مردها چطور میتوانند با خشونت علیه زنان مبارزه کنند؟
تقریبا نیمی از مردم جهان در معرض خشونت جنسیتی هستند. اگر شما به عنوان یک مرد میخواهید کاری برای محو خشونت علیه زنان انجام بدهید باید این دستهبندی را از بین ببرید.
مساله خشونت و تلاش برای محو خشونت، مسئولیت همه ماست. اما در مورد خشونت علیه زنان، مردان نقش مهم و اساسی دارند. آنها هم باید تلاش کنند تا در زندگی شخصی خود مرتکب انواع خشونت علیه زنان نشوند و هم باید حامی تغییر برای پایان دادن به هر نوع خشونت رایج علیه زنان باشند. مبارزه با خشونتهای موردی علیه زنان کافی نیست. شما باید در مقابل خشونتهای سیستماتیک علیه زنان نیز موضعگیری کنید. وظیفه فردی ما در جامعه ایرانی که بعضی از فرمهای خشونت علیه زنان توسط حکومت اعمال میشود و حکومت و رسانهها از برخی از انواع خشونت قبح زدایی میکنند و آن را به شکلی اشاعه میدهند، پررنگتر است. در جامعهای که مردان صدای بلندتری دارند چرا از این ابزار علیه خودش استفاده نمیکنید؟
در بسیاری از موارد خشونتها با هم ترکیب میشوند و یا با هم تداخل دارند؛ در یک رفتار خشونت آمیز همیشه میتوانیم لایههای پنهانی از انواع خشونت را ببینیم. تقریبا غیر ممکن است که خشونتهای جنسیتی را از خشونتهای دیگر مانند نژادپرستی و قومیتی، همجنسگرا ستیزی، ترنس فوبیا، تبعیض بر اساس سن، تبعیض طبقاتی و تبعیض علیه کمتوانی جدا کنیم. وقتی به خشونتهای جنسیتی میپردازیم هم زمان باید علیه هر نوع تبعیض و خشونتی در جهان موضع بگیریم.
وجدان هیچ مردی نمیتواند با این بهانه که «من خودم هیچ خشونتی علیه زنان نکردهام» آسوده باشد. امکان و فرصتهای نابرابری که قانون در اختیار مردان گذاشته است؛ حتی اگر شما هیچ نقش مستقیمی در تعیین سیاستگذاریهای دولتی نداشته باشید، شما را در این خشونتها همداستان کرده است. به نمونههایی مثل قانون حضانت، قانون ارث، حق طلاق، نابرابریهای جنسیتی در آموزش، فرصتهای نابرابر شغلی، حق انتخاب پوشش، حق خروج از کشور، اقامت در هتل، امکانات نابرابر ورزشی و تفریحی و از همه مهمتر تبعیض جنسیتی بین فرزندان در خانوادههای سنتی بیشتر فکر کنید.
علاوه بر این خشونت جنسیتی نسبت به انواع دیگر خشونت گستردگی بیشتری دارد. جهان را مجموعهای از زنان و مردان تشکیل دادهاند و این یعنی تقریبا نیمی از مردم جهان در معرض خشونت جنسیتی هستند. اگر شما به عنوان یک مرد میخواهید کاری برای محو خشونت علیه زنان انجام بدهید باید این دستهبندی را از بین ببرید. من چند پیشنهاد به شما میدهم و به نظر من همه این راهکارها در توان شماست:
کاری که از شما بر میآید
ـ کلمات قدرتمند هستند. به ویژه اگر در اختیار کسی باشند که خواسته یا ناخواسته قدرت بیشتری دارد. ما در دنیایی زندگی میکنیم که همه برای تحقیر زن و مرد از واژههایی کاملا بر مبنای تحقیر جنسیتی استفاده میکنند. واژههایی مثل «جنده»، «دمدمی مزاج»، «دنده چپ» و «...خل»، همگی تحقیر آمیز هستند. به ویژه واژههایی که به اندام جنسی زنان اشاره میکنند همگی حاوی این معنای ضمنیاند که زنان احمق، نادان و پایین هستند.
ـ برای سکسیسم پول خرج نکنید. مجله یا فیلم یا موزیک یا اشتراک یک وب سایتی که در آن دختران و زنان را ابزار جنسی برای مردان قرار میدهند و نمایش میدهند، نخرید. یک معترض واقعی علیه سکسیسم در رسانهها باشید.
