چرخه فقر و فرار از آموزش در استانهای مرزی
سیمای تازهای که از بازماندگان از تحصیل در ایران ارائه شده، عواملی چون فقر اقتصادی خانوار، فقر امکانات، کمبود فضای آموزشی و توسعه نیافتگی را گوشزد میکند.
گزارشهای رسمی رسانههای داخلی ایران سیمای تازهای از بازماندگان از تحصیل را نمایش میدهد؛ ۹۰ هزار نفر در خوزستان، ۱۵۰ هزار نفر در سیستان و بلوچستان، ۱۴ هزار نفر در هرمزگان. مناطقی که دور از مرکزند و در شمار استانهای محروم و یا کم برخوردار. آیا رابطهای میان فقر اقتصادی و توسعه نیافتگی و بازماندن از تحصیل وجود دارد؟
براساس گزارشهای رسمی دو استان سیستان و بلوچستان و آذربایجان غربی در جنوب شرقی و شمال غربی ایران بیشترین نرخ بیسوادی و کودک بازمانده از تحصیل را دارند.
در تازهترین اظهار نظر رسمی، مرتضی مقتدایی، استاندار خوزستان از شناسایی ۹۰ هزار کودک بازمانده از تحصیل و یا ترک تحصیل کرده زیر ۱۸ سال در این استان خبر داد. پیش از این نیز معاون سوادآموزی هرمزگان گفته بود که ۱۴ هزار کودک بازمانده از تحصیل در این استان شناسایی شدهاند.
در همین رابطه منابع دولتی از شناسایی حداقل ۱۳۰ هزار کودک بازمانده از تحصیل در استان سیستان و بلوچستان خبر دادهاند و بنا بر گزارشهای رسمی نزدیک به ۴۰ هزار کودک در استان گلستان از تحصیل بازماندهاند.
علاوه بر این، آمار کودکان بازمانده از تحصیل در استانهای کردستان، آذربایجان غربی، گلستان و خراسان شمالی «نگران کننده» اعلام شده است. هیات دولت ایران از ابتدای سال تحصیلی ۹۴ به منظور شناسایی کودکان بازمانده از تحصیل برنامهای را در این استانها به اجرا گذاشته است.
به گفته استاندار خوزستان، این استان یکی از پنج استانی است که بیشترین کودک بازمانده از تحصیل را دارند. او «دو زبانه» بودن کودکان این مناطق را یکی از دلایل بازماندن آنها از تحصیل دانست.
مدیرکل آموزش و پرورش استان هرمزگان نیز «دوزبانه» بودن، فقر اقتصادی و کمبود امکانات در مناطق حاشیهای و دور از مرکز را از مهمترین عوامل بازماندن کودکان از تحصیل عنوان کرده بود.
شاهد علوی، تحلیلگر مسائل سیاسی و فعال حقوق اقلیتها در این باره به زمانه میگوید: «اینکه مسئولان میگویند که نرخ سوادآموزی در مناطقی که زبان مادری زبانی غیر از فارسی است پائین است، اعتراف به حقیقتی است که پیش از این تکذیب میشد».
او میگوید: «اگر این گفتهها تکذیب نشود، میتواند سرآغاز یک نگاه واقعیتر به نظام آموزشی به ویژه در این مناطق باشد».
به گفته او، نرخ ترک تحصیل و افت تحصیلی دانشآموزان در مناطقی که آموزش به زبان مادری نیست، بالا است و دلیل آن هم زبان آموزش است».
چرخه فقر و بیسوادی
به گفته مسئولان محلی، «فقر اقتصادی خانوار»، «فقر امکانات» و «کمبود فضای آموزشی» از دیگر عوامل بازدارنده کودکان از تحصیل به شمار میآیند.
رئیس سازمان نوسازی، توسعه و تجهیز مدارس مهر امسال گفته بود که توزیع فضای آموزشی در ایران یکسان نیست. براساس اطلاعاتی که مرتضی رئیسی ارائه کرده است، سیستان و بلوچستان و آذربایجان غربی محرومترین استانها به لحاظ سرانه آموزشی هستند. همچنین به گفته مدیرکل آموزش و پرورش هرمزگان، نزدیک به یک چهارم فضای آموزشی این استان ناامن است.
در کنار فقر امکانات آموزشی، این استانها در سرشماریهای نیروی کار، بیشترین نرخ بیکاری را دارند. گزارشهای منتشر شده در سالهای گذشته نشان میدهد که نرخ بیکاری در برخی از شهرستانهای استان خوزستان نزدیک به ۵۰ درصد است.
شاهد علوی، فقر و سیستم آموزشی ناکارآمد را گرفتار شدن در یک دور باطل میداند و میگوید: «این سیستم آموزشی تکزبانه ناکارآمد موجب ترک تحصیل دانش آموزان در سنین زیر ۱۸ سال میشود و همین مساله باعث میشود که این افراد شانس کمتری برای ورود به بازار کار داشته باشند و توانایی ایجاد شغل برای خودشان را هم ندارند».
به گفته او، این وضعیت در میان عربها در استان خوزستان کاملا قابل مشاهده است. این افراد به دلیل همین نظام آموزشی ناکارآمد وارد یک چرخه فقر شدهاند. بهگونهای که شاخص توسعه انسانی هم در این مناطق پائین است.
براساس گزارش مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی، در سال تحصیلی گذشته سه میلیون و ۲۰۰ هزار کودک در ایران از تحصیل بازماندهاند. همچنین به گفته معاون سوادآموزی سازمان نهضت سوادآموزی، سالانه نزدیک به ۱۱۰ هزار نفر ترک تحصیل میکنند و یا از تحصیل باز میمانند.
گزارشهای منتشر شده نشان میدهد که بیش از یک سوم از این کودکان به دلیل فقر از تحصیل بازمانده یا ترک تحصیل میکنند.
نظرها
نظری وجود ندارد.