جاهطلبی هستهای عربستان در رقابت با ایران
توافق وین به معنای پایان مسابقه تسلیحات اتمی در خاورمیانه نیست. عربستان سعودی از تلاش برای ایجاد توازن با رقیب دیرینه دست نمیکشد و چشم خود را به جذابیتهای یک پروژه اتمی نخواهد بست.
توافق هستهای با ایران موجب وحشت عربستان شده است. پادشاهی عربستان سعودی از تلاش برای ایجاد توازن با رقیب دیرینه دست نمیکشد و چشم خود را به جذابیتهای یک پروژه اتمی نمیبندد.
با توافق ۱۴ ژوییه ۲۰۱۵ مناقشه مربوط به فعالیتهای هستهای ایران خاتمه یافت. اما این امر به معنای پایان خطر مسابقه تسلیحات اتمی در خاورمیانه نیست. بیش از همه عربستان سعودی میتواند در سالهای پیش رو، همچنان به تاسیسات اتمی علاقمند بماند. گرچه زیرساخت مناسب این هدف به اندازه کافی توسعه نیافته است، اما ریاض به اندازه کافی پول برای خرید این تکنولوژی را دارد. در این زمینه، عزمی راسخ و استراتژیک در عربستان هست که در مقابل رقیب در موقعیت ضعیفی قرار نگیرد.
موشکهای چینی
برنامه هستهای ایران برای یک دوره زمانی مشخص محدود شده است اما زیرساخت هستهای ایران دستنخورده باقی خواهد ماند. تهران بالقوه از توانایی تبدیل ماده شکافتپذیر برای اهداف تسلیحاتی برخوردار است. ایران سیستمهای حامل مورد نیاز سلاح هستهای را هم در اختیار دارد و احتمالا به دانش ساخت آن نیز مجهز است. بر این اساس تعجبآور نیست که همسایگان و مخالفان ایران ناآرام باشند.
بیش از همه عربستان سعودی از این امر ناخشنود است که ایران با توافق هستهای و با همراهی آمریکا، رسما به عنوان قدرتی هستهای شناخته شده است.
فرضیه یک طرح پنهان اتمی (توازن الرعب) توسط ریاض از چند سال پیش وجود دارد و مهمترین انگیزه آن میتواند برنامه هستهای ایران باشد. نگرانی شیوخ در این رابطه، نه به خاطر استفاده عملی ایران از سلاح هستهای، بلکه مستمسک قرار دادن این سلاح برای تثبیت نقش تهران در منطقه به عنوان قدرت اول است. همزمان و به دلایل مرتبط با سیاست داخلی، خاندان سلطنتی سعودی نگران وابستگی بیش از حد به آمریکای سکولار برای امنیت خارج از مرزهاست. علاوه بر این آمریکا دیگر مانند سالهای پیش نقش ضامن امنیت عربستان را ایفا نمیکند. از نگاه سعودیها، تیم اوباما در مناقشه هستهای نسبت به ایران انعطاف بیش از اندازه نشان داده است.
پرونده ویژه زمانه: تهران و ریاض؛ از جنگ سرد تا زورآزمایی دیپلماتیک
اواخر دهه ۱۹۸۰ بود که سعودیها موشکهای «CSS-2» با برد چند هزار کیلومتری را از چین خریدند. این نوع راکتها در چین کلاهک هستهای دارند اما سیستمهای نصبشده در عربستان، واجد کلاهکهای انفجاری معمولی هستند. دریافت این موشکها منوط بر رفع نگرانی واشنگتن بود. برای همین سعودیها اعلام کردند که معاهده منع گسترش سلاحهای هستهای را امضا کرده و عضوی از کشورهای فاقد سلاح هستهای میشوند. ریاض از آن زمان تا کنون راکتهای پیشرفتهتری هم دریافت کرده است.
