انتخابات مجلس و دایره تنگ تفکرات اصلاحطلبان کرد
علی اصغر فریدی - در کنار شورای هماهنگی اصلاحطلبان کرد، تشکل دیگری به نام جبهه متحد کرد فعالیت میکند که دیدگاههای متفاوتی نسبت به اصلاحطلبان کرد در رابطه با مسائل مناطق کردنشین دارد.
از زمانی که برخی از فعالان سیاسی کرد اقدام به تشکیل گروهی به نام شورای هماهنگی اصلاحطلبان کرد کردهاند، در هر مقطعی که انتخاباتی در ایران برگزار شده، این تشکل از کاندیدا یا کاندیداهای مشخصی حمایت و مردم را به شرکت در انتخابات تشویق کرده است. در کنار شورای هماهنگی اصلاحطلبان کرد، تشکل دیگری نیز به نام جبهه متحد کرد مشغول فعالیت است که دیدگاههای متفاوتی نسبت به اصلاحطلبان کرد در رابطه با مسائل مناطق کردنشین دارد. با این همه و در بسیاری از اوقات، عامه مردم و حتی برخی از رسانهها آنها را هم اصلاحطلب میدانند.
تفاوت جبهه متحد کرد و اصلاحطلبان
رحیم فرهمند عضو شورای رهبری جبهه متحد کرد، با بیان اینکه، منظور "جبهه متحد کرد" از اصلاحات، بسیار گستردهتر از آن است که اصلاحطلبان فعلی در ایران به آن باور دارند، معتقد است: در ایران، نیروهائی سازمان یافته، با تکیه بر ابزارهای قدرت به اقداماتی دست میزنند که مسیر تاریخ و تفکر مردم را به گمراهی میکشانند.
رحیم فرهمند در مصاحبهای با رادیو زمانه، در توضیح تفاوت آنچه در ایران و جهان در مورد اصلاحات و اصلاحطلبی استنباط میشود گفت: «در ایران اصلاحات به معنای تغییر در رویه اداره کشور و در جهت تامین نیازهای عام و دمکراتیک مردم نیست، بلکه تغیراتی جزئی، در نوع نگاه حاکمیتی است. اصلاحطلبی در ایران، تغییرات را از منظر یک ایدئولوژی خاص، و نه عام بشری میبیند. در حالی که مسائل اجتماعی، وجوهی نه عقیدتی و آن هم از نوعی خاص، بلکه ویژگیهائی فلسفی و گستردهتر دارند.»
او در باره اصلاحطلبان کرد افزود: «در ایران، اصطلاح اصلاحطلبان کرد رایج شده است. این گروه هم تمامی ویژگیهای "اصلاح طلبان" ایران را در این برهه زمانی داراست. انتخاب صفت "کرد" برای اصلاحطلبان کرد، نه به معنای تفاوت با دیگر اصلاحطلبان و نه برای تاکید بر هویت کردی، بلکه برای تاکید بر وابستگی به طیف اصلاحطلبان مرکز است. به اعتقاد بسیاری از مردم ایران، دایره تفکرات و میدان عمل "اصلاح طلبی" تنگ و فاقد امکانات نظری و عملی برای حل مسائل عدیده ایران فعلی است.»
عضو شورای رهبری جبهه متحد کرد به رادیو زمانه میگوید: «شاید یکی از دلایلی که نیروهای اصلاحطلب نمیتوانند، ایرانیان را در انتخاب گونه تفکر و لباس و سازمان سیاسی- اجتماعی آزاد ببینند و برای هرکدام از آنها حقوق متساوی با دیگران قائل باشند، ناشی از نگرشی باشد که بخصوص واژه "کرد" را نه به عنوان شهروند، بلکه به عنوان واژهای امنیتی میبیند و برای اینکه از آن مفهوم تبری جوید و خود را همرنگ جریان حاکم نشان دهد، این مرزبندی را در اذهان شایع میکند؛ فعالیتی که تا کنون لااقل برای خود آنها نتیجهبخش نبوده است.»
