" (حق مردم) است و هیچ کس حق تغییر آن را ندارد. یعنی با این سخن، تقلب انتخاباتی ظاهراً ممنوع اعلام شد. دیگران- از جمله هاشمی رفسنجانی- این مفهوم را گرفته و در صدد بسط آن بر آمدند و آن را به معنای انتخابات آزاد و نفی هر گونه تقلب به کار بردند. حسن روحانی گامی دیگر پیش نهاد و نظارت استصوابی شورای نگهبان را نفی کرد.
آیتالله خامنهای میگوید، معنای واژه آن است که من تعیین میکنم و همگان آن را باید به همان معنایی که من به کار میبرم، به کار برند.
آیتالله خامنهای وارد میدان شد و گفت: «بعضی بیخود ایراد میکنند. بخشی از این حقالناس، همین حق رأی شورای نگهبان است؛ همین حق نظارت استصوابی و مؤثر شورای نگهبان است؛ این جزو حقالناس است، این را باید رعایت کرد، این را باید حفظ کرد.»
بدین ترتیب، حذف هزاران تن از مخالفان، منتقدان و رقبا توسط شورای نگهبان، جزو "حق الناس" شد. چرا؟ چون من میگویم. آیتالله خامنهای "حق الناس" را به معنای حذف نامزدهای میلیونها تن از مردم به کار میبرد. حق الناس یعنی محروم کردن دهها میلیون انسان از حق انتخاب کردن و نامزد شدن.
رهبری خودسرانه - مطابق میل شخصی - به حوزه مفاهیم و کاربرد معنای آن تعمیم یافته است. دیگر هیچ یک از زمامداران جمهوری اسلامی و رسانهها حق ندارند کوچکترین شک و تردیدی در موجه بودن این کاربرد "حق الناس" روا بدارند. برای این که واژه را باید به معنایی به کار برد که سلطه – رهبری خودسرانه- میخواهد و میپسندد.
تالی فاسد این رویکرد
آیتالله خامنهای باید به پیامدهای منطقی این رویکرد التزام داشته باشد. به چند مورد زیر بنگرید:
الف- اسرائیل سرزمینهای فلسطینیان را اشغال کرده و نه تنها زیر بار قطعنامههای شورای امنیت سازمان ملل در این خصوص نمیرود، بلکه طرح صلح آمریکا، اروپا، سازمان ملل و روسیه، مبنی بر بازگشت به مرزهای ۱۹۶۷ را نمیپذیرد. یعنی نه حاضر به عقبنشینی از سرزمینهای اشغالی است و نه حاضر است که به فلسطینیان حقوقی برابر با اسرائیلیها بدهد.
رئیس جمهور، نخست وزیر و وزیر دفاع کنونی اسرائیل گفتهاند که صلح با فلسطینیها در دوران زندگی آنان محقق نخواهد شد. آنان نیز مدعی هستند که در حال دفاع از "حق الناس"- یعنی شهرکسازی در سرزمینهای اشغالی و جایگزین کردن یهودیان به جای فلسطینیها در سرزمینها آنان- هستند.
ب- حق وتوی پنج دولت عضو شورای امنیت سازمان ملل، از نظر بسیاری از متفکران و دولتها، عملی ناحق و سلطهگرانه است. اگر هیچکس در دنیا چنین نظری نداشته باشد، حداقل آیتالله خامنهای و دیگر رهبران جمهوری اسلامی بر این باورند که وتوی این دولتها نافی حقوق دیگر ملل است. اما اگر از دولتهای دارای حق وتو بپرسید، خواهند گفت که در حال دفاع از "حق الناس"- یعنی حقوق مردم خود و مردم جهان- هستند.
