خشونت در کتاب مقدس
خشونت در ادیان و راههای گذار از آن (۱)
اکبر گنجی − تبلیغات وسیعی به راه انداختهاند که قرآن مانیفست خشونت و جنگ است. گویی تورات و انجیل پیراسته از آنهاست.
طرح مسئله: واژه معنایی جز "کاربرد" ندارد (ویتگنشتاین). واژه دین حداقل سه کاربرد متفاوت دارد که مشخص میشوند با:
- متن مقدس (تورات، انجیل، قرآن، و...).
- فهم و تفسیر مؤمنان در طول تاریخ از متن مقدس خود.
- رفتار و تاریخی که مؤمنان براساس فهم و تفسیرشان از متن مقدس آفریدهاند.
وقتی مؤمنان متن مقدس خود را میخوانند و تفسیر میکنند، "یهودیتها"، "مسیحیت ها" و "اسلامها" زاده میشوند. هریک از اینها نیز سه طیف بسیار وسیع "دین سنتگرا"، "دین بنیادگرا" و "دین تجددگرا" را ساخته و اختراع کردهاند.
در سطح رفتاری و تاریخ سازی نیز باید توجه کرد که هیچ دینی تمامی هویت فرد را تشکیل نمیدهد. هویت افراد و گروهها از منابع مختلف تشکیل میشود. به همین دلیل وقتی به تاریخ یهودیان، مسیحیان و مسلمانان نگریسته میشود، باید نشان داد که دقیقاً کدام رفتارهای آنان "معلول انحصاری" فهم آنان از متن مقدس شان شان بوده و کدام رفتارشان "برخلاف" فرامین متن مقدس شان صورت گرفته است.
در سطح اول، یعنی متن مقدس، تبلیغات وسیعی به راه انداختهاند که قرآن مانیفست خشونت و جنگ است. گویی تورات و انجیل پیراسته از آنهاست. از این منظر میتوان این سه متن را با یکدیگر به طور تطبیقی مقایسه کرد.
یهودیت و مسیحیت و اسلام متعلق به سنت ادیان ابراهیمی هستند. قرآن در آیات بسیاری خود را ادامه این سنت به شمار آورده و خود را تصدیق کننده تورات و انجیل معرفی کرده است. فهم و تفسیر قرآن، بدون فهم و تفسیر تورات و انجیل، و روابط محمد و پیروانش با یهودیان و مسیحیان جزیرة العرب، بسیار دشوار است.
محمدبن عبدالله بسیاری از داستان ها، احکام و فرامین تورات و انجیل را با اندکی اصلاح وارد قرآن کرده است. اصلاحات او داستانها را عقلایی تر کرده و از خشونتهای فرامین و احکام کاسته است. اما در هر صورت، قرآن نیز متنی متعلق به دنیای ماقبل مدرن بوده و در سیاقی (context) که زاده شده، باید مورد داوری قرار گیرد.
این مقاله در دو بخش عرضه میشود. در بخش اول گزارشی از خشونتهای کتاب مقدس (Bible) ارائه میشود. در بخش دوم نشان میدهیم که یهودیان و مسیحیان به چه روشهایی این خشونتها را کنار گذاشتند و مسلمانها هم میتوانند به همان روش ها- یا روشهایی دیگر- این نوع خشونتها را کنار بگذارند.
خشونتهای کتاب مقدس
وقتی از خشونتهای متون مقدس دینی سخن گفته میشود، منظور رویدادها و فرامین و مجازاتهایی است که انسانهای دوران مدرن، براساس اخلاق و حقوق بشر کنونی آنها را خشونت به شمار میآورند، در حالی که آن رویدادها و فرامین و مجازاتها در زمان خود عرف همگانی بودهاند. به عنوان مثال، بردهداری تا قرن نوزدهم تداوم داشته است. زنان با موج اول و دوم و سوم جنبشهای فمینیستی به بسیاری از حقوق مردان دست یافتند. بدین ترتیب نمیتوان از تورات و انجیل و قرآن انتظار داشت که مردسالار نباشند و نگاه زنانه به عالم و آدم داشته باشند، یا فاقد رویدادها و فرامینی که در دوران مدرن خشونت به شمار میروند، نباشند.
ابتدأ به شواهد دوازده گانه زیر از کتاب مقدس بنگرید:
شاهد اول- قتل عام همهی مردم مدیان:
خداوند به موسی فرمود:"از مدیانیها به دلیل این که قوم اسرائیل را به بت پرستی کشاندند انتقام بگیر. پس از آن، تو خواهی مرد و به اجداد خود خواهی پیوست". پس موسی به قوم اسرائیل گفت:"عدهای از شما باید مسلح شوند تا انتقام خداوند را از مدیانیها بگیرند. از هر قبیله هزار نفر برای جنگ بفرستید". این کار انجام شد و از میان هزاران هزار اسرائیلی، موسی دوازده هزار مرد مسلح به جنگ فرستاد. صندوق عهد خداوند و شیپورهای جنگ نیز همراه فینحاس پسر الغازار کاهن به میدان جنگ فرستاده شد. تمامی مردان مدیان در جنگ کشته شدند. پنج پادشاه مدیان به نامهای اوی، راقم، صور، حور و رابع در میان کشته شدگان بودند. بلغام پسر بعور نیز کشته شد. آن وقت سپاه اسرائیل تمام زنان و بچهها را به اسیری گرفته، گلهها و رمهها و اموالشان را غارت کردند.سپس همه شهرها، روستاها و قلعههای مدیان را آتش زدند. آنها اسیران و غنایم جنگی را پیش موسی و الغازار کاهن و بقیهی قوم اسرائیل آوردند که در دشت موآب کنار رود اردن، روبروی شهر اریحا اردو زده بودند. موسی و الغازار کاهن و همهی رهبران قوم به استقبال سپاه اسرائیل رفتند. ولی موسی بر فرماندهان سپاه خشمگین شد و از آنها پرسید:"چرا زنها را زنده گذارده اید؟ اینها همان کسانی هستند که نصیحت بلعام را گوش کردند و قوم اسرائیل را در فغور به بت پرستی کشاندند و قوم ما را دچار بلا کردند. پس تمامی پسران و زنان شوهردار را بکشید. فقط دخترهای باکره را برای خود زنده نگهدارید" (کتاب مقدس، اعداد، ۳۱، آیات ۱۸-۱).
شاهد دوم- مرتد شدن یهودیان و مجازات آنها: حضرت موسی جهت دیدار با خداوند به کوه سینا میرود. بازگشت او به طول میانجامد. هارون گوسالهای برای آنها از طلا میسازد و یهودیان گوساله پرست میشوند. خداوند به شدت خشمگین شده و به موسی میگوید:"می دانم این قوم چقدر سرکشند. بگذار آتش خشم خود را بر ایشان شعله ور ساخته، همه را هلاک کنم" (کتاب مقدس، خروج، ۳۲، آیات ۱۰-۹). موسی واسطه شده و خشم خدا را میخواباند. به نزد قوم بازگشته و گوساله را در آتش انداخته و ذوب میکند. سپس به یهودیان مرتد گفت:
"خداوند، خدای بنی اسرائیل میفرماید: شمشیر به کمر ببندید و از این سوی اردوگاه تا آن سوی اش بروید و برادر و دوست و همسایه خود را بکشید" لاویها اطاعت کردند و در آن روز در حدود سه هزار نفر از قوم اسرائیل کشته شدند" (خروج، ۳۲، آیات ۲۸-۲۷).
روز بعد موسی به نزد خدا رفته و خواستار بخشش یهودیان میشود. خدا به او میگوید:
"هرکس نسبت به من گناه کرده، اسم او را محو خواهم کرد...من به موقع قوم را به خاطر این گناه مجازات خواهم کرد". خداوند به خاطر پرستش بتی که هارون ساخته بود، بلای هولناکی بر بنی اسرائیل نازل کرد" (خروج، ۳۲، آیات ۳۵- ۳۳).
