• دیدگاه
صلحطلبان، جنگطلبان و دست دادن ظریف و اوباما
اکبر گنجی- همانگونه که عدم انتقاد از سردار سلیمانی برنامهریزی شده، هتاکی به ظریف هم برنامهریزی شده است. برای سلیمانی تمبر منتشر میکنند، اما همزمان ظریف را بیغیرت مینامند.
اعلام خبر دست دادن محمد جواد ظریف و باراک اوباما در حاشیه اجلاس مجمع عمومی سازمان ملل بسیاری از ایرانیان را شاد کرد، با این گمان که گام نمادین مهمی برای حل مسائل و بهبود روابط ایران و آمریکا برداشته شده است. اما محافظهکاران افراطی ایران که به شدت نگران این فرایند و از دست دادن قدرت و ثروت باد آوردهاند، واکنشهای بسیار تندی به آن نشان دادند.
پیش زمینهای که آیتالله خامنهای ساخت
آیتالله خامنهای پس از توافق هستهای آگاهانه پروژهای را کلید زد. او در ۱۳۹۴/۰۵/۲۶ این مدعا را مطرح کرد که آمریکا به عنوان مظهر کامل نظام سلطه به دنبال اختلافافکنی میان مسلمانان و نفوذ در کشورهای اسلامی است. سپس افزود که قصد آمریکا از مذاکرات و توافق هستهای، پیدا کردن راهی برای نفوذ اقتصادی، سیاسی و فرهنگی در ایران بود و هست. او با طرح این مدعا، چراغ سبز تخریب حسن روحانی و محمد جواد ظریف را روشن کرد.
در سخنرانی بعدیاش در ۱۳۹۴/۰۵/۳۱ دوباره موضوع نفوذ دشمن برای ضربه زدن را مطرح کرد. در سخنرانی بعدی در دیدار با حسن روحانی و وزایش در ۱۳۹۴/۰۶/۰۴ تأکید کرد که هدفهای آمریکا از مذاکرات و توافق هستهای جزو نگرانیها و دغدغههای اوست. باید همه دقت کنند که تصمیمگیریهای اقتصادی، سیاسی، فرهنگیشان اجرای نقشههای بستهبندی شده آمریکا نباشد: «اینها در صدد نفوذند، در صدد رخنه کردنند؛ این رخنه از جاهای مختلفی ممکن است باشد؛ مواظب باشید.»
در ۱۳۹۴/۰۶/۱۲دیدار با اعضای مجلس خبرگان رهبری دوباره از نقشههای دشمن برای نفی استقلال فکری، سیاسی، اقتصادی ایران سخن گفت و نفی سلطه آمریکا را اساس انقلاب اسلامی به شمار آورد. تأکید کرد که همه باید بفهمند که دشمن به دنبال چیست و فریب لبخند، همراهی موضعی و مساعدت کوتاه مدت او را نخورند. باید به تمامی تهدیدات آمریکا مسئولان دولتی پاسخ بگویند. آمریکاییها میگویند که توافق هستهای فرصتهایی برای آنها در داخل و خارج آفریده است: «عرض من به دوستانمان در دولت و در مسئولیتهای گوناگون این است که اجازه این فرصتطلبی را در داخل مطلقاً به آمریکا ندهید؛ در خارج هم تلاش کنید که این فرصتها در اختیار آمریکا قرار نگیرد... مطلقاً نباید اجازه داده بشود که اینها در داخل کشور از فرصتهایی استفاده کنند.»
سپس گوشزد کرد که مسئولان دولت حق ندارند در هیچ مسئلهای- جز مسئله هستهای- با دولت آمریکا مذاکره کنند. در ۱۳۹۴/۰۶/۱۸ دوباره به تاریخ سلطه جهانی آمریکا و ستمهایی که بر ملت ایران کرده پرداخت و گفت: «حالا بعضیها اصرار دارند این شیطان بزرگ را با این خصوصیات - که از ابلیس بدتر است- بزک کنند و به شکل فرشته وانمود کنند. چرا؟ دین بهکنار، انقلابیگری بهکنار؛ وفاداری به مصالح کشور چه میشود؟ عقل چه میشود؟ کدام عقلی و کدام وجدانی اجازه میدهد که انسان قدرتی مثل قدرت آمریکا را بهعنوان دوست، بهعنوان مورد اعتماد، بهعنوان فرشته نجات انتخاب بکند؟»
مردم با انقلاب ۱۹۷۹ آمریکا را از کشور بیرون کردند، حالا پس از توافق هستهای، عدهای به دنبال بازگرداندن آنها هستند. اما، «نباید بگذاریم دوباره برگردد؛ نباید بگذاریم از در رفت، از پنجره برگردد؛ نباید اجازه بدهیم نفوذ پیدا کند؛ دشمنی اینها تمام نمیشود.»
