"انتخابات مهم است، خبرگان مهمتر است"
آرش بهمنی − محمدعلی موحدیکرمانی، امام جمعه موقت تهران، با نظر به انتخابات اسفندماه گفته است که «هر دو مجلس مهم است اما مجلس خبرگان مهمتر». دلیل این سخن چیست؟
حدود سه ماه تا زمان برگزاری همزمان دو انتخابات خبرگان و مجلس دهم باقی مانده است. دو انتخاباتی که در ماههای اخیر هر دو جناح سیاسی عمده ایران مدام اهمیت آنها را یادآور شدهاند. محمدعلی موحدیکرمانی، امام جمعه موقت تهران، روز جمعه گذشته (۶ آذر) تأکید کرد که «هر دو مجلس مهم است اما مجلس خبرگان مهمتر». دبیرکل جامعه روحانیت مبارز برای اینکه شبههای پیش نیاید این را نیز افزود که «تا این رهبر آگاه را داریم غم نداریم».
مجلس خبرگان رهبری ۸۶ عضو دارد و انتخابات آن هر هشت سال یک بار برگزار میشود. طبق اصل ۱۰۷ قانون اساسی این مجلس وظیفه تعیین رهبر جمهوری اسلامی را بر عهده دارد و طبق اصل ۱۱۱ میتواند در صورت عدم انجام وظایف قانونی رهبر یا پی بردن به فقدان شرایط رهبری در وی، او را از سمت خود برکنار کند.
دلیل اهمیت ویژه خبرگان
آنچه اهمیت انتخابات پیش روی مجلس خبرگان را از سالهای پیش بیشتر کرده، گمانهزنی درباره احتمال امکان انتخاب رهبر جدید در دورهی جدید این مجلس است. آیتالله خامنهای متولد سال ۱۳۱۸ است و در حال حاضر ۷۶ سال سن دارد. در پایان دوره پنجم مجلس خبرگان او در صورت حیات حدود ۸۴ سال سن خواهد داشت. علاوه بر آن بستری شدن آیتالله خامنهای در بیمارستان به دلیل بیماری نیز باعث شد به این بحثها دامن زده شود.
به دلیل نقش خبرگان در تعیین رهبری آتی است که تاکنون چندین بار احمد جنتی، دبیر شورای نگهبان، و دیگر اصولگرایان متنفذ به ابراز نگرانی از «برنامهها» برای این مجلس پرداختهاند. جنتی از جمله با «بسیار مهم» توصیف کردن انتخابات خبرگان، خبر از آن داده که عدهای «از هماکنون در حال برنامهریزی برای تصرف» این مجلس هستند و به همین دلیل اعضای شوراى نگهبان «نیازمند یک بیداری و بصیرت» هستند تا مسئولیت این شورا را «به خوبی» اجرا کنند.
پیش از این محمد مومن، از فقهای شورای نگهبان، خبر از آن داده بود که این شورا صلاحیت تمامی اعضای فعلی مجلس خبرگان را برای انتخابات آینده تأیید نخواهد کرد و اعضای این مجلس، قصد داشتند یکی از اعضای فعلی را نیز از این مجلس اخراج کنند.
مسئله احتمال انتخاب رهبر جدید البته تنها به گمانهزنی در محافل سیاسی محدود نیست. برخی از اعضای مجلس خبرگان نیز خبر از آن دادهاند که ممکن است چنین اتفاقی در آینده نزدیک رخ دهد. از جمله سال گذشته قربانعلی دری نجفآبادی، نایبرئیس وقت خبرگان گفته بود: «خدا رهبری را حفظ کند و به ایشان طول عمر دهد انشاالله. اما به هر حال باید برای بعد از ایشان به فکر باشیم.»
این مسئلهای است که مورد تاکید احمد خاتمی هم قرار گرفته است. امام جمعه موقت تهران گفته که «حساسیت» در این دوره از انتخابات خبرگان بیشتر است و برخی «با این انگیزه میآیند كه این دوره شانس انتخاب رهبر بیشتر است». به گفته این عضو مجلس خبرگان «خیلیها یك خیالاتی به سرشان آمده كه چه بسا خبرگان پنجم مسئولیت انتخاب رهبر را داشته باشد.»
موحدیکرمانی نیز سال گذشته نیز چنین پیرامون بحث رهبر آینده جمهوریاسلامی اظهارنظر کرده بود: «مسئله ما بعد از آقاست. خدا انشاالله ایشان را حفظ کند و رهبری ایشان را به حکومت امام زمان متصل کند. اما اینکه بعد از ایشان چه میخواهد بشود مهم است.»
همین گمانهزنیها موجب شده که توجه به انتخابات آینده مجلس خبرگان بیشتر جلب شود. مسئلهای که زمستان گذشته و در زمان انتخاب رئیس این مجلس - به جای محمدرضا مهدویکنی که سال گذشته درگذشت - نیز نمایان شد. رقابت میان اکبر هاشمیرفسنجانی، محمد یزدی و محمد مومن در نهایت به ریاست محمد یزدی - رئیس اسبق قوهقضائیه - بر خبرگان ختم شد.
هاشمیرفسنجانی سال گذشته در گفتوگویی با روزنامه شرق - در روز نخست برگزاری اجلاس خبرگان - گفته بود که کارهیاترییسه مجلس خبرگان «فقط یک وقت» حساس میشود که ممکن است «در ۲۰ یا ۳۰ سال و کمتر و بیشتر یک بار اتفاق بیفتد»، اما «آن لحظه حساس، مهم است» که در آن «حتما لازم نیست رییس باشم، کافی است عضو خبرگان باشم. انسان در خبرگان میتواند صحبت کند و نظرش را بدهد و اگر بخواهم، تاثیرگذار هم خواهم بود».
اشاره وی به مسئله انتخاب رهبر حکومت بود. مسئلهای که پس از مرگ آیتالله خمینی در سال ۶۸ اتفاق افتاد و اعضای این مجلس علی خامنهای را برای جانشینی وی برگزیدند. بسیاری سخنان هاشمیرفسنجانی و نقلقول او از بنیانگذار جمهوریاسلامی در آن زمان را از دلایل انتخاب علی خامنهای به سمت رهبری میدانند.
برخی سخنان هاشمیرفسنجانی در سالهای گذشته - از جمله تاکید او بر امکان شورایی شدن مجدد رهبری در جمهوریاسلامی - نیز بر حساسیت اصولگرایان نسبت به این انتخابات افزوده است.
موضوع نظارت بر رهبر
از سوی دیگر نظارت بر نهادهای زیرمجموعه رهبر جمهوریاسلامی نیز از جمله وظایف این مجلس است. مسئلهای که البته بخشی از آن پیش از این با مخالفت آیتالله خامنهای روبهرو شده بود. این مسئله نخستین بار توسط عباس نبوی، عضو هیات علمی موسسه امام خمینی، وابسته به محمدتقی مصباح یزدی، در جلسه هفتگی انصار حزبالله، فاش شد. او چهار سال پیش خبر داده بود که رهبر جمهوری اسلامی در نامهای به «کمیسیون نظارت بر رهبری» مجلس خبرگان تاکید کرده که نظارت این مجلس، صرفا به معنی بررسی شرایط کلی رهبری است: «اینکه بگویید شرایط هست و کاملا وجود دارد، اما ما میخواهیم درباره این موارد که مثلا چرا این آقا را به فلان سمت برگزیدید و چرا به فلانی اجازه دادهاید، نمیشود.»
هاشمیرفسنجانی نیز در مصاحبه با نشریه حکومت اسلامی، ارگان این مجلس (شماره تابستان ۱۳۸۵) گفته بود اعضای این مجلس بر این عقیده بودند که «هر چیزى که به رهبرى مربوط مى شود را پیگیرى کند، مثل مجمع تشخیص مصلحت نظام، صدا و سیما، نیروهاى مسلح و هر چه که تحت امر رهبرى» است، موظف به توضیح و ارائه گزارش به خبرگان هستند و همین مسئله نیز به شکل قانون درآمد، اما پس از دعوت آنها به این مجلس «دفتر رهبرى مانع حضور آنها در خبرگان شد و اظهار داشتند که رهبرى نظرشان این است که این موضوع جزء وظایف خبرگان نیست». این موضوع مورد تایید احمد جنتی هم قرار گرفت. او با اشاره به موافقت اکثریت اعضای این مجلس درباره بررسی هیات تحقیق مجلس خبرگان از نهادهای زیرنظر رهبر جمهوریاسلامی گفت که آیتالله خامنهای با این مسئله موافق نبود و «در مورد نیروهاى مسلح فرمودند: اصلاً حرفش را نزنید، براى این که در نیروهاى مسلح امکان این که کسى تحقیق و سوال کند، نیست… طى دو ـ سه جلسه اى که با ایشان داشتیم و بحث هاى زیادى شد، با این موضوع مخالفت کردند».
کمیسیون تحقیق مجلس خبرگان، کمیسیونی است که برای بررسی شرایط رهبر جمهوریاسلامی تشکیل میشود. تشکیل این کمیسیون براساس اصل ۱۱۱ قانون اساسی است. براساس این اصل «هر گاه رهبر از انجام وظایف قانونی خود ناتوان شود یا فاقد یکی از شرایط مذکور در اصول پنجم و یکصد و نهم گردد، یا معلوم شود از آغاز فاقد بعضی از شرایط بوده است، از مقام خود بر کنار خواهد شد».
جلسات این کمیسیون و مذاکرات آن به شکل محرمانه انجام میشود و عموما جزئیات آن نیز منتشر نمیشود. مسائلی نظیر موارد بررسی یا نتیجه آنها کمتر در رسانهها منعکس شده. از کمیسیون تحقیق با عنوان کمیسیون «اصل ۱۰۸» نیز نام برده میشود. کمیسیونی که با حضور ۱۶ عضو مجلس خبرگان تشکیل میشود، اعضای اصلی و علیالبدل.
قدرت فزاینده «آقا»
پاییز گذشته محسن مجتهدشبستری، امام جمعه تبریز و یکی از اعضای این کمیسیون در گفتوگویی خبر از آن داده بود که این کمیسیون بعد از برگزاری جلسات خود - به ریاست محمد یزدی - به این نتیجه رسیده که توانایی آیتالله خامنهای برای رهبری هر روز بیش از روز قبل میشود: «کمیسیون تحقیق نه تنها تا به حال به ناتوانی نرسیده است بلکه به این نتیجه رسیده است که تجربیات آقا سال به سال بیشتر و توانش قویتر شده است. با اینکه سن رهبر بالاتر میرود، ولی از نظر توان کار و اشراف بر مسایل روز به روز قویتر و بهتر میشود.»
همان زمان محسن حیدری، دیگر عضو مجلس خبرگان، در گفتوگویی با وبسایت برهان، نزدیک به سپاه پاسداران، گفته بود که خبرگان ممکن است در مواردی درباره خطاهای احتمالی به رهبر جمهوریاسلامی تذکر هم بدهد، اما: «مسئله را به صورت معقول و حکیمانه اصلاح و رفع ابهام میکند. در بوق و کرنا کردن اینگونه رسیدگیها، موجب تضعیف رهبری و نظام است و این به مصلحت کشور نیست.»
نظرها
neda
عزاعزاست امروز رضازاده رکوردی توی دستگاه معاویه است امروز!!
Farid
مگر با انتخابات چیزی در مملکت ولایت فقیه عوض میشود؟! سبز و بنفش امدند و مجلس نخودی ماند و دولت هم تدارکاتچی ! بیخود مردم را چندباره فریب ندهید. تنها راه تحریم کامل انتخابات ؟! فیلتر استصوابی است .
سهراب
حکمت مقام معظم در چپاول ثروت ملت و نابودی چند نسل ایران و فروختن کشور به مافیای باقی مانده از کا گ ب ی روسیه است .حکمت و قدرت این آقا در برخورد با مردم بوسیله ی ترور و کهریزک و قتل درمانی در زندان و کشتار مردم در سوریه است .نفرین و نابودی و بدبختی بر خودش و خاندان آدم خوارش و سپاهایان و روحانیان و بسیجیان دیوانه صفت و فاسد و خونخوارش. در تاریخ نامش در کنار نام تیمور و چنگیز و صدام و خمینی و لشکر تازی صدر اسلام و آقا محمد خان قاجار به عنوان یک قاتل خونخوار و یک ایرانی کش قهار خواهد ماند . به امید سرنگونی ولایت وقیح و دون صفتان بی وجودی مثل خامنه ای و طرفداران رژیم ایرانی کش و سوری کش ولایت وقیح زنده باد جمهوری ایرانی
Ali
اگر حاکمان امروزی نبودند وضعیت ما بهتر از عراق و سوریه و افغانستان نبود. اگر آنها بروند وضعیت ما مثل همین همسایگانمان و شاید هم بدتر می شود. یادمان باشد که غیر از ترکیه و ایران (شاید هم مصر) هیچ کشور به نسبت مسقلی در خاورمیانه وجود ندارد.