ارتباط ناشناخته. ارتباط بدون سانسور. ارتباط برقرار نمی‌شود. سایت اصلی احتمالاً زیر سانسور است. ارتباط با سایت (های) موازی برقرار شد. ارتباط برقرار نمی‌شود. ارتباط اینترنت خود را امتحان کنید. احتمال دارد اینترنت به طور سراسری قطع شده باشد. ادامه مطلب

نوبل اقتصاد به پژوهشگر فقر و رفاه تعلق گرفت

نوبل اقتصاد در سال ۲۰۱۵ به پژوهشگر بریتانیایی-آمریکایی انگس دیتون داده شد. عرصه فعالیت این استاد دانشگاه پرینستون، تجزیه‌ و تحلیل مناسبات بین مصرف، فقر و رفاه است.

جایزه نوبل اقتصادی به پژوهشگر بریتانیایی-آمریکایی انگس دیتون اعطا شد. عرصه فعالیت این استاد دانشگاه پرینستون، تجزیه‌و تحلیل روابط بین مصرف، فقر و رفاه است.

آنگس دیتون، شهروند بریتانیایی-آمریکایی، «جایزه علوم اقتصادی به یاد آلفرد نوبل» در سال ۲۰۱۵ با مبلغ تقریبی ۹۸۰ هزار دلار را دریافت کرد.  آکادمی سلطنتی علوم سوئد  دلیل این انتخاب را بررسی‌های این پژوهشگر در مورد رابطه مصرف، فقر و رفاه و هم‌چنین تحقیقات او در زمینه اقتصادهای خرد و کلان و کمک‌های عمرانی عنوان کرد.

انگس دیتون متولد ۱۹۴۵ در اسکاتلند و از ۳۲ سال پیش استاد علوم اقتصادی در دانشگاه پرینستون در آمریکاست. سال ۲۰۱۴ جایزه یاد شده را پژوهشگر فرانسوی ژان تیرول به خاطر «تسلط بر بازار و تنظیم آن» دریافت کرد.

جایزه علوم اقتصادی آخرین جایزه از جوایز نوبل در سال جاری‌ست و در اصل جایزه نوبل نیست. سال ۱۹۶۸ بانک مرکزی سوئد برای اولین بار جایزه اقتصاد «به یاد آلفرد نوبل» را اعطا کرد.

آلفرد نوبل، محقق و صنعتگر سوئدی در سال ۱۸۹۵ تنها در پنج زمینه جایزه تعیین کرده بود: پزشکی، فیزیک، شیمی، ادبیات و صلح. به هر یک از موارد فوق هشت میلیون کرون (حدود ۹۸۰ هزار دلار) تعلق می‌گیرد.

دیتون جزء اولین کسانی بود که پژوهش‌های مربوط به فقر را از جنبه صرف تئوریک و آماری خارج کرد و به تحقیقات میدانی دست زد. یکی از معروف‌ترین پروژه‌های او مربوط به بررسی فقر در جامعه هند است که به جای بررسی میزان درآمد افراد، به بررسی سبد خرید کالا و میزان مصرف کالری دست زد. در نتایج پژوهش او روشن شد که میزان فقر در بین ساکنان روستا بسیار بیشتر از میزان پیش‌بینی شده بود و این امر  به تغییر برنامه‌های دولت هند انجامید.

از انتشار آخرین و معروف‌ترین کتاب دیتون به نام «فرار بزرگ»‌ دو سال می‌گذرد. او با موضوع حساس و مورد علاقه اقتصاددانان یعنی نابرابری، با خونسردی علمی برخورد می‌کند. به نظر او تاریخ بشر، تاریخ پیشرفت و نابرابری، محصول پیشرفت است: «هیچ‌گاه همه هم‌زمان مرفه نخواهند شد و هر کسی به فوریت به جدیدترین کشفیات نجات‌بخش دسترسی نخواهد داشت.»