ـ تا زمانی که میزان شیوع و رواج یک پدیده مثل تجاوز و روابط خشونت آمیز برای عموم مردم روشن نباشد، این پدیدهها از میان بر داشته نمیشوند. فقط یک آمار دقیق از کشور آمریکا نشان میدهد که بیش از یک میلیون زن و دختر هر سال مورد تجاوز و خشونت قرار میگیرند. به این آمارها اهمیت بدهید و بیشتر فکر کنید.
ـ بحثهای مربوط به مبارزه علیه پورنوگرافی زنان بالغ را پیگیری کنید. تجارت سکس برای کشورها میلیونها دلار سود دارد. اندیشههایتان را بازنگری کنید؛ چرا باید کلابهای تجارت سکس و همه مشاغل مربوط به سکس اینقدر پر سود باشند؟ هدف و ماهیت سایتهای پورنوگرافی و تجارت سکس در اینترنت چیست؟ به رابطه پورنوگرافی و خشونت علیه زنان فکر کنید.
ـ ممکن است شما هرگز شریک جنسی، همسر و دوست دخترتان را مورد تجاوز، خشونت جنسی و یا خشونتهای خانگی دیگر قرار نداده باشید اما حتما دیدهاید و شنیدهاید که مردان دیگر زنان را چطور مورد آزار و خشونت قرار میدهند. وقتی دوستتان یک جوک درباره یک نوع از خشونتهای آشکار علیه زنان تعریف میکند، بگویید که این داستان یا جوک اصلا خندهدار نیست. زمانی که مطلبی در روزنامه یا مجلهای میخوانید که در آن نوعی از خشونت علیه زنان را ترویج یا تائید میکند، به آن واکنش نشان بدهید و اعتراض کنید. زمانی که قانونی علیه زنان تصویب میشود به آن اعتراض کنید. اعتراض شما میتواند یک یادداشت در صفحه اجتماعی خودتان باشد یا مطرح کردن آن در یک جمع خانوادگی یا دوستانه. هر کاری که از شما بر میاید انجام بدهید به جز این که ساکت باشید.
ـ یکی از کسانی نباشید که در خشونتها و آزارهای جنسی مشارکت دارند. مثلا؛ هنگام صحبت با زنان بدون نگاه جنسیتی گفتگو کنید، از جملههای کلیشهای و جنسیتی استفاده نکنید، زنان را بی مورد لمس نکنید، به بهانه مستی یا مصرف ماده مخدر آنها را مورد آزار قرار ندهید، در خیابان یا به صمیمیترین دوستتان متلک نگویید، رفتارهای آزاردهنده رایج و مرسوم را نداشته باشید. یادتان باشد زنان ابزار حاضر و آماده برای ارضای نیازهای جنسی، شوخی و طنز و سرکار گذاشتن نیستند. همانطور که کسی نباید با شما چنین رفتار کند.
ـ سهمی در آگاهی رسانی و آموزش برای محو خشونت علیه زنان به عهده بگیرید.
ـ اگر پدر، برادر، عمو، دایی، دوست صمیمی، استاد، همکلاسی، رئیس و همکارتان شریکاش را آزار میدهد و یا به طور کلی یک آزارگر زنان است و بد رفتاری و بی احترامی میکند، در مقابلاش ساکت نباشید. همیشه راهی وجود دارد که با چنین افرادی وارد گفتوگو شوید. او را تشویق کنید تا با مشاوره و رفتار درمانی و تلاش برای شناخت دیدگاههای درست از خشونت دست بردارد. اگر نمیخواهید مستقیم وارد شوید از دیگران کمک بگیرید. هر کاری بکنید اما ساکت نباشید.
گفتوگو با زنان...
ـ با زنان حرف بزنید، درباره خشونتها، تجربههای خشونت آمیز و ترسهایشان. از آنها بپرسید چه حمایتهایی لازم دارند، چه چیزهایی دوست دارند و واقعا چه میخواهند. نظر آنها را درباره پرهیز از خشونت بپرسید. شنونده خوبی برای زنان باشید؛ آنها از تاثیر خشونت و راههای توقف آن به شما خواهند گفت.
ـ با زنان متحد باشید و در رفتارهای سکسیستی، کلیشهای و شیءانگاری مشارکت نکنید.
