ارتباط ناشناخته. ارتباط بدون سانسور. ارتباط برقرار نمی‌شود. سایت اصلی احتمالاً زیر سانسور است. ارتباط با سایت (های) موازی برقرار شد. ارتباط برقرار نمی‌شود. ارتباط اینترنت خود را امتحان کنید. احتمال دارد اینترنت به طور سراسری قطع شده باشد. ادامه مطلب

کمی بهار؛ شهرنوش پارسی‌پور – ۱۰۳

شهرنوش پارسی پور – فروغ از خانم لقا یک چادر مشکى مى خواهد و در حالى که رویش را به شدت کیپ گرفته از خانه خارج مى شود. فروغ از آن پس چادرى مى شود.

رمان «کمی بهار» در سال ۱۳۱۲ آغاز می‌شود؛ دو سال پیش از کشف حجاب. اردکان در این رمان صحنه‌ای‌ است که در آن و در قالب یک «ساگای خانوادگی» تاریخ ایران رقم می‌خورد.

خانم پارسی‌پور در این رمان می‌خواهد نشان بدهد که چگونه تحولات زن ایرانی در طول تاریخ، منجر به تحول مردان نیز می‌شود. «کمی بهار» همانطور که به‌تدریج نوشته می‌شود، در «رادیو زمانه» هم به شکل کتاب گویا در اختیار خوانندگان و شنوندگان قرار می‌گیرد.

شماره ۱۰۳ از این مجموعه را می‌توانید بشنوید. خلاصه این بخش چنین است:

فروغ که از حضور احمد آرامش در تاکسى وحشت زده است نشانى خانه خانم لقا را به راننده مى دهد و بعد از ورود به خانه تصمیم مى گیرد چند ساعت آنجا بماند تا احمد ارامش برود. عاقبت از خانم لقا یک چادر مشکى مى خواهد و در حالى که رویش را به شدت کیپ گرفته از خانه خارج مى شود. فروغ از آن پس چادرى مى شود. دیگر هرگز به خانه آذرماه نمى رود. از شرکت در میهمانى هایى که زنان و مردان با هم هستند سر باز مى زند و آغاز به خواندن قرآن مى کند. به نظر او زبان عربى زبان فرشتگان آسمانى است.
از سوى دیگر آذرماه عاقبت عاشق مى شود و...

این مطلب را پسندیدید؟ کمک مالی شما به ما این امکان را خواهد داد که از این نوع مطالب بیشتر منتشر کنیم.

آیا مایل هستید ما را در تحقیق و نوشتن تعداد بیشتری از این‌گونه مطالب یاری کنید؟

.در حال حاضر امکان دریافت کمک مخاطبان ساکن ایران وجود ندارد

توضیح بیشتر در مورد اینکه چطور از ما حمایت کنید

نظر بدهید

در پرکردن فرم خطایی صورت گرفته

نظرها

  • Ana

    این داستان چه روزایی پخش میشه؟