ارتباط ناشناخته. ارتباط بدون سانسور. ارتباط برقرار نمی‌شود. سایت اصلی احتمالاً زیر سانسور است. ارتباط با سایت (های) موازی برقرار شد. ارتباط برقرار نمی‌شود. ارتباط اینترنت خود را امتحان کنید. احتمال دارد اینترنت به طور سراسری قطع شده باشد. ادامه مطلب

اینجا تهران است: لب مرز خفگی

اعظم بهرامی- طرح‌های مبارزه با آلودگی هوا یکی پس از دیگری شکست خورده‌اند. طی ۲۰ سال، شمار روزهای پاک تهران به اندازه روزهای یک سال نبوده‌اند. تهران چرا و چگونه به این روز افتاد؟

زمستان به زمستان که می‌رسد، مردم نفس‌شان را حبس می‌کنند، بچه‌ها از تعطیلی مدارس شاد می‌شوند، شهروندان ماسک‌ها را در می‌آورند، هوا وارانه و چشم‌اندازها تیره می‌شود و البته خیلی‌ها هم جدی جدی جان می‌دهند: اینجا تهران است، جایی که آلودگی سالانه جان ۴۰۰۰ تن را می‌گیرد.

مسئولان هم هر از چند طرحی تازه رو می‌کنند؛ طرح‌هایی که تا امروز هیچ کدام روزنه‌ای هم به هوای پاک نگشوده است. همین یک ماه پیش بود که نماینده پلیس راهنمایی و رانندگی تهران اعلام کرد که طرح زوج و فرد کردن تردد ماشین‌ها کارآمد نبوده است. این در حالی بود که سازمان محیط زیست با ادامه آن موافق بود. دامنه بحث به نیروی انتظامی و پلیس راهور کشید و در نهایت طرح ناکارآمد ارزیابی شد.

تحقیقات دانشگاهی نشان می‌دهد بیش از ۸۰ درصد آلودگی هوای تهران ناشی از سوخت اتومبیل‌هاست. به عبارت دیگر باید گفت تجربه این سال‌ها نتوانسته است مشکلی از هوای تهران را حل کند.

طرح سه رنگ زرد و سبز و قرمز نیز که مربوط به کنترل کیفیت و معاینه فنی موتورها بود تنها می‌تواند دود اگزوزها را کنترل کند. این طرح نیز به دلایلی دیگر متوقف شد: کنترل کیفی موتورسیکلت‌ها و تک تک خودروها بسیار زمان‌بر و هزینه‌بردار بود و از طرفی بسیاری از تولیدات خودروهای داخلی بی‌توجه به سال تولید و برگ ضمانت از محل تولید دچار نقص فنی هستند که در نهایت منجر به بد سوختن بنزین، فیلتر نشدن و به تله‌اندازی بقایای سوخت در اگزوز خودرو می‌شوند. به این دلایل معیار تسهیل‌کننده‌ای برای کنترل کیفیت دود وجود نخواهد داشت و به این ترتیب طرح  مصوب دولت در اوایل اردیبهشت‌ماه امسال که بر یکپارچه‌سازی معاینه فنی و دریافت کارت سلامت خودرو تأکید داشت به مرحله اجرایی و عملیاتی نرسید .

پیشتر در آذرماه سال قبل نیز نمایندگان مجلس به سبب نگرانی از آلودگی هوای تهران معصومه ابتکار، رئیس سازمان حفاظت محیط زیست را به مجلس فراخواندند و در همان سال روزنامه‌ها تیتر زدند که بنزین وارداتی هم نتوانست مشکل آلودگی هوای تهران را حل کند؛ آلودگی‌ای که از چندین سال قبل روزهای قرمز و بحرانی و خطرناک برای پایتخت‌نشینان رقم زده بود. آلودگی‌ای که به تصدیق سازمان بهداشت و درمان تهران سالانه جان ۴۰۰۰ نفر آنها را گرفت و می‌گیرد.

آماده باش اورژانس تهران و تعطیلی زنگ ورزش مدارس و تعطیلی مهدهای کودک و مدارس در روزهای مختلف سال همچنان تکرار می‌شد. در نهایت هم این آلودگی یا در حد تیتر خبر باقی ماند یا آماری که مسئولان در رسانه‌ها اعلام می‌کنند.