شاهد سوم- شکست عوج پادشاه:
"سپس به جانب سرزمین باشان روی آوردیم. عوج، پادشاه باشان لشکر خود را بسیج نموده، در ادرعی به ما حمله کرد. ولی خداوند به من فرمود که از او نترسم. خداوند به من گفت:"تمام سرزمین عوج و مردمش در اختیار شما هستند. با ایشان همان کنید که با سیحون، پادشاه اموریها در حشبون کردید". بنابراین خداوند، خدای ما عوج پادشاه و همه مردمش را به ما تسلیم نمود و ما همه آنها را کشتیم. تمامی شصت شهرش یعنی سراسر ناحیه ارجوب باشان را به تصرف خود درآوردیم. این شهرها با دیوارهای بلند و دروازههای پشت بنددار محافظت میشد.علاوه بر این شهرها، تعداد زیادی آبادی بی حصار نیز بودند که به تصرف ما درآمدند. ما سرزمین باشان را مثل قلمرو سیحون پادشاه واقع در حشبون، کاملاً نابود کردیم و تمام اهالی آن را چه مرد، چه زن و چه کودک، از بین بردیم؛ ولی گلهها و غنایم جنگی را برای خود نگه داشتیم" (کتاب مقدس، تثنیه، ۳، آیات ۷-۱).
شاهد چهارم- قوم خاص خدا: گویی قوم برگزیده خداوند وظیفهای جز نابودی دیگران ندارد:
"هنگامی که خداوند شما را به سرزمینی که در شرف تصرفش هستید، ببرد، این هفت قوم را که همگی از شما بزرگتر و قویترند نابود خواهد ساخت:حیتیها، جرجاشیها، اموریها، کنعانیها، فرزیها، حویها و یبوسیها. زمانی که خداوند، خدایتان آنها را به شما تسلیم کند و شما آنها را مغلوب نمایید، باید همهی آنها را بکشید. با آنها معاهدهای نبندید و به آنها رحم نکنید، بلکه ایشان را بکلی نابود سازید. با آنها ازدواج نکنید و نگذارید فرزندانتان با پسران و دختران ایشان ازدواج کنند. چون در نتیجه ازدواج با آنها جوانانتان به بت پرستی کشیده خواهند شد و همین سبب خواهد شد که خشم خداوند نسبت به شما افروخته شود و شما را بکلی نابود سازد. قربانگاههای کافران را بشکنید، ستونهایی را که میپرستند خرد کنید و مجسمههای شرم آور را تکه تکه نموده، بتهایشان را بسوزانید؛ چون شما قوم مقدسی هستید که به خداوند خدایتان اختصاص یافته اید. او از بین تمام مردان روی زمین شما را انتخاب کرده است تا برگزیدگان او باشید...خداوند آنانی را که از او نفرت دارند بی درنگ مجازات و نابود میکند...تمامی قومهایی را که خداوند، خدایتان بدست شما گرفتار میسازد نابود کنید. به ایشان رحم نکنید و خدایان ایشان را پرستش ننمایید، وگرنه در دام مهلکی گرفتار خواهید شد...خداوند، خدایتان زنبورهای سرخ و درشتی خواهد فرستاد تا آن عده از دشمنانتان را نیز که خود را پنهان کرده اند، نابود سازد...شما هم به آن قومها حمله نموده، آنها را از بین خواهید برد" (کتاب مقدس، تثنیه، ۷، آیات ۲۴- ۱).
شاهد پنجم- قوانین جنگ:
"هنگامی که به شهری نزدیک میشوید تا با آن بجنگید، نخست به مردم آنجا فرصت دهید خود را تسلیم کنند. اگر آنها دروازههای شهر را به روی شما باز کردند، وارد شهر بشوید و مردم آنجا را اسیر کرده، به خدمت بگیرید؛ ولی اگر تسلیم نشدند، شهر را محاصره کنید. هنگامی که خداوند، خدایتان آن شهر را به شما داد، همه مردان آن را از بین ببرید؛ ولی زنها و بچه ها، گاوها و گوسفندها، و هرچه را که در شهر باشد میتوانید برای خود نگه دارید. تمام غنایمی را که از دشمن بدست میآورید مال شماست. خداوند آنها را به شما داده است. این دستورات فقط شامل شهرهای دور دست میباشد و نه شهرهایی که در خود سرزمین موعود هستند. در شهرهای داخل مرزهای سرزمین موعود، هیچ کس را نباید زنده بگذارید. هر موجود زندهای را از بین ببرید. حیثیها، اموریها، کنعانیها، فرزیها، حویها و یبوسیها را بکلی نابود کنید. این حکمی است که خداوند، خدایتان داده است" (کتاب مقدس، تثنیه، ۲۰، آیات ۱۷- ۱۰).
شاهد ششم- خداوند خطاب به سموئیل:
"حال برو و مردم عمالیق را قتل عام کن. بر آنها رحم نکن، بلکه زن و مرد و طفل شیرخواره، گاو و گوسفند، شتر و الاغ، همه را نابود کن" (کتاب مقدس، اول سموئیل، ۱۵، آیهی ۳).
شاهد هفتم- تسخیر و خرابی شهر عای:
"لشکر اسرائیل پس از این که افراد دشمن را در خارج شهر کشتند، به عای وارد شدند تا بقیه اهالی شهر را نیز از دم شمشیر بگذرانند. در آن روز، تمام جمعیت شهر که تعدادشان بالغ بر دوازده هزار نفر بود، هلاک شدند، زیرا یوشع نیزه خود را بسوی عای دراز نموده بود، به همان حالت نگاه داشت تا موقعی که همه مردم آن شهر کشته شدند. فقط اموال و چهارپایان شهر باقی ماندند که قوم اسرائیل آنها را برای خود به غنیمت گرفتند. یوشع شهر عای را سوزانیده، به صورت خرابهای در آورد که تا به امروز به همان حال باقیست" (کتاب مقدس، یوشع، ۸، آیات ۲۸- ۲۴).
شاهد هشتم- نگاه داشتن آفتاب برای کشتار بیشتر: خداوند آفتاب را یک روز تمام در آسمان نگاه میدارد تا اسرائیلیان بتوانند دشمنان بیشتری را نابود سازند:
"آفتاب و ماه از حرکت باز ایستادند تا بنی اسرائیل دشمن را نابود کردند. این واقعه در کتاب یاشر نیز نوشته شده است. پس آفتاب، تمام روز در وسط آسمان از حرکت باز ایستاد" (کتاب مقدس، یوشع، ۱۰، ۱۳).
شاهد نهم- مجازات اورشلیم:
"آن گاه شنیدم که خداوند به مردان دیگر فرمود:"به دنبال او به شهر بروید و کسانی را که بر پیشانی شان علامت ندارند، بکشید. هیچ کس را زنده نگذارید و به کسی رحم نکنید. پیر و جوان، دختر و زن و بچه، همه را از بین ببرید؛ ولی به کسانی که بر روی پیشانی شان علامت هست، دست نزنید. این کار را از خانهی من شروع کنید". پس با کشتن بزرگان قوم که در خانهی خدا بودند، کشتار را شروع کردند. خداوند ایشان را گفت:"این عبادتگاه را آلوده کنید! حیاط آن را از جنازه پر سازید! دست به کار شوید! " پس ایشان فرمان خدا را در تمام شهر اجرا کردند" (کتاب مقدس، حزقیال، ۹، آیات ۷- ۵).