در ۱۳۹۴/۰۶/۲۵ در دیدار با فرماندهان سپاه با آنها به طور مبسوط درباره پاسداری از انقلاب اسلامی در برابر تهدیدات خارجی و داخلی سخن گفت. به آنها یادآور شد که من مدام درباره "نفوذ دشمن" هشدار میدهم. دشمن برای نفوذ از استاد دانشگاه، فعال دانشجویی، نخبه علمی، و... استفاده میکند تا در همه جا رخنه کند. شما باید به خوبی نقاط ضعف اطلاعاتی و عملی دشمن- که مظهر کاملش آمریکاست- را بشناسید. آنها به اسم دموکراسی و حقوق بشر همه خاورمیانه را بیثبات کردند و تروریسم را در آن گسترش دادند. دشمن به دنبال آن است تا با گرفتن روح انقلابی جمهوری اسلامی آن را نابود سازد. هدف آنان نفوذ امنیتی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی در ایران است. میخواهند افراد مورد اعتماد خودشان را در مراکز تصمیم ساز جمهوری اسلامی قرار دهند.
حملات نمایندگان محافظهکاران
طرح عنوان "نفوذیهای دشمن" پس از توافق هستهای، بستر مناسب تخریب روحانی و ظریف را آماه کرد. با اعلام دست دادن ظریف و اوباما، حملات را نمایندگان افراطی محافظهکار مجلس آغاز کردند. چهارشنبه ۸ مهر ۱۳۹۴ روز حملات سراسری به محمد جواد ظریف بود. به چند نمونه زیر بنگرید:
الف- حمید رسایی در مجلس گفت: « دو سال قبل دولت گفت به طور اتفاقی آقای روحانی با اوباما تلفنی صحبت کرد، سال قبل گفتند به طور اتفاقی ظریف با جان کری وزیر امور خارجه آمریکا نیم ساعت قدم زده است، امسال گفتند به طور اتفاقی آقای ظریف و اوباما رئیسجمهور آمریکا مواجه شدند و با هم دست دادند، حتما سال آینده میگویند به طور اتفاقی پریدند بغل هم و روبوسی کردند. آقای ظریف! چطور به طور اتفاقی راهت را کج نکردی تا با آن دست چدنی مواجه نشوی؟ چرا به طور اتفاقی راهت را کج نکردی تا با دستی که به خون ملت ایران و ملتهای دنیا آغشته است، دست ندهی؟»
ب- بهرام بیرانوند در همان جلسه گفت: «دقیقاً زمانی که صدها حاجی ایرانی به واسطه جنایت سعودی به آغوش مرگ خفتند یا مفقود شدند، ظریف به طور اتفاقی خود را به آغوش اوباما رساند. ظریف غلط زیادی کرده است. اگر به عنوان وزیر خارجه این خطا را انجام داده، باید بداند از چارچوب اختیاراتش تخطی کرده است و باید مجازات شود، اگر به عنوان یک شخص عطش روبوسی با اوباما و کری را دارد، از سمت خود استعفا نموده و درب خانه کری و اوباما بساط کند... لااقل به اندازه یک جوجه خروس غیرت داشته باشید.»
پ- علیرضا زاکانی اقدام ظریف را ناشی از ناتوانی و پشت پا زدن به آرمانهای انقلاب قلمداد کرد و گفت: «دست دادن آقای ظریف با اوباما مصداق بارزی از زمینهسازی عامدانه یا جاهلانه برای نفوذ سیاسی دشمن در شرایط پسابرجام و خطایی نابخشودنی است و مایه تأسف است که وزیرخارجه ما که باید نخستین سنگر در برابر نفوذ سیاسی استکبارجهانی باشد خود دست به تابوشکنی بزند و دست شیطان بزرگ را بفشارد.»