برنامه ساخت نیروگاه
زیرساخت اتمی عربستان سعودی با وجود تحصیلات متخصصان هستهای این کشور در دانشگاههای غربی، عقبافتاده است. این کشور حتی یک رآکتور پژوهشی هم ندارد که در آن امکان آموزش پرسنل متخصص فراهم شود. ریاض طرح ساخت ۱۶ نیروگاه آب سبک تا سال ۲۰۳۲ را برای تولید برق در دست دارد و نیازش به انرژی در حال افزایش است. علاوه بر این با کمک نیروگاههای اتمی میتوان نیازهای دستگاههای پرمصرف نمکزدایی آب دریا را هم تامین کرد. قراردادهای مربوط به همکاریهای هستهای عربستان با زنجیرهای از کشورها بسته شدهاند که در میان آنها میتوان آمریکا، فرانسه، روسیه، چین، کره جنوبی و آرژانتین را نام برد.
هرچند رآکتورهای آب سبک به سختی برای تولید مواد شکافتپذیر مورد نیاز سلاح اتمی بهکار میآیند اما بسیاری از ناظران معتقدند که طرحهای سعودیها بیش از آنکه جنبه اقتصادی داشته باشند با برتری استراتژیک مرتبط هستند. برخلاف امارات متحده عربی، سعودیها به آمریکاییها تاکید کردهاند که اصلا تمایلی به چشمپوشی از غنیسازی ندارند؛ چیزی که به قاعده امکان ساخت سلاح اتمی را فراهم میسازد.
اهمیت این مسئله اینک با توجه مجاز بودن ایران برای حفظ زیرساخت غنیسازی، بیش از پیش است. البته این را هم باید افزود که دستیابی به فناوری غنیسازی میتواند برای ریاض دشوار باشد زیرا صادرات این فنآوری طبق مقررات کشورهای عضو گروه تامینکننده مواد هستهای ممنوع است. بنابراین عربستان سعودی میبایست برای این نیاز، به کشورهای احتمالی صادرکننده غیر عضو مانند پاکستان یا کرهشمالی رجوع کند.
دریافت کمک از پاکستان؟
این صحت دارد که عربستان با تخصیص پولهای هنگفت، حامی مالی ساخت بمب در پاکستان بوده و اسلامآباد عملا در این زمینه مدیون ریاض است. با این همه سناریویی که بارها در مورد آن بحث شده، نامحتمل به نظر میرسد: این که عربستان از پاکستان سلاح هستهای دریافت کند یا این که پاکستان پایگاه سلاح هستهای در عربستان بسازد و به آن نظارت داشته باشد.
خطر چنین گامی از طرف پاکستان، تبدیل همسایهاش ایران به یک دشمن است. با توجه به پسزمینه درگیریهای پاکستان با هند که رقیبی قدرتمندتر از نظر نظامی است، رهبران پاکستان به احتمال قریب به بقین از هر اقدام منجر به ایجاد دو جبهه، پرهیز خواهند کرد. ضمن آن که چنین وضعیتی به تیرگی مناسبات با آمریکا منجر خواهد شد و این در نهایت میتواند به سود هند تمام شود.
یک برنامه هستهای پنهانی که احتمال لو رفتن آن بسیار است و میتواند به معنای از دستدادن وجهه سیاسی باشد، متناسب با شیوه سیاسی عربستان سعودی نیست. آمریکا و دیگر کشورهای غربی خود به خود با پادشاهی سعودی به دلایل سیاست حقوقبشری این کشور و ارتباط احتمالی با گروههای تروریستی مشکل دارند. در نتیجه وجود یک برنامه هستهای پنهان به احتمال زیاد میتواند به قطع رابطه دوستانه طرفین منجر شود.
گرچه برنامهای محتمل است که گزینه تسلیحاتی را پنهان نکند و برخلاف قرارداد هستهای نباشد، اما با توجه به فقدان گسترده زیرساخت هستهای، عربستان به سالها زمان نیاز دارد تا در چنین جایگاهی قرار گیرد. در این بین بازی با کارت هستهای میتواند در خدمت ترغیب کشورهای غربی برای صادرات بیشتر تسلیحات متعارف باشد تا سعودیها علیرغم نداشتن سلاح اتمی، احساس امنیت کنند.