شاهد دهم- قتل عام هفتاد و پنج هزار ایرانی: هامان رئیس وزرأ خشاریار شاه توطئهای میچیند تا یهودیان را بکشد. استر همسر یهودی خشایار شاه وی را از توطئه آگاه میسازد و با تغییر حکم، حکم کشتن مخالفان یهودیان را از خشایار شاه میستاند. آن گاه یهودیان ۷۵ هزار ایرانی را قتل عام کرده و به یاد آن از همان زمان تاکنون همه ساله جشن پوریم را برگزار میکنند:
"به این ترتیب یهودیان به دشمنان خود حمله کردند و آنها را از دم شمشیر گذرانده، کشتند. آنها در شهر شوش که پایتخت بود، ۵۰۰ نفر را کشتند. ده پسر هامان، دشمن یهودیان، نیز جزو این کشته شدگان بودند. اسامی آنها عبارات بود از: فرشنداتا، دلفون، اسفاتا، فوراتا، ادلیا، اریداتا، فرمشتا، اریسای، اریدای و ویزاتا. اما یهودیان اموال دشمنان را غارت نکردند. در آن روز، آمار کشته شدگان پایتخت بعرض پادشاه رسید. سپس او ملکه استر را خواست و گفت:"یهودیان تنها در پایتخت ۵۰۰ نفر را که ده پسر هامان نیز جزو آنها بودند، کشته اند، پس در سایر شهرهای مملکت چه کرده اند! آیا درخواست دیگری نیز داری؟ هر چه بخواهی به تو میدهم. بگو درخواست تو چیست." استر گفت:"پادشاها، اگر صلاح بدانید به یهودیان پایتخت اجازه دهید کاری را که امروز کرده اند، فردا هم ادامه دهند، و اجساد ده پسر هامان را نیز به دار بیاویزند." پادشاه با این درخواست استر هم موافقت کرد و فرمان او در شوش اعلام شد. اجساد پسران هامان نیز به دار آویخته شد. پس روز بعد، باز یهودیان پایتخت جمع شدند و ۳۰۰ نفر دیگر را کشتند، ولی به مال کسی دست درازی نکردند. بقیه یهودیان در سایر استانها نیز جمع شدند و از خود دفاع کردند. آنها ۷۵ هزار نفر از دشمنان خود را کشتند و از شر آنها رهایی یافتند، ولی اموالشان را غارت نکردند" (کتاب مقدس، استر، باب ۹، آیات: ۱۶- ۵).
شاهد یازدهم- قتل عام ۴۵۰ پیامبر بت پرست در یک روز: ایلیا به سامره میرود و به پادشاه آنان میگوید که همه قومش با ۴۵۰ پیامبرشان را جمع کند. ایلیا آنان را از بت پرستی نهی کرده و میگوید:
"از انبیای خداوند تنها من باقی مانده ام، اما انبیای بعل چهارصد و پنجاه نفرند" (اول پادشاه، ۱۸: ۲۲).
سپس دو گاو را تکه تکه میکنند تا ایلیا و ۴۵۰ پیامبر بعل معجزه کرده و آتش را روشن کنند. آنان شکست میخورند:
"آنوقت ایلیای نبی به آنها گفت:"این انبیای بعل را بگیرید و نگذارید یکی از ایشان نیز فرار کند". پس همه آنها را گرفتند و ایلیا آنها را کنار رود قیشون برد و آنها را در آنجا کشت" (اول پادشاهان، ۱۸: ۴۰).
شاهد دوازدهم- برده داری:
"اجازه دارید بردگانی از اقوامی که در اطراف شما ساکنند خریداری کنید و همچنین میتوانید فرزندان غریبانی را که در میان شما ساکنند بخرید، حتی اگر در سرزمین شما به دنیا آمده باشند. آنان بردگان همیشگی شما خواهند بود و بعد از خودتان میتوانید ایشان را برای فرزندانتان واگذارید. ولی با برادرانتان از قوم اسرائیل چنین رفتار نکنید" (لاویان، باب ۲۵، ۴۶- ۴۴).
"اگر غلامی عبرانی بخری فقط باید شش سال تو را خدمت کند. سال هفتم باید آزاد شود بدون این که برای کسب آزادی خود قیمتی بپردازد. اگر قبل از این که غلام تو شود همسری نداشته باشد و در حین غلامی همسری اختیار کند در سال هفتم فقط خودش آزاد شود. اگر قبل از این که غلام تو شود همسری داشته باشد، آن گاه هر دو آنها در یک زمان آزاد شوند. ولی اگر اربابش برای او زن گرفته باشد و او از وی صاحب پسران و دخترانی شده باشد، آن گاه فقط خودش آزاد شود و زن و فرزندانش پیش او بمانند. اگر آن غلام بگوید: من ارباب و زن و فرزندانم را دوست دارم و آنها را بر آزادی خود ترجیح میدهم، آن وقت اربابش او را پیش قضات قوم ببرد و در حضور همه گوش او را با درفشی سوراخ کند تا از آن پس همیشه غلام او باشد" (خروج، باب ۲۱، ۶- ۲).
"اگر مردی دختر خود را به کنیزی بفروشد، آن کنیز مانند غلام در پایان سال ششم آزاد نشود. اگر اربابش که آن کنیز را خریده و نامزد خود کرده است، از او راضی نباشد، باید اجازه دهد تا وی بازخرید شود، ولی حق ندارد او را به یک غیر اسرئیلی بفروشد، چون این کار در حق او خیانت شمرده میشود" (خروج، باب ۲۱، ۸-۷).
"اگر کسی غلام یا کنیز خود را طوری با چوب بزند که منجر به مرگ او گردد، باید مجازات شود. اما اگر آن غلام یا کنیز چند روزی پس از کتک خوردن زنده بماند، اربابش مجازات نشود، زیرا آن غلام یا کنیز به او تعلق دارد" (خروج، باب ۲۱، ۲۱- ۲۰).
"اگر کسی با وارد کردن ضربهای به چشم غلام یا کنیزش او را کور کند، باید او را به عوض چشمش آزاد کند. اگر کسی دندان غلام یا کنیز خود را بشکند، باید او را به عوض دندانش آزاد کند" (خروج، باب ۲۱، ۲۷- ۲۶).
"زمانی که به جنگ میروید و خداوند، خدایتان دشمنان شما را به دست شما تسلیم میکند و شما آنها را به اسارت خود در میآورید، چنان چه در میان اسیران، دختر زیبایی را ببینید و عاشق او بشوید، میتوانید او را به زنی بگیرید. او را به خانه خود بیاورید و بگذارید موهای سرش را کوتاه کند، ناخنهایش را بگیرد و لباسهایش را که هنگام اسیر شدن پوشیده بود عوض کند. سپس یک ماه تمام در خانه شما در عزای پدر و مادرش بنشیند. بعد از آن، میتوانید او را به زنی اختیار کنید" (تثنیه، باب ۲۱، ۱۳- ۱۰).
"شما خدمتکاران، باید مطیع اربابان خود باشید و به ایشان احترام کامل بگذارید، نه فقط به اربابان مهربان و با ملاحظه، بلکه به آنانی نیز که سختگیر و تندخو هستند" (اول پطرس، باب ۲، ۱۸).
"غلامان را نصیحت کن که از دستورهای ارباب خود اطاعت کنند و بکوشند تا در هر امری رضایت خاطر ایشان را فراهم سازند؛ در مقابل گفتههای ارباب خود نیز جواب پس ندهند؛ یادآوری کن که دزدی نکنند، بلکه در عمل نشان دهند که از هر جهت درستکار میباشند. با مشاهده رفتار مناسب شماست که مردم علاقه مند میشوند تا به نجات دهنده ما خدا ایمان بیاورند" (تیطوس، باب ۲، ۱۰- ۹).
"ای غلامان، در هر امری مطیع اربابان خود در این دنیا باشید. نه تنها در حضور ایشان به وظایف خود خوب عمل کنید، بلکه به سبب محبت و احترامتان به مسیح، همیشه از صمیم قلب خدمت نمایید. هر کاری را از جان و دل انجام دهید، درست مانند این که برای مسیح کار میکنید، نه برای اربابتان. فراموش نکنید که شما پاداشتان را از مسیح خداوند دریافت خواهید کرد، یعنی همان میراثی را که برای شما نگاه داشته است، زیرا شما در واقع غلام مسیح هستید. پس اگر مسیح را خوب خدمت نکنید، خدا نیز پاداش خوبی به شما نخواهد داد، چون کسی که در انجام وظیفه اش کوتاهی کند، خدا به او رحم نخواهد نمود (کولسیان، باب ۳، ۲۵- ۲۲).