ت- محمد سلیمانی گفت قبلاً آیتالله خامنهای گفته بود که دستان اوباما چدنی است تا چنین اتفاقاتی روی ندهد. مهندس مهدی بازرگان- نخست وزیر دولت موقت- وقتی با آمریکاییها رابطه برقرار کرد، عزل شد. مقامات آمریکایی نجس هستند و دست دادن با آنها آدمی را نجس میکند. مدعای اتفاقی بودن دست دادن قابل قبول نیست، لذا: «به نظر میرسد این اتفاق عمدی و سازماندهی شده بوده است... به نظر میرسد که از قبل توطئهای طراحی شده بوده تا این اتفاق بیفتد. ظریف باید به خاطر دست دادن با شیطان بزرگ از ملت ایران عذرخواهی کند تا این لکه ننگ از دامن نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران پاک شود.»
ث- ابراهیم آقامحمدی دست دادن ظریف با اوباما را خلاف عرف و خط مشی جمهوری اسلامی خواند و گفت ظریف نمیتواند به بهانه مذاکرات هستهای با آمریکا: «بروند با یکدیگر قرار و مدار بگذارند. این دست دادن و اتفاق یا دیدار مطمئناً بدون حساب و کتاب انجام نشده و حتماً یک کارشکنی است و آقای ظریف باید پاسخ جدی دهد. این گونه رفتارها فقط به مشکلات ما میافزاید و عزتفروشی میکنیم و عزت امام و انقلاب و شهدا را با این کارها میفروشیم.»
چ- فاطمه آلیا نیز به شدت به ظریف تاخت و رفتار او در نیویورک را در شرایطی که ۴۶۵ تن از حجاج ایرانی کشته شده بودند، موجب توهین عربستان به ایران و همراهی با متحدان عربستان به شمار آورد و گفت : «آقای ظریف! آیا معنی همدلی و همزبانی دولت و ملت این است که در این شرایط حساس با آمریکا و انگلیس دست بدهید؟... چرا بدون هیچ عکسالعملی با متحدان عربستان، آمریکا و انگلیس دیپلماسی خنده را ادامه دادید؟... چه دلیلی دارد که وزیر خارجه کشور ما با رئیسجمهور چنین کشوری که دستش به خون هزاران نفر از مردم آلوده است، دست بدهد.»
تهدید قوه قضائیه: اتهام جاسوسی
اما سخنان معاون اول قوه قضائیه که مسئولیت سخنگویی آن دستگاه را هم بر عهده دارد، احتمالاً از همه اینها مهمتر بود. چون این رویداد را نوعی جاسوسی قلمداد کرد که قابل مجازات هم هست. محسنی اژهای طی یک سخنرانی به شدت به دولت حمله کرد که با سیگنالهای غلطی که از داخل کشور به دشمن داده میشود، دشمن به دنبال نفوذ در ایران و جایگزین کردن گفتمان سازش کارانه به جای گفتمان انقلابی است. در این راه از دو نوع جاسوسی استفاده میکنند. اول- اجیر کردن جاسوس با پرداخت پول مستمر توسط آمریکا، اسرائیل، انگلیس و دیگر دولتها. دوم- جاسوسی که بدون دستمزد، زمینه و بستر نفوذ دشمن را آماه میسازد. این گروه به دنبال تغییر گفتمان تعارض با آمریکا هستند. میگویند که آمریکا تغییر کرده و با اسلام و انقلاب و جمهوری اسلامی دشمنی ندارد، میگویند درگیری با ابرقدرتی چون آمریکا که دارای بمب اتمی است، هیچ فایدهای برای ما ندارد و اصلاً ما توان مقابله با آمریکا را نداریم، میگویند رکود اقتصادی و مسائل اجتماعی کشور ناشی از تحریمهای اقتصادی است، از همه اینها مهمتر:
«میگویند چرا اجازه نمیدهید با دشمن دست دوستی داده شود؟ چه ایرادی دارد که با اوباما دست داده شود؟ چه اشکالی دارد که انسان با آنها بنشیند گپی بزند و همپیاله شود؟ حالا چه باید بکنیم؟ با سازش، کوتاه آمدن، دست دادن، خوش و بش کردن و این گونه موارد مشکل حل میشود؟»
محسنی اژهای در پایان ادعا کرد که خضوع امروز آمریکا در برابر ایران برای حل مسائل منطقه، محصول قدرت ایران است، نه کرنش در برابر آمریکا.