پ- حدود شش ماه است که دولتهای حوزه خلیج فارس به رهبری دولت عربستان سعودی و با همکاری اطلاعاتی آمریکا، در حال بمباران مردم یمن هستند. هزاران تن کشته و زخمی و صدها هزار تن آواره شدهاند. سازمان ملل وضعیت مردم یمن را فلاکتبار گزارش کرده و دیدهبان حقوق بشر و عفو بینالملل به جنایات جنگی دولتهای متجاوز اعتراض کردهاند. اما عربستان سعودی و دیگر کشورهای سهیم در تجاوز، مدعیاند که در حال دفاع از "حق الناس"اند. آنان میگویند که دولت منتخب مردم یمن توسط حوثیهای طرفدار جمهوری اسلامی از طریق کودتا سرنگون شده و آنها آمدهاند تا از حق مردم یمن دفاع کند. اگر آیتالله خامنهای حق دارد مفاهیم را به شیوه خاص خود معنا کند، چرا رهبران عربستان سعودی مجاز نباشند؟
ت- از سال ۲۰۱۱ تاکنون، دولتهایی میگویند که بشار اسد باید برود. همه آنان مدعی هستند که در حال دفاع از حق الناساند. جالبتر از همه دولتهای منحط حوزه خلیج فارس است که هیچ نسبتی با دموکراسی و حقوق بشر ندارند، اما در سوریه با حمایت مالی و تسلیحاتی از گروههای اسلامگرای تروریست، به دنبال تحقق "حق الناس"اند. یعنی، دولتهای فاقد هرگونه انتخابات، به دنبال حذف رئیس جمهوری هستند که لااقل در کشورش انتخابات نمایشی وجود دارد.
آنان دیگر هیچ التزامی به حقوق بینالملل ندارند. مطابق حقوق بینالملل هیچ دولتی نمیتواند برای کشور دیگری رهبری سیاسی تعیین کند، اما اینها، براساس معنایی که خود به "حق الناس" میبخشند، چنین میکنند. مگر آیتالله خامنهای در منطقه با همین منطقه مداخله نمیکند؟
نتیجه
آیتالله خامنهای از طریق شورای نگهبان با مردم ایران همان کاری را انجام میدهد که دولتهای دارای حق وتو با ایران کردند. مگر اصولگرایان مدعی نیستند که توافق هستهای و قطعنامه شورای امنیت که به ایران تحمیل شد، ترکمانچای جدید است؟
سعید جلیلی گفته است :«ایران در توافق وین از ۱۰۰ حق مسلم خود صرف نظر کرده است»، «در برخی موارد توافق، تحقیر نظام اتفاق افتاده است»، «قطعنامه اخیر با همکاری ایران توسط نظام سلطه علیه ما صادر شده است.»
سردار نقدی- فرمانده کل بسیج- گفته است: «ملت نمیتواند بیشتر از این حد از حقوق خود کوتاه بیاید زیرا دشمن اکنون میخواهد تحریمها را لغو نکند در صورتی که اگر تحریمها لغو نشود نتیجه مذاکرات سه هیچ به نفع دشمن است.»
کامران دانشجو- وزیر فرهنگ و آموزش عالی احمدینژاد- پرسیده است : «آیا بخشیدن ۱۴ هزار و ۳۰۰ سانتریفیوژ به اجنبی و دشمن قسمخورده، بدون اینکه تحریمها لغو شود، نمیتواند بیشتر شبیه به رفتار قجری باشد؟»
حالا آیتالله خامنهای باید همان چیزی را که پیروانش ترکمانچای جدیدی میخوانند که "شورای نگهبان جهانی" تحمیل کرده، توسط شورای نگهبان خودش، تصویب کند. آری، این هم بخشی از "حق الناس" است!