منشــأ آلودگی هوای تهران

به گفته شورای شهر تهران، روزانه تنها ۹۰۰ هزار جابه‌جایی با موتور در تهران انجام می‌شود و وسایل نقلیه عمومی موجود تنها برای جابه‌جایی ۵.۵ میلیون نفر در روز کافی است.

از ۱۸ میلیون تردد روزانه در تهران کمتر از ۴۰ درصد را حمل و نقل عمومی پوشش می‌دهد

با وجود نظر مثبت معاون انسانی سازمان محیط زیست به همکاری با شهرداری تهران برای رفع مشکلات آلودگی هوا، عملاً هیچ طرح دوجانبه‌ای نتوانست به داد تهران برسد. شهرداری و شورای شهر تهران در دوره‌های متفاوت با رشوه و اختلاس و مشکلاتی از این دست مستقیم و غیرمستقیم درگیر بوده‌اند. این هدر رفتن بودجه در حالی است که ناوگان حمل و نقل تهران سال‌ها است توسعه قابل توجهی نداشته است. مینی‌بوس‌های فرسوده‌ی بسیاری در تهران تردد می‌کنند و خط متروی آن هنوز مناطق بسیاری از مرکز و حاشیه را پوشش نمی‌دهد.

تا آنجا که به مدیریت وسایل نقلیه عمومی مربوط است، زمان‌بندی طولانی تردد اتوبوس‌ها و مترو با وجود انبوهی از مسافران، تعداد محدود یا بیش از حد ایستگاه‌ها و فرسودگی وسایل نقلیه همگی از عدم مدیریت صحیح و فقدان کارِ کارشناسی در این حوزه خبر می‌دهند.

افزون بر این بخش بزرگی از ریه تنفسی شهر، که ییلاق‌ها و باغات ارزشمند نزدیک تهران بودند با نظر شهرداری قطعه قطعه فروخته شد و پول آن نه صرف توسعه محیط زیست شهری شد و نه کاشت درخت و باز کردن فضایی برای جان‌یابی طبیعت. زمین‌ها با تغییر کاربری و یا پرداخت جریمه‌های نقدی‌ای که به جیب شهرداری سرازیر می‌شد، انبوه‌سازی شد تا توده‌های انسانی در آپارتمان‌های سیمانی و بتونی روی هم تلنبار شدند.

انبوه‌سازی و فقدان مدیریت شهری سبب شد تا شهری که ظرفیت و فضا‌سازی‌اش تنها برای زندگی حداکثر ۶ تا ۷ میلیون نفر کفاف می‌دهد امروز نزدیک به ۱۲ میلیون نفر را در خود جا دهد.

روشن است که این معضل به آب آشامیدنی هم تسری پیدا کرد. عدم دسترسی به امکانات همچنین می‌تواند خود را به هنگام رخ دادن بلایای طبیعی و دشواری جابه‌جایی و مواردی از این دست بیشتر نشان دهد. مواردی که همگی  با عملکردهای سودجویانه گره خورده است.

تهران شهری است که به شکل قناس گسترش یافته است. به شکلی که زمین‌های در نظر گرفته شده برای دفن یا سوزاندن زباله و یا شهرک‌های صنعتی بزرگ و یا کوچک همگی حریم قانونی خود را با فضاهای شهری و انسانی از دست داده‌اند.  به‌طور مثال چندی پیش مدیرکل حفاظت محیط زیست اعلام کرد که تعداد بسیار زیادی کارگاه و کارخانه ساخت آسفالت در تهران و شهرهای حومه آن قرار دارند که به شدت آلوده‌کننده هستند. با توجه به اینکه دود و غبار و آلاینده‌های اطراف دودکش‌های کارخانه‌های آسفالت همواره شاخصی برای نشان دادن میزان وارونگی هوا هستند، روشن است که چقدر این کارخانه‌ها می‌توانند در افزایش آلودگی هوا مؤثر باشند.

زیربناسازی‌های محیط زیستی در تهران بسیار ضعیف‌اند. حتی انتخاب پوشش گیاهی کمربند سبز شهری و میدان‌ها و پارک‌های موجود هم به شکلی است که در این شرایط کم‌آبی در آینده نزدیک با مشکل جدی مواجه خواهد بود و این یعنی سخت‌تر شدن اوضاع موجود.

