بهروز حشمت: چکش قلم من است و آهن زبانم
محمد تنگستانی - در نمایشگاه گروهی «ایران هارتبیت» آثار ۱۵ هنرمند ایرانی به نمایش درآمده است، از جمله آثاری از بهروز حشمت. با او گفتوگو کرده ایم.
در نمایشگاه گروهی «ایران هارت بیت» آثار ۱۵ هنرمند ایرانی به نمایش درآمده است. این نمایشگاه صبح امروز، ۲۶ نوامبر در گالری نیکلاس فلامل در پاریس آغاز به کار کرد.
آثاری از قدرتالله آقایی، عبدی اسبقی، رضا درخشانی، کامبیز درمبخش، گلناز فتحی، پرستو فروهر، بهروز حشمت، بزرگمهر حسینپور، منوچهر نیازی، مجتبی وزیری، حامد رشتیان، کامبیز صبری، بهجت صدر، مینا طالعی و پرویز تناولی تا ۲۰ ژانویه در گالری نیکلاس فلامل به نمایش گذاشته شده است.
برگزارگنندگان نمایشگاه «ایران هارتبیت» اعلام کردهاند که هدفشان از برگزاری چنین نمایشگاهی این است که در دوران «پساتحریم» آثار گروهی از هنرمندان شناختهشده تجسمی ایران را به مخاطبان جهانی عرضه کنند.
بهروز حشمت یکی از هنرمندانی است که با چند مجموعه در این نمایشگاه حضور دارد.
بهروز حشمت ابتدا در کارخانه ماشینسازی تبریز شروع به کار کرد. یک سال بعد اما به مجسمهسازی روی آورد. مجسمه «عاشیقلار» او از آثار ماندگار هنرهای تجسمی در ایران است.
صدای مردم آذربایجان
بهروز حشمت میگوید: «این مجسمه حالا دیگر تبدیل شده به تاریخ. تا پیش از آن، مردم مجسمه شاه را در میدانهای شهر میدیدند. با «عاشیقلار» اما صدای مردم آذربایجان، صدایی که در جشنها و عزاداریها شنیده میشد ایستاد میان میدان و ساز زد. این مجسمه شاه نبود. مجسمه خود مردم بود.»
مجسمه «عاشیقلار» که به «دمیر عاشیق» شهرت دارد در سال ۱۳۵۴ در پارک شاهگلی تبریز نصب شد. اما ساواک آن را برنتابید و بعد از دو ماه مجسمه را پایین کشید و روانه انبار کرد. بهروز حشمت را هم وادار کردند ایران را ترک کند. او اکنون در وین زندگی میکند.
هویت انسانها و آهن
بهروز حشمت در دانشگاه هنرهای زیبای وین تحصیلاتش را به پایان رسانده است. میگوید: «مجسمهسازی ربطی به آکادمی ندارد. چکش، قلم من است و آهن زبانم. اوایل مجسمهها، خود من بودند: انسانی که به دهانش قفل زده بودند. او صدای سکوت بود. اما بعد سعی کردم شخصیتهایی را با آهن از کار دربیاورم.»
تصاویری از آثار بهروز حشمت:
این شخصیتها در آثار بهروز حشمت یک معنای نمادین دارند: ملایی که عبا به تن دارد و سرش یک قفل کهنه است. یک حاجی بازاری با شکم برآمده که سری به شکل چرتکه دارد.
حشمت میگوید: «میخواستم هویت انسانها را با آهن نشان بدهم.»
بهروز حشمت به فضاهای عمومی علاقمند است و تاکنون جوایزی هم به خاطر آثارش از نهادهای فرهنگی اتریش و آلمان دریافت کرده است: مدال طلای خانه هنرمندان وین در سال ۲۰۰۵، جایزه بنیاد آنا سوسمن در سال ۱۹۹۱ و جایزه بینیال بلغارستان در سال ۱۹۸۱.
در مجموعههای «درخت» و «خانه» از بهروز حشمت مایههایی از نوستالژی به چشم میآید. او میگوید وقتی میخوابد در ایران است، هنگام بیداری در وین.
بهروز حشمت در پی آن است که با آثارش گوشه و زاویهای از تاریخ را ثبت کند. گفتو گو با او را میشنوید:
نظرها
نظری وجود ندارد.