اگرچه بخشی از مناطق کردنشین ایران سنی مذهب هستند، اما براساس شواهد تاریخی و جنبشهای سیاسی و مدنی که در این مناطق شکل گرفته، کردها یکی از سکولارترین مردمان، نه تنها در ایران بلکه در کل منطقه خاورمیانه هستند، این در حالی است که برخی از فعالان سیاسی اصلاحطلب کرد و نمایندگان وابسته به این تشکل، به همان اندازه که در راستای رفع تبعیض و حل مشکلات مذهبی تلاش کردهاند (فارغ از اینکه این تلاشها نتیجهبخش بوده یا نه)، تلاشی در خور توجه، برای رفع تبعیض مسائل اتنیکی و ملی مناطق کردنشین از خود نشان ندادهاند.
در همین زمینه اما، جبهه متحد کرد که با هدف پیشبرد برنامههای توسعه اقتصادی اجتماعی، تامین رفاه مردم و جلوگیری از تبعیض در اوایل سال ١٣٨٤ توسط جمعی از فعالان سیاسی شناخته شده کرد از جمله بهاءالدین ادب، صالح نیکبخت، عبدالله سهرابی، بایزید مردوخی و حسین شاه ویسی تشکیل شد، از لحاظ حل مسائل اتنیکی با دیدگاهی تقریبا همسو با جامعه کردستان به مشکلات مینگرد و اگر کاندیداهایشان بتوانند از سد هیات نظارت شورای نگهبان بگذرند، شاید با اقبال بیشتری نسبت به اصلاحطلبان کرد روبرو بشوند.
رد صلاحیتهای گسترده و شرکت در انتخابات
اما آیا دلایل رد صلاحیت داوطلبان شرکت در انتخابات مجلس از کردنشین، با همان هدفی انجام شده که در کل ایران صورت گرفته یا علتهای دیگری هم میتوانند در کار باشند؟ رحیم فرهمند در پاسخ به این پرسش رادیو زمانه میگوید: «متاسفانه رد صلاحیت کاندیداهای بخشهای کردنشین ایران به دلایلی علاوه بر دلایل رد صلاحیت رایج طبیعی مینماید.»
به اعتقاد او، نیروها و جریاناتی، از اتفاقات سیاسی، خصوصا در ابتدای انقلاب، نه به سود منافع ملی همه ایرانیان، بلکه به سود فرقهگرائی و منافع گروهی خاص و نتیجتا، تضعیف بخشهای دیگر این مجموعه ملی استفاده میکنند: «به عنوان یک سند تاریخی باید بیاد بیاوریم که جریانات و گروههائی از "مشروطه طلبی" که امری انقلابی و حرکتی رو به جلو و به سود ایران و ایرانی بود، در جهت منافع لحظهای خود و برای نزدیکی و پشتیبانی از قدرت حاکم و دست آخر برای بدستگیری انحصاری قدرت استفاده کردند.»
رحیم فرهمند معتقد است که این فاکتور، هنوز هم در تلاش برای تاثیر گذاری بر رد صلاحیت برخی کاندیداهای کرد، بی تاثیر نیست.
خالد توکلی که از داوطلبان نزدیک به جبهه متحد کرد به شمار میرود، پیشتر در پاسخ به این سوال رادیو زمانه که آیا این جبهه با رد صلاحیتهای گسترده میتواند به همان اندازه که پیشبینی کرده بود نمایندگانی به مجلس بفرستد؛ عنوان کرده بود: «فکر نمیکنم جبهه متحد کرد بتواند نمایندهای به مجلس بفرستد. در این مرحله هم اگر کسی ادعا کند که کاندیدای مورد حمایت جبهه متحد کرد است رد صلاحیت خواهد شد.» اما رحیم فرهمند بدون پاسخ صریح به این پرسش میگوید: «تلاش ما، مبارزه با آن تفکر و مبارزخ با تلاش انحصارطلبانه و فرصتطلبانهای است که ایران را با خطرات جدی مواجه کرده و هنوز هم تهدیدی جدی برای استقرار دمکراسی و حاکمیت قانون در ایران است.»
در حالی که برخی از احزاب کرد، انتخابات دهمین دوره مجلس ایران را تحریم کرده و حزب دمکرات کردستان ایران آن را سناریویی ساختگی نامیده، این عضو شورای رهبری جبهه متحد کرد، تحریم انتخابات را رد میکند: «شرکت نکردن در هر مبارزهای و از آن جمله مبارزه انتخاباتی، کنار کشیدن از میدان مبارزه و واگذار کردن صحنه به همان فرصتطلبانی است که شما از عملکرد آنها ناراضی هستید. شرکت نکردن در این مبارزه و تلاش نکردن برای کم کردن میدان عمل گروههائی که به هیچ چیزی جز منافع گروهی نمیاندیشند، اعتراضات و نالههای در حاشیه شما را بیاثر میکند.»