به‌گفته مسئولان شهرداری از ۱۸ میلیون تردد روزانه در تهران کمتر از ۴۰ درصد را حمل و نقل عمومی پوشش می‌دهد. این یعنی دود و آلاینده بیشتر و اشغال فضای عابرین و بلوارهای پوشیده از درخت وتصرف پیاده‌روها و اختصاص آن به ساخت پارکینگ‌های عمومی و پمپ بنزین و پل‌های هوایی به جای تعبیه ایستگاه و مسیر دوچرخه‌سواری امن.

تهران تنها شهر آلوده ایران نیست

درست است که در نبود امکان تنفس سالم صدای پایتخت بلندتر شنیده می‌شود، اما حقیقت این است که دیگر جاهای ایران نیز چهره‌ی روشن و شفافی ندارد. افزایش روزهای آلوده در اصفهان و تبریز و اراک و مشهد نیز توجه رسانه‌ها را به خود جلب کرد.

از آنجا که آسیب‌های طبیعی چون زنجیره‌ای به هم متصل است، طبیعی خواهد بود که با خشکسالی و بیابان‌زایی علاوه بر ترد و خشک‌شدن خاک و افزایش بادهای غبارآور، مهاجرت و حاشیه‌نشینی و افزایش جمعیت شهرهایی که قطب اقتصادی به‌شمار می‌آیند نیز به‌وجود می‌آید و نتیجه‌اش می‌شود افزایش خودرو و شهرک‌های صنعتی کم‌جان و فاقد زیرساخت زیست‌محیطی سالم.

در اصفهان به‌طور مثال در روزهای ۲۰ تا ۲۵ آذرماه شاخص آلودگی با ذرات معلق بین ۱۶۳ تا ۱۶۵ در نوسان بود. در اراک اوضاع از این نیز دشوارتر است زیرا عوامل طبیعی و وجود بیش از ۳۰۰۰ واحد صنعتی را نیز باید به ازدیاد خودرو و حاشیه‌نشینی افزود. مشهد با وجود تجربه طولانی و به نسبت موفق در سازوکارهای شهری در ۵ سال اخیر بارها در سر لیست شهرهای آلوده ایران قرار داشته است: تخریب فضاهای سبز و ییلاقی و تغییر کاربری به هتل، آپارتمان‌سازی و مراکز خرید که در ۱۰ سال اخیر اتفاق افتاد امروز نتایج و آثارش را نشان می‌دهد. همچنین باید استان خوزستان و شهر اهواز را به فهرست افزود که در چند سال گذشته جزو ۵ شهر آلوده جهان بود. همینطور شهرهایی از استان سیستان و بلوچستان و تبریز که به سبب عوامل انسانی و یا جغرافیایی روزهای زیادی از سال را با آلودگی هوا تجربه کرده‌اند.

ماراتن تولید آلاینده‌ها

هر ایرانی در سال ۵.۵ تن دی اکسیدکربن تولید می‌کند. بر اساس آمار مرکز تحقیقات استراتژیک ریاست‌جمهوری در گزارشی مربوط به سال ۱۳۷۳، با توجه به جمعیت ۶۰ میلیون نفری ایران در آن سال، سهم ایران در تولید دی اکسید کربن در مقایسه با بسیاری از کشورهای در حال توسعه‌ی جهان، عددی بالا و قابل توجه بوده است.

ایران در سال ۱۳۸۵ پیمان کیوتو را امضا کرده است. پیمان کیوتو یکی از سخت‌گیرترین و جزئی‌نگرترین توافق‌ها و تعهدنامه‌های بین‌المللی برای کاهش گازهای گلخانه‌ای و در رأس آن دی اکسید کربن است. این خود نشان می‌دهد که ما از این بخش از شاخص محیط زیست پایدار چقدر دور هستیم.

آمار دیگری از سازمان محیط زیست ایران در سال ۱۳۹۲ که بر پایه جمعیت شناور ۱۲میلیون نفری برای تهران است، نشان می‌دهد که هر تهرانی روزانه بیش از ۱۰۰ گرم آلاینده (از دی اکسید و منوکسید کربن گرفته تا اکسید گوگرد و انواع دیگر از ترکیبات کربن که ناشی از سوخت ناقص و یا احتراق سوخت‌های فسیلی است) استشمام می‌کند.