نمازجمعه ۱۰/۷/۹۴ و دست دادن ظریف
آیتالله خامنهای نه تنها ائمه جمعه سراسر کشور را منصوب میکند، بلکه مرکزی در تهران برپا کرده که هر هفته سر فصلهایی را که ائمه جمعه باید درباره آنها صحبت و موضع گیری کنند، برای آنان ارسال میکند. در نماز جمعه ۱۰/۷/۹۴، آنان به این موضوع پرداختند که به دو نمونه اشاره میکنیم:
الف- آیتالله موحدی کرمانی- عضو مجلس خبرگان رهبری و رئیس روحانیت مبارز تهران- ضمن تفکیک مذاکرات هستهای از رابطه با آمریکا، گفت : «دست اوباما و کشورش به خون بیگناهان آلوده است، ما به این آمریکای جنایتکار دست نمیدهیم، دست دادن با آمریکا به معنای خوب بودن رابطه ما با این کشور است در حالی که رابطه ما با آمریکای ظالم اصلاً خوب نیست...بنابراین ما به دزد و قاتل دست نمیدهیم و نمیگوییم مرسی.»
ب- آیتالله علمالهدی- عضو مجلس خبرگان رهبری و امام جمعه مشهد- گفت که دولت و وزارت امورخارجه باید بدانند که دشمنان ما، دشمنان خدا هستند و مماشات و تعامل با آنان فاقد معناست. سپس افزود: «هرچه بخواهند با آنان دست دهند، تعامل کنند و با روی خوش و خوشوبش بخواهند مشکل را برطرف کنند، آنان جریتر و گستاختر میشوند. با خوشوبش نمیشود دشمن را سر جایش نشاند. با دست دادن و احوالپرسی کردن و تعظیم و خضوع و خشوع، دشمن خدا عقبنشینی نمیکند.»
واکنش نظامیان
گویی واکنش نظامیان از همه کمتر بوده است. البته خبرگزاری فارس- متعلق به بسیج- در این زمینه از تمامی رسانهها بیشتر همه را علیه ظریف تحریک کرد.
سردار محمدرضا نقدی- فرمانده بسیج- نیز گفت: «هر کس با شیطان دست دهد جایگاهش در جهنم نزد شاه، صدام و آلسعود است... تا به حال در دستگاه سیاست خارجی چنین ضعف و سستی سابقه نداشته است.»
نگرانی از نفوذ یا برجسته شدن افراد
آیتالله خامنهای همیشه نگران نفوذ آمریکا در ایران بوده و دائماً در این مورد هشدار داده و میدهد. اما این مسئله را نمیتوان صرفاً به نگرانی از نفوذ آمریکا تقلیل داد. از آغاز مذاکرات هستهای تا اعلام توافق هستهای، محبوبیت محمد جواد ظریف به شدت افزایش یافت. پیش از آن، مردم و اکثر نخبگان او را نمیشناختند. اما در نظامهای دیکتاتوری محبوبیت زیاد فقط از آن رهبر- شخص اول رژیم سیاسی- است، نه دیگران.
ظریف به غیر از این مشکل، مسئله دیگری هم دارد. محافظهکاران گمان میکنند که او ظاهراً به راهی غیر از راه تعیین شده از سوی آیتالله خامنهای میرود. تمامی خطوط قرمزی که به طور علنی توسط آیتالله خامنهای برای توافق هستهای تعیین شد، در توافق اعلام شده نادیده گرفته شده است.
البته ظریف و تیم همراه او همه کوشش خود را کردند، اما نتوانستند خطوط قرمز آیتالله خامنهای را به طرف مقابل بقبولانند. برای این که مذاکرهای عقلانی و منطقی و حقوقی در میان نبود، طرف مقابل براساس توازن قوای کاملاً نابرابر، سیاستهای یک بام و دو هوایی که صدها بمب اتمی اسرائیل را نادیده میگرفت و میگیرد، و شدیدترین تحریمهای طول تاریخ که علیه کشوری وضع شدهاند ؛ محدودیتها و نظارتهای بلند مدت فراتر از قوانین بینالمللی را بر ایران تحمیل کرد، بدون آن که در برابر، کلیه تحریمها را یکباره ملغی سازد.