ـ به کسانی که به شما درباره تجربه تجاوز، آزار جنسی، روحی و جسمی میگویند اعتماد کنید. به جای انکار این موضوعات آنها را حمایت کنید. آنها را به رفتار بد، نامناسب و اشتباه متهم نکنید. مسئولیت این خشونتها را به رفتار، نوع پوشش و واکنش ربط ندهید. باور کنید که زنان هیچ علاقهای به تجاوز، تحقیر و توهین ندارند.
گفتوگو با مردان...
ـ درباره مساله خشونت، تجربه آزارگری و تاثیر آزارها در زندگیشان حرف بزنید. نظر آنها را بپرسید. اینکه چه احساسی دارند و چرا اینطور فکر میکنند. گفتگو با مردها به شما میآموزد که برای توقف خشونت چه امکاناتی وجود دارد و راههای مبارزه چقدر باز است.
ـ به پسرها یاد بدهید که رفتار مناسب با یک دختر یا یک زن چگونه است. درباره برابری جنسیتی با پسربچهها حرف بزنید و به آنها آموزش بدهید. آنها را با خشونتهای علیه زنان آشنا کنید و از آنها بخواهید سهم خود را در این مبارزه به عهده بگیرند. سهم یک پسر بچه در مبارزه با خشونت همکاری با زنان است؛ این که او بداند در بازی نباید اعمال قدرت کند، تحقیر کند و دخترها را کم هوش، لوس و شکننده فرض کند. یک الگوی خوب برای مردان آینده باشید.
ـ مسئولیت مردان را دربرابر خشونت علیه زنان یادآوری کنید.
در برابر خود...
ـ باورها، دیدگاهها و رفتارهایتان را نقد کنید. به خودتان نگاهی بیندازید و اشتباهات را بپذیرید. برای تغییر باورها و رفتارهایتان وقت بگذارید.
ـ آموزش ببینید. کتاب و مقاله و پژوهش بخوانید. به گروهها و کمپینها بپیوندید. اسطوره و واقعیتهای خشونت علیه زنان را برای خودتان روشن کنید. جامعهای را که در آن زندگی میکنید بشناسید. قوانین را بررسی کنید.
ـ نسبت به کلیشههای جنسیتی و تاثیر آن در نگرش و رفتارها هشیار باشید. نقشها و انتظارات اجتماعی بر تصمیم مردان در تعامل با زنان تاثیر جدی دارد. مردها آموختهاند که بیان احساسات مردانه نیست. این کلیشهها را کنار بگذارید و چیزهای تازه را محک بزنید. همچنین از خودتان بپرسید چطور میتوانید بدون کلیشهها و رفتارهای خشونت آمیز یک رابطه شخصی یا اجتماعی معنادار با زنان داشته باشید.
ـ هیچ وقت بدون اجازه و تمایلی که مستقیما از سوی زن ابراز میشود رابطه جنسی برقرار نکنید. شما مسئول نیازهای جنسی خودتان هستید. این که شما به سکس نیاز دارید این حق را برایتان ایجاد نمیکند که به هر طریقی وارد رابطه جنسی شوید. جملههایی مثل «نه»، « بس است »، «این کار را نکن»، «من آماده نیستم»، «من دوست ندارم»، «حوصله ندارم»و «ادامه نده» دقیقا همان معنای واقعی خودشان را دارند. آنها را برای خودتان تفسیر نکنید. «نه» برای همه زنها به معنای «نه» است و به معنی « شاید» و «بله» نیست. این جملهها برخورنده نیستند. طوری رفتار نکنید که زنی برای پیشگیری از دعوا، تنش و درگیری خودش را موظف به ارضای نیازهای شما کند. اجبار و تهدید نیز بدترین نوع تلاش برای سکس است. همچنین اصلا فکر نکنید که هر زنی که لباس باز میپوشد و جذابتر از همیشه است به دنبال سکس با شماست.
ـ هر نوع رفتار خشونت آمیز نسبت به شریک و همسرتان کنار بگذارید. این شامل طیف وسیعی از رفتارهاست؛ برخی از آنها را آموختهاید، برخی از آنها مشکلات روحی و روانی خود شماست و بخشی نیز حقی است که جامعه برایتان تدارک دیده است این خشونتها شامل انواع تهدید، تحقیر، آزار بدنی و روحی است. یادتان باشد که بسیاری از خشونتهای قانونی بر اساس این پیش فرض شکل گرفتهاند که زنان مایملک مردان هستند، کلیشهای که با غیرت و تعصب پیوندی عمیق دارد.
نظرها
نظری وجود ندارد.