"شما اربابان نیز باید با عدل و انصاف با غلامان خود رفتار کنید. فراموش نکنید که خود شما نیز در آسمان ارباب دارید که همیشه ناظر بر رفتار شماست" (کولسیان، باب ۴، ۱).
شاهد سیزدهم: برخی از مجازاتهای کیفری کتاب مقدس: مجازات مرگ به سه روش سنگسار، سوزاندن و به دار آویختن آمده است.
۱- مجازات سنگسار: این مجازات در دین یهود برای موارد زیر وضع شد:
قربانی کردن کودک: "هر کس اگر بچهی خود را برای بت مولک قربانی کند، قوم اسرائیل باید او را سنگسار کنند" (کتاب مقدس، لاویان، ۲۰، آیهی ۲).
جادوگری: "احضار کننده روح یا جادوگر، چه مرد باشد چه زن، حتماً سنگسار شود. خون او به گردن خودش است" (لاویان، ۲۰، ۲۷).
کفرگویی: فردی در حال نزاع کفرگویی میکند:
"خداوند به موسی فرمود:او را بیرون اردوگاه ببر و به تمام کسانی که کفر او را شنیدند، بگو که دستهای خود را بر سر او بگذارند. بعد تمام قوم اسرائیل او را سنگسار کنند. به قوم اسرائیل بگو که هر کس به خدای خود کفر بگوید باید او را سنگسار کنند. این قانون هم شامل اسرائیلیها میشود و هم شامل غریبه ها" (لاویان، ۲۴، آیات ۱۶-۱۳).
کار کردن در روز شنبه: کار کردن در روز شنبه ممنوع بوده و مجازات آن مرگ است:
"پس در روز سبت، استراحت و عبادت کنید، چون روز مقدسی است. آن از این آیین سرپیچی نماید و در این روز کار کند باید کشته شود. در هفته فقط شش روز کار کنید و روز هفتم که روز مقدس خداوند است استراحت نمایید. این قانون، عهدی جاودانی است و رعایت آن برای بنی اسرائیل نسل اندر نسل واجب است" (خروج، باب۳۱، آیات: ۱۶- ۱۴).
"یک روز که قوم اسرائیل در بیابان بودند، یکی از آنها به هنگام جمع آوری هیزم در روز سبت، غافلگیر شد. پس او را گرفته، پیش موسی و هارون و سایر رهبران بردند. ایشان او را به زندان انداختند، زیرا روشن نبود که در این مورد چه باید کرد. خداوند به موسی فرمود:"این شخص باید کشته شود. تمام قوم اسرائیل او را در خارج اردوگاه سنگسار کنند تا بمیرد". پس او را از اردوگاه بیرون برده، همانطور که خداوند امر فرموده بود وی را کشتند" (اعداد، ۱۵، ۳۶-۳۲).
بت پرستی :
"اگر بشنوید مرد یا زنی در یکی از شهرهای سرزمینتان از عهد خدا تخلف نموده، بت یا خورشید و ماه و ستارگان را که من پرستش آنها را اکیداً قدغن کرده ام عبادت میکند، اول خوب تحقیق کنید و بعد که معلوم شد چنین گناهی در اسرائیل بوقوع پیوسته است، آنگاه آن مرد یا زن را به بیرون شهر ببرید و سنگسارش کنید تا بمیرد" (تثنیه، ۱۷، ۵).
تبلیغ بت پرستی: هر کس تشویق به بت پرستی کرد:
"او را بکشید. دست خودتان باید اولین دستی باشد که او را سنگسار میکند و بعد دستهای تمامی قوم اسرائیل. او را سنگسار کنید تا بمیرد، چون قصد داشته است شما را از خداوند، خدایتان که شما را از مصر یعنی سرزمین بردگی بیرون آورد دور کند" (تثنیه، ۱۳، ۱۰-۹ ).
پسر لجوج و سركش:
"و بگویند:"این پسر ما لجوج و سرکش است، حرف ما را گوش نمیکند و به ولخرجی و میگساری میپردازد". آن گاه اهالی شهر او را سنگسار کنند تا بمیرد. به این طریق، شرارت را از میان خود دور خواهید کرد و همه جوانان اسرائیل این واقعه را شنیده، خواهند ترسید" (تثنیه، ۲۱، ۲۱-۲۰).
زنا: زنا در موارد زیر:
زنی که ازدواج کرده و سپس روشن میشود که باکره نبوده است:
"اگر فردی با همسر شخص دیگری زنا کند، مرد و زن هر دو کشته شوند" (تثنیه، باب ۲۰، آیه ۱۰).
"ریش سفیدان، دختر را به در خانه پدرش ببرند و مردان شهر او را سنگسار کنند تا بمیرد، چون او در اسرائیل عمل قبیحی انجام داده است و در زمانی که در خانه پدرش زندگی میکرد، زنا کرده است. چنین شرارتی باید از میان شما پاک گردد" (تثنیه، ۲۲، ۲۱-۲۰).
"اگر مردی در حال ارتکاب زنا با زن شوهرداری دیده شود، هم آن مرد و هم آن زن باید کشته شوند" (تثنیه، ۲۲، ۲۲).
"اگر دختری که نامزد شده است در داخل دیوارهای شهر توسط مردی اغوا گردد، باید هم دختر و هم مرد را از دروازه شهر بیرون برده، سنگسار کنند تا بمیرند. دختر را بخاطر اینکه فریاد نزده و کمک نخواسته است و مرد را بجهت اینکه نامزد دیگری را بی حرمت کرده است" (تثنیه، ۲۲، ۲۴- ۲۳).
صاحب گاو قاتل:
"اگر گاوی به مرد یا زنی شاخ بزند و او را بکشد، آن گاو باید سنگسار شود و گوشتش هم خورده نشود، ان وقت صاحب آن گاو بی گناه شمرده میشود. ولی اگر آن گاو قبلاً سابقه شاخ زنی داشته و صاحبش هم از این موضوع با خبر بوده، اما گاو را نبسته باشد، در این صورت باید هم گاو سنگسار گردد و هم صاحبش کشته شود...اگر گاوی به دختر یا پسری شاخ بزند و او را بکشد، همین حکم اجرا شود" (خروج: ۲۱ : ۲۸ و ۲۹ و ۳۱).
مطابق دستور تورات مجازات سنگسار باید توسط همهی مردم اجرا شود:
"تمام جماعت باید او را سنگسار کنند" (لاویان، ۲۴، ۱۶)، "تمام قوم اسرائیل او را در خارج اردوگاه سنگسار کنند تا بمیرد" (اعداد، ۱۵، ۳۵).
تورات موارد عدیدهای از اجرای حکم سنگسار را خبر داده است. به گزارش کتاب مقدس، عیسی سخنانی بر زبان میراند که از نظر علمای یهود کفرآمیز و ارتدادی است. آنان خشمگین شده و میخواهند او را سنگسار کنند:"آن گاه سنگها برداشتند تا او را سنگسار کنند اما عیسی خود را مخفی ساخت" (کتاب مقدس، یوحنا، ۸، ۵۹).
۲- مجازات سوزاندن: مجازات برخی گناهان سوزاندن گناهکار است:
"اگر مردی با زنی و با مادر آن زن نزدیکی کند، گناه بزرگی کرده است و هر سه باید زنده زنده سوزانده شوند" (لاویان، ۲۰، ۱۴).
"اگر دختر کاهنی فاحشه شود به تقدس پدرش لطمه میزند و باید زنده زنده سوزانده شود" (لاویان، ۲۱، ۹).
کتاب مقدس مواردی از مجازات سوزاندن را گزارش کرده است:
"آن گاه تمام بنی اسرائیل آنها را سنگسار نمودند و بعد بدنهایشان را سوزاندند" (یوشع، ۷، ۲۵).
"به یهودا خبر دادند که عروسش تامار زنا کرده و حامله است. یهودا گفت:"او را بیرون آورید و بسوزانید" (پیدایش، ۳۸، ۲۴).