محافظهکاران افراطی ایران ضمن تمامی حملات و تخریبهایی که در مورد توافق هستهای به روحانی و ظریف کردند، اما این نکته را میفهمیدند که ظریف و تیم مذاکرهکننده قصد و نیت خیانت به امنیت و منافع ملی ایران را نداشتهاند. اگر چه حاصل کار، از نظر محافظهکاران افراطی ایران، ترکمنچای جدیدی از کار در آمد.
آنان و آیتالله خامنهای، اگر مدعای بالا را بپذیرند، اما هرگز نمیپذیرند که در وضعیتی که بارها و بارها آیتالله خامنهای به صراحت اعلام کرده به جز مذاکره هستهای، آن هم در سطح وزرای خارجه، هیچ مذاکرهای نباید با آمریکا صورت بگیرد، ظریف به خود جرأت داده و با اوباما خوش و بش کرده است.
این نوع رفتارها بر محبوبیت ظریف میافزاید. آنان نگران هستند که ظریف به قهرمان ملی تبدیل شود. شاید بخواهد در آینده- پس از دوران ریاست جمهوری حسن روحانی- نامزد ریاست جمهوری شود. تخریب ظریف و اهانت کردن به او در چنین زمینه و سیاقی قابل فهم است.
یک مقایسه مدعا را روشنتر میسازد. محافظهکاران میکوشند تا سردار سلیمانی را به عنوان قهرمان ملی معرفی کنند. در هیچ رسانهای یا سخنان هیچ فردی، کوچکترین انتقادی از سردار سلیمانی صورت نمیگیرد. همانگونه که عدم انتقاد از سردار سلیمانی برنامهریزی شده است، تخریب و هتاکی به ظریف هم برنامهریزی شده است. برای سردار سلیمانی تمبر یادبود منتشر میکنند، اما همزمان ظریف را بیغیرت مینامند. این گونه دو قطبیسازی پیامدهای بسیاری دارد و معلوم نیست که به سود آیتالله خامنهای و جمهوری اسلامی تمام شود. تاریخ گشوده و باز است و هیچ فرد و گروهی نمیتواند آن را چون موم به دست گرفته و به شکل دلخواه خویش در آورد.
دموکراسی خواهان باید هوشیارانه به این تحولات و فرصتهایی که میآفرینند، بنگرند و از آنها استفاده کنند. این فرصتها بسته به نقشی که بازیگران متفاوت بازی خواهند کرد، به سود یا به زیان فرایند گذار دموکراتیک رقم خواهد خورد. دموکراسی خواهان اگر فقط و فقط تماشاگر و ناظر باشند، کاری از پیش نخواهند برد، اما اگر فاعل و بازیگر شوند، فرایند گذار به نظام دموکراتیک را تسهیل خواهند کرد. اگر صلح و امنیت نباشد، دموکراسی و حقوق بشر کاملاً منتفی خواهد شد. در شرایط جنگی و ناامنی فراگیر منطقه، به نزدیکی ایران و آمریکا از این منظر هم باید نگریست.
نظرها
شاهد
تضاد بین دولت بورکراتیک روحانی و دستگاه های رهبری نزاع بین دموکراسی و استبداد نیست .کوشش دولت حسن روحانی ثبیت قانون است . این نزاع بین دولت مبتنی بر قانون زمینی و بورکراتیک و رهبری پیرو قانون فرا زمانی و جنبش شیعه گری امام زمانی است . تضاد و تناقض در حکومت اسلامی همچون هر حکومت شبه توتالیتر تا زمانیکه حکومت پایدار است و رهبری جنبش قدرت های سخت اقتصادی و نظامی و سیاسی در اختیار دارد تداوم خواهد داشت !
