رفیع پیتز: تاریخنگار بحرانها در جشنواره فیلم برلین
حسین نوشآذر – مهمترین درونمایه فیلمهای رفیع پیتز، سینماگر ایرانی بحران است. «من نرو هستم» در برلیناله به نمایش درمیآید. در این فیلم، گذر از مرز بحرانزاست.
«من نرو هستم» ساخته رفیع پیتز، فیلسماز ایرانی برای اولین بار در جهان در جشنواره فیلم برلین به نمایش درمیآید. این فیلم محصول مشترک آلمان، فرانسه و مکزیک است و همراه با فیلم «اژدها وارد میشود» ساخته مانی حقیقی با فیلمهایی از کشورهای بوسنی، دانمارک، آلمان، فرانسه، بریتانیا، ایتالیا، کانادا و هلند بر سر به دست آوردن خرس طلا و نقره برلیناله رقابت میکند.
از رفیع پیتز، به عنوان تاریخنگار بحرانها یاد کردهاند. او در سال ۱۹۶۷ از مادر ایرانی و پدر بریتانیایی متولد شد، اما بعد از آنکه در پنج سالگی پدر و مادرش از هم جدا شدند، در نزد مادرش ماند و در ایران پرورش پیدا کرد. زنان در فیلمهای او قدرتمندند. در «فصل پنجم» که با بازی رویا نونهالی و بر اساس فیلمنامه «پرونده قدیمی پیرآباد» نوشته بهرام بیضایی در ابیانه ساخته شده، زنِ داستان، نه تنها چفت و بست عاطفی خانواده است، بلکه اوست که خشونتهای قومی را مدیریت میکند.
یک جنگ بیپایان برای حق شهروندی
در «من نرو هستم» نیز رفیع پیتز همچنان فیلمساز یک دوران بحرانزده است: «نرو» یک مهاجر مکزیکیست که برای ماندن در آمریکا به ارتش این کشور میپیوندد. اگر همقطاران او برای کشورشان میجنگند، نرو برای به دست آوردن حق شهروندی میجنگد. آیا پیتز تلاش میکند با سینما به بحرانهایی مانند بحران پناهجویی در جهان پاسخ دهد؟
رفیع پیتز:
من اصولاً برای جشنوارهها فیلم نمیسازم. موضوع در «من نرو هستم» مرز است. چرا انسان به خاطر مرز به دردسر میافتد؟ با خودم فکر کردم که کدام مرز عجیبتر و خشنتر است؟ به این نتیجه رسیدم که مرز بین مکزیک و آمریکا. اقتصاد کالیفرنیا به مکزیکیها وابسته است و با این حال کارگران مکزیکی را اخراج میکنند. در جنگهای دویست سال گذشته آمریکا، این اولین بار است که «سربازان سبز» را که برای آمریکا جنگیدهاند اخراج میکنند. در شهر «تیخوانا» میتوان آنها را دید. خشونت عجیبی این موضوع در انسان به وجود میآورد.»
دیوار بین مکزیک و ایالات متحده آمریکا از بلندترین دیوارهای مرزی در جهان است و با این حال مهاجران مکزیکی در کمتر از ۴۵ ثانیه از این دیوار عبور میکنند. دیوار بین سنی و شیعه در بغداد، دیوار قبرس بین یونان و ترکیه و دیوار اگسکوه سئوتا که آفریقا را از قاره اروپا جدا میکند. نرو که فقط ۱۹ سال دارد میخواهد به زادگاهش لسآنجلس برگردد. برادرش در این شهر با دختری زیر یک سقف زندگی میکند. او اما ابتدا میبایست از دیوارهای مرئی و نامرئی – از «مرز» - عبور کند. یکی از راههای عبور از «مرز» پیوستن به ارتش آمریکاست.
رفیع پیتز:
من چهار سال پیش شروع به نوشتن فیلمنامه این فیلم کردم. در آن زمان هنوز بحران پناهجویی به ابعاد امروزش نرسیده بود. سه سال هم ساختن فیلم به درازا کشید. فیلمساز هنری اصولاً نمیتواند درجا کارش را انجام دهد. او به منابع مالی نیاز دارد.
شکار یا شکارچی؟
فیلم «شکارچی» که در سال ۲۰۱۰ برای اولین بار در جشنواره فیلم برلین به نمایش درآمد هم پاسخگوی یک بحران بود: نهضت سبز و تلاش مردم برای آزادی. رفیع پیتز در این فیلم در نقش یک شکارچی به نام «علی» بازی میکند که مدتی در زندان بوده و حالا زن و دخترش را در تظاهرات خیابانی در تهران به قتل رسیدهاند. او انتقام میگبرد.