۳- قصاص: قصاص یکی دیگر از مجازاتهای تورات است:
"هر که صدمهای به کسی وارد کند، باید به خود او نیز همان صدمه وارد شود. شکستگی در برابر شکستگی، چشم در برابر چشم و دندان در برابر دندان" (لاویان، ۲۴، ۲۰-۱۹).
"هر وقت کسی قاتل شناخته شد باید کشته شود و خونبهایی برای رهایی او پذیرفته نشود" (اعداد، ۳۵، آیه ۳۱).
قطع دست هم یکی از مجازاتهای تورات است:
"اگر دو مرد با هم نزاع کنند و همسر یکی از آنها برای کمک به شوهرش مداخله نموده، عورت مرد دیگر را بگیرد، دست آن زن را باید بدون ترحم قطع کرد" (تثنیه، ۲۵، ۱۲-۱۱).
"اگر عدهای با هم درگیر شوند و در جریان این دعوا، زن حاملهای را طوری بزنند که به سقط جنین او منجر شود، ولی به خود او آسیبی نرسد، ضارب هر مبلغی را که شوهر آن زن بخواهد و قاضی آن را تأیید کند، باید جریمه بدهد. ولی اگر به خود او صدمهای وارد شود، باید همان صدمه به ضارب نیز وارد گرددد: جان به عوض جان، چشم به عوض چشم، دندان به عوض دندان، دست به عوض دست، پا به عوض پا، داغ به عوض داغ، زخم به عوض زخم، و ضرب به عوض ضرب" (خروج: ۲۱ : ۲۵- ۲۲).
۴- حجاب و مجازات زنان عشوه گر: به گزارش تورات، چادر حجاب یهودیان بوده است:
"به تامار خبر دادند که پدر شوهرش برای چیدن پشم گوسفندان به طرف تمنه حرکت کرده است. تامار لباس بیوگی خود را از تن در آورد و برای این که شناخته نشود چادری بر سر انداخته، دم دروازه عینایم سر راه تمنه نشست، زیرا او دید که هر چند شیله بزرگ شده ولی او را به عقد وی در نیاورده اند" (پیدایش، ۳۸، ۱۴-۱۳).
"و از خادم پرسید: "آن مردی که از صحرا به استقبال ما میآید کیست؟ ". وی پاسخ داد:"اسحاق، پسر سرور من است." با شنیدن این سخن، ربکا با روبند خود صورتش را پوشانید" (پیدایش، ۲۴، ۶۵).
مجازات زنان خودنما:
"خداوند زنان مغرور اورشلیم را نیز محاکمه خواهد کرد. آنان با عشوه راه میروند و النگوهای خود را به صدا در میآورند و با چشمان شهوت انگیز در میان جماعت پرسه میزنند. خداوند بر سر این زنان بلای گری خواهد فرستاد تا بی مو شوند. آنان را در نظر همه عریان و رسوا خواهد کرد. خداوند تمام زینت آلاتشان را از ایشان خواهد گرفت گوشواره ها، النگوها، روبندها، کلاه ها، زینت پاها، دعاهایی که بر کمر و بازو میبندند، عطردانها، انگشترها و حلقههای زینتی بینی، لباسهای نفیس و بلند، شالها، کیفها، آئینهها دستمالهای زیبای کتان، روسریها و چادرها. آری، خداوند از همهی اینها محرومشان خواهد کرد. به جای بوی خوش عطر، بوی گند تعفن خواهند داد. به جای کمربند، طناب به کمر خواهند بست. به جای لباسهای بلند و زیبا، لباس عزا خواهند پوشید. تمام موهای زیبایشان خواهد ریخت و زیبایی شان به رسوایی تبدیل خواهد شد و شهر متروک شده، در سوگ آنان خواهد نشست و ناله سر خواهد داد" (کتاب مقدس، اشعیا، ۳، ۲۶-۱۶).
۵- همجنس گرایی : مجازات همجنس گرایی مرگ است.
روایت کتاب مقدس از قوم لوط و مجازات آنان توسط خداوند، گزارش قومی متجاوز است که به دیگران تجاوز میکردند. خداوند دو فرشته را برای مجازات آنان اعزام میکند. همه مردان قوم به منزل لوط هجوم میآورند تا به آن دو تجاوز کنند. آنان فریاد میزدند:
"ای لوط، آن دو مرد را که امشب مهمان تو هستند، پیش ما بیاور تا به آنها تجاوز کنیم" (پیدایش، باب ۱۹، ۵).
لوط به آنها پیشنهاد میکند که به جای عمل تجاوز به میهمانهایش، همان عمل را با دختران دارای نامزدش انجام دهند:
"ببینید، من دو دختر باکره دارم. آنها را به شما میدهم. هر کاری که دلتان میخواهد با آنها بکنید؛ اما با این دو مرد کاری نداشته باشید، چون آنها در پناه من هستند" (پیدایش، باب ۱۹، ۸).
مردان متجاوز شهر این پیشنهاد را رد کرده و هجوم خود را آغاز میکنند. خداوند لوط و دو دخترش را نجات داده و کل شهر و ساکنانش را نابود میسازد. این داستان با اصلاحاتی وارد قرآن شده است. موضوع بحث، فقط و فقط مجازات قومی است که به مردان و پسران تجاوز میکردند. اما مستقل از این داستان، مجازات همجنس گرایی در کتاب مقدس مرگ است:
"هیچ مردی نباید با مرد دیگری نزدیکی کند، چون این عمل، بسیار قبیح است" (لاویان، باب ۱۸، آیه ۲۲). "اگر دو مرد با هم نزدیکی کنند، عمل قبیحی انجام دادهاند و باید کشته شوند، و خونشان به گردن خودشان میباشد" (لاویان، باب ۲۰، آیه ۱۳).
"آیا نمیدانید که ظالمان وارث ملکوت خدا نمیشوند. فریب مخورید زیرا فاسقان و بت پرستان و زانیان و متنعمان و لواط و دزدان و طمعکاران و میکساران و فحاشان و ستمگران وارث ملکوت خدا نخواهند شد" (قرنتیان اول، باب ۶، ۱۰- ۹).
۶- مجازات مرگ برای جرائم زیر:
زدن پدر و مادر:"هر که پدر یا مادرش را بزند، باید کشته شود" (خروج، ۲۱: ۱۵).
آدم ربایی: "هر کس انسانی بدزد، خواه او را به غلامی فروخته و خواه نفروخته باشد، باید کشته شود" (خروج:۲۱: ۱۶).
لعنت کردن پدر و مادر:"هر کس پدر و مادر خود را لعنت کند، باید کشته شود" (خروج: ۲۱ : ۱۷).
"اگر مردی با زن پدر خود همبستر شود به پدر خود بی احترامی کرده است، پس آن مرد و زن باید کشته شوند؛ و خونشان به گردن خودشان است" (لاویان، باب ۲۰، ۱۱).
"اگر مردی با عروس خود همبستر شود، هر دو باید کشته بشوند، زیرا زنا کرده اند؛ و خونشان به گردن خودشان است" (لاویان، باب ۲۰، ۱۲).
"هر انسانی که با حیوانی نزدیکی نماید، باید کشته شود" (خروج، باب ۲۲، ۱۹).
تمرد از حکم کاهن و قاضی:
"اگر محکوم از قبول حکم قاضی یا کاهن که خادم خداوند است، خودداری کند مجازات او مرگ است. اسرائیل را باید از وجود چنین گناهکارانی پاک نمود" (تثنیه، ۱۷، ۱۲).