نظرها
anonym
این القاب غیر انسانی رو برای این جنایتکار بکار نبرید. نشانه خدای موهوم یعنی چه؟
nader
یک مقام اطلاعاتی اسرائیلی روز گذشته اعلام کرد، به فرمان قاسم سلیمانی فرمانده سپاه قدس، صدها سرباز ایرانی طی چند روز گذشته به سوریه اعزام شده اند. روزنامه اسرائیلی «یدیعوت احرونوت» در گزارشی به نقل از این منبع اطلاعاتی در دولت عبری نوشته «به نظر میرسد این اقدام پس از هماهنگی با ولادمیر بوتین، رئیسجمهوری روسیه» صورت گرفته است. به گفته این منبع روسیه اخیرا با همکاری ایران تجهیزات و مشاوران نظامی در سوریه مستقر کرده است. وی این اقدام را گامی بیسابقه برای حمایت از بشار اسد رئیسجمهوری در حال سقوط سوریه توصیف کرد. این مقام اسرائیلی در ادامه افزوده:« تصمیم به افزایش دخالت نظامی ایران، ناشی از بحرانی است که بشار اسد با آن روبرو است، که در پی ملاقات سلیمانی و پوتین به منظور همکاری میان دو کشور، اتخاذ شده است
Farid
چه کسی خامنه ای را رهبر کرده؟ کسی در انتخابات سراسری رای داده؟!
Farid
ﺭﻭﺯﻧﺎﻣﻪ ﺗﺎﯾﻤﺰ ﺩﺭ ﻣﻘﺎﻟﻪ ﺍﯼ ﺑﺎ ﻋﻨﻮﺍﻥ "ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺧﺸﮏﺷﺪ " ﻣﯽ ﻧﻮﯾﺴﺪ ﮐﻪ "ﺍﯾﺮﺍﻥ ﻫﻔﺖ ﻫﺰﺍﺭﺳﺎﻟﻪ ﺗﺎ ۲۰ ﺳﺎﻝ ﺩﯾﮕﺮ ﺍﺯ ﺑﯽ ﺁﺑﯽ ﻭ ﺧﺸﮑﺴﺎﻟﯽ ﻧﺎﺑﻮﺩ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺷﺪ " ﻭ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺑﯿﺎﺑﺎﻧﯽ ﺑﺠﺎﯼ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﻣﺎﻧﺪ، ﮐﻪ ﻫﯿﭻ ﮔﯿﺎﻩ ﻭ ﺟاﻧﺪﺍﺭﯼ توان ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺭﺍ ﻧﺨﻮﺍﻫﺪ ﺩﺍﺷﺖ ﻧﻮﯾﺴﻨﺪﻩ ﻣﻘﺎﻟﻪ ﮐﻪ ﻣﻬﻨﺪﺱ ﺁﺏ ﻭ ﮐﺎﺭﺷﻨﺎﺱ ﻣﺤﯿﻂ ﺯﯾﺴﺖ ﺍﺳﺖ، ﺳﻪ ﺷﺮﯾﮏ ﺟﺮﻡ ﺩﺭ ﻧﺎﺑﻮﺩﯼ ﺁﺏ ﺩﺭ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺭﺍ " ﻋﻮﺍﻣﻞ ﻃﺒﯿﻌﯽ!" ( ﺧﺸﮑﺴﺎﻟﯽ )، "ﺣﮑﻮﻣﺖ " ﻭ "ﻣﺮﺩﻡ " ﺍﯾﺮﺍﻥ ﻣﯿﺨﻮﺍﻧﺪ ﻧﻈﺎﻡ ﻭ ﺩﻭﻟتها ﺑﺨﺎﻃﺮ ﻋﺪﻡ ﮐﺎﺭﺷﻨﺎﺳﯽ، ﻧﺎﺗﻮﺍﻧﺎﯾﯽ ﺩﺭ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ ﺭﯾﺰﯼ ﺩﺭ ﺑﻬﺮﻩ ﺑﺮﺩﺍﺭﯼ ﻭ ﺫﺧﯿﺮﻩ ﺳﺎﺯﯼ ﺁﺑﻬﺎﯼ ﮐﺸﻮﺭ؛ ﺳﯿﺎﺳﺘﻬﺎﯼ ﻧﺎﺩﺭﺳﺖ و ﮐﻢ ﺑﻬﺎ ﺑﻮﺩﻥ ﺁﺏ ﺩﺭ ﺍﯾﺮﺍﻥ؛ ﮐﺸﺎﻭﺭﺯﯼ ﺳﻨﺘﯽ ﻭ ﻏﯿﺮ ﺣﺮﻓﻪ ﺍﯼ ﻭ ﺑه هدﺭ ﺩﺍﺩﻥ ﺁﺏ ﮐﻪ ﺿﺮﺭ ﺁﻥ ﺑﯿﺶ ﺍﺯ ﺳﻮﺩﺵ ﻣﯽ ﺑﺎﺷﺪ؛ﻧﺎﺑﻮﺩﯼ ﻓﻨﺎﻭﺭﯼ ﺳﻨﺘﯽ ( ﮐﺎﺭﯾﺰ/ ﻗﻨﺎت)ﻭ ﺳﺮﺍﻧﺠﺎﻡ، ﻣﺮدﻡ ﺍﯾﺮﺍﻥ، ﺑﺨﺎﻃﺮ ﺑﻬﺮﻩ ﻭﺭﯼ ﻧﺎﺩﺭﺳﺖ ﻭ به هدﺭ ﺩﺍﺩﻥ ﺁﺏ ﻫﺎﯼ ﮐﺸﻮر.
hasani
های.... هیتلر!
naseem
مجتبی مصباح پسر محمدتقی مصباح : "در زمان به دنیا آمدن آیت الله ! مصباح مادرشان خواب دیده بود وضع حمل کرده و قرآن متولد شد!!
علي
با سلام اين تكرار تاريخ
علی