Farid
صلح طلبی نظام !؟ فرهنگیان پیش از جداییاش از نظام ایران، به عنوان مشاور در وزارت امور خارجه این کشور کار میکرد. او پس از آن در سفارتخانههای ایران در دبی، بغداد، مغرب و یمن فعالیت کرد. آخرین ماموریتش هم مرد شماره دو سفارت ایران در بلژیک بود. فرهنگیان با اطمینان میگوید که تحقیقات، نظام ایران را به خاطر دست داشتن در ایجاد حادثه منا، محکوم خواهد کرد. او تاکید میکند: «آنچه در منا روی داد، یک عملیات تروریستی بود. بیش از ۵هزار تن از اعضای سپاه پاسداران در میان حجاج ایرانی بودند. سناریو این بود که شمار کشته شدگان بیشتر باشد و پس از آن تظاهراتی همراه با عملیات خشونت آمیز برگزار شود. اما سرعتعمل نیروهای امنیتی سعودی در کنترل حادثه، توطئه را به شکست کشاند.» نام 6 افسر سپاه این دیپلمات سابق ایرانی، نام ۶ افسر سپاه را ذکر کرده و میگوید آنها از فرماندهان عالیرتبه سپاه پاسداران ایران هستند که برای حادثه منا برنامه ریزی کرده و آن را اجرایی کردند. این ششتن عبارتند از: ۱- عادل سید جواد موسوی فرمانده لشکر «عاشورا» از واحدهای شبهنظامیان بسیج ۲- عبدالباری مصطفی بختی فرمانده مرکز آموزش دانشگاه امام در کاخ سعدآباد در شمال تهران. ۳- مصطفی نعیم عبدالباری رضوی. ۴- محمد سید عبدالله. ۵- سالم صباح عاشور. ۶- کاظم عبدالزهرا خردمندان.
هوشنگ
چرا مقاله را نخوانده ایراد می گیرید؟ در مقاله گفته جمهوری اسلامی نظام دیکتاتوری است . در نظام دیکتاتوری باید رهبر فقط محبوب باشد و دیگران نه. بعد در اخر به ا طرفداران دموکراسی گفته باید از تضادهای رژیم دیکتاتوری به سود خودشان استفاده کنند. این اصول را صدها بار آقای گنجی در مقاله هایش تکرار کرده و باز شما نخوانده ایراد می گیرد که دعواهای دو بخش حکومت دیکتاتوری را دعوای دموکراسی و استبداد گفته است؟
naseem
سایت سحام نیوز نزدیک به مهدی کروبی از رهبران معترضان ایران از عملیات احتمالی سپاه پاسداران جمهوری اسلامی با هماهنگی ارتش روسیه و حزبالله لبنان در سوریه خبر داده است. بنا بر این گزارش به نقل از یک منبع آگاه، پس از ورود تجهیزات ارتش روسیه به پایگاههایی در شمال سوریه و آغاز عملیات هوایی در این کشور علیه مخالفان، نیروهای تازه نفس سپاه پاسداران آماده حملات جدید به مخالفان حکومت اسد میوشوند ! سایت سحام نیوز در گزارش خود ادامه داده است که سه گردان از نیروهای نخبه یگان صابرین سپاه، به همراه ۱۵۰۰ عضو ویژه حزب الله لبنان طی سه روز گذشته وارد دمشق شدهاند و منتظر ابلاغ دستور آغاز عملیات هستند. این سایت مدعی شده که قرار است اگر این روش جدید یعنی حملات هوایی روسها و سپس حملات زمینی تحت نظر ایران در سوریه راهگشا باشد، این سبک جدید از عملیات در عراق هم اجرا شود. فرماندهی حملات زمینی نیروهای سپاه پاسداران در سوریه را شخصی با نام «سیدمرتضی میریان» برعهده دارد.
naseem
حملات جنگنده های روسیه به امدادگران سوری فعالان سوری، روز یکشنبه 4 اکتبر ویدیویی را در شبکه اینترنت پخش کردند که در آن بمباران امدادگران سوری توسط جنگنده های روسیه را نشان می دهد. در ویدیو مشخص است که جنگنده های روسی امدادگرانی را که برای خارج کردن زخمی ها از زیر آوار تلاش می کردند، مورد هدف قرار می دهد. حال هیئت هماهنگی «دوما»، در سوریه از کشته شدن 4 تن از امدادگران «دفاع غیر نظامی » در حومه دمشق در اثر بمباران هوایی جنگنده های روسیه خبر داد. به گزارش دیدبان حقوق بشر سوریه، جنگنده های روسیه شهرک های احسم در منطقه جبل الزاویه و الهیبط در استان ادلب را هدف حملات خود قرار داده که در نتیجه این حملات هوایی یکی از افراد دفاع مدنی و 11 غیر نظامی دیگر کشته شدند. طبق این گزارش جنگنده های روسیه، یک بیمارستان مربوط به یک سازمان بین المللی را در منطقه شمال لادقیه مورد حمله قرار داده اند. طبق آخرین گزارش سازمان حقوق بشر سوریه از آغاز حملات هوایی روسیه در خاک سوریه تاکنون 39 غیر نظامی و 14 تن از مخالفان اسد کشته شدند.