منبع: نویه سوریشر تسایتونگ
نظرها
صالح
خب این جاه طلبی ها، تقریبا از مشخصات همه کشورهای جهان سومی بویژه منطقه موسوم به خاورمیانه است. نبود سیستمهای دموکرات، خودکامگی/استبداد حاکمان و حمایت قدرتهای شرقی و غربی بخاطر منافع-گاه کوتاه مدت- چنین برنامه خطرناک در پی دارد که منجر به گسترش ساخت سلاحهای هستهای/اتمی شود! در حالی وجود سلاحها خطری برای بقای بشر است و هر چه تعداد و دارندگان بیشتر بشوند خطر انقراض نسل بشر بیشتر می کند! در سالهای گذشته سخنانی همچو خاورمیانه بزرگ، و گرایشهای منجر به جنگ (داخلی و میان کشورها) در منطقه شده معمولا کلمه پان... ابتدایش است و نام قومیت یا ملیت یا زبان یا دین و مذهبی در پی اش است. این گرایشها که گاه با نام بنیادگرایی، رادیکالیسم، افراطی گری، اصول گرایی... هم افزون مورد پان است. التقاط های خطرناک از سوسیالیزم با موارد فوق، معجون جنون آمیز از عقاید تندرو و تروریست پرور را در منطقه ما بوجود آورده است. چه در سطح دلوت-کشور و چه در سطح گروهها متعارض...! اصطلاح خاورمیانه بزرگ و برنامه های چون پان... و رادیکالیسم.... بایست به کنار گذاشته شود. شکی نیست در تقریبا در همه کشورهای موسوم به غرب (که امورزه حتی کشورهای شرق آسیا و اقبانوسیه و استرالیا هم شاملش می شود)، سکو دموکراسی است. اصل و باطن دموکراسی بخصوص از نوع سکلار دموکراسی ، جزو بهترین دستاوردهای بشر برای اداره کشورهاست، که موجب افزایش عدالت و برابری انسانی شده است و با هدایت ابراز عقیده های مختلف و گاه متضاد به شکل مدنی و انتخابات و بکار بردن آزاد رسانه، از تبدیل شدن آنها به نیروی مخرب جلوگیری می کند. اصل عدم تحمیل عقیده و حفظ نظام سکو دموکراسی، از دستاوردهای خوب غرب است. ولی متاسفانه سکولار دموکراسی تقریبا هیچگاه به طور مناسب و موثر در کشورهای موسوم به خاور میانه پیاده سازی نشد! به دلایل مختلف. نفع بلند مدت کشورهای دیگر جهان بویژه غربی، در این است در خاورمیانه از دومکراسی بویژه سکولار دمورکاسی حمایت شود در حد ممکن. مثلا از اشتباهات غرب در سوریه، همین بود بدون بنرامه، موجب تضعیف حکومت سکولار اسد شدند و بخشهایی از نیور و خاک این کشور رد اختیار گروههای تروریست پان و رادیکال دینی-مذهبی قرار گرفت! نباید چنین اشتباهی را دوباره غربی ها انجام دهد. نباید غرب با دست خود، دشمن برای خودش درست کند. یکی از اشتباهات غربف همین راطه خواسته یا ناخواسته نیروهای ضد سکولار است. حفظ حکومتهای سکولار البته سکولار دموکرات به مراتب امنیت بیشتری برای جهان از جمله غرب دارد. ولی این حمایت مستقیم و به صورت مداخله در امور باشد. متاسفانه بخشی از منافع غرب ناچار رابطه داشتن با دولت-کشورهای غیر سکولار و غیر سکولار دموکرات است. پیشنهاد من همین است. غرب و همچنین مردم و دولتهای منطقه بجای طرح های خاورمیانه بزرگ، طرحهای چون آتش بس بزرگ و صلح بزرگ را دنبال کنند. منطقه نیاز به یک آتش بزرگ و سپس صلح بزرگ سراسری دارد. این فلان کشورها تجزیه شود و چند قطعه بهم وصل شوند و کشورهای جیدی بوجود بیاند راه حل نیست. چون به افزایش خشونت و پرورش ترروریسم می انجامد. بهتر است همین نقشه فعلی حفظ شود. دولتهای منطقه اعم از اینکه سکولار دموکرات یا غیر آن، با قبول حاکمیت فقط در محدوده کشور خود، حاکمیت یکدیگر بهر سمیت بشناسند و جنگ های نیبتی و داخلی و میان خود پایان دهند. البته می توانند با تشویق غرب، اقدام اصلاحاتی جهت برآوردن خواسته مردم کنند مانند رعایت حقوق اقلیتها قومی و مذهبی... آتش بس بزرگ و بعد صلح بزرگ. این فوری نیاز منطقه است.