آقای گنجی بطور غیر مستقیم دارند رفتار ظالمانه حکام ایران و سران جمهوری اسلامی را با کاستیهای موجود در نهادهای بین المللی وسایر کشورهای جهان توجیه میکنند ومنظورشان هم این است که همانگونه که حق وتو در سازمان ملل برای قدرتمندان جهان وجود دارد پس اگر آقای خامنه ای هم در کشور حق وتو دارد و حرفش فصل الخطاب است چیز عجیبی نیست این روال وتوجیه وضعیت فعلی حکومت ایران در نوشته های قبلی آقای گنجی هم مشاهده شده است
شاهد
نظام اسلامی ایران بر اساس منویات رهبر نمی چرخد و ایت الله خامنه ای در طبقه رهبران دیکتاتور خودکامه نمی گنجد . در فلسفه سیاسی -نظام اسلامی از سنخ نظام های غیر قانونی نیست این نظام متکی بر دیدگاه قانون فرا جهانی امام زمانی شیعی است و ایت الله خامنه ای و هواداران او در جنبش باور دارند که او قانونی حکومت می کند و قدرت خود را از قانون شیعی امام زمانی می گیر د . ایشان وابسته به این قانون و جنبش همراه ان است و قادر نیست همچون رهبری خودکامه هر تصمیم خود را اجرایی کند ( تصور کنیم :ایا ایشان می تواند به قیمت نابودی جنبش با دولت امریکا معاهده دوستی ببندد؟) . در عین حال همچون همه حکومت های شبه توتالیتر رهبری جنبش (ایت الله خامنه ای) - بر ای تثبیت قدرت جنبش- از دولت بورکراتیک ( دولت روحانی) سود می جوید تا بتواند بر یک کشور حکومت کند و در جامعه جهانی از قوانین ومقررات بین المللی استفاده می کند تا در مواقع فشار و خطر جنبش را حفظ کند . اما هرجا که قوانین موضوعه کشوری بخواهد جنبش را متوقف کند یا قواعد دیپلماتیک سد راه گسترش جنبش شود ایت الله خامنه ای اماده است تا انجا که در توان دارد قوانین موضوعه داخلی و مقررات دیپلماتیک را به نفع مصالح جنبش زیر پا بگذارد . "از ان جایی که رهبر حق توجیه اعمال جنبش را به انحصار خود در آورده است برای جهان خارجی چنین می نماید که او تنها کسی است که می داند چه کند . یعنی او نماینده جنبش و کسی است که می توان با او گفتگو کرد . رهبر با این که در کانون جنبش است می تواند طوری عمل کند که گویی برفراز ان است .پس بی دلیل نیست که خارجیان در برخورد با حکومت های توتالیتر پیوسته به گفت و گوی شخصی با خود رهبر امید می بندند . ( و چه امید بیهوده ای )راز واقعی رهبر توتالیتر در سازمانی نهفته است که او می تواند از طریق ان مسئولیت همه جنایت های لایه های نخبه جنبش را بعهده بگیرد و در ضمن ادعا کند که از ساده ترین و شریف ترین و بی گناه ترین هواداران جنبش هم پاکدامن تر است" هانا ارنت توتالیتاریسم ترجمه ثلاثی ص 159. جناب گنجی بدرستی می تواند به عنوان تاکتیک در شرایط امروز منطقه بخواهد که از دولت روحانی (که ضرورتا باید بر اساس قانون موضوعه داخلی و مقررات دیپلماتیک عمل کند ) حمایت شود اما حق ندارد برا ی پاک جلوه دادن حکومت شبه توتالیتر اسلامی که خود زمانی در شکل گیری ان سهم داشته است پلیدی های انرا به " رهبری خودکامه " تقلیل دهد . برای فهم درست حکومت شبه توتالیتر اسلامی مصاحبه و سخنرانی های حجت الاسلام والمسلمین علی سعیدی، نماینده ولی فقیه در سپاه پاسداران بخوبی مانیفست حکومت را تبیین می کند. ایشان سخنرانی جدیدی کرده اند که خود افشاگر است . با هم بخوانیم ! http://www.entekhab.ir/fa/news/225456