بهروز
منظور جواد بود و بقیه بهانه. امید اینکه پرزیدنت جواد قدردان باشد و اکبر را بی نصیب (وزارتی، سفارتی،.....) نگذارد.
شاهد
"این نوع رفتارها بر محبوبیت ظریف میافزاید. آنان نگران هستند که ظریف به قهرمان ملی تبدیل شود"!! اکبر گنجی حد نهایی "قهرمان ملی" برای گنجی همان محمد جواد طریف است ! ظریف کسی است که گفت " در ایران انکه مجرم نباشد زندانی نیست " اکبر گنجی به این سخن ظریف نه تنها واکنشی نشان نداده است بلکه او را تا سطح "قهرمان ملی "بالا برده است . برای اکبر گنجی مبارزه برای دموکراسی انجا تمام می شود که " سلطان" وارد میدان شود و انجا اغاز می شود که قهرمان ملی ایشان وارد میدان گردد ! استفاده از تضاد میان پایوران دستگاه حکومتی دیکتاتوری از سوی نیروهای دموکراسی خواه درست است اما تبدیل این نزاع به مبارزه بین قهرمان ملی و دیکتاتور بزرگ از نگرش اکبر گنجی برمی خیزد که اصلاح طلبان خودی را "پرچم دار دموکراسی" در ایران می داند و با زدن سلطان قصد ان دارد که نظام اسلامی را " دموکرات " کند . هراس بخشی از هواداران جنبش شیعه گری اسلامی از دست دادن ظریف و اوباما در این نیست که ظریف با دست دادن به "قهرمان ملی " بدل شود . بلکه در این است که نگرش دیپلماتیک بر نگرش دشمن ساز جنبش پیشی بگیرد اما رهبری جنبش ایت الله خامنه ای می داند که چنین نخواهد شد . رهبری جنبش هر زمان جنبش را در ضعف ببیند دیپلمات های خود را به میدان خواهد فرستاد تا خطرات را از سر راه "جنبش " دور کنند و انگاه که لازم بداند "قهرمان ملی "را از دایره قدرت بیرون خواهد راند و او را وادار به سکوت خواهد کرد !
hasani
باید اشاره کرد به قتل ها واسیدپاشی ها اختلاس های میلیاردی که بدون پیگیری مسکوت مانده وبه بایگانی سپرده شده ؛ جوهرکلام اینکه مملکت را فرختند وشما درخوابید. با قدری تعمق می توان دریافت هدایت تدریجی ؛ آرام آرامِ ۳۶سالهء خلافت اسلامی را بسوی تحلیل بردن فرهنگ ایرانی وتبدیل آن به نوعی کشورِ کاملأ اسلامی؛متحجر؛ فقیرو وابسته … نمایندگان وسفرای خارج ازکشور شدند مشتی ارازل واوباش با مدارکِ تقلبیِ دکترا وپرفسورا. ۲۵۰ هزار میلیون دلاربرای هسته ای شدن هزینه شد همه تقریبأ سه کاره شدند؛ خط فقربه آخرخط رسید پدیدهء کارتون خوابی ظهور کرد اختلاس و دزدی اولیای اسلام عالم گیرشد زندان ها پرشد واعدام ها شد مشغلهء روزانهء سپاه آخوند حقوق بگیرِ دولت شد زنان ودختران ایرانی ساعتی ۲۰۰ هزارتومان قابل کرایه شدند بچه بازی با کلاه شرعی فرزند خوانده نام گرفت پای آخوند ها به مدارس وحریم کودکان بازشد زنان ازورود به ورزشگاه و حتی آوازخواندن محروم شدند داشتن هفت تا دوازده بچه دردستورِ کارِ پروژه های دولت قرارگرفت مداحی شد هنرِ پردرآمد دروغ و ریاء جای اخلاق را گرفت خلیج فارس شد خلیجِ عربی دانشگاه که روزی سنگرِ آزادی بود؛ لانهء بسیج وجاسوسی شد مغزها ونخبه ها به خارج ازکشور متواری ومعلولین فکری صاحب منصب شدند اسم های عربی جای نام های فارسی را گرفت کتاب وتلویزیون دولتی شد انترنت به حالت تعطیل یا نیمه تعطیل درآمد گنبد امزاده های عراق وسوریه مطلا