این فیلم که بر اساس داستانی از بزرگ علوی ساخته شده، نامزد خرس طلایی برلین بود. اگر قهرمان داستان در فیلم «زمستان است» (بر اساس داستانی از محمود دولتآبادی) منفعل است، در فیلم «شکارچی» قهرمان داستان از انفعال بیرون میآید. منتقدان از این فیلم به عنوان نوع تازهای از شخصیتپردازی در سینمای اجتماعی ایران یاد کرده بودند. نرو در فیلم «من نرو هستم» نیز یک شخصیت منفعل نیست. در نمایی از این فیلم پلیس در میان کویر سر در پی او گذاشته. شکار و شکارچیانش. اما به تدریج ماجرا تغییر میکند و نقطه عطفی شکل میگیرد.
رفیع پیتز:
فیلمهای هنری که با بودجههای بزرگ ساخته نمیشوند، متأسفانه باید از طریق جشنوارهها به پخشکنندهها برسند. میگویم «متأسفانه» چون در جشنوارههای الف، یعنی برلین و ونیز و کن حداکثر ۱۸۰ فیلم نمایش داده میشوند. برای همین بسیاری از فیلمهای هنری ناشناخته میمانند.
فیلمساز یا بازاریاب؟
رفیع پیتز از این نظر فیلمساز خوشاقبالیست: «زمستان است» در سال ۲۰۰۶ به عنوان نخستین فیلم ایرانی بعد از ۳۰ سال که از نمایش «یک اتفاق ساده» سهراب شهید ثالث میگذشت در برلیناله پذیرفته شد و به نمایش درآمد. او در سال ۲۰۰۹ هم عضو هیأت داوران جشنواره فیلم برلین بود. کیفیت این دو نوع حضور در یک جشنواره سینمایی مهم چه تفاوتی دارد؟
رفیع پیتز:
در یک جشنواره سینمایی فیلمسازان تحت فشار قرار دارند. انتظار پخشکنندهها زیاد است. داوری جشنوارهها اما فرق دارد. فیلمساز اگر داور باشد میتواند با خیال آسوده ۲۰ فیلم تماشا کند و با همکارانش گفت وگو داشته باشد درباره آن فیلمها.
او به نکته مهمی اشاره میکند: از فیلمسازان انتظار میرود که فیلمشان را توضیح دهند و برای آن بازار پیدا کنند.
رفیع پیتز:
من به این دلیل به جشنواره میآیم که به فیلمم کمک کنم، وگرنه ترجیح میدهم که سر صحنه باشم. یک فیلم خودش حرفش را میزند، احتیاج ندارد به اینکه کارگردان آن را توضیح دهد. قدیمها هنرپیشهها فیلم را در جشنوارهها معرفی میکردند. اینکه کارگردان خودش در جشنواره فیلمش را معرفی کند، روحیه او را تغییر میدهد. فیلم باید مقدم باشد بر بازار.»
ایرانیهای برلیناله
رفیع پیتز از سال ۱۹۸۱ از ایران خارج شده، اما تا پیش از خرداد ۱۳۸۸ بارها به ایران سفر کرده و در این کشور فیلم ساخته است. او تاکنون دو بار نامزد نخل طلایی برلین بوده و از جشنواره فیلم پاریس و والنسیا جوایزی را به دست آورده است: جایزه گران پری پاریس برای فیلم «صنم» و جایزه ماه طلایی والنسیا برای «زمستان است».
جشنواره فیلم برلین ۱۱ فوریه ۲۰۱۶ (۲۲ بهمن) کار خود را آغاز میکند و تا ۲۱ فوریه (دوم اسفند) هم ادامه دارد. از ایران، مانی حقیقی با فیلم «اژدها وارد میشود» و فیلمهای «رؤیای دم صبح» به کارگردانی مهرداد اسکویی و فیلم داستانی «والدراما» ساخته عباس امینی به تهیهکنندگی مجید برزگر به نمایش درمیآیند.
نظرها
مهران مینوخرد
با سلام. این مطلب را با حیرت خواندم. کسانی که کارهای این فیلمساز را دیده اند می دانند که او اتفاقا فقط برای فستیوال ها فیلم می سازد، چون هیچ یک از فیلم های او برای تماشاگر عادی جذاب نیستند. کارهای او فقط در جشنواره های کم اهمیت به نمایش در می آید و بعد آنها را فوقش از تلویزیون نمایش می دهند. او البته مدرک تحصیل سینمایی دارد و یک مامان جون هم همیشه هوایش را دارد اما واقعا نشان داده که فیلم ساختن بلد نیست. متشکرم