بابک
آقای گنجی این مقاله را از نظر واژه شناسی نوشتند. ولی نوشتند « خودکامگی رهبر و تصور او از حق مردم» ! در حالی که خامنه ای چنین «تصوری» ندارد. خوب هم میداند آنچه میگوید بزیان مردم است. آگاهانه برخلاف حق مردم حرف میزند و رفتار میکند. خوب هم میداند که حکومت او با حقوق مردم در تضاد است. برای همین هم آدمی مثل مصباح میگوید مردم حقی نداردند و او هم اعتراض یا انتقادی نکرد. زیرا مصباح حرف دل او را زد. هدف او ادامه حکومت و افزایش ثروتش است. آقای گنجی باز نوشتند « خامنهای حذف افراد را عقلانی، منطقی و حق خود میداند» ! به خدا چنین «نمی داند» بلکه اینگونه «می خواند». اینکه میگوید نظارت استصوابی حق الناس است، عوام فریبی است نه اینکه اعتقادش این باشد. وی با هدف مردم فریبی، خواسته های خود را اینگونه مطرح و توجیه میکند. بزیان مردم حرف میزند و شعار میدهد تا منافع نابحق خودش تامین باشد. گاهی بعضی کارشناسان در مصاحبه های تلویزیونی میگویند که آخوندهای حاکم خود را نماینده خدا میدانند! این حرف درست نیست، آنها خود را نماینده خدا «نمیدانند» بلکه اینگونه «میخوانند». مانند این است که مصباح یزدی و جواد لاریجانی و ... میگویند خامنه ای را خدا برگزیده و خبرگان او را پیدا کردند ! این اعتقاد اینها نیست، برای توجیه و حفظ موقعیت خود ازاینگونه سخنان احمقانه میگویند. نمونه دیگر حرف نقدی فرمانده بسیج است که میگوید «ملت نمیتواند بیشتر از این حد از حقوق خود کوتاه بیاید» ! اینها هیچ اعتقادی به این حرفها ندارند. کار بسیج سرکوب مردم است. بخیال خود دارند مردم فریبی می کنند. مثل حق مسلم ملت ایران برای غنی سازی است! حرف اینها همان است که مصباح باصراحت گفته که مردم حقی ندارند ! میان میدانند و میخوانند فرق بسیار است. این کشور را غنیمت می شمارند و مشغول غارت هستند. 150 تا 200 میلیون مردم گرسنه و نیازمند میخواهند با بمب اتمی برا ترساندن دیگران و حفظ و ادامه حکومت / ثروت . همراهی و همگامی با سیاست های کرملین هم با همین منظور است. آدرس دشمن را هم عوضی میدهند. با دشمن تاریخی دیوار به دیوار ایرانیان همسو و هماهنگ هستند و نیاز به دشمن دشمن گفتن دارند تا کشور را در حال فوق العاده نگهدارند تا در این حالت حقوق مردم را پایمال و ملت را سرکوب کنند.