باغبان استاد پرنده
روحانیت شیعه منطقه را به تروریسم و نجاست مسموم ترور آلود کم بود حالا آتم و هسته ای کردن منطقه را هم از پی دارد. ایران و عربستان مثل همند از یک آبشخور نجس آب می خورند و آن آب زم زم است و آب کوثر.
Farid
حکومت اسلامی عنوان کتاب خمینی بود که همان حکومت مشروعه شیخ نوری ضد جریان مشروطه خواهی در140 سال پیش بود. بعدا برای فریب مردم در رفراندم ٬ کلمه حکومت را حذف و جمهوری را جایگزین کردند! که همه طبق قانون اساسی شان همان حکومت ولایت مطلق فقیه میباشد که در پاریس مورد تایید کارتر و شرکا قرار گرفته بود تا جزیره ثبات خاور میانه و شمال افریقا را به میدان جنگ و ترور وتنش و کلنگی تبدیل نمایند…… انموقع که خبرنگار بی بی سی در اخرین مصاحبه شاه ، از سخن شاه بر ادامه افزایش قیمت نفت توسط اوپک و اینکه نفت ایران تمام شدنی است و از سرمایه ملی باید برای پیشرفت کشور استفاده شود٬ عصبانی شده بود باید میفهمیدیم که بزودی خبری خواهد شد....... وبعدا بی بی سی تصویر امام را در ماه کشف کردو تا حالا که حزب اله به دفتر بی بی سی بیروت در سال نو میلادی ۲۰۱۵ گل سرخ میفرستد 37 سال گذشته و مردم ایران و منطقه در این مدت تاوان سخت و دردناکی راپس داده اند…. حالا بخاطر وجود برکت حکومتهای اسلامیشان و نامیدن سید علی ـ آیت اله خامنه ای رهیر ایران! - توسط بی بی سی ٬ نفت را زیر 25 دلار میخرند و میلیاردها دلار اسلحه به کشورهای منطقه میفروشند". (نظریه کیسینجر - فروش اسلحه در مقابل پترو دلار) به نوشته روزنامه "نیویورک تایمز: ایالات متحده به تنهایی توانسته عمدهترین صادرکننده سلاح لقب گرفته و میزان صادرات خود را حدود ۳۵ درصد نسبت به سال ۲۰۱۳ افزایش دهد .این کشور در سال ۲۰۱۴ در مجموع بیش از ۳۶ میلیارد دلار از طریق صادرات سلاح درآمد داشته است.! بیش از همه قراردادهای فروش سلاح با قطر، عربستان سعودی و کره جنوبی موجب شدهاند تا ایالات متحده در سال گذشته میلادی بزرگترین صادرکننده سلاح در جهان باشد. به نوشته روزنامه نیویورک تایمز، آمریکا بیش از ۵۰ درصد بازار جهانی صادرات سلاح را در اختیار خود دارد. به نوشته پژوهشگران این مؤسسه بیشترین شرکتهای تولیدکننده سلاح همچنان در آمریکا هستند و کمپانی "لاکهید مارتین" بزرگترین فروشنده سلاح در این کشور به شمار میرود. پس از آمریکا کشور روسیه با درآمدی بالغ بر ۱۰ میلیارد و ۲۰۰ میلیون دلار توانسته جایگاه دوم را از آن خود کند. سوئد (۵/۵ میلیارد دلار)، فرانسه (۴/۴ میلیارد دلار) و چین (۲/۲ میلیارد دلار) به ترتیب در ردههای بعدی قرار دارند!
farhad
از رادیو زمانه خواهشمند هستم. از وازه پارسی بهره برداری کنید. برخی وازهها را نمی شنا سیم. یک وازه کم دارید. با سپاس
farhad
اینها میخواهند زبان ملی ما نابود کنند. چرا ما سکوت کرده ایم.