ادامه دارد
نظرها
m
یهودیها و مسیحی ها در عرض چند هزار سال آینده رشد فکری کرده اند و دیگر کسی را به هیچ جرمی سنگسار و شکنجه نمی کنند و دست و پا قطع نمی کنند و هیچ کس را به خاطر اینکه نظری مخالف پیامبر و دین اظهار کرده اعدام نمیکنند. تنها این مسلمانان هستند که عقیده دارند هرچه که در قرآن نوشته شده باید تا آخر زمان انجام شود و به همین دلیل حتی حاضر نیستند تجاوز به کودکان هشت سال به بالا را که از نظر تمام کودکان دنیا تجاوز حساب میشود غیر قانونی کنند و آن را ازدواج میدانند و تجاوز به کشورهای دیگر و اشغال سرزمینهای آنها را حق مسلم و وظیفه الهی خود میدانند و حاضر نیستند قوانین دست و پا قطع کردن و اعدام افرادی که عقاید اشتباه دین اسلام را مورد سوال قرار میدهند کنار بگذارند. اگر هم ازشان بپرسند که چرا مدام دنبال کشتارو جنگ و اشغالگری هستند رهبران متحجر دینی شان میگویند که این را قران گفته و روشنفکران دینی شان هم میگویند که نباید این قوانین اسلامی را مورد نکوهش قرار داد چون دینهای دیگر هم در کتابهایشان که چند هزار سال پیش نوشته شده چنین رفتارهای مثل سنگسار و کشتارو جنگ طلبی را نکوهش نکرده اند! ولی نمیگوند که روشنفکران دینی و حتی اصولگرایان دینهای دیگر قرنها پیش متن کتابهای مقدس خودشان را به طوری دیگر که با رشد فکری پیروانشان تفاهم داشته باشد تفسیر کرده اند و پیروان این دینها هم تفسیر رهبران دینی شان را قبول کرده اندو دیگر خبری از سنگسار و جنگ طلبی بینشان نیست. اگر حتی روشفنکران مسلمان حاضر نیستند رفتارهایی که در قرآن نوشته شده طبق تغییرات زمان برای مردم تفسیر تازه ای کنند چگونه میتوان انتظار داشت که اصولگرایانشان چنین کاری بکنند؟
هوشنگ
شما عکس های آخرین حمله نظامیان اسرائیل به غزه را ببینید. همانکه گزارش شورای حقوق بشر سازمان ملل گفته جنایت جنگی بود. 2200 کشته . 550 تاش بچه بودند. نظامیان اسرائیل تورات می خواندند و کودکان و زنان را می کشتند. جناب نخست وزیر اسرائیل از رسالت الهی خودش گفته. اسرائیلی ها یکی از شرایط صلح را پذیرش دولت اسرائیل به عنوان دولت یهودی قرار داده اند. این لیست رو همینجوری می شه ادامه داد. جرج بوش هم گفته به دستور خداوند به عراق حمله کرد. بعد هم آن را جنگ های صلیبی جدید خواند. این لیست رو می شه همینجوری ادامه داد. بازم بگم.
رضی
از منظر تاریخی پیش از انکه یهودان بیابانگرد به فلسطین و سرزمینهای مجاور حمله کنند ، در انجا پادشاهی فلسطین باستان وجود داشت تمدنهایی شکوهمند که بقایای شهر اوگاریت باستان با انهمه گنجینه ی کتبی نماد و نشان از انست. گفته میشود بسیاری از قوانین یهودیان برگرفته از قوانین اوگاریتان باستان بوده است (حتی در متون اوگاریتی یهوه خدای یهودیان فرزند «ال» خدای بزرگ اوگاریت بوده است ) بهرروی یهودیان بیابانگرد در 3هزار سال پیش به رهبری موسی (ع) واعقابش و به فرمان خدواند به شهرهای فلسطینی هجوم بردند مردان را کشتند شهرهارا اتش زدند زنان و کودکان را به اسیر گرفتند که شرح توراتی ان در مقاله ی فوق بگستردگی نقل شده است اما این داستان به نوعی در قران هم تایید شده است یعنی اینکه فلسطین (که مردمانی و پادشاهانی مستقل داشت) سرزمین موعود خداوندی برای یهودیان است اینکه قهرمان ملی مدافع فلسطینیان طالوت یک شخصیت منفی و کافر معرفی میشود که توسط داود از سپاه جالوت(=شائول) کشته میشود خود گویای تایید تمام و کمال غصب سرزمین فلسطینان باستان یا اوگاریتان است! سوال اساسی از مذهبیون اسلامی اینست که چگونه آن هجوم و کشتار وغارت تاریخی توسط پیامبران علیه فلسطینان باستان را می پذیرید و تایید میکنید و روا میشمارید و آنگاه برای اسرائیلیان امروزین این حق را نمیدهید که به فرمان خدای توراتی خویش بر فلسطینان امروزین همان کار پدران خودرا تکرار کنند؟!! شگفت اور نسیت چندصدسال دیگر کسانی پیداشوند و پادشاهان امروزی اسرائیل را چون شارون نتانیاهو بیگن و... را پیامبر بخوانند!
بی نام
"وقتی از خشونتهای متون مقدس دینی سخن گفته میشود، منظور رویدادها و فرامین و مجازاتهایی است که انسانهای دوران مدرن، براساس اخلاق و حقوق بشر کنونی آنها را خشونت به شمار میآورند، در حالی که آن رویدادها و فرامین و مجازاتها در زمان خود عرف همگانی بودهاند. به عنوان مثال، بردهداری تا قرن نوزدهم تداوم داشته است. زنان با موج اول و دوم و سوم جنبشهای فمینیستی به بسیاری از حقوق مردان دست یافتند. بدین ترتیب نمیتوان از تورات و انجیل و قرآن انتظار داشت که مردسالار نباشند و نگاه زنانه به عالم و آدم داشته باشند، یا فاقد رویدادها و فرامینی که در دوران مدرن خشونت به شمار میروند، نباشند." آقای گنجی انسانیت و انسان بودن لامکان و لازمان است. آیا در جهان باستان در همه جا و همه کس برده داری را تایید میکرد؟ آیا هیچ انسانی مخالف نابرابری اجتماعی نبود و واکنش نشان نمی داد؟ در مورد مردسالاری هم به همین منوال. راستی در زمان مولوی که به زور فلک آموزه هایش را به کودکان زورچپان میکرد، آیا همگان با روش او موافق بودند؟
بابک
1ـ آقای گنجی خوب می نویسند، ولی چند بار خواهش کردم که بجای یکم، دوم و ...، ننویسند اولاً، ثانیاً و ....؛ ولی اثری نداشت. یک بار خواهش کردم تا واژه ی ایرانی دارید عربی ننویسید، فارسی را با دستور زبان فارسی بنویسید. این فرامین، اساتید، میادین و ادیان درست نیستند. بنویسید فرمانها، استادان، میدانها و دینها. من نویسنده نیستم و نوشتارم خوب نیست. ولی نویسنده باید خوب بنویسدو هشیار باشد که نوشته هایش بخشی از تاریخ نگارش و ادب این روزگار خواهد شد، تا می توانند خوب بنویسند. ولی اایشان بر همان روش پا می فشارند. در همین جا، بجای فرمانها چندتا فرامین نوشتند ! از همان آغاز در بالا بجای دینها نوشتند ادیان ! من هم دیدم سخن خریدار ندارد تکرار نکردم تا امروز ! 2ـ این سخن آقای گنجی از دیدگاه روش پژوهش ارزش بسیار دارد: « فهم و تفسیر قرآن، بدون فهم و تفسیر تورات و انجیل، و روابط محمد و پیروانش با یهودیان و مسیحیان جزیره العرب، بسیار دشوار است.» 3 ـ نوشته هایی در متنهای «مقدس» درست و راست نیستند. برای نمونه می بینید که در تورات نوشته شده با درخواست استر و فرمان خشایار شاه، هفتاد و پنج هزار ایرانی را تنها برای مخالفت با یهودیان کشتند ! 75000 کشته تنها برای مخالفت با یهودیان آن هم با جمعیت آن روز ایران، باور کردنی نیست. 75000 گوسفند را نمی شود اینجور که گفتند در میان شهر کشت. (اگر مرا کافر نخوانند) کسی که این بخش های تورات را نوشته یا تا آن زمان آدم نکشته بود یا شمردن نمی دانست ! دیگر اینکه از یهودیان سرزمین مقدس و از پیروان دینهای دیگر در ایران هم گذشته، مگر چه اندازه یهودی در ایران بودند که آن همه جنگجو داشتند تا بتوانند 75000 تن را تنها در ایران بکشند!؟ آیا بقیه مردم ایران از سپاهی و جز آن، همه تماشاگر بودند تا این همه کشتار بشود !؟ این خشایار شاه چه جور آدمی بود؟! تازه از ایستر می پرسد 500 کشته در پایتخت ، در شهرهای دیگر چه اندازه کشتند؟! یعنی 500 نفر در پایتخت کشته شدند و او خبر نداشته ! بازهم اجازه داد تا کشتار ایرانی ها را ادامه دهند تا 75000 تن ! اینها را نمی شود باور کرد. از دروغهای دیگر یکی این است که خدا یک روز آفتاب را میانه آسمان نگهداشت تا یهودیان دشمنانشان را بکشند ! کدام آدم بیخردی این سخن را می پذیرد که آدم خردمند باور کند؟(آنها که اینجور سخنان را باور می کنند ببخشند!). خدا آفتاب را میان آسمان نگه داشت؟! آنهم برای این که یهودیان آدم بکشند؟! چه نیازی بود که آفتاب بینوا میان آسمان بماند؟ آفتاب میرفت و ملت برگزیده بقیه را همان شب می کشتند! کتاب که نمی خواستند بخوانند تا نور نیاز باشد ! یا فردا می کشتند ! اگر «خداوند خدا» خودش دشمنان یهودیان را می کشت آسان تر بود تا آفتاب را میان آسمان نگه دارد ! یعنی (زبانم لال) عقل یَهُوَ به این اندازه قد نمیداد ؟! گویا او هم دست کمی از خشایارشاه نداشت ! یک جا فرمودند خدا فرمود از هر قبیله اسرائیلی 1000 تن را برگزین. از میان آنها 12000 هزار تن برگزیده شدند. یعنی 12 قبیله بودند. ولی در جای دیگر گفته شد «هزاران هزار» اسرائیلی ! دوازده قبیله آنهم در آن زمان آیا میلیون ها نفر جمعیت داشتند؟!