دبیر پیشین جبهه متحد کرد در ادامه افزود: «ما معتقدیم که باید از همه ابزارها برای بیان واقعیت، برجسته کردن حقوق مردم، ارتقای آگاهی عمومی و آگاه کردن مردم از خطرات احتمالی ادامه سیاستهای مبهم و از همه مهمتر، حضور عملی و یا حداقل تاثیرگذاری، بر مراکز تصمیمگیری استفاده شود. دمکراسی حکم میکند که همه قشرها و گروهها مجبور به پیروی از این رویه نباشند.»
جبهه متحد کرد پس از یک دهه فعالیت، هنوز نتوانسته مجوز فعالیت رسمی به عنوان یک حزب را در چارچوب قوانین جمهوری اسلامی داشته باشد. بر این اساس و با رد صلاحیتهای گسترده داوطلبان نمایندگی مجلس در سراسر ایران و نگاه امنیتی که حکومت جمهوری اسلامی به مناطق کردنشین دارد، محال به نظر میرسد که این جبهه، بتواند همانند یک تشکل، کسانی را به مجلس بفرستد و دوباره همانند مجلس ششم فراکسیون نمایندگان کرد را تشکیل دهد.
مقالات مرتبط: -------------------------------------------------------------------------------------------------
نظرها
مانی
قومیت=اتنیک کلیت-ناسونال وقتی عامدا دو کلمه با هم کسی میاورد آن هم در کشور دیرینه و کهن ایران؛ که مملوع عقده و سرکوبها و ظلم خوانین و شاهان و تبعیض است. می اندیشم نیت اصلاح و صلح نیست. مثلا اکثر فارسی زبانان ایران، تقریبا همه- فارسی زبانان افغانستان یا تاجیکستان.. را هم ملیت خود نمی داندد، فوق میگیوند همزبان! تقریبا میتوانم بگویم هیچ فارسی زبانی افغانی یتا تجکی را به صرف همزبان بودن، هم ملیت ح.ئ نمداند! کاملا هم منطقی است. ملیت=ناسونال، به اتباع یک کشور می گویند. همانطور که انگلیسی زبان کانادایی دارای ملیت کانادایی است و امریکایی و بریتانایی و استرالیایی... همین طور. انگلیسی زبانهای جهان به صرف هم زبان بودن خود از یک ملیت نمیدانند. نکته اساسی تشحیص یک تبعه تجزیه طلب و قوم گرا یا نژادپرست در همین است. آیا تعلق قومی یا زبانی یا مذهبی خود اتنیک میداند یا ناسیونال. ولی برخی از کرد زبانها (کرمانج زبانها یا سورانی زبانها..) یا ترک زبانها.... اعم از اینکه اذری یا ازبک یا ترکیه ای بازشد در نمحافل فارسی زبان، اصصطلاح ملیت بکار میبرد! تا زمانی یک شخص کدعی فعالیت مدنی و روشنفکری عامدا یا سهوا این نوع نام را با هم اختلاط میدهد از نظر من یا واقا ادن روشنفکر و اندیشمندی نیست یا رگی به کفش دارد
saeed
من در آمریکا زندگی میکنم و برخورد با ملیتهای مختلف، و برخورد قانون با مساله را میبینم. رستوران انگلیسی، پرچم انگلیس را در سر داره خود دارد. مکزیکیهای آمریکایی، در جشنهایشان با پرچم مکزیک در خیابان راه میروند و با زبان اسپانیأی صحبت میکنند. حتا پزشکان مجبورند که مترجم برای مریضی که زبان متفاوت از انگلیسی صحبت میکند استفاده کنند. این جامعه حقوق همه ملیتها را به رسمیت میشناسد، ولی یک کشور واحد، و بلکه قویترین کشور دنیاست. این احساسات به اصطلاح ملی گرایانه فارس که دار کامنتها ابراز میشود دور از دنیای جدید و نه همخوان با دموکراسی است، که نهایتا به سرکوب و خونریزی منتهی میشود.