سونیا احمدی، یک بهایی زندانی در وکیلآباد مشهد
سونیا احمدی ۵۲ ساله، بیش از سه سال است در زندان وکیلآباد مشهد زندانیست و دوران محکومیت پنج سالهاش را میگذراند. او در این مدت از حق مرخصی محروم بوده است.
در آخرین روزهای آبان ماه امسال، خبرهایی درباره تشدید فشارهای اقتصادی و قضایی بر شهروندان بهایی در ایران منتشر شد که بازداشت همزمان ۲۰ شهروند بهایی در شهرهای تهران، مشهد و اصفهان، و تعطیل کردن بیش از ۳۰ محل کسب بهاییان در ساری، قائمشهر، تنکابن، متل قو، کرمان و رفسنجان، از جمله این اخبار بودند.
در همین زمینه: بازداشت ۱۶ بهایی و پلمپ ۱۵ واحد صنفی بهاییان
پس از این بازداشتها، پدیده ثابتی، سخنگوی جامعه بهایی در لندن، اعلام کرد که هماکنون ۷۹ شهروند بهایی در ایران، زندانی هستند.
گروه «یاران ایران» و «استادان و افراد مرتبط با دانشگاه مجازی بهاییان»، شناخته شدهترین زندانیان بهایی هستند، اما تعداد زیادی از زندانیان عقیدتی (بهایی)، در زندانهای رجاییشهر و اوین و همینطور زندانهای دیگر شهرستانهای ایران، با اتهامهایی نظیر تبلیغ مذهبی یا عضویت و فعالیت در تشکیلات مذهبی بهایی در حبس هستند.
یکی از این زندانیان، سونیا احمدی ۵۲ ساله است که بیش از سه سال از دوران محکومیت پنج سالهاش را در زندان وکیلآباد مشهد پشت سر گذاشته است.
او و همسرش، پسری به نام «ورقا» دارند که در دوران زندان مادر، از نوجوانی به جوانی رسیده است.
این مادر زندانی پیش از این هم در فاصله سالهای ۱۳۷۸ تا ۱۳۸۱ که فرزندش کودکی بیش نبوده است، به اتهام پیروی از آیین بهایی به مدت دو سال و نیم زندانی بوده است.
بند پنج و زنان زندانی
بند پنج زنان در زندان وکیلآباد مشهد به زندانیان عقیدتی اختصاص دارد. این زندانیان که همگی شهروندان بهایی هستند، در اتاق بسیار کوچکی در انتهای سالن زندان زنان در حبس هستند. سالنی که پیش از اینها انبار زندان بوده است.
یکی از فعالان بهایی مشهد درباره وضعیت این زنان زندانی و سونیا احمدی به رادیو زمانه میگوید: «مسئولان زندان رفتار تبعیضآمیزی با زنان بهایی زندانی دارند. زندانیان بهایی تنها یک ساعت (صبحها) حق استفاده از سالن ورزش را دارند و بعدازظهرها هم به مدت یک ساعت و نیم اجازه خروج از اتاق را دارند. آنها در باقی ساعتهای شبانهروز در اتاقشان هستند، در به رویشان بسته است و فقط یک دریچه آهنی به عنوان پنجره، رابط ایشان با محیط خارج است.»
او در ادامه میگوید: «دیگر زندانیان حق صحبت یا سلام و احوالپرسی کردن با زندانیان بهایی ندارند و اگر چنین کاری کنند مواخذه میشوند. حتی زمانی که زندانیان عقیدتی به هواخوری و سالن ورزش میروند، دیگر زندانیان از محوطه خارج میشوند.»
سونیا احمدی در حال حاضر همراه دو خواهر بهایی به نامهای نیکا و نوا خلوصی، در بند زنان زندان وکیلآباد مشهد نگهداری میشود.
با توجه به دستگیریهای اخیر بهاییان اما ممکن است پنج زن بهایی دیگر هم به جمع آنها اضافه شوند. این پنج نفر در مشهد بازداشت شدهاند که اگر آزاد نشوند، از بازداشتگاه اداره اطلاعات به بند پنج عقیدتی منتقل خواهند شد.
اتهام: بهایی کردن یک مسلمان
به گزارش سرویس خبری جامعه بهایی، سونیا احمدی همراه فرد بهایی دیگری به نام «قنواتی»، در ۱۱ آبان ماه سال ۱۳۸۸ هجری خورشیدی، جداگانه در مشهد بازداشت میشوند.
سونیا احمدی در ابتدا به اتهام جذب آقای قنواتی به بهاییت دستگیر میشود اما بعدتر عضویت در تشکیلات بهایی هم به اتهامهای او اضافه میشود.