مریم
این کتاب های مقدس همه سروته یک کرباسند
sms
فکر میکنم هیچ چیزی با ارزش تر از دانستن واقعیت نیست , لذا علیرغم میل باطنیم(مبنی بر هم کلام شدن با امثال گنجی ) و تنها به جهت آگاهی آنانی که تنها به دنبال واقعیت هستند , چند نکته را به اختصار اینجا می آورم. 1: اولا تمامی رفرنس هایی که نویسنده در اینجا میدهد( تا ثابت نماید که دیگر ادیان هم مانند اسلام خشونت طلب هستند و از این جهت به خیال خود اثبات نماید که اسلام به ذات خود ندارد عیبی و هر عیبی هست هم از مسلمانی من و شماست ، یا به قول توجیه گران خشونت طلبی اسلام ، تفسیرهای مختلف از اسلام باعث این مشکل است) ، از کتاب عهد عتیق یا همان تورات است و هیچ کلامی مبنی بر امر خشونت از عهد جدید یا همان انجیل نیامده است 2: اگر به تمامی قطعات بریده شده آقای گنجی از تورات در اینجا بنگرید و یا حتی اگر به خود رفرنس اصلی هم برای قضاوت بهتر مراجعه فرمایید , ملاحظه میگردد که آنها بیشتر روایات داستانهایی از تاریخ یا بهتر بگوییم میتولوژی ملت یهود یا همان قوم بنی اسراییل است , در آنجا کلامی از سوی خدا به مومنین عصر حاضر داده نمیشود. به عبارتی بهتر کتاب مقدس را یهودیان و مسیحیان , کتابی نوشته شده یا فرستاده شده از طرف خدا نمی دانند , بلکه روایت داستانهایی می دانند که اتفاقا به عقیده آنها نویسندگان زمینی دارند. 3: بر خلاف آن مسلمانان ، قران را (جالب آنکه بخشی از قران که مربوط به قصص انبیاست , دقیقا کپی وپیس همان عهد عتیق یا تورات است.) کلام مستقیم خدا و انشا شده بر محمد میدانند , که به طبع آن هیچ تغییر و تصحیحی بر آن متصور نمی باشد , به واقع این مورد راه بر هرگونه اصلاح و تغییری ولو کوچک را در اسلام می بندد. 4: دیگر تفاوت اسلام با یهودیت و مسیحیت در برخورد با هنر و موسیقی می باشد ، همگان برخورد قهر آمیز و خشن اسلام با موسیقی ، مجسمه سازی و نقاشی را به خوبی می دانند , ر حالیکه این هنرها به خصوص موسیقی بخش تفکیک ناپذیر یهودیت و مسیحیت می باشد
بابک
ناگفته روشن است که آن زمان هنوز یَهُوَ نمیدانست که باید زمین را از گردش نگه دارد نه خورشید را ! ببخشید ، تمامش کنم که داریم به کفرگویی می افتیم ! زیرا مهم نیست خدا چه آفریده مهم این است که چه گفته ! اگر تناقضی بود باید آنچه به پیامبران گفته ها را پذیرفت و باور کرد نه آنچه که آفریده ! آن خشونتها هم از همین گونه اند ! یعنی خدا آن دستورها را داد و آن سخنها را به پیامبرش گفته و نباید شک کرد ! وگرنه کافر میشویم ! میترسم این گنجی آخرش باعث کافر شدن ما شود !
سهراب بدبخت
اونا نیومدن کتاب مقدس شون رو بذارن جلوشون و براساس اون قانون مدنی تدوین کنن.این ما هستیم که اینکاررو کردیم.منظور از خشونت هم عمل به گفته های کتابهای مقدس است نه صرف متن انها که در غرب براستی به کناری نهاده شده و مثل ما نذاشتن رو سرشون و حلوا حلوا ش نکردن.
hamid
اینها و خیلی بیشتر در کتاب زنده یاد شجاع الدین شفا آمده. ادیان سر و ته یه کرباسن یعنی آدم باید مغزش امانت باشه تا حرف اینها رو باور کنه.
مجتبی
نمیدانم از که خواهش کنم؟ از خدایی که نمی دانم چیست یا از چرخ فلک. من از شما خواهش می کنم، استدعا می کنم، عجز و لابه می کنم. شما را به هر چه می پرستید یا نمی پرستید، شما را به هکه دوست دارید، شما را به هر چه برایتان ارزش دارد بیایید و آقایی و خانمی کنید و بر سر ما هر جه می خواهید منت بگذارید و متنی را که بر آن کامنت می گذارید بخوانید. گنجی به زبان ساده در همان اول کلامش اینرا می گوید «این مقاله در دو بخش عرضه میشود. در بخش اول گزارشی از خشونتهای کتاب مقدس (Bible) ارائه میشود. در بخش دوم نشان میدهیم که یهودیان و مسیحیان به چه روشهایی این خشونتها را کنار گذاشتند و مسلمانها هم میتوانند به همان روش ها- یا روشهایی دیگر- این نوع خشونتها را کنار بگذارند.» پس چرا انقدر ایراد می گیرید. مگر این بابا حرف بدی زده است؟ یک سری از ما هم هستند که نمی خواهند به هیچ قیمتی یک ذره از انسانهای دیگر یاد بگیرند و تا ابد الدهر می خواهند بر آموخته های کهن دینی پای فشارند. البته منظورم فقط آدمهای متحجر مذهبی نیست بلکه هین در مورد بسیاری از به اصطلاح روشنفکرانمان هم صدق می کند. اینها گنجی را نجس می دانند. خوب مذهبی ها که حسابشان جداست و من با آنها حرفی ندارم ولی کسانی که فکر می کنند مذهبی هم نیستند مثلا هم کلام شدن با گنجی را گناهی نابخشودنی می دانند. البته این زیاد بد نیست بسیاری دیگر به محض مشاهده نام گنجی چاک دهن را می کشند و هر چی به دهانشان می آید می گویند. من سالها پیش از گنجی به دین شک کردم و بعد از مدتی مطالعه عطایش را به لقایش بخشیدم. خیلی پیشتر از ایشان هم به ماهیت رژیم حاکم در کشورمان پی بردم. ولی هیچ کدام از این ها را فخر نمی دانم. گنجی اگرچه از بدنه رژیم کنده شده کاری بزرگ کرده. گنجی نامیست که خیلی ها می شناسند. در نتیجه حرف ایشان هزاران بار بیشتر از حرف من برد دارد. ایشان کارهای بسار مهمی جه در ایران و در افشای قتل های زنجیره ای و چه در خارج در تحقیق، شناخت و آگاهی دادن در مورد افسانه های اسلامی انجام داده است. چند نفر دیگر داریم که اینهمه کار کرده باشند؟ نه، نمی گویم که صف بکشیم و دستش را بوسیم. می گو یم نوشته اش را بخوانیم و بفهمیم. خیر پیش.