شبکه خبری آلمانی دویچه وله می‌نویسد در سال ۲۰۱۲ میزان بنزن موجود در هوای تهران ۶ تا ۱۰ برابر استاندارد جهانی بود. همچنین میزان ازبست یعنی ذرات نوعی سیلیکات که پنبه نسوز هم گفته می‌شود و در برخی بخش‌های موتور ماشین و یا لنت ترمز به کار می‌رود، گاه تا ۱۰۰ برابر استاندار جهانی می‌رسد.

به این ترتیب برای غلظت آلاینده‌های موجود در هوای تهران، عددی معادل  ۵ تا ۷ برابر به نظر منطقی می‌آید. از طرفی ما در میان کشورهای اپک بالاترین مصرف کننده انرژی هستیم. سازمان آمار و مدیریت جهانی انرژی نیز اعلام کرد که به‌طور متوسط مصرف انرژی در ایران هر ۱۰ سال نزدیک به دو برابر  افزایش می‌یابد و چون بیش از ۹۰ درصد آن حاصل سوخت فسیلی است، دی اکسید کربن ناشی از احتراق سهم عمده‌ای در آلودگی هوا دارند.

ما در یک ماراتن تولید آلاینده‌ها شرکت کرده‌ایم و تهران چنان پیشی گرفته است که اندازه‌گیری‌های ثبت‌شده سازمان هواشناسی و کنترل ترافیک تهران نشان می‌دهد در ۲۰ سال اخیر تعداد روزهای پاک به اندازه روزهای یک سال نبوده‌اند.

آثار تخریبی آلایندها و چندتجربه موفق

وجود آلاینده‌های سمی و ترکیبات کربنی و گوگرد در هوا و نیز غبار آلوده با اندازه کوچک‌تر از ۲.۵ میکرون  در هوا بسیار خطرناک است. اما از آن خطرناک‌تر این است که به‌طور دائمی در معرض این آلودگی‌ها قرار بگیرید. تنفس مدام این آلاینده‌ها افراد را دچار برونشیت و سردردهای میگرنی طولانی می‌کند و روی بینایی تأثیر می‌گذارد. کم رسیدن اکسیژن به مغز می‌تواند سرعت واکنش و تصمیم‌گیری را تحت تأثیر قرار دهد.

علاوه بر این، ذرات معلقی که به ریه و از آنجا به خون وارد می‌شوند، می‌توانند باعث بروز سرطان ریه و خون شوند. مرکز آمار و تحقیقات بهداشت جهانی نشان داده است انسان‌ها و حیواناتی که مرتب در معرض هوای مسموم قرار دارند در طول نسل‌های مختلف دچار مشکلات ژنتیکی می‌شوند.

برای باز کردن راه تنفس شهرها، درختکاری و ایجاد فضای سبز شهری عمودی و اختصاص فضا به پارک‌ها می‌تواند کارآمد باشد. افزون بر آن تقلیل استفاده از سوخت‌های فسیلی، بهبود سامانه حمل و نقل عمومی و استفاده از ماشین‌های کم‌مصرف نیز بسیار مهم است. در ایتالیا به‌طور مثال برای شهر پُرجمعیت و توریستی فلورانس، عبور و مرور ماشین‌هایی با پلاک غیر از فلورانس ممنوع است و به جای آن از تاکسی‌هایی که با باطری برقی کار می‌کنند استفاده می‌شود. شهر ناپل به لحاظ تراکم جمعیت جزو ۵ شهر متراکم جهان است و از طرفی به دلیل وجود آثار باستانی بسیار حفر تونل مترو کار بس دشواری به نظر می‌رسید. به همین دلیل در آن شهر مترویی حفر شد که در عمق ۵۰ تا ۷۰ متری زمین قرار دارد و علاوه بر آن قطارهایی تعبیه شده است که کارگران و دانشجویان و کارمندان را در هر ساعت شبانه روز به شهرهای کوچک اطرف جابه‌جا می‌کند. افزایش هزینه پارک نیز از راه حل‌های دیگر تجربه شده در اروپا است. استفاده از ترن‌های شهری که با برق حاصل از سوخت زباله‌های شهری کار می‌کنند نیز در بسیاری از شهرهای آلمان و شمال ایتالیا تجربه شده است. اختصاص مسیر امن دوچرخه‌سواری و وجود دوچرخه‌های عمومی در ایستگاه‌های ویژه نیز در بسیاری از شهرهای اروپا مرسوم است.