به اعتقاد او، نابرابری هنگامی به وجود می‌آید که جوامع تلاش می‌کنند فردا بهتر از امروز زندگی کنند. او با اشاره به کشور آمریکا ابتدا از مزایای نابرابری می‌گوید. این که هیچ‌گاه تا کنون آموزش، خلاقیت و نوآوری این‌گونه پاداش دریافت نکرده‌اند؛ اما از طرف دیگر به وضعیت هشدارآمیز جامعه آمریکا اشاره می‌کند. کشوری که از رشد اقتصادی آن، مولتی‌میلیونرها بیش از حد معمول سود می‌برند و استاندارد زندگی اکثریت مردم یا متوقف شده و یا حتی کاهش یافته است. او این وضعیت را حکومت ثروتمندان (پلوتوکراتی/زرسالاری) می‌نامد و می‌گوید این وضع «تهدیدی برای رفاه» است.

دیتون هم‌چنین از منتقدان کمک‌های عمرانی کشورهای صنعتی به کشورهای «جهان سوم» است. به نظر او حل مشکلات نه با پول بلکه چگونگی به‌کارگیری آن مربوط است. او می‌گوید اهدای کمک‌های عمرانی به کشورهای دارای حکومت خودکامه، بیش از آن مفید باشد مضر است.

با این که او در آخرین کتاب خود با خوش‌بینی از بهبود و کاهش فقر می‌گوید و یادآور می‌شود که اکنون وضعیت کودکان آفریقایی بهتر از کودکان انگلیسی در صدسال پیش است، اما در مورد آینده فقر می‌افزاید: «هنوز از قله رد نشده‌ایم. هنوز ۷۰۰ میلیون نفر در فقر شدید زندگی می‌کنند.»

جایزه نوبل اقتصاد تا کنون به ۷۵ نفر اهدا شده که به جز یک نفر، همگی مرد بودند. اغلب دریافت‌کنندگان این جایزه نیز از شهروندان آمریکا هستند.

این مطلب را پسندیدید؟ کمک مالی شما به ما این امکان را خواهد داد که از این نوع مطالب بیشتر منتشر کنیم.

آیا مایل هستید ما را در تحقیق و نوشتن تعداد بیشتری از این‌گونه مطالب یاری کنید؟

.در حال حاضر امکان دریافت کمک مخاطبان ساکن ایران وجود ندارد

توضیح بیشتر در مورد اینکه چطور از ما حمایت کنید

نظر بدهید

در پرکردن فرم خطایی صورت گرفته

نظرها

  • mic

    من هم تبریک میگویم به ایشان. ولی اینکه نابرابری طبیعت زندگی هست اگر انرا در حد رقابت انسانی و اخلاقی محدود کنیم طبیعی است. خیلی چیز طبیعی است که استعدادها و توانمندیها متفاوت، موجب تافوت در سطح رفاه میشود. ولی خیلی کوته فکری است که پذیرم همیشه خیلیها (و شاید اکثریت) مردم باید و ناچار فقیر خواهند بود! نیروی فکر و اخلاق و وجودان حکم میکند این نابرابر به حداقل به رسد. تفکر اخلاقی، ما را باید به این مسیر سوق دهد که فقر ریشه کن شود. معنی ریشه کن کردن فقر این نیتس همه میلیاردر شوند و مثل هم زندگی کنند. ریشه فقر به این معنی است که، همه انسانها از حداقل برخودرای از زندگی سالم و رفاه نسبی باشند. داشتم یک سرپناه و خوراک و پوشاک و بهداشت و درمان و اموزش ابتدایی و سواد خواندن و نوشتن، کمترین توقع است. اگر عدلت توزیع متناسب امکانات به فراخور استعداد افراد باشد، بایست این حداقل تامین شود. بردگی و کار بیش از حد توان و فرسوده کردن توده مردم برای کسب سود حداثری، یک بی رحمی است حتی اگر ان را ظالمانه ندانیم.