يكى .
كاش از اسلام هم صحبت ميكردى تا بغضِ خودت رو پنهان ميكردى .
علی
متاسفانه من هرچه بیشتر تحقیق می کنم بیشتر یقین می کنم که تمام دین ها فقط بهانه ای برای کسب سهم بیشتر در مادیات شده اند. آنچه از دین بجای مانده جهت به چنگ آوردن منافع مادی این افراد تفسیر شده و آن بخش از دین که مربوط به بخشش و مهربانی و تفکر کردن هست بطور کامل حذف شده است. پناه بر خدا.
سارد
این کتب توسط یاران شیاطین دچار انحراف شده و برای همین ایین جدیدی خدا فرستاد
مرجان
در مورد خشونت در عهد جدید چه نظری دارید؟ چون مطالبی که گفتید همه و همه در ارتباط با عهد عتیق یا به عبارتی تورات بود و نه انجیل.
Rahim
پس خشونت اسلام چه شد ، نکنه از خشونت اسلام میترسی که اشاره ای بهش نکردی ، خشونت قوم یهود داخل خودشان بود ، اما خشونت اسلام علاوه بر داخل در تمام دنیا پراکنده هست که در سالهای اخیر بسیار دیدیم و حس کردیم
کامران
درود بر شما متن شما را مطالعه کردم به طور کامل. ابتدا تشکر میکنم بابت اینکه وقت گذاشتید و نوشتید اما چند مورد انتقاد داشتم. من مسیحی هستم و استفاده از یک سری آیات که در متن آوردید باید در بستر یا کانتکس کتاب و خود رساله در کتاب مقدس مطالعه بشود. در مورد برده داری که |آیهت از 3 بخش عهد جدید آوردید باید متن را در ادامه هم بررسی کنید. و ببینید که درباره آن چه چیزی میگوید. هم چنین کنار هم قرار دادن یهودیت و مسیحیت در صورتی که یهودیت شریعت را نگاه میدارد، اما مسیحیت بر این ایمان است که مسیح شریعت را به تکامل رسانده اشتباه به نظر میرسد. همچنین یک سوال داشتم: برای مثال در رابطه با سنگسار که در یهودیت و اسلام بر آن تاکسد میشود، اما عیسی مسیح آن را رد میکند، چرا صحیتی نکردید؟ همچنین چرا درباره اینکه مسیحیت جنگ، نفاق، استفاده از زور برای تسلیم شدن، قتل، دزدی و ..... را رد میکند صحبتی نکردید؟ با اینکه هر چند مورد بالا در یهودیت و مسیحیت دیده میشود، اجرا شده و اکنون هم اجرا میشود. با تشکر
مهسا امینی
هیچ مذهبی یک صدم اسلام ترویج به خشونت و کشتار بیگناهان یا ملتها و مردم با باورهای دیگر نمیکند. نمونهاش رو امروز داریم به چشم میبینیم: داعش، طالبان، حشدالشعبی، جمهوری اسلامی که بخاطر چند تار مو دختر بچهها رو کشت و مردم رو کور کرد، اسید پاشی و... به کنار! ضمن اینکه ادیان دیگر به مرور اصلاح شدند چون پتانسیلش رو داشتند، ولی توحش اسلام مدام تقدیس و تشویق میشه و به نوعی اصلاحناشدنیه چون توحش در بطن این این مذهب و قرآن و زندگی پیامبرش وجود داره و بهش گره خورده!
یلدا
جناب نویسندە، هیچ كس خشونتی را كە در تورات وجود دارد انكار نمیكند. مسیح امد كە خشونت و كشتار را بە پایان رساند و خداوند را با بشریت اشتی دهد. چیزی كە با امدن محمد فرستادە دروغین خداوند بە باد رفت و كشتارهای وحشیانە ای تحت اسم شیطانی بە اسم الله اغاز شد. یك ایە از خود مسیح بیاورید كە در ان امر بە قتل و كشتار و ظلم نمودە باشند؟
بابک خرمدین
هر درختی را باید از میوه اش شناخت .در ژول تاریخ پیروان ادیان همواره به کشتن دگر اندیشان مشغول بودند و همیشه فیلسوفان و دانشمندان را کشته اند .فیلسوف و دانشمند و مخترع میوه خرد و انسانیت است و قتل وکشتار و شکنجه و تجاوز و برده داری میوه ادیان.هیچ دینی برده داری را منع نکرد این ما انسانهای خردمند و با وجدان بودیم که این کار زشت را منع کردیم.بزرگترین دروغ بشر اینه که بگه خدا گفت. خدا هیچ وقت با هیچ کس حرف نزده.چون زاده فکر و خیال ما انسانهاست اگر انسان نبود یا اگر انسان منقرض شود یا به کودکان مذهب و خدا تزریق نشود کلمه خدا هم محو خواهد شد.در بستر دین شروع و فرجام یکیست فرق است میان دانه ها دام یکیست مقصود همه سوار مردم شدن است اخوند و مغ و کشیش و خاخام یکیست.
مسیح
برخی از دوستان طوری میگن که از عهد جدید چرا چیزی نمیگی و فقط از عهد عتیق شاهد مثال میارید انگار ن انگار مسیحیت معتقد به عهد جدید و عتیق و کتب دیگه تحت عنوان کتاب مقدس اند . یا شایدم بهتون نگفتن کتاب مقدس تون چیه ، شما که کشتارو سوزاندن زن و کودک و حیوانات روهم به انبیاء نسبت میدید و واجب میدونید،و به اسلامی که انبیاء رو معصوم از گناه میدونه میگید اسلام دین کشتاره؟ مذحک نیست؟ چرا برا ادعاهاتون مثال نمیارید؟ مگر قران نمیفرماید اگر یک انسان بیگناه رو بکشی انگار کل بشریت رو کشتی؟ اگر شما معتقد به سوزاندن زنده انسانها هستید ،اسلام هر جونه ظلمی ولو به اندازه ذره ای ( سوره زلزال)رو موجب عقوبت میدونه . اسلام مسیحیت و یهودیت رو ادیان الهی میدونه اما شما بزرگواران مسلمانان رو واحب القتل میدونید طبق کتاب مقدس ، کدوم دین دستور به قتل میده ؟ اسلام یا دین تخریف شده شما؟ اگر به داعش برای اسلام مثال بیارید عرض کنم که جنگ جهانی اول و دوم رو کدوم ادیان به راه انداختن؟ صرب ها رو کیا قتل عام کردن مردم اسیا رو چه کسانی قتل عام کردن؟ مردم هند رو چه دینی قتل عام کرد ؟ اوکراینی ها رو امروز کدوم دین داره میکشه؟ سی هزار کودک و زن و مرد رو در فلسطین کدوم دین داره قتل عام میکنه؟ اصلا جنگی در دنیا اتفاق افتاده که شروع کنندش مسیحیت و یهود نبوده باشن؟ یا مستقیم یا غیر مستقیم؟. مسیحیت تبشیری مذحک ترین وصلح طلب بودن مسیحیان ازو اون مذحک تره. اما اسلام حضرت موسی و عیسی علیه سلام رو از انبیا بزرگ میدونه وبسیار صاحب عزت و کرامت وتقدس هستن و توهین به این انبیاء بزرگ رو حرام و موجب عقوبت الهی میدونه ، لطفا کمی تعقل کنید