به هر روی حل این مشکل موضوعی است که در بسیار از شهرهای پرجمعیت جهان تجربه شده است و قابل اجرا است. اما این میان چیزی که زیر غبار و مه همیشگی بر سر آسمان محیط زیست ایران گم می‌شود حق مسلم کودکانی است که از بالیدن و بازی و زندگی در هوای پاک و طبیعتی سالم محروم مانده‌اند.

گزارش تصویری از تهران:

این مطلب را پسندیدید؟ کمک مالی شما به ما این امکان را خواهد داد که از این نوع مطالب بیشتر منتشر کنیم.

آیا مایل هستید ما را در تحقیق و نوشتن تعداد بیشتری از این‌گونه مطالب یاری کنید؟

.در حال حاضر امکان دریافت کمک مخاطبان ساکن ایران وجود ندارد

توضیح بیشتر در مورد اینکه چطور از ما حمایت کنید

نظر بدهید

در پرکردن فرم خطایی صورت گرفته

نظرها

  • مجید

    اعلام شد مدارس فردا تعطیل نخواهند بود. ولی متاسفانه تا ۱۰ روز آینده بارندگی و وزش باد چندانی در نقشه‌ها دیده نمی شود. با این ترتیب آلودگی هوا را کم و بیش در هفته آینده هم خواهیم داشت

  • roozbeh

    منابع آلودگی یکی دوتا نیست.  شما وقتی مثلا از کنار علم گاز اکثر خونه ها رد میشی  بوی نشت گاز  میاد. یه سری به یک پمپ بنزین  یا تعویض روغنی تو ایران بزنید  بزمید ببیند چه خبره.  بخاری ها تو خونه ها  گازو ناقص میسوزونن و هوای اتاق  و  شهر رو آلوده میکنن . خونه ها خوب عایق نیستد گرما رو نشت میدن که مصرف گاز و  آلودگی شهر رو بالا میبره.  سیستم حمل ونقل شهری کافی نیست. ارگانهای نظارتی  مسئول هم در گیر ملاحظات سیاسی اند و به وظیفه خود عمل نمیکنند. خیلی از اینها هم بخاطر درآمد پایین  افراد جامعه و آگاهی پایین از مسئله  نمی تونن تو تکنیک تمیزتر سرمایه گذاری. به هر کس هم چیزی بگی میه حالا همه چیز حل شده فقط گیر من یکیه..... وقتی ما به این بینش نرسیدیم که یکایک افراد  جامعه مسئول و راه حل مشکل هستیم حل کردن مسئله  ممکن نیست.  متاسفانه با  این طرز فکر امروزمون امیدی به بهبود وضع محیط زیست در ایران و منطقه ندارم. هر روز بدتر و بدتر خواهد شد چون اکثریت ما انسانها  کوتاه مدت رو به دراز مدت الویت میدیم. مثال بزنم حالا امروز ماشین قراضه و آلایندم سوار شم برم  سر کار کی میدونه که ده سال دیگه من آیا زنده هستم یا نه که سرطان یا هزار کوفت و زهر مار دیگه بگیرم. آخرشم یه خدا بزرگه یا از در به اون در فرجه  ضمیمه اش میکنم و راه حل مسئله رو حواله  میدیم  به  خدا و  پیغمبر  ..... 

  • یزدی

    همه ی این آلودگیها از نفس نحس اسلام ناب محمدی ست. تمامی بدبختی ایران از اسلام است. تمامی بدبختی ایران از لاس زدن روشنفکران است با اسلام. شما را به هر کس که باورش دارید ببینید کدام یک از بدبختی های امروز ما از اسلامپ نیست!!! کدام. تروریست٬ تروریسم٬ داعش طالبان القاعده٬ بوکوحرام جنگ شیعه و سنی و کدامیک پیش از این انقلاب نکبت و نحس وجود داشته. مردم ایران بیدار شوید. ای قوم بخداب رفته بیدار شوید ای قوم در خلسه بیدار شوید ای قوم مخدر شده بیدار شوید ای قوم در حال خفگی بیدار شوید

  • روزبه

    آقای یزدی آلودگی هوا در دهلی نو و پکن هم به رژیم ایران و طرز فکر اسلامی داره؟ این بیشتر کوته فکری ما آدمها دارند از هر دین و ایمانی. که فکر میکنیم طبیعت یک منبع مجانی و نامحدوده.