یک منبع مطلع درباره بازداشت سونیا احمدی به رادیو زمانه میگوید: «قنواتی پیش از انقلاب بهایی شده بود و بعد از انقلاب بر اثر فشارهای اقتصادی و اجتماعی بر بهاییان ایران، مسلمان شد. او در سال ۸۸، دوباره بهایی شده بود و هنگام شرکت در یک جلسه مذهبی مختص بهاییان به نام ضیافت ۱۹ روزه، دستگیر شد. خانم احمدی در آن جلسه حضور نداشت اما همان شب در خانهاش بازداشت شد. به همین دلیل، اساسا اتهام تبلیغ و بهایی کردن یک فرد مسلمان توسط سونیا بیمورد است چون آقای قنواتی از سالها قبل با دیانت بهایی آشنا بود و بهایی شدن او به سونیا احمدی ربطی ندارد. عضویت در تشکیلات مذهبی هم در مورد همه بهاییان صدق میکند و طبق این قانون همه بهاییان ایران و جهان، متهم به آن هستند»
سونیا احمدی پس از چهار ماه حبس موقت به قید وثیقه آزاد میشود، اما اواخر سال ۸۹، همراه هشت شهروند بهایی و نه شهروند مسلمان، محاکمه و طبق حکم دادگاه انقلاب مشهد در تاریخ ۹ مهر ماه سال ۱۳۹۰، با استناد به مواد قانونی ۴۹۹ و ۵۰۰ به پنج سال حبس تعزیری محکوم شد.
این حکم عینا در دادگاه تجدید نظر تایید شد و او در شهریور ماه ۱۳۹۱، برای اجرای محکومیت راهی زندان وکیلآباد شد.
یکی از نزدیکان سونیا احمدی در مورد وضعیت کنونی او به رادیو زمانه میگوید: «سونیا حدود ۴۰ ماه از دوران حبس خود را گذرانده اما مسئولان زندان به این بهانه که پرونده در اختیار اداره اطلاعات است و آنها باید اجازه مرخصی بدهند، تاکنون او را از حق مرخصی محروم کردهاند. همچنین با آنکه سونیا بیش از نیمی از دوران محکومیتش را گذرانده، با آزادی مشروط او موافقت نمیشود چون در اواخر دهه ۷۰ که زندانی بوده است، یک بار از این قانون استفاده کرده و دیگر نمیتواند از آن استفاده کند. نکته اما اینجاست که سونیا نمیدانسته پیشتر از این قانون استفاده کرده است»
او در ادامه میگوید: «سونیا در دی ماه سال ۹۲، به طور ناگهانی با وعده آزادی کامل وزارت اطلاعات، از زندان وکیلآباد مشهد آزاد شد. پس از آزادی، همراه همسر و فرزندش به سروسامان دادن زندگی پرداخت و دنبال کار گشت، اما اواخر نوروز ۹۳ در حالیکه زندگیاش به روال عادی برگشته بود، ناگهان با تماس تلفنی برای گذراندن باقیمانده حبس احضار شد و در ۲۱ فروردین ماه، بار دیگر خودش را به زندان وکیلآباد مشهد معرفی کرد.»
یکی از دوستان این زندانی بهایی، او را اینطور توصیف میکند: «سونیا احمدی، فردی آرام و صبور ولی با روحیه قوی و بالاست. او در همه ملاقاتها، خانوادهاش را به آرامش و محبت به هموطنان توصیه میکند و با این حال او روزهای طولانی زندان را به امید آزادی یا مرخصی کوتاه مدت، میگذراند.»
نظرها
صوفی
قولو لااله الاالله تفلحو این کلمه را بگو خلاص برو به زندگیت برس عزیزم
نوید
محبّان کوی محبوب و محرمان حريم مقصود از بلا پروا ندارند و از قضا احتراز نجويند ، از بحر تسليم ، مرزوقند و از نهر تسنيم مشروب . رضای دوست را به دو جهان ندهند و قضای محبوب را به فضای لا مکان تبديل ننمايند . زهر بليّات را چون آب حيات بنوشند و سمّ کشنده را چون شهد روح بخشنده ، لا جرعه بياشامند . در صحراهای بی آب مهلک به ياد دوست موّاجند و در باديه های متلف به جانفشانی چالاک . دست از جان برداشته اند و عزم جانان نموده اند . چشم از عالم بر بسته اند و به جمال دوست گشوده اند . جز محبوب ، مقصودی ندارند و جز وصال کمالی نجويند . به پر توکّل پرواز نمايند و به جناح توسّل طيران کنند . نزدشان شمشير خونريز از حرير بهشتی محبوب تر است و تير تيز از شير امّ [مادر] مقبول تر . زنده دل بايد در اين ره صد هزار تا کند در هر نفس صد جان نثار
سهیل کاظمی
صدیق اورعی اضافه کرد: طبق پژوهشهای انجام گرفته بیشترین میزان جرم در ایران در مشهد رخ میدهد و نیز بیشترین میزان وقوع جرم نیز در منطقه حرم مطهر رضوی است که در اینجا میبنییم حرم مطهر رضوی، منطقهای است که نقطه اصلی، مرکزی، احساسی و عاطفی مردم ایران است اما مجرمین اینگونه مکانهای مقدس را نشانه میگیرند که در واقع همان جرمهای آمیخته به زیارت است. http://khorasan.isna.ir/Default.aspx?NSID=5&SSLID=46&NID=86611
maziar
منظور شما اینه که ایشان مشهد را چون شهر مذهبی است نشانه گرفته اند ! شوخی تون گرفته پس بهاییان دیگری که در شهرهای دیگر بازداشت می شوند چی رو نشانه گرفته اند پس چرا قبرستان بهاییان مصادره می شود مرده ها هم با احساسات مردم بازی می کنند! اصلا چطوری است که یک شهر مذهبی در بین این همه شهر ها نمی تواند مردمش را طوری تربیت کند که اقلا اونها جرم نکنند؟ جالبه شهر مذهبی از همه شهرهای دیگر میزان جرمش بیشتره! مذهب کجا رفته!؟