faryad
عزت و شرفی ! که خمینی و رهبر فرزانه و جنتی و امام جمعه های شهرها به ملت داده اند تا بحال: دزدی زنا اعتیاد هرزگی زنان به خاطر فقر جنگ و گروگانگیری و تحریم برای اتم بازی اختلاس دروغگویی بین ملت فراوان کلاه برداری جنایت خفقان اشاعه تحجر و ایجادامام زاده قلابی بیرحمی انواع مریضی های عصبی انواع زیاد سرطلان در جامعه دشمنی بین مردم و اقوام بی مهری ملت نسبت به والدین و هزاران هزار مشکلات کوچک و بزرگ...........
Majid
«خود» و «خودی» و «خودم» و «خود پرستي» و «خود کامگی» از صفات بارز فرهنگ پوسیده ایرانی و ایرانیان است و همچنان که پادشاهان ایرانی در تاریخ ۲۵۰۰ ساله ایران اکثرأ خودکامه و حاکم مطلق بوده اند خمینی و خامنه ای هم دنباله روی همان فرهنگند و مردم (ناس) هم چسبیده به همان فرهنگ و سنت دیرینه. و در چنین فرهنگی که «حق مسلم» را یک فرد و یا گروهی کوچک از افرادی زیر عناوین درباریان و یا روحانیت و یا مراجع تقلید و یا خبرگان و یا نخبگان و یا شورای نگبهان تعیین کنند براحتی میتوان «باطل» را بجای «حق» به خلق مسحور شده و اسیر «خود کامگی» قالب کرد.
MEHR
آی روشنفکران **** ما دیگربه مرگ خودمان راضی شده ایم...زندگی دراین رژیم ضدبشری وبیگانه با مردمانش هولناک ترین کابوس دوران بود که به و.قت ماااتفاق افتاد.لطفا اگرامکانش هست بگویید زودتر مارابمباران کنند.
بابک
آقا مجید، برادر من ! در این 2500 سال بفرمایش شما تاریخ ایران(؟!) مگر در کشوهای دیگر دمکراسی برقرار بود؟ همه جا شاهانی بودند که با رای خود فرمان میراندند. مجلس و پارلمانی در کار نبود. تنها بریتانیا صدها سال است که مجلس دارد. با این حال اینجوری هم نبوده که همه شاهانش دمکرات بوده باشند. یک زمانی یونان از شهرهایی تشکیل شده بود و شوراهایی داشتند و مشورت هایی میکردند ولی فرمانروایان حکم خود را میراندند. اسکندر را چه بگویم؟ بقیه از روم و .... و عثمانی و ... دارای حاکمان خودکامه بودند. از نظر دیگر، تاریخ کلیسا خونبار است. تاریخ و فرهنگ ایران را تا چه اندازه می شناسید که آن را پوسیده میخوانید؟