شد کانادا وآمریکا وبانک های سوئیس محل سرمایه گذاری آقازاده ها شد اقتصاد تولیدی لگد مال واقتصاد تجاری یا دلالی به جای آن نشست میراث فرهنگی وآثار باستانی تخریب وحراج شد ساخت بیمارستان ؛مدرسه؛ ورزشگاه؛کتابخانه؛خانهءسالمندان انجمن های فرهنگی منسوخ شد اعتیاد به مواد مخدرجزیی ازعادت روزانه شد وشمارمعتادین زبانزد جهانیان. ادبیات؛فرهنگ وتاریخ کشورتخطئه شد پست ریاست جمهوری شد مضحکهء خنده وملعبهء رهبر کشورترکیه با ثروت کشورما به اوج رفاه رسید و…این قصه سرِ دراز دارد. چنین ویرانی همه جانبه را تاریخ سراغ ندارد. زیان کسان ازپیِ سود خویش بجویند ودین اندرآرند پیش… فردوسی
hasani
سازمان پیمان آتلانتیک شمالی، ناتو در بیانیه ای به روسیه هشدار داد به عملیات هوایی خود در سوریه فورا پایان دهد و از حمله به اپوزیسیون دولت سوریه خودداری کند. همزمان با اعتراض ترکیه به نقض حریم هوایی این کشور از سوی روسیه، ۲۸ عضو ناتو نیز در این بیانیه که روز دوشنبه منتشر کرد، با ترکیه اعلام همبستگی کرد. ناتو این بیانیه را پس از یک نشست مشورتی منتشر کرد. سازمان پیمان آتلانتیک شمالی از مسکو خواسته از هدف قرار دادن غیرنظامیان سوری خودداری کند و نگرانی عمیق خود را از افزایش حضور نظامی روسیه در سوریه و حملات هوایی مسکو به شهرهای حما، حمص، ادلب و "هدف قرار ندادن داعش" اعلام کرده است.
بابک
ضمن تشکر از کامت گذاران ، بویژه اقای حسنی، عرض میشود که این ناجوانمردی و بدور از اخلاق است که رهبری زیردستانش را برای مذاکرات سختی بفرستد و گزارش های لحظه به لحظه بگیرد. حتی وزیر خارجه در میانه مذاکره نزد او برود و آخرین وضعیت را گزارش کند و دستور بگیرد تا برابر نظر او رفتار کند، سر آخر که کار مذاکره به پایان رسید رهبر سخنرانی مخالفت آمیز کند و عده ای را مامور کند تا مذاکره کنندگان را خائن بخوانند و به آنها توهین کنند و آبرویشان را ببرند. البته در این حکومت سخن از جوانمردی و اخلاق جا ندارد. خامنه ای هم میداند ارتباط با جهان و امریکا بر جامعه ایران اثر میگذارد و دگرگونی ها و تحولهایی را بدنبال دارد که با حاکمیت عقب افتاده اش جور در نمی آید و برای آن خطرناک است؛ هم نیاز به دشمن دارد تا کشور را در حالت فوق العاده نگهدارد و با این بهانه که دشمن توطئه میکند و کشور در حالت تهدید است حقوق مردم را همچنان پایمال کند و در آن شرایط هم حکومتش را نگه دارد و هم مشغول غارت و چپاول کنند. حرفهایش هم همه اش دشمن دشمن گفتن است ، اگر دشمن نباشد چه بگوید؟ اصرار و پافشاری برای دشمن تراشی جای شکی باقی نمی گذارد که اینها به دشمن نیاز دارند و بی دشمن کار اینها نمی گذرد. در روابط میان کشورها این همه اصرار بر دشمن تراشی چه معنایی دارد جز این که نیاز به دشمن دارند؟ حکومت مافیایی روسیه هم که دیوار به دیوار ما هست ، هرگاه نیاز باشد برای سرکوب مردم با حکومت مقدس(!) همراهی و از آن پشتیابی میکند. مردم باید هشیار و یکپارچه باشند و حقوق خود را بخواهند و در این راه از کوشش بازنمانند.
بابک
ناگفته نماند، از اقای گنجی و دوستان در رادیو زمانه هم سپاسگزاریم.