کانون نویسندگان سالگرد قتل پوینده و مختاری را برگزار میکند
کانون نویسندگان ایران در امامزاده طاهر کرج خاطره دو شاعر و مترجم به قتل رسیده ایرانی را گرامی میدارد. به نظر کانون پرونده قتلها هنوز پس از ۱۷ سال بسته نشده است.
کانون نویسندگان ایران در بیانیهای اعلام کرده است که در هفدهمین سالگرد قتل محمد جعفر پوینده و محمد مختاری، جمعه ۱۳ آذر ۱۳۹۴ ساعت ۵/۲ بعد از ظهر بر سر مزار این دو شاعر و مترجم به قتل رسیده ایرانی در امامزاده طاهر کرج مراسم گرامیداشت برگزار میکند.
محمد مختاری، شاعر ایرانی و یکی از اعضای کانون نویسندگان ایران پنجشنبه ۱۲ آذر ۱۳۷۷ پیش از غروب برای خرید از منزلش خارج شد و دیگر بازنگشت. بعدها معلوم شد که تیمی از اعضای وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی او را ربوده و به قتل رسانده بود.
از قتل او و محمدجعفر پوینده و داریوش فروهر و پروانه اسکندری به عنوان قتلهای زنجیرهای یاد میکنند. مقامات وقت وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی در بیانیهای اعتراف کردند که این قتلها به دست عوامل این وزارتخانه انجام شده است.
کانون نویسندگان ایران در بیانیهای که به مناسبت هفدهمین سالگرد قتل پوینده و مختاری منتشر کرده مینویسد: «زوایای پنهان و کتمان شده [قتل پوینده و مختاری] به علت فضای سنگین سرکوب و اختناق همچنان ناروشن باقی مانده، و آنان که جرأت ورود به این زاویهها را به خود دادهاند، از جمله ناصر زرافشان عضو کانون نویسندگان ایران و وکیل خانوادههای قربانیان این قتلها، متحمل هزینههایی بس گزاف شدهاند.»
کانون نویسندگان ایران مینویسد: «شمار قتلهای زنجیرهای بسی بیش از آن است که به کشتار چهار نفر یعنی پروانه اسکندری، داریوش فروهر، محمد مختاری و جعفر پوینده محدود شود. از آن زمان به بعد، علاوه بر دهها نام دیگر، از این نامها نیز به عنوان قربانیان قتلهای زنجیرهای یاد شده است: غفار حسینی، احمد میرعلایی، علی اکبر سعیدی سیرجانی، احمد تفضلی، ابراهیم زالزاده، مجید شریف، پیروز دوانی، حمید حاجیزاده و فرزند خردسالش، کارون. افزون بر این، قرار بود شمار دیگری از نویسندگان را با اتوبوس به اعماق دره پرتاب کنند، کشتاری دسته جمعی که البته ناکام ماند.»
کانون نویسندگان ایران در این بیانیه پرونده قتل محمد جعفر پوینده و محمد مختاری را بازخوانی میکند و مینویسد: «قاتلان ادعا کرده بودند که پوینده و مختاری و فروهرها را به دلایل شرعی کشتهاند. این ادعا هیچ معنایی نداشت و ندارد جز آنکه این انسانها را به دلیل عقاید دگراندیشانه و فعالیتهای آزادی خواهانهشان کشتهاند. یادآور میشویم که برخی از متهمان در دادگاه ادعای "استحقاق کشته شدن" را درباره مقتولان مطرح کردند.»
محمد مختاری کتابهایی پیرامون اسطورهشناسی و تحقیقاتی درباره شاهنامه، و چند دفتر شعر را به ادبیات ایران هدیه کرده است. او از سال ۵۵ تا ۵٨ مجموعههای اشعار «در وهم سندباد»، «قصیدههای هاویه»، «برشانه فلات» و «شعر ۵٧» را منتشر کرد. از سال ۵٩ تا سال ۶٠ هم مجموعه «شعر بهار و واقعه» را گرد آورد و سپس «منظومه ایرانی»، «خیابان بزرگ» و «سحابی خاکستری» را سرود. این کتابها بعدها توسط انتشارات توس به چاپ رسید.
منصور کوشان، نویسنده فقید ایرانی و از اعضای کانون نویسندگان ایران درباره مختاری گفته است: « او اگر نگوييم که تنها شاعر متفکر جوان امروز ايران بود، دستکم بايد گفت يکی از معدود و يکی از بهترينها در اين زمينه بود. معرفتی که محمد مختاری دريافته بود و به دنيال آن از هيچگونه مطالعه و کشف و شهودی نمیگذشت، در اين سالها، کمتر در شاعر ديگری بروز کرده است. نقدها و مقالههای او نشان میدهد که با چه آگاهی و چه معرفتی کلمهها را برگزيده است و چگونه متنهایش با وسواس، ايدههايش، تفکر بازيافتهاش را به خواننده منتقل میکند.»
از محمد جعفر پوینده هم ۳۶ کتاب در زمینه ترجمه آثار ادبی، فلسفی و اجتماعی به جای مانده است. ترجمه اعلامیه جهانی حقوق بشر، جامعهشناسی ادبیات از لوسین گلدمن، درآمدی بر هگل نوشته ژاک دونت از ترجمههای اوست.
در همین زمینه:
مراسم خاکسپاری محمد جعفر پوینده در آذر ۱۳۷۷ در امامزاده طاهر کرج، ایران
نظرها
Farid
نوری زاد: دیروز همه ی بانوان همراه ما که در قرچک زندانی بودند، آزاد شدند. این را مادرِ امید علی شناس زنگ زد و گفت. دیرگاه دیشب نیز جناب هاشم زینالی – پدر سعید زینالی – آزاد شد. آقایان رضا ملک و نعمتی و محسن شجاع و احمدی راغب نیز در نوبت اند و احتمالاً امروز فردا آزاد می شوند. حالا باید ببینیم حضرات بازجوها در این ده روز دمِ گوشِ هاشم زینالی چه گفته اند از پسرِ هفده سال سر به نیستش! می گویم: آقایان، زمین و زمان را اگر به نمایندگیِ خود خدا بهم بدوزید و سرتان را اگر با موشک های شهاب تان به طاق آسمان بکوبید و یقه هایتان را اگر برای کشته های کربلا جِر واجر کنید، باید تکلیف سعید زینالی را که هفده سال پیش از خانه اش بیرون کشیده اید و برده اید و سر به نیستش کرده اید، مشخص کنید. مشخص شدنِ زنده یا کشته بودنِ سعید زینالی، دیگر خانواده هایی را که فرزندانشان توسط برادران سپاه و برادران بسیج و برادران اطلاعات سر به نیست شده اند، به صحنه می آورد. و شما چه بخواهید و چه نخواهید، با یک فضاحت بزرگ هفده ساله روبرو خواهید شد حتماً. به سرداران و ملاهای حکومت می گویم: سرتان را جلو بیاورید تا یک چیزی دم گوشتان نجوا کنم: ما خودمان می دانیم که شما برای حفظ نظام تان، و یعنی برای حفظ خودتان، چند صد نفر مثل سعید زینالی را سر به نیست کرده اید و اگر لازم باشد چند صد هزار نفرِ دیگر را نیز سر به نیست خواهید کرد. اما قاعده ی دنیا بر این نیست که یک جماعتی به اسم خدا هم بدزدند و هم بکشند و هم بترسانند و هم زندانی کنند و هم در بیرون از مرزها مفسده براه بیندازند و در عوض همچنان بر سرِ کار باشند و تن و بدنشان هیچ از نفرت و خروش مردم نلرزد. خیالتان راحت، بوق تزلزل و فرودِ آدمکش ها و دزدها و مردمفریب های مصدر نشین مملکتِ ما خیلی وقت است که بصدا درآمده. اگر شما نمی شنویدش، نشنوید، به نفع ما.
Talash
ارجمند ها مهمت (محمد)جعفر پوینده و مهمت (محمد)مختاری را کشتند چون آ نها روبروی سامانه ای سرمایه